بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 4, امام خمینی (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

تاريخ : 14/9/57
مصاحبه امام خمينى با مجله فرداى آفريقا 
سؤ ال : خصايص جنبش مردم ايران را عليه شاه چه مى دانيد؟
جـواب : اوليـن و مـهـمـتـريـن خـصـيصه اين نهضت ، اينكه اسلامى است و با شعارها و اهدافاسـلامـى كه مبين خواسته هاى مستضعفين امت است ، همراه مى باشد. دومين خصيصه آن اين استكه نهضتى است بدون هيچ گونه وابستگى به خارج . اصولا نهضت ما نهضتى است مردمىو هـمـه اقـشـار تـحـت سـتـم را در بـرگـرفته است . امروز هيچ كس جز شاه و طرفداران اومـخـالف نـهـضـت و قـيام اسلامى نمى باشد. يكى ديگر از خصايص اين نهضت اين است كهخواستار تغييراتى اساسى در همه ابعاد جامعه ايرانى مى باشد كه عبارت است از سقوطشاه ، برچيده شدن نظام شاهنشاهى و استقرار حكومت اسلامى .
سؤ ال : آيا دلايل تبعيد خودتان را مى توانيد تشريح كنيد؟
جـواب : پـانـزده سـالقـبـل كـه شـاه قـصـد داشـت بـه دسـتـور امـريـكا لايحه مصونيت مستشاران آمريكايى را بهتصويب مجلسين برساند، من اين خيانت شاه را نسبت به ملت ايران ، در طى يك سخنرانى وصدور يك اعلاميه محكوم نمودم و ملت ايران را از اين سياست استعمارى آمريكا مطلع ساختمكه پس از چند روز مرا از ايران پس از آنكه شبانه به منزلم در قم حمله كردند، دستگير وسـپـس بـه تـركـيـه تبعيد نمودند و در آنجا هم دولت تركيه تحت فشار افكار عمومى ازدولت ايـران خـواسـت كـه مـحل تبعيد مرا كشورى غير از تركيه قرار دهد كه سرانجام بهعـراق تـبـعـيـد شـدم و در آنـجـا پـس از حـدود پـانـزدهسـال ، دولت عـراق تحت فشار شاه مخالفت خود را با فعاليت هاى اسلامى من عليه رژيمسـلطـنتى و شاهنشاهى ابراز كرد و از اين جهت تصميم گرفتم كه به كويت كه يك كشوراسـلامـى اسـت بـروم تـا در آنـجـا در مـورد محل اقامتم تصميم بگيرم و با داشتن ويزاى آنكـشور، دولت كويت از ورود من به آن كشور جلوگيرى نمود و به ناچار به فرانسه آمدم، اقامت من در اينجا نيز موقتى است .
سؤ ال : به چه دليل شما مخالف سلطنت مشروطه و شاه هستيد؟
جـواب : مـخـالف بـاقـى مـانـدن شـخـص شـاه در مـقـام سـلطـنـت هـسـتـم بـهدليـل ايـنكه اولا سركار آمدن او و پدرش به وسيله كودتا و با زور سرنيزه بوده است وخود شاه نيز اعتراف كرده كه (متفقين در ايران صلاح ديدند كه من بر سر كار باشم )يـعـنـى اراده مـلت نقشى در روى كار آمدن شاه نداشته است ، بنابراين سلطنت وى از اساسغير قانونى است و از مشروعيت برخوردار نيست و ديگر اينكه شاه در تمام دوران سلطنتش ،مـسـتـمـرا قـوانـيـن اسـلام را نـقـض كـرده و حـقـوق كـل جـامـعـه ايـرانـى راپـايـمـال نـمـوده است و در حال حاضر نيز اكثريت قاطع ملت ايران عليه او به پا خاستهاسـت و خـواسـتـه آنـان ايـن اسـت كـه شـاه بـايـد كـنـار بـرود و ده هـادليل ديگر كه من كرارا در اعلاميه ها و سخنرانى هاى خود تذكر و توضيح داده ام . و اما منمـخـالف اصـل سـلطـنـت و رژيـم شـاهـنـشـاهـى ايـران هـسـتـم بـهدليل اينكه اساسا سلطنت نوع حكومتى است كه متكى به آراء ملت نيست بلكه شخصى بهزور سـرنـيـزه بـر سـركار مى آيد و سپس با همين سرنيزه مقام زمامدارى را در خاندان خودبـه صـورت يـك حـق قـانـونـى بـر مـبـنـاى تـوارث ، بـر مـردمتـحـمـيـل مى كند. طبيعى است زمامدارى كه با سر نيزه يا توارث روى كار آمده و متكى بهآراء ملت نيست ، هرگز خود را موظف به وضع و يا اجراى قوانينى كه به نفع مردم باشدنمى داند. طومار سلطنت در طول تاريخ ، چيزى غير از اين نبوده است .
سـؤ ال : شـمـا آمـريـكـا را بـه دليـل نـقـشـى كـه در ايـران از لحـاظاعـمـال اخـير آنها و همچنين به دليل عملياتشان از زمان بركنارى مصدق تاكنون بازى مىكند متهم مى كنيد، دليل اين كار را بيان كنيد؟
جـواب : سـاليان دراز است كه آمريكا برخلاف همه موازين بين المللى و انسانى ، در امورداخـلى كـشـور ايـران دخـالت مـسـتـقـيـم دارد، بـه طـورى كـه امـروز مى بينيم وقتى شاه درپـرتگاه سقوط قرار گرفته و ملت ايران براى به دست گرفتن سرنوشت خود به پاخـاسـتـه اسـت ، مـسـتـقـيـمـا رئيـس جـمهور آمريكا و نيز بعضى از ساير مقامات عالى رتبهآمـريـكـايـى رسما دخالت مى كنند و على رغم اراده قاطع ملت ايران اعلام مى كنند كه (ما ازشاه حمايت مى كنيم و بايد حمايت بكنيم چون بهترين دوست و حافظ منافع ما در منطقه است). در سـاليـان دراز مى بينيم كه اكثر و بلكه تمامى سياست هاى شاه در زمينه هاى مختلفدر جـهـت تامين هر چه بيشتر منافع آمريكا و همدستان آمريكا بوده است . كشاورزى ايران رابـه نـفع آمريكا نابوده كرده است ، مخازن زير زمينى و مخصوصا نفت را به غارت آمريكاداده اسـت و ايران را با پول نفت ، انبار اسلحه ساخت آمريكا و همدستانش قرار داده است كهگـذشـتـه از ايـن كـه ايـن سلاح ها به هيچ كارى جز كشتن فرزندان ملت در شهرها و دهاتنمى خورد، بيش از چهل هزار مستشار نظامى
آمـريـكـايـى را بـر مـا تـحـمـيـل كـرده اسـت كـه عـلاوه بـر ايـنـكـه در هـرسـال بـابـت حـقـوق آنـان هـزيـنـه كـمـرشـكـنـى بـر مـاتـحـميل مى شود، اصولا همين مستشاران زير نظارت سفارت آمريكا تمامى اوضاع كشور رابـراى حـفـظ مـنـافـع آمـريـكـا كـنـتـرل مـى كـنـنـد و قـدرت هـر گـونـه آزادىعـمـل را از ارتـش ايـران سـلب كـرده انـد و ارتـش را عـلى رغم خواست آنان در جهت حفظ شاهبـسـيـج نـمـوده انـد. آمـريـكـا بـه دسـت شـاه ، ايـران را به يك پايگاه نظامى در برابرابـرقدرتى رقيب خود درآورده است . شاه با زور سرنيزه حق كارگران و زحمتكشان شريفو مـحـروم ايـران را بـه بـاد داده اسـت . سـرمايه داران آمريكايى ، ايران را بهترين نقطهبـراى اسـتـثـمـار مـى دانـنـد و سـرمـايـه خـود را بـهاشـكـال مـخـتـلف بـه ايـران سرازير كرده اند و بايد بگويم كه ابعاد دخالت آمريكا درايران به قدرى وسيع است كه در اين فرصت ، امكان شمردن آنها نيست .
سـؤ ال : راه حـل هـايـى كه شما براى حل سياسى بحران كنونى و آينده در ايران پيشنهادمى كنيد، كدامند؟
جـواب : مـا هـمـيـشه گفته ايم كه اولين شرط حل بحران كنونى در ايران ، بركنارى شاهاسـت و ديـگر اين كه آمريكا و نيز ساير دولت هاى بيگانه بايد از دخالت در امور داخلىما خوددارى كنند و بارها گفته ام كه با بودن شاه هيچ راه حلى وجود ندارد.
سؤ ال : آيا جريان هاى فكرى ديگرى به جز آنچه شما داريد، مى توانند در پيشبرد اينمبارزه شركت داشته باشند؟
جـواب : در ايـران آنـچـه بـه صـورت يك جريان فكرى وجود دارد همان آرمان ها و خواستهاصـيـل اسـلامـى اسـت . اگـر مـردم ايـران خـواستار برچيده شدن رژيم سلطنتى هستند و ياخواستار برقرارى حكومت اسلامى و يا قطع سلطه اجانب از كشور اسلامى و يا مجازات همهآنـهـا كـه بـه ثـروت هـاى مـلت تـجـاوز كـرده انـد و نـظـايـر آنـهـا، هـمـه و هـمـه ازاصول و مبانى مترقى اسلامى ناشى مى شود و تمامى شعارها در تظاهرات شهرها و دهاتايـران شـاهـد ايـن واقـعيت است و آنچه را كه جز اسلام و آرمان هاى اسلامى و نهضت اسلامىاسـت ، مـطالبى است كه نمى شود آن را يك جريان ناميد زيرا در ميان مردم اين مطالب هيچگونه كاربردى ندارد.
سؤ ال : آيا جبهه ملى را با كليه اجزاى متشكله اش حفظ خواهيد كرد؟
جـواب : هـر فـرد يـا گـروه و دسـتـه اى كه بتواند خود را با خواسته هاى نهضت اسلامىموجود در ايران كه عموم ملت در آن شركت دارند هماهنگ سازد، مى تواند در ادامه كار، وظيفهخود را انجام
دهـد، در غـيـر ايـن صـورت در مـيـان مـردم جـايـى نـدارد و مـلت ايـران هـوشـيـارانـه ايـنمسايل را تعقيب مى كنند.
سـؤ ال : آيـا در نـظـر داريـد به منظور تسريع سرنگونى شاه ، حركت اعتصابى را بهخصوص در صنعت نفت توسعه دهيد؟
جـواب : مـن از عـمـوم كـاركـنـان و كـارمـنـدان مـوسـسات و شركت هاى دولتى و خصوصى ومخصوصا شركت نفت خواسته ام كه هر چه وسيعتر به اعتصابات خود ادامه دهند.
سـؤ ال : چـه اقـدامـاتـى عـليـه شـركـت هـاى چـند مليتى كه در ايران در اوج قدرت هستند ومخصوصا شركت هاى نفتى ، معمول خواهيد داشت ؟
جـواب : يـكـى از وظـايف دولت آينده اين است كه به تجاوزهاى اين ياغيان بين المللى كهبـراى مـنـافع نامشروع خود، ملت ها را به خاك و خون مى كشند، در ايران پايان دهد و اينشركت ها در ايران با توافق دولت هاى غير قانونى سرمايه گذارى كرده اند، از اين جهتنيز ادامه كار ندارند.
سؤ ال : روابط ايران و فرانسه پس از بركنارى شاه چگونه خواهد بود؟
جـواب : فـرانـسـه و يـا هـر كـشـور ديـگـر كـه بـه آزادى واسـتـقـلال مـا احـتـرام بـگـذارد و در صدد تجاوز به منافع ملت ما و غارت مخازن نباشد، مابـراسـاس حـفـظ آرمـان هـا و مـصـالح و مـنـافـع خـودمـان ، بـا آنـان بـر مـبـنـاى احـتـراممتقابل رفتار خواهيم كرد؟
سـؤ ال : نـظـرتـان راجـع بـه قـرارداد كـمـپ ديـويـد چـيـسـت ؟ وحل مساله فلسطين را چگونه مى بينيد؟
جـواب : كـمـپ ديـويـد چـيـزى جـز يـك فـريـب و بـازى سـيـاسـى بـراى ادامـه تـجـاوزاسـرائيـل بـه مـسـلمـين نيست . من بيش از پانزده سال است كه در اعلاميه ها و سخنرانى هاىخـود، اسـرائيـل را مـحـكـوم كـرده و از مـلت فـلسـطـيـن و سـرزمـيـن آنـان دفـاع كـرده ام .اسـرائيـل غـاصـب اسـت و هـرچـه زودتـر بـايـد فـلسـطـيـن را تـرك كـنـد و تـنـهـا راهحـل ايـن اسـت كـه بـرادران فـلسـطـيـنى هر چه زودتر اين ماده فساد را نابوده گردانند وريشه استعمار را در منطقه قطع كنند تا آرامش به منطقه باز گردد.
تاريخ : 14/9/57
مصاحبه امام خمينى با راديو لوكزامبورگ  
سـؤ ال : حضرت آيت الله ! بسيارى از مردم غير نظامى كه طرفدار شما هستند، در اين چندروز گـذشـتـه در طـى تـظـاهـرات بـه دست ارتش كشته شدند در حالى كه اينها هيچ نوعاسلحه اى در دست نداشتند، آيا شما برنامه اى داريد كه به آنها اجازه داده مسلح شوند؟ وآيـا شـمـا فـكـر نـمـى فرماييد كه بهترين راه سرنگون كردن رژيم شاه ، اين باشد كهبساط و دستگاه دولتى را بكلى فلج كنيد؟ يا اينكه شما تصور مى فرماييد كه ارتش ،شاه را رها خواهد كرد؟
جـواب : مـن فـكـر مـى كـنم ارتش و هيچ قدرت ديگرى نمى تواند شاه را براى هميشه حفظكـنـد. شـاه تـمام پايگاه هاى خود را در ايران از دست داده است و هيچ يك از افراد ملت با اوهـمـراه نـيـسـتـند و جيره خواران او براى حفظ شاه كفايت نمى كنند. با وضع اقتصادى فلجشده فكر مى كنيد از ارتش براى هميشه كارى ساخته است ؟ اميدوارم اين نهضت ، بساط ايندسـتـگـاه را در هـم پـيـچـد. در ضمن اگر يك وقت احتياج پيدا كرديم كه به صورت ديگرعمل كنيم ، در آن وقت آن كارها را اعلام خواهيم كرد.
سـؤ ال : حـضـرت آيت الله ! چرا محرم از نظر اين مبارزات اين قدر مهم است ؟ و آيا تصورمى فرماييد كه در طى محرم ، اين مبارزه عليه شاه به نهايت خودش برسد؟
جـواب : مـحـرم مـاهـى اسـت كـه عـدالت در مـقـابـل ظـلم و حـق درمـقـابـل بـاطـل قـيـام كـرده و بـه اثـبـات رسـانـده اسـت كـه درطـول تـاريـخ ، هـمـيـشـه حـق بـر بـاطـل پـيـروز شـده اسـت .امـسـال در مـاه مـحرم ، نهضت حق در مقابل باطل تقويت مى شود. من اميدوارم كه نهضت اسلامىايران در اين ماه محرم مراحل آخر خود را طى كند.
سـؤ ال : اقـامـت حـضرت آيت الله در فرانسه مدتش به زودى به اتمام مى رسد، آيا شماهـيـچ بـرنـامـه اى بـراى آيـنـده تـان داريـد؟ و آيـا تـصـور مـى فـرمـايـيـد در هـمـين دهكدهنوفل لوشاتو بتوانيد اقامت خودتان را ادامه دهيد؟
جواب : هنوز تصميمى نگرفته ام ، بعدا تصميم خواهم گرفت .
تاريخ : 15/9/57
مصاحبه امام خمينى با روزنامه انگليسى ديلى تلگراف  
سؤ ال : حضرت آيت الله به نظر شما در قدم بعدى چه اتفاقى در ايران رخ خواهد داد؟
جواب : نمى توانم پيش بينى كنم اما نهضت اسلامى ما رو به اوج است ، گروه هايى هم ازخـود ارتـش و دولتى ها به نهضت مردم ملحق شده اند ولى به طور جزم چيزى نمى توانمبگويم .
سـؤ ال : آقـاى شيخ ابوتراب عاشورى در بوشهر كشته شده است ، در اين باره شما چهفكر مى كنيد.
جواب : اين هم يكى از كسانى است كه فداى اسلام شدند و ما از اين فدايى ها داشته ايم وخواهيم داشت . اين امور كار را بر شاه بدتر خواهد كرد.
سـؤ ال : آيـا حـضـرت آيت الله تصور مى فرماييد همان طور كه ديروز در مطبوعات پيشبينى شده ، شاه داوطلبانه كناره گيرى كند و سلطنت را ترك كند؟
جواب : چاره اى جز اين ندارد. اگر عقل داشته باشد، بايد اين كار را بكند.
سـؤ ال : دليل اينكه حضرت آيت الله به ايران باز نمى گرديد چيست ؟ آيا تصور نمىفرماييد كه از داخل بهتر بتوانيد جنبش را هدايت بفرماييد؟
جـواب : مـردم تـوجـه بـه ايـن مـوضـوع دارنـد كـه هـر چه من بگويم به صلاحشان است ،حـال چـه از ايـنـجـا بـاشـد چـه از ايـران ، و بـه آنعمل مى كنند. من هر وقت صلاح ديدم به ايران مى روم .
سـؤ ال : اگـر حـضـرت آيت الله تا سوم ماه ژانويه كه ويزاى شما در فرانسه تمام مىشـود، در فرانسه باقى بمانيد، تا آن زمان چه برنامه براى ادامه اقامت خودتان خواهيدداشت ؟
جواب : الان پيش بينى نكرده ام .
سؤ ال : آيا پس از ملاقات آقاى شايتز نماينده وزارت خارجه فرانسه با شما در چند روزقـبـل تـغـيـيـرى در بـيـانـيـه هـاى شـمـا دربـاره اوضـاع واحوال رخ خواهد داد؟
جـواب : خـير، من هرگز حتى براى يك لحظه هم موضع خود را تغيير نمى دهم . اين تكليفالهى است و در صورت سكوت ، مسؤ ول خدا خواهم بود.
سـؤ ال : حـضـرت آيـت الله ! عكس العمل شما در مقابل رژيم فرانسه مبنى بر محدود كردنفعاليت هاى حضرتعالى و پيام هاى شما به مردم ايران چگونه خواهد بود؟
جـواب : اگـر مـحـدود بـكـنـنـد، مـا در فرانسه نمى مانيم و به جاى ديگر خواهيم رفت لكنبراى فرانسه صورت خوشى نخواهد داشت .
سؤ ال : حضرت آيت الله ! نظر شما درباره وقايع چند روزه اخير چگونه است ؟
جـواب : وقـايـع اخـيـر ايـران را مـى گـويـيـد، هـمـين دو سه روز تظاهرات و كشتار؟ بله ،وقايعى است كه دنبال اين حكومت نظامى و دولت نظامى و ظلم هاى شاه پشت سرهم واقع مىشود و مردم از هر فرصتى براى اظهار حق خود استفاده مى كنند. مطلب همان است كه تا شاههست اين وقايع هست .
تاريخ : 916/57
مصاحبه امام خمينى با امل  
سـؤ ال : در حال حاضر ميليون ها مسلمان ايرانى به پا خاسته و براى سرنگونى رژيمشـاه تـلاش مـى كـنند و تاكنون هزاران نفر در مبارزه با ارتش و پليس كشته شده اند، درايـن حـركـت كـه بـه قـيـادت شـمـا سـازمـان يافته و رهبرى مى شود، محور اصلى مخالفتكجاست ؟
جواب : بيش از پنجاه سال است كه شاه و پدرش با اسلام كينه توزى و دشمنى كرده اند،در هـدم اسـلام كه تنها دين ضامن استقلال و آزادى كشور است كوشيده اند و تمام حقوق ملتمـسـلمـان ، تـمـام آزادى هـا و حـتـى حـقـوق اقـليـت هـاى مـذهـبـى را نـيـز از مـيـان بـرده انـد،اسـتـقـلال كشور بكلى از ميان رفته است و كشور را به سود خود و اربابانشان واژگوننـمـوده انـد. مـا مـى خـواهـيـم و نـيـز مـردم مـى خـواهـنـد ريـشـه وعـامـل ايـن فـسـاد و تـبـاهـى را قـطـع كـنـنـد، بـزرگـتـريـنعـامـل داخـلى شـخـص شـاه و خـانـواده اوسـت . رهـاشـدن از قـيـد و بـنـد بـيـگـانـگـان ضـامـناستقلال و آزادى كشور است و قيام مردم براى اين جهت است .
سـؤ ال : بـرخى از لبنانى ها تبليغ مى كنند كه شيعيان لبنان در برابر ساير دولتهـاى عـربـى كـه از طوايف ديگر لبنان پشتيبانى مى كنند، بايد با دولت ايران كه بهظاهر يك دولت شيعه است كنار آمده و همكارى كنند، چنين مطلبى را نه تنها در مورد شيعيانلبنان بلكه در مورد شيعيان ساير مناطق عربى نيز تبليغ مى كنند، در اين مورد چه نظرداريد؟
جواب : كسانى كه چنين مطلبى را تبليغ مى كنند، از اسلام و از اوضاع دنيا بى اطلاعند ويـا نـظـر سـوء دارنـد و مـغـرض هـسـتـنـد. كـسـى كـه ازاعمال شاه مطلع باشد، نمى گويد او يك قدرت شيعى است و بايد از او كمك خواست . همهمـى دانـنـد كه اين شخص ، ايران را كه يك مملكت اسلامى و يك مملكت شيعى است مى كوبد،تـمـام مـخـازن آنـهـا را به ديگران داده است و قتل عام هاى زياد كرده است . كسى كه از شاهحمايت كند، يااطلاع است و يا خائن .
سؤ ال : چه انتظاراتى از مسلمانان لبنان داريد؟
جـواب : از مـسـلمـانان لبنان انتظار دارم كه در قضيه لبنان با هم برادر باشند و با همبـر ضـد ظـلم قـيـام كـنـنـد و بـه اين نهضتى كه در ايران برپا شد، به اندازه خودشانهمراهى كنند و لااقل تبليغات كنند، هم چنان كه ملت ايران تاكنون به آنها خدمت كرده است وآنان را در مصائبشان تنها نگذارده است .
سـؤ ال : بـراى دفـاع از تـجـاوزات مـسـتـمـر اسـرائيـل ،امل شهداى زيادى تقديم كرده است . براى جنوب لبنان چه توصيه اى داريد؟
جـواب : هـمـه بـايـد مـتـحـد شـونـد و مـتـحـدا در مـقـابـل ايـن جـمـعـيـت مـتـجـاوز بـايـسـتـنـد وعـمـل كـنـنـد و دست غاصب او را قطع كنند. اصولا اين تكليف همه مسلمين است كه قدس را آزادكنند و شر اين جرثومه فساد را از سر بلاد اسلامى قطع كنند.
سؤ ال : چه اقداماتى راجع به امام موسى صدر فرموده ايد؟
جـواب : در زمـانـى كه نجف بودم تلگرافى به آقاى ياسر عرفات و تلگراف ديگرىبـه رئيـس جبهه صمود در سوريه نمودم و اينجا هم وقتى سفير ليبى آمده بود، راجع بهايـشـان صـحـبـت كـردم . امـيـدوارم هـر چـه زودتـر ايـشـان بـه لبـنـان مراجعت نمايند و بهمـبـارزاتشان عليه اسرائيل ادامه دهند. من از اين قضيه متاثرم و دعا مى كنم كه ختم به خيرشود.
سـؤ ال : بـه طـورى كـه مـسـبـوق هـسـتـيـد، سـاليـان دراز بـود كـهاهـل كتاب در كنار مسلمانان و با احترام متقابل زندگى مى كردند، با توجه به جنگ لبنانو نتائج آن ، در اين مورد چه نظر داريد؟
جواب : هر كس از اسلام اطلاع داشته باشد، مى داند كه اسلام هيچ گاه در مورد اقليت مذهبىو پيروان ساير مذاهب نظر سوء نداشته است و هميشه با آنان با احترام رفتار كرده است ،تبليغاتى كه خلاف اين مطلب را برساند از اجانب و دشمنان اسلام است .
سـؤ ال : مـى دانـيـم كـه صهيونيسم بين الملل با برقرارى روابط نزديك با كشورهايىنـظـيـر ايـران و نـيز حمايت كامل از رژيم ايران همواره توانسته است ايران را از اعراب درمبارزاتشان عليه اسرائيل جدا نگه دارد، در اين مورد چه نظر داريد؟
جـواب : يـكـى از جـهـاتـى كـه مـا را در مـقـابـل شـاه قـرار داده اسـت ، كـمـك او بـهاسرائيل است . من هميشه
در مـطالبم گفته ام كه شاه از همان اول كه اسرائيل به وجود آمد، با او همكارى كرده استو وقـتـى كه جنگ بين اسرائيل و مسلمانان به اوج خود رسيده بود، شاه همچنان نفت مسلمين راغـصـب كـرده و بـه اسـرائيـل مـى داد و ايـن امـر، خـود ازعـوامـل مـخـالفـت مـن بـا شـاه بـوده اسـت . مـلت مـسـلمـان ايـران هـيـچ گـاه ازاسـرائيـل پـشـتـيبانى نكرده است و هميشه از اين بابت مورد ظلم و تجاوز دستگاه شاه قرارگرفته است .
سـؤ ال : تحريكات مشكوك و حملات مستمرى وجود دارد كه روابط بين عرب و عجم و تركو كـرد و.... را تيره گرداند، چه راه حلى براى خنثى كردن اين توطئه پيشنهاد مى كنيد ودر اين مورد چه نظر داريد؟
جـواب : كـسـانـى كـه اهـل قـلم و بـيـان هـسـتـنـد بـايـد ايـنمـسـائل را بـراى مـردم تـوضيح دهند و اسلام را به مردم معرفى كنند و بگويند كه اسلامبـراى مـليت خاصى نيست و ترك و فارس و عرب و عجم ندارد. اسلام متعلق به همه است ونـژاد و رنـگ و قـبـيله و زبان در اين نظام ارزش ندارد. قرآن كتاب همه است و اين تبليغاتكـه ايـن عـرب اسـت ، آن تـرك اسـت ويـا فـارس يـا كـرد، تبليغاتى است كه اجانب براىچـپـاول مـخـازنـى كـه در اين ممالك است ، آن را رواج مى دهند كه مسلمانان را از هم جدا كنند،مسلمين بايد هوشيار باشند كه تحت تاثير اين تبليغات واقع نشوند.
سـؤ ال : ابـرقـدرت هـا و وابـسـتـگـان آنـهـا نـمـى تـوانـنـد مـعـنـىاسـتـقـلال را دريـابـنـد، در مـنـطـق سـيـاسـى آنـها هر كس كه به يكى از آنها متكى نباشد،بـلافـاصـله وابـسـتـه بـه ديـگـرى معرفى مى شود، اين امر در لبنان زياد به چشم مىخورد، امروز هم نظير آن را در ايران مى بينيم ، با توجه به اين مطلب آيا رابطه اى بينحركت اسلامى شما و كمونيست ها وجود دارد؟
جـواب : خـيـر، رابـطـه اى وجـود ندارد. ما همان طور كه آمريكا را مورد حمله قرار داده ايم ،شوروى هم مورد حمله است . براى ما فرقى بين شرق و غرب نيست . ما با اتكاء به خدا وملت شجاع استقلال واقعى را به دست مى آوريم .
سـؤ ال : گـفته مى شود كه سقوط شاه يعنى روى كارآمدن كمونيست ها، آيا اين امر صحيحاست ؟
جـواب : خـيـر، مـردم آگاه ايران با تجربيات تلخى كه از كمونيست ها به دست آورده اند،هرگز به آنان مجال دخالت در سرنوشت خويش ‍ را نمى دهند.
سـؤ ال : عده اى تبليغ مى كنند كه فعاليت سياسى از فعاليت دينى جداست ، در اين موردچه مى گوييد؟
جـواب : شـعـار سياست از دين جداست ، از تبليغات استعمارى است كه مى خواهند ملت مسلمانرا از دخـالت در سـرنـوشت خويش ‍ باز دارند. در احكام مقدس اسلام ، بيش از امور عبادى درامـور سـيـاسـى و اجـتماعى بحث شده است . روش پيامبر اسلام نسبت به امور داخلى مسلمين وامـور خـارجـى آنـهـا نـشـان مـى دهـد كـه يـكـى از مـسـووليـت هـاى بـزرگ شـخـصرسـول اكـرم (ص ) مـبـارزات سياسى آن حضرت است . شهادت اميرالمومنين عليه السلام ونـيـز حـسـيـن عليه السلام و حبس و شكنجه و تبعيد و مسموميت ائمه عليه السلام همه در جهتمـبـارزات سـيـاسـى شيعيان عليه ستمگرى ها بوده است و در يك كلمه مبارزه و فعاليت هاىسياسى بخش مهمى ازمسووليت هاى مذهبى است .
سـؤ ال : در اكـثـر كـشـورهـاى اسـلامـى موج روز افزونى در گرايش به مذهب به چشم مىخورد، چرا؟
جـواب : يـكـى گـرايـش بـشـريـت بـه مـذهـب اسـت كـهدليـل آن در احـسـاس پـوچـى نـگـران كـنـنـده اى اسـت كـهنـسـل امـروز و فـرار كـرده از مـذهـب احـساس مى كند و از اين رو مذهب را تنها پناهگاه خود مىيـابـد و ديـگـر گـرايـش بـه اسـلام اسـت و آن بـه ايـندليـل اسـت كـه بـشـريـت از مـكـاتـب رائج زمـان بـراىحـل مـشـكـل خـود در زمينه هاى مختلف زندگى مايوس شده است و با تلاشى كه دانشمندان ونـويـسـنـدگـان اسـلامى كرده اند، اسلام را به جامعه بشر به عنوان مكتبى كه مى تواندپاسخگوى همه نيازهاى بشرى شود، معرفى نموده اند.
سؤ ال : در جمهورى اسلامى مورد نظر شما، اقليت مذهبى چه نقشى دارند؟
جـواب :اسـلام هـمـيـشـه حـافـظ حقوق مشروع اقليت هاى مذهبى بوده و هست ، آنان در جمهورىاسـلامـى آزادنـد و آزادانـه بـه مـسائل خود مى پردازند و در پناه حكومت اسلامى چون بقيهافراد در اظهار عقيده آزادند.
سـؤ ال : زنـان تـوده عظيمى از مسلمانان را تشكيل مى دهند، چه نقشى و چه حقى شما براىزن در نظام اسلامى قائل هستيد؟
جواب : هم اكنون زنان مسلمانان ايران در مبارزات سياسى و تظاهرات بر ضد شاه شركتدارنـد. بـه مـن اطـلاع داده انـد كـه در شهرهاى ايران زنان جلسات سياسى دارند. در نظاماسلامى ، زن
هـمـان حـقـوقـى را دارد كـه مرد دارد، حق تحصيل ، حق كار، حق مالكيت ، حق راى دادن ، حق راىگـرفـتـن . در تـمـام جهاتى كه مرد حق دارد، زن هم حق دارد ليكن هم در مرد مواردى است كهچـيـزهـائى بـه دليـل پـيـدايـش مـفـاسـد بـر او حـرام اسـت و هـم در زن مـواردى هست كه بهدليل اينكه مفسده مى آفريند، حرام است .اسلام خواسته است كه زن و مرد حيثيت انسانى شانمحفوظ باشد. اسلام خواسته است كه زن ملعبه دست مرد نباشد. اين كه در خارج منعكس كردهانـد كـه در اسـلام بـا زن هـا بـا خشونت رفتار مى شود، امر غير صحيحى است و تبليغاتبـاطـلى اسـت كه از مغرضين حاصل شده و الا مرد و زن هر دوشان در اسلام اختيارات دارند،اگـر اخـتـلافـاتـى هـسـت ، بـراى هـر دو هـسـت و آن مـربـوط بـه طـبـيـعـت آنـان اسـت . سـؤال : آيا هيچ يك از دولت هاى عربى به نهضت شما كمك كرده اند يا خير؟ جواب : هيچ كدامتا كنون كمك نكرده اند.
تاريخ : 16/9/57
مصاحبه امام خمينى با نيوزويك  
سـؤ ال : حـضرت آيت الله ! در مطبوعات غرب ، براساس اعلاميه هائى كه در ايران پخششـده ، ايـن طـور مـنـعـكـس كرده اند كه حضرت عالى اعلام جهاد كرده ايد، آيا اين خبر صحتدارد؟
جواب : خير صحت ندارد.
سـؤ ال : آيا حضرت آيت الله نگران اين نيستند كه پيام ها يا بيانيه هاى فعلى در ايرانبه نام شما توزيع شود يا شده باشد؟
جواب : اعلاميه هاى من را مردم با مراجعه به افراد مطمئنى در ايران مى شناسند.
سـؤ ال : در مـحـافـل غـربـى شـايـع اسـت كـه شـمـا بـه وسـيـله چـپـى هـاكنترل مى شويد. آيا معتقديد كه كمونيست ها در ميان افراد شما باشند؟
جواب : نه ، ابدا. اين حرف به طور كلى دروغ است .
سـؤ ال : پـس از ايـن كه ويزاى شما تمام شود، برنامه هاى شما چيست ؟ آيا باز هم اينجاخواهيد ماند، يا به يك كشور عربى خواهيد رفت ؟
جواب : بعدا تعيين مى كنم .
سؤ ال : اين جا شايع است كه ملك حسين به پاريس مى آيد تا بين شما و شاه مصالحه اىبكند، آيا اگر به پاريس بيايد، شما او را خواهيد پذيرفت ؟
جواب : نه ، نخواهم پذيرفت .
سـؤ ال : آيـا شـمـا به كسانى كه اطراف شما هستند و با شما كار مى كنند اطمينان داريد؟جواب : بله ، اطمينان دارم .
16/9/57
مصاحبه امام خمينى با مفسر لوس آنجلس تايمز آمريكا  
حـضـرت آيـت الله ! از ايـنـكه به من اين فرصت را براى مصاحبه داده ايد تشكر مى كنم .سـؤ ال : شـكـل دولت اسـلامى كه شما براى آينده در نظر داريد چگونه است و آيا اين يكشـكـلى اسـت درسـوسياليزم اسلامى و آيا دولت اسلامى شما، چگونه مى خواهد يك كشورصنعتى نوين را اداره بكند؟
جـواب : امـا شـكـل حـكـومـت مـا جمهورى اسلامى است ، جمهورى به معناى اينكه متكى بر آراءاكـثـريـت اسـت و اسـلامـى براى اينكه متكى به قانون اسلام است و ديگر حكومت ها اينطورنـيـسـتـند كه تكيه بر قانون اسلام داشته باشند. اما اداره مملكت ، كارشناسانى هستند كهالان در انـزوا هـسـتـنـد و در زمـان حـكـومـت شاه ، از باب اينكه انسان هايى امين بوده اند، ازصـحـنـه بـركـنـار مانده اند آنها، از باب اينكه با شاه نمى خواستند همراهى بكنند، اينهاكارشناسانى هستند كه كار را انجام خواهند داد.
سؤ ال : حضرت آيت الله ! آيا شما علاقه اى يا اهميتى به همكارى با عناصر ماركسيستىمـى دهـيد؟ و آيا بين هدف هاى جنبش شما و ماركسيست ها هيچ سازگارى وجود دارد؟ و آيا نسبتبه مقاصد شوروى در ايران نگران هستيد؟
جـواب : هـدف هـاى مـا با هدف هاى آنها مختلف است ، ما متكى بر اسلام هستيم و بر توحيد وآنـها مخالف با هر دوى آنها هستند، احكام ما احكام اسلام است و آنها اسلام را نمى پذيرند ولذا مـا به آنها نه تنها علاقه مند نيستيم كه همكارى نداريم و نخواهيم داشت . اما راجع بهشـوروى ، نـه ، مـا نگرانى نداريم براى اينكه ملتى كه خودش سرپاى خودش زندگىمى كند، كسى نمى تواند در امور آن دخالت كند.
سـؤ ال : حضرت آيت الله ! درگزارش هاى مطبوعاتى آمده است كه دولتهاى ليبى و جبههملى آزاديبخش فلسطين حركت هاى ضد شاه را در ايران تقويت مالى مى كنند. ممكن است
حـضـرتـعـالى بـفرمائيد كه سازمان آزاديبخش فلسطين و ليبى و ساير كشورها و احزابكمونيست تا چه مقدار جنبش شما را كمك مى كنند؟
جـواب : مـا بـه كـمـك مـالى آنـان احـتـيـاجـى نـداريـم و بـه كـمـك هـاى ديـگـر ازقبيل كمك هاى تبليغاتى هم كه احتياج هست ، هيچ كس كمكى نكرده است . و اما احزاب كمونيستو كـشـورهـاى ديـگـر چـون آن دو، هـيـچ كـارى بـراى مـا نـكـرده انـد و ايـن اسـتاستقلال به معناى عالى كلمه .
سؤ ال : حضرت آيت الله ! انتظار شما چيست ؟ چه موقعى اين تضاد و جنگ به پايان خواهدرسيد؟ و آيا اين جنگ و نتيجه اين جنگ را چگونه انتظار داريد؟ آيا اين جنگ را جنگ مقدسى مىدانيد؟
جـواب : امـا جـنـگ ما جنگ مقدس است براى اينكه براى اسلام است ، براى خداست و چيزى كهبراى خدا باشد مقدس ترين امور است و اما نتيجه ، ما تا وقتى كه نتيجه آخر كه عبارت ازكوتاه شدن دست اجانب و رفتن رژيم سلطنتى است تحقق پيدا نكند، دست از مبارزات خود برنمى داريم ، مردم به غير آن راضى نيستند.
سـؤ ال : بـه نـظـر حـضـرتـعـالى حـكـومـت اسـلامـى شـمـا بـامـسـائل بـانـكـى و مـسـاءله بـهـره چـگـونـه برخورد خواهد كرد؟ با مساله صنايع چگونهبـرخـورد خـواهـد كـرد؟ آيـا حـضرتعالى در افكار خودتان با عربستان سعودى نزديكترهستيد يا ليبى ؟ يا تصور مى فرمائيد كه يك چيزى است متفاوت از همه اينها؟
جواب : اما راجع به بهره بانكى ، ما بانك هايى كه بى بهره باشد بايد تاسيس كنيم. مـا بـهـره ها را جايز نمى دانيم . اما راجع به صنايع ، صنايع را در ايران به بهترينوجـه پـايـه گـذارى خـواهـيـم كـرد و اما آنچه كه امروز به عنوان صنايع است در ايران ،مونتاژى بيش نيست و اصولا به درد نمى خورد.
سؤ ال : راجع به ليبى چه ؟
جـواب : آن مـسـاله ديـگـرى اسـت ، مـا در مـسـايـل اسـلامـى كـه آنـان بـه آنـهـاعمل مى كنند موافقت داريم .
سـؤ ال : روابـط دولت اسـلامـى حـضـرت آيـت الله با امريكا چگونه خواهد بود؟ آيا شمافروش نفت را به غرب ادامه مى دهيد؟ و روابط شما با شوروى چگونه خواهد بود؟
جواب : ما با تمام دولت ها در صورتى كه دخالت در امور داخلى ما نكنند و براى ما احتراممتقابل
قائل باشند، با احترام رفتار مى كنيم و نفت را هم هر كس مشترى است به او مى فروشيم .مـا از زيـاده روى و غلط روى هايى كه راجع به نفت بوده است و چيزهايى كه خلاف مصلحتملت بوده است ، جلوگيرى مى كنيم والا نفت را مى فروشيم .
سؤ ال : روابط شما با شوروى چگونه خواهد بود؟
جـواب : هـمـانـطـور كـه بـا آمـريـكـا، فـرقـى نـدارد، روابـطمثل هم است .
سـؤ ال : در مـورد مـسـائل اجـتـمـاعـى ، حضرت آيت الله حضور زنان را در دانشگاه و يا كاركـردن آنـان را در جـامـعـه چـگـونـه مـى بـيـنـنـد؟ و آيـا بـراى آنـهـا مـحـدوديـت هـايـىقـائل مـى شـونـد كـه الان در جـامـعـه كـنـونـى وجـود نـدارد؟ نـظـر حـضـرتـعالى در موردكنترل مواليد و يا تحصيل زنان و مردان در دانشگاه به صورت مخلوط چيست ؟
جـواب : زنـان در جـامـعـه اسلامى آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسين بههـيچ وجه جلوگيرى نمى شود، از چيزى كه جلوگيرى مى شود، فساد اخلاقى است كه زنو مـرد نـسـبت به آن مساوى هستند و براى هر دو حرام است . راجع به مواليد، تابع آن استكه حكومت چه تصميمى بگيرد.
سؤ ال : ممكن است راجع به تاريخچه و نماى تاريخى جنبش تاريخى خودتان و توسعهاش در طـى پـانـزده سـال گـذشـتـه از زمـانـى كـه در تبعيد بوديد، براى من شرح دهيد؟چگونه در سازمان دادن چنين جنبش بسيار موثرى اقدام كرديد و سازمان دهندگان اين جنبش ‍چ !!!ه كسانى بودند و چه نوع از روابط و تامين هاى مختلف كه براى دنيا باور كردنىنيست ، وجود داشته و دارد؟
جـواب : اصـل جـنـبـش و مـقـدمـات آن طـولانى است ولى آنقدر كه به طور اختصار مى توانمبـگـويـم ، ايـن اسـت كـه شـاه از ابـتداى سلطنت غاصبانه اش خيانتهاى بى شمارى كرد ومواردى هم پيش آمد كه قدرت آن پيدا شد كه او را از مملكت بيرون كنند كه مع الاسف سستىكردند. شرح مبارزات پانزده ساله اخير بدين صورت بود كه شاه برخلاف مصلحت ملتكـارهـائى انجام داد، ابتدا علماء اسلام مخالفت كردند و اين مخالفت به گرفتارى شبانهمـن انـجـاميد. در پانزده خرداد 42 از قرارى كه مى گويند، پانزده هزار نفر كشته شدند.قـريـب يـك سـال در زنـدان و حـصـر بـودم ، پس از آزادى به مبارزاتم ادامه دادم و مفاسد وجـنـايـات شـاه را افـشـاء نـمـودم تـا ايـنـكـه يـكـى از خـيـانت هاى بزرگ شاه يعنى قضيهكاپيتولاسيون پيش آمد و شاه
مـستشاران آمريكائى را مصونيت داد، از اين جهت كه اين قضيه مخالف مصالح اسلام و كشوربـود، مـن بـا آن شـديـدا مـخـالفـت نـمودم و به دنبال آن شبانه دستگير شدم و مستقيما بهتـركـيـه تـبـعـيـد شـدم . يـك سـال در تـركـيـه بـوديـم ، پـس از آن مـا راتـحـويـل عـراق دادنـد و قـريـب چـهـارده سـال در عـراق بـوديـم ، درطـول ايـن مـدت من در مواقع مختلف ، جنايات شاه را چه در اعلاميه و چه در خطابه اعلام مىكـردم و هـر فاجعه اى را گوشزد مى نمودم و هرگز ساكت ننشستم و بعد هم كه به اينجاآمـدم . و اما سازمان دادن نهضت اسلامى همگانى ملت ايران ، اين نهضت ، جنبشى است كه همهمـردم را شـامـل مـى شـود و از آنـها و مردم سرچشمه مى گيرد و اعتقادش به اين است كه ايننـهـضـت را تـا بـه ثـمر رسيدن بايد ادامه داد. البته ما روحانيون مردم را هدايت كرديم وتـمـام جـرائم رژيـم را افـشـاء كرديم و روشنگرى روحانيون ، بحمدالله مفيد واقع شد ومـردم روشـن شدند و يك تحول فكرى براى جامعه ايران به وجود آمد، به طورى كه همهبا هم يك صدا به دنبال يك راه و مقصد در حركتند و آن نابودى اين دودمان و برچيده شدننـظـام شاهنشاهى و برقرارى حكومت اسلامى است و اين هدف در سراسر ايران حكمفرماست .در مـركـز، هـمـيـن مـطـلب را مـى خواهند، در شمال و جنوب و شرق و غرب هم همين موضوع راطـالبـنـد. هـمـه فـريـاد اسـتـقـلال ، آزادى ، حكومت اسلامى را سر داده اند و مى خواهند، چرانـخـواهـنـد؟ شـاه تـمـام مـخـازن زيـر زمـيـنـى و روى زمـيـنـى آنـان را بـه غـارت داده اسـت ،اسـتقلال سياسى ، نظامى ، اقتصادى و فرهنگى آنان را بر باد داده است . آنان مى خواهندو هـمـگـى مـى خـواهـيـم كـه شـاه را به جزاى اعمالش برسانيم و اين نداى مجازات شاه درسـراسـر ايران طنين انداخته است . شاه غير از اينكه برود هيچ چاره اى ندارد، البته اگربـه دسـت مـردم نيفتد. آمريكا و ساير كشورهائى كه از او پشتيبانى مى كنند، خطاكار و دراشـتـباهى بزرگ هستند و اين پشتيبانى براى خودشان بسيار مضر است و بايد در اين امرتجديد نظر كنند.
سـؤ ال : آيـا از طـرف مـقـامات آمريكائى ، هيچ نوع تماسى با حضرتعالى گرفته شدهاست ؟
جواب : خير.
سؤ ال : پس از پايان اقامت در فرانسه ، كجا خواهيد رفت ؟
جواب : تصميم نگرفته ام .
قيام مسلمين در مقابل نقض عهد خدا و سنت پيغمبر واجب است
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
از حـضـرت سـيـدالشـهـدا سـلام الله عـليـه خـطـبـه اىنـقل شده است كه در آن خطبه علت قيام خودشان را برضد حكومت وقت ذكر فرموده اند و آناين است كه فرموده اند خطاب به مردم كه پيغمبراكرم فرموده است كه كسى كه ببيند يكسـلطـان جـائرى حلال مى شمرد حرمات الله را، چيزهائى را كه خداوند حرام كرده است اينآزاد مى گذارد و مخالف سنت رسول الله عمل مى كند و عهد خدا را مى شكند، اگر كسى ديديـك سـلطـان جـائرى ايـن كـارهـا را مـى كـنـد و مـعـذلك سـاكـت شـد و تـغـيـيـر نـداد بـاقول خودش ، با عمل خودش اين انحرافى كه سلطان جائر پيدا كرده است تغيير نداد، خداىتـبـارك و تـعـالى حـتـم كـرده اسـت ، حـتـم اسـت بـر او كـه ايـن آدمـى كـه سـاكـت شـد درمـقـابـل ايـن سـلطـانـى كـه حـرمـت احـكـام خـدا را نـگـه نـمـى دارد، مـخـالف سـنـترسـول الله عـمـل مـى كـنـد و عـهـد خـدا را مـى شـكـنـد، ايـن سـاكـت بـشـود درمـقابل يك همچون سلطانى و قولا و عملا تغيير ندهد مسير اين سلطان جائر را، حتم است برخـداى تـبارك و تعالى كه جاى او را هم جاى همان سلطان جائر در آخرت قرار بدهد. يعنىايـن سـلطان جائر كه اينطور اوصاف را دارد، سنت پيغمبر اكرم را تغيير مى دهد و عهد خدارا مـى شـكـنـد و حـرمـات الله را سـزاوار و رهـا مـى كـنـد يـعـنـىمستحل است ، ولو اين آدم كه اين چيزها را از اين آدم مى بيند و ساكت است ، همه كارهاى واجب ومـسـتـحـب هـم به جا بياورد، آدمى باشد كه سه وقت نماز مى خواند، در مساجد مى رود، آدمىبـاشـد كـه احـكـام خـدا را هـمـه را تـرويـج مـى كـنـد، مـوافـق رضـاى خـداعمل مى كند همه كارهاى خوب را مى كند، از همه كارهاى بد هم اجتناب مى كند لكن ساكت استدر مقابل سلطان جائر، حسب اين روايتى كه نقل شده است از سيدالشهدا سلام الله عليه كهبـه مـنـزله عـلت قـيـام ايـشـان اسـت بـر ضـد حـكـومـت وقـت ، ايـنـسـت كـه مـى خـواهـنـدعـمل به قول رسول الله بكنند كه مبادا يك وقت تخلف بكنند و كسى كه تخلف بكند جاىاو جـاى هـمـان سـلطـان جـائر اسـت يـعـنى در هر طبقه اى از جهنم كه سلطان جائر، يك همچوسـلطـان جـائرى جا دارد، اين آدمى هم كه ساكت است كه اين سلطان جائر هر كارى مى خواهدبكند، ساكت است او، جايش جاى همين سلطان جائر قرار دارد.
حالا ما حساب بكنيم ببينيم كه آيا حكومت وقت ما، سلطان وقت ما اين اوصافى كه ذكر
فرموده اند، دارد؟ اگر اين اوصاف را دارد و ما ساكتيم ، بايد همين معنائى كه فرموده اند،بـر مـا منطبق بشود و ايشان در يك وقتى اين مطلب را فرموده اند كه وقتى قيام كرده اند ونـهـضـت كـرده انـد در مـقـابـل يـزيـد، ايـن سـلطـان جـائر، بـا يـك عـدد كـمـى درمقابل يك عده كثيرى و در مقابل ابرقدرت كه در آنوقت همه مواضع قدرت دستش بوده است، كـه عـذر را از مـا ساقط كند كه ما بگوئيم كه مثلا ما عددمان كم بود، ما زورمان كم بود.اين را در وقتى ايشان فرموده اند كه مى خواستند قيام كنند بر ضد سلطان جائر وقتشان ،خـطـاب كـردنـد بـه مـردم و خـطـبـه خـوانـدنـد و عـلت قـيـام اسـت ايـنـكـه چـرا مـن درمـقـابـل ايـن آدم قـيام كردم براى اينكه اين عهد خدا را شكسته است و سنت پيغمبر را مخالفتكرده است و حرمات الله تعالى را نكث كرده است و نقض كرده است و پيغمبر فرموده است هركه ساكت بنشيند و تغيير ندهد اين را، جايش جاى همان يزيد است در جهنم ، جائى كه يزيددارد، كسى كه سكوت كند جايش جاى اوست .
حـالا مـا ببينيم يزيد چه كرده است كه حضرت سيدالشهدا سلام الله عليه در مقابلش قيامكـردند و همچو مطلبى را فرموده اند و برنامه داده اند. حضرت سيدالشهدا مطلبى را كهفـرمـوده انـد، ايـن مـال هـمـه است ، يك مطلبى است عمومى ، (من راى ) هر كه ببيند، هركسىبـبيند يك سلطان جائرى اينطور اتصاف به اين امور دارد و در مقابلش ساكت بنشيند، نهحرف بزند و نه عملى انجام بدهد، اين آدم جايش جاى همان سلطان جائر است .
يزيد يك آدمى بود كه به حسب ظاهر متشبث به اسلام بود و خودش را خليفه پيغمبر حسابكـرد و نـماز هم مى خواند، همه اين كارهائى كه ماها مى كنيم آن هم مى كرد، اما چه مى كرد؟امـا از آن طـرف مـعـصـيـت كـار بـود، مـخـالف سـنـت رسـول الله مـى كـرد.رسـول الله سـنـتـش ايـن اسـت كـه بـايـد بـا مـردم چـه جـورعـمـل بـكـنـنـد، او خلافش عمل مى كرد، بايد حفظ دماء مسلمين بشود، دماء مسلمين را مى ريخت ،بـايـد مـال مسلمين هدر نرود، او هدر مى داد مال مسلمين را. همان شيوه اى كه پدرش معاويه همداشـت و امـيـرالمـومـنـيـن هـم قـيـام كـرد در مـقـابـل او منتهى حضرت امير لشگر هم داشت ولىسيدالشهدا عدد خيلى كمى در مقابل يك ابرقدرت بود.
مـا بـبينيم كه اين كارهائى كه او (يزيد) كرده است ، به اين حكام وقت ما و به سلطان وقتما تطبيق مى شود؟ اين مسائلى كه رسول الله فرموده است ، اينها تطبيق مى شود بر اين ؟سـلطـان اسـت ؟ جائر است ؟ اين معلوم است كه الان سلطه دارد، (سلطان ) يعنى سلطه دارد،الان سـلطـه دارد و جـائر هـم هـسـت ، خـودش هـم شـايـدقـبـول داشـته باشد كه جائر است ، همه كس هم ميداند كه اين آدم جائر است . خوب مخالفتسـنـت رسـول الله را نـكـرده ؟! هـر چـه رسـول الله فـرمـوده اسـت ، ايـشـانعـمـل كـرده ؟! يـا اقـوال رسـول الله را بـه حـسـاب نـمـى آورنـد ايـنـهـا؟ ايـنـهـا سـنـترسـول الله را بـه حـسـاب نـمى آورند. بله در ايام عمرش براى اينكه من و شما را بازىبدهد يك دفعه هم مى رود به حرم حضرت رضا و آنجا يك ، دو ركعت نماز هم مى خواند، منهم نمى دانم با چه حالى مى خواند، يك دو ركعت نماز هم آنجا مى خواند و يك حرفهائى همآنـجـا مـيـزنـد. ايـن چـيـزهـا، ايـن بـراى اغـفـال مـن و شـمـاسـت ، آيـا بـه سـنـترسول الله عامل
اسـت ؟! ايـشـان عـامـل سـنـت رسـول الله هـسـت ؟! سـنـترسـول الله اين است كه دماء مسلمين محفوظ باشد، ايشان حفظ كرده است دماء مسلمين را؟! الاناطلاعى كه رسيده است در همين چند روز، در همين دو، سه روز در اصفهان پنجاه نفر، در كجا،در كـجا چقدر كشته شده اند. بى اطلاع ايشان است ؟! با اطلاع است . بى اطلاع دولت است؟! بـا اطـلاع دولت اسـت . بـى اطلاع شاه است ؟! اينها بى اطلاع شاه كارى نمى كنند و مننگرانم از فردا و پس فردا براى اينكه يك خبرى به ما رسيده است كه ان شاءالله دروغاسـت و مـن هـم حـمـل كـردم كـه ايـن يـك تـبـليـغـاتـى بـاشـد ولى خـوبمـحـتمل است و آن اينكه اينها اعلام كردند به اينكه فردا و پس فردا آزادند مردم در شعائرخودشان و در شعائر مذهبى و در عزادارى آزادند. از آن طرف اطلاع دادند كه يك نقشه اى دركـار اسـت و آن نقشه اين است كه يك عددى از اشرار را بين مردم به همان صورت مردم واردمـعـركـه كـنـنـد، ايـن راهپيمائى كه علما و ساير طبقات بنا دارند كه فردا در همه شهرهاىايـران و قـصـبات انجام بدهند، اينها يك عده اى از اشرار را كه مربوط به خودشان است ،در بـين اينها وارد كنند و آنها شلوغكارى كنند آنها كه شلوغكارى كردند، اينها بگويند كهخـوب !!!آزاد!!! ايـن يـك تـظـاهـرات آرام نـبـوده و شـلوغ كـردنـد و بـا رگـبـارمسلسل مردم را از پا درآورند. خوب من احتمال اين معنا را مى دهم كه اين يك اشتهارى است كهاينها داده اند براى اينكه مردم را از اين كارى كه فردا بنا دارند بكنند، مردم را از آن كاروا دارند و نگذارند بشود يعنى خود مردم نكنند و آنها به مقصد خودشان رسيده باشند كههم گفته باشند كه خوب ما كه آزاد گذاشتيم مردم را و خود مردم بيرون نيامدند لكن خوبيـك احـتمالش هم اينست كه يك نقشه شيطانى در كار باشد و اين البته موجب نگرانى استكه فردا اينها چه خواهند كرد.
حـمـايـت شـاه از ارتـش سـركـوبـگـر اسـرائيـل بـاچپاول بيت المال مسلمين
لكـن مـسـاله ايـن است كه الان اين يك سلطان جائرى است يعنى يك سلطه اى دارد بر مردم ،قـشـون دارد، لشـگـر دارد و قـدرت هـاى بـزرگ هـمدنـبـال سـرش هـسـتند و سلطان جائر است و همه اين اوصافى كه فرموده اند، در ايشان همهست . نفوس مسلمين را خداى تبارك و تعالى محرم كرده است كه كسى تصرف در آن بكند ومـردم را بـكـشـد ايـن يـكـى از حـرمـات الله است و ايشان اجازه مى دهد، امر مى كند، به آن .اموال مسلمين بايد محفوظ باشد، اموال ملت ايران بايد محفوظ باشد براى خود ملت ايران ،نـفـت ايـران مال خود ايران است مراتع ايران مال خود ايران است ، بايد به درد خود ايرانبـخـورد، شـيـلات ايـران بـايـد بـه درد خـود ايـران بـخـوردمـال خـود ايـران اسـت ، جـنـگـل هـا مـال خـود ايـران اسـت ، مـخـازن زيـرزمـيـنـى هـر چـه هـسـتمال خود ايران است ، بايد خود ايرانى ها بيرون بياورند، استخراج بكنند و استفاده كنند وبـراى هـمـيـن مـصـالح خودشان ، براى ملت ، ايشان همه اينهائى را كه ذكر كردم به باددادند.
بـر هـمـه حـرام اسـت كـه امـوال مـسـلمـيـن را، آن امـوالى كـهمـال يـك مـلت اسـت بـه بـاد بـدهـد و بـه دشـمـن هـاى اسـلاممـثل اسرائيل بفروشد، اسرائيلى كه الان در حال جنگ است با مسلمين ، نفت او را، بيشترش رامى گويند كه از ايران اداره مى شود، در ازائش آن هم از قرارى كه مى گويند بسيارى ازاين كشته هائى
كـه مـا داديـم بـا سـربـازهـاى اسـرائيـل شـده اسـت . پـس ايـنمـسـتـحـل حـرمـات الله اسـت . هـم نـفـوس مـسـلمـيـن را بـه بـاد دارد مـى دهـد و هـمامـوال مـسـلمـيـن را. مـراتـع مـا را بـه غـيـر داده اسـت ،جـنـگـل هاى ما را به شركت هاى خارجى داده است ، شيلات را با كشتن چندين هزار، آنطور كهمـى گـويـنـد چـنـديـن هـزار نـفر را كشتند تا شيلات را از مردم بيچاره گرفتند و به غيرواگـذار كردند، نفتمان هم كه همه مى دانيد كه دارند چه مى كنند كه بعد از چند وقت ديگرايران هيچ چيز ندارد، هر چه هست غارت كردند و بردند.
خـيـانـت هـا و جـنـايـات جـبـران نـاپـذيـر شـاه مـانـعـى بـراىقبول توبه وى
ايـن صـورتـى هم كه ديديد، لابد اينجاها هم مثل اينكه آوردند، اين صورتى هم كه ديديدكه اين چپاولگرها خارج كردند از ايران و اموال ايران را به خارج بردند و بعد از اينكههـمـه ايـنـهـا را بـه خـارج بـردند، آنوقت به فكر اين افتادند كه نه ، ديگر كسى نبرد،ديـگـر كـى نـبـرد؟ خـوب بـردنـد تـمـام شـد. سـه هـزار مـيليون و بيشتر، سه هزار و چندصـدمـيليون از خود ايشان يا، اين چيزى بوده است كه حالا بردند، آنهائى كه قبلا بردندخدا مى داند چقدر است . از اول اينها شروع كردند به بردن ، رضا شاه جواهرات ايران راآنـوقـتـى كـه مـى خـواسـتـنـد بـيـرونـش كـنـنـد آنـطـورى كـه بـراى مـننـقـل كـردنـد از يـك صـاحـب مـنـصـبـى (يـكـى از آقـايـاننقل كرد از يك صاحب منصبى كه همراه بوده است ) وقتى رضا شاه را متفقين آمدند و بيرونشكـردنـد، در ايـن خـلالى كـه مـى خواست برود، چمدان هاى جواهر را پركرد، چمدان هارا پركـردنـد از جـواهـرات ايـران و راه افـتـادنـد كـه بـبـرنـد مـنتها بين دريا (همان صاحب منصبنقل كرده بود) كه با كشتى اين آدم را مى بردند، يك جايى نگه داشتند و يك چيز ديگرى ،يـك بـلمـى يـا يـك كـشـتـى كـه آن شـخـص گـفـتـه بـود مـخـصـوصحـمـل دواب بـوده اسـت ، آنها آوردند متصل كردند به اين كشتى و به او گفتند كه تو بروتـوى آن كشتى لكن همانجا چمدان ها را برداشتند و انگليس ها بردند، تمام شد. آن زمان اواين كار را كردند غير از آنهايى كه دزديده بود و برده بود.
يـك وقـتى در يك سفر رفته بود، يك سفرى كه مورد خطر شايد بود، مرحوم مدرس رحمهالله كـه آن روز مـخـالف بـا رضاشاه بود و جانش را هم سر همان مخالفت داد، گفته بودكـه مـن دعـا كـردم بـه شـمـا در ايـن سـفـر كـه سـالم بـرگـرديـد، خـيـلىخـوشـحـال شده بود كه مدرس به او دعا كرده ، گفت دعا كرديد؟ خوب ، ايشان گفته بودآخـر نـكـتـه دارد، ايـنـسـت كـه اگـر تـو در ايـن سـفـر مـرده بـودى هـمـهاموال ما از بين رفته بود، من مى خواهم زنده باشى تا اموالمان را پيدا كنيم .
در زمان او آن كارها را او مى كرد، در اين زمان هم از اولى كه ايشان وارد سلطنت شده (ديگرجـلوتـر خـيـلى تـجـربـه كـرده اسـت ، تـجـربـه هـاى پـدر را داشـتـه اسـت ) ازاول بـنـا گـذاشـتـه به اينكه اموال را ببرد بانك هاى خارجى ، بانك هاى آمريكا، هر جاىديـگـر، در آنـجاها انبار كردند اموال اين ملت را كه وقتى كه اگر يك اتفاقى افتاد برودسـراغ آن امـوال و مـلت نـبايد بگذارند اين فرار كند، اين الان در صدد است . گفتند رفتهبـه جـزيـره كـيـش و مـن اولش كـه يـك خوفى كردم كه اين گاهى وقت ها كه از ايران ، ازتـهـران خـارج مـى شـد آنوقت يك مفسده اى مى خواست واقع بشود، امر مى كرد كه بكشند وخودش
مـى رفت بيرون ، من در ذهنم آمد كه مبادا براى فردا و پس فردا هم يك همچو تهيه اى ديدهانـد لكـن مـحـتـمـل اسـت كه نباشد ان شاءالله ، بعضى هم گفتند رفته آنجا كه ديگر كارآخـرى را انـجام بدهد. اين البته در صدد است كه فرار كند، ملت ايران بايد نگذارند اينفـرار كـنـد، آنـقـدرى كـه مـى شـود. امـكـان نـدارد البـتـه كـه يـك كـسـى بـتـوانـد سـزاىعـمـل ايـن آدم را بـه او بـدهـد، يـك آدمـى كـه سـى و چـنـدسال است مسلط شده است بر اين ملت و همه چيز ملت را به باد داده است ، يك آدمى كه مادرهارا بـه عزاى اولادشان نشانده است و همين امروز كسى گفت كه يك زن بوده است كه سه تابـچـه داشـتـه هـر سـه بـچـه اش كشته شدند، يك پدر و مادرى كه حالا وقتى كه مى آيندتوى خانه مى بينند ديروز پنج نفر سر سفره بودند حالا دو نفر شدند، مگر مى شود كهاين را ما در اين دنيا بتوانيم جزايش را به او بدهيم ؟ يك آدم كه مى كشد يك كسى را، همانمـقدار مى شود خودش را بكشند و همين ، بس ، خون اين هم خون يك آدم است (اگر آدم باشد).كـسـى كـه سى و چند سال است بر اين ملت تسلط پيدا كرده و كشتار كرده و آنطور كشتاركـرده و دزدى كـرده و آنـطـور دزدى كـرده و خيانت كرده و آنطور خيانت كرده و جنايت كرده وآنـطور جنايت كرده ، مگر بشر مى تواند كه اين را به سزاى اعمالش ‍ برساند؟ يك جانبـيـشـتر ندارد مقابل يك نفر و حالا عجب ، من گاهى وقت ها از فهم بعضى از اشخاص تعجبمى كنم كه مى گويند خوب حالا آمده ، حالا آمده عذر خواسته ديگر، حالا بپذيرد، آمده گفتهاست كه من اشتباه كردم ، خوب بپذيرد ديگر از او. چى بپذيريم ؟ مگر خدا مى پذيرد از اواين عذر را؟ خدا حق الناس را نمى گذرد، خود ناس بايد بگذرند، خود مردم بايد بگذرندتـا خـدا بـگذرد. مگر خدا مى گذرد از حق الناس ؟(بيائيد حالا مصالحه بكنيد، بيائيد حالاخـوب ، عـفـو بـكـنـيـد، نـمى دانم چه ) يك آقاى ريش ‍ سفيدى يك كاغذ مفصلى نوشته بود،البـتـه خـودش آدم دانـشـمـندى است لكن ادراكش ، يك خرده عقلش ناقص است ، به من نوشتهبـود كه پيغمبر اكرم در فلان جا فلان آدم را بخشيد، در فلان جا فلان كافر را بخشيد،در فـلان جـا فـلان كـسـى را بـخـشـيـد. تـاريـخ بـراى مـن نـوشـتـه بـود،مثل اينكه من حق دارم كه ببخشم ايشان را، به من چه ربط دارد؟ بچه هاى آن پيرزن را كشته، من ببخشم چطور من ببخشم كشته هائى كه از اين ملت ، جوان هائى كه از اين ملت به بادرفته ؟! همين امشب شما احتمال بدهيد كه عده اى را كشته باشند، همين امروز اطلاع رسيد كهاشـخـاصـى را كـشـتـنـد، مردم را كشتند، ما بنشينيم بگوييم كه شما اعليحضرت حالا ديگربـاشـيـد؟! ديـگـر ازاين به بعد حكومت نكنيد، اعليحضرت باشيد؟! آخر اين چه منطقى استچطور انسان همچو حرفى را مى تواند بزند؟
(بـيـائيـم بـه قـانـون اسـاسـى حـالا عـمـل بـكـنـيـم )! مـعـنـى بـه قـانـون اسـاسـىعـمـل كـردن ايـن اسـت كـه آقـا (يـعـنى همين قانون اساسى اى كه الان دست است ) كه ايشانسـلطـان بـاشند و عرض مى كنم كه حاكم نباشند. آخر مى شود يك همچو چيزى ؟ امكان داردبـراى يـك آدم ، يـك كـسـى كه اول ادراك آدمى داشته باشد؟ حيوان هم نمى تواند يك همچوحـرفـى بزند كه ما ديگر اين را بيائيم و عفوش كنيم . يكى عفوش بكند؟ كى حق دارد كهايـن را عفوش بكند؟ مگر با من يك كارى كرده كه حق من است كه عفوش بكنم ؟ حق يك ملت راخورده است اين ، خون يك ملت را ريخته اين آدم ، اين ناكث عهدالله

next page

fehrest page

back page