بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب اصلاحات از منظر نهج البلاغه, حسین ایرانى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     Fehrest -
     86991500 -
     86991501 -
     86991502 -
     86991503 -
 

 

 
 


fehrest page back page


امام على عليه‏السلام در نهج البلاغه ضمن كوتاهى به سه ويژگى برجسته مصلحان و اصلاح طلبان واقعى اشاره مى‏فرمايد:
((امر و فرمان خداى سبحان (حاكميت دينى و اصلاحات واقعى) را برپا ندارد جز آنكه:
1. اهل ملاحظه كارى و سازش و سياسى كارى (در اجراى حق) نباشد.
2. همرنگ مردم ناصالح و مشابه مفسدان و در جهت خواست آنها حركت و موضعگيرى نكند.
3. پيرو آرزوها (تمايلات نفسانى، طمع مال و مقام و مفاسد حزبى و جناحى) نگردد.)) - لا يقيم امر الله سبحانه الا من لا يصانع و لا يضارع و لا يتبع المطاعليها السلام/ حكمت 110. ?
و اين همه ريشه در زهد و دورى از دنيا گرايى دارد. زهد حالتى است كه زاهد به خاطر دلبستگى‏هاى معنوى و اخروى نسبت به مظاهر مادى زندگى (در انديشه و عمل) بى اعتنايى مى‏كند و در نتيجه نه تنها ساده زيستى و قناعت دارد كه از رفاه‏طلبى، طمع، تحمل و لذت گرايى گريزان مى‏شود و اصلاحات او همراه با عدالت اجتماعى و دورى از ظلم و گناه مى‏گردد. و لذا انبياء كه سر آمد مصلحان راستين اند، هم زاهد بودند و به فرموده على عليه‏السلام پيامبر صلى الله عليه و آله برترين زاهدان و حضرتش در دورى از دنيا به او تاسى نموده، مى‏فرمايد:
((به خدا سوگند كه اين دنيا شما در ديده من از استخوان خوكى در دست شخص مبتلا به جذام پست‏تر است.)) - و الله لدنيا كم هذه اهون فى عينى من عراق خنزير فى يد مجزوم / حكمت 236 ?
و در مورد ترغيب به زهد مى‏فرمايد:
((خوشا به حال آنان كه از دنيا (مظاهر مادى و لذتهاى زودگذر و فريبنده) دل بريدند و به آخرت رغبت و دلبستگى پيدا كردند.)) - طوبى للزاهدين فى الدنيا الراغبين فى الاخرة/ حكمت 104. ?
و در تبيين معنا و آثار زهد مى‏فرمايد:
((اى مردم زهد عبارت است از كوتاه كردن آرزو، سپاس گزارى در برابر نعمت و پارسايى نسبت به محرمات و نبايستنى‏ها)) - ايها الناس الزهادة قصر الامل و الشكر عند النعم و التورع عند المحارم. / خطبه 81. ?
((و كسى كه در دنيا زاهد باشد، مصيبت‏ها را ناچيز شمرد و گرفتاريها بر او سبك نمايد.)) - و من زهد فى الدنيا استهان بالمصيبات / حكمت 30. ?
متاسفانه اصلاح طلبان دروغين نه تنها در صدر اسلام ( همانند بنى اميه و بنى عباس) حتى امامان معصوم و مصلحان راستنى امت را با تبليغات گسترده، منزوى كردند، بلكه در مشروطيت و عصر حاضر نيز همان نوع اصلاحات وارداتى و اصلاح طلبان مورد حمايت دشمنان و رسانه‏هاى خبرى استكبار جهانى به چشم مى‏خورند، آنه كه نفى ارزشهاى اسلامى و انقلابى و محورهاى وحدت و اصيل نظام (قانون اساسى، ولايت فقيه و مديريت دينى و...) را هدف قرار داده‏اند و با نقاب شعارهاى فريبنده، جامعه و جوانان را به سوى ليبراليسم، سكولاريزم و نظام لائيك سوق مى‏دهند. با آنكه اصلاح طلبان واقعى پيش از همه و بيش از ديكران، خود اهل عمل صالح اند، امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
((هر آن كسى كه مردم را (به هر كار و حركت اصلاحى) دعوت كند و فراخواند ولى خود عمل ننمايد، همانند تير اندرز بدون كمان است)) - الداعى بلا عمل كالرامى بلاوتر./ حكمت 337. ?
و در ضمن خطابه‏اى مى‏فرمايد:
((كجايند خوبان و صالحان شما، كجايند آزاد مردان و سخاوتمندان شما... مفاسد (فردى و اجتماعى) آشكار و فراگير شده، نه انكار كننده و تغير دهنده‏اى ديده مى‏شود و نه بازدارنده‏اى، عمل كننده پيدا مى‏شود... نفرين خدا بر آنان خدا بر آنان باد كه امر به معروف (و خوبيها و اصلاحات) مى‏كنند و خود آنرا ترك مى‏نمايد، نهى از منكر و فساد مى‏كنند و خود مرتكب مى‏شوند.)) - اين خياركم و صلحائكم اين احراركم و سمحاء كم... ظهر الفساد فلامنكر مغير و لازاجر مزد جر... لعن الله الامرين بالمعروف، التاركين له و الناهين عن المنكر العالمين به. / خطبه 129. ?
الگو خواهى و الگوپذيرى انسان و نقش آن در رشد و تكامل فرد و جامعه، غير قابل ترديد است و در امر اصلاح‏طلبى و طرح و تحقق اصلاحات وجود مدل و اسوه صالحان، يك ضرورت به شمار مى‏رود، تا كار با آگاهى آغاز و راه نزديكتر شود و همچنين در مواجهه با مشكلات، حركت متوقف نگردد و يا الگوهاى وارداتى، امت را به انحراف نكشاند. بر اين اساس است كه حضرت على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
((به راستى كه پيروى از روش پيامبر و اسوه قرار دادن او براى شما كافى است... پسى از پيامبر نيكوتر و برتر پيروى كن زيرا راه و رسم او اسوه مى‏باشد (در همه زمينه‏هاى زندگى) براى آنكه به او تاسى كند. و محبوبترين بندگان خدا كسى است كه از پيامبرش تبعيت نمايد.)) - و لقد كان فى رسول الله صلى الله عليه و آله كاف لك فى الاسوة... فتاس بنبيك الطيب الاطهر فان فيه اسوة لمن تاسى و عزا لمن تعزى... و احب العباد الى الله المتاسى بنيه./ خطبه 160. ?
و در جاى ديگر مى‏فرمايد:
((به اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله (امامان معصوم و مصلحان واقعى انسانها) بنگريد و پيوسته ملازم آنان باشيد از جهتى كه مى‏روند منحرف نشويد و قدم جاى قدمشان بگذاريد، چرا كه آنان هرگز شما را از راه هدايت و تكامل منحرف نمى‏كنند و بيرون نمى‏برند.)) - انظروا اهل بيت نبيكم فالزموا سمتهم و اتبعوا اثر هم فلن يخرجوكم من هدى./ خطبه 97. ?
و در بيانى اتمام حجت نموده، مى‏فرمايد:
((خدايا هر يك از بندگانت كه سخن و برنامه عادلانه و اصلاح طالبانه دور از فساد ما را نسبت به دين و دنيا بشنود و از يارى آيين تو و دين تو سرباز زند ما تو را بر ضد او به شهادت مى‏طلبيم... و او را به كيفر گناهانش خواهى گرفت.)) - اللهم ايما عبد من عبادك سمع مقالتنا العادله... و المصلحة غير المفسده فى الدين و الدنيا فابى بعد ما سمعه... / خطبه 212 ?
در خاتمه با اطمينان هر چه بيشتر بايد گفت كدامين اصلاح طلب و كدامين طرح اصلاحى جامع‏تر و موفق‏تر در اجراى عدالت، امنيت و معنويت و رفع محروميتها، از الگوى حكومتى امام على عليه‏السلام بوده و هست؟!
او كه بر بخش وسيعى از كره خاكى نظام اصلاحى اسلام را پياده كرد و به نمايشگاه تاريخ آورد، در نامه‏اى به يكى از كار گزاران بزرگ حكومتى اش مى‏نويسد:
((آگاه باش! هر ماموم و رهروى را پيشوا و رهبرى است كه بايد به او اقتدا كند و از زانو نور دانش او (گفتار و رفتار و سيره‏اش) بهره گيرد، بدان، امام شما از دنيايش به اين دو جامعه و از غذاها به اين دو قرص نان اكتفا كرده.
آگاه باش! شما توانايى اين گونه زيستن را نداريد و ليكن مرا با ورع و خدا پرستى، * در همه زمينه‏هاى زندگى و برنامه‏هاى علمى و جامع) و پاكى و پيمودن راه صحيح و درستكارى يارى دهيد... آيا به همين اكتفا و قناعت كنم كه گفته شود، من امير مومنانم اما با آنان در سختى‏هاى روزگار شركت نكنم و پيشوا و اسوه شان در تلخى‏هاى زندگى نباشم؟...)) - الا و ان لكل ماموم اماما يقتدى به ويستضى‏ء بنور علمه الا و ان امامكم قد اكتفى من دنياه بطمريه و من طعمه بقصريه الا و انكم لا تقدرون على ذلك و لكن اعنونى بورع و اجتهاد و عفة و سداد... ءاقنع من نفسى بلت يقال هذا امير المومنين و لا اشاركهم فى مكاره الدهر او اكون اسوة لهم فى جشوبة العيش. نامه 45 ?
كجاى تاريخ بشر مى‏توان اسوه مقتداى صالح و عدل محور همچون حضرت على عليه‏السلام يافت كه بگويد:
((بر شهرهاى شما وارد شدم (رياست و حكومت را در دست گرفتم) با اين پوشاك و لباس اثاث و مركب و شتر سواريم پس اگر با غير اينها و بيش از آنچه با آنها وارد شدم، بيرون روم (در پايان حكومت و عمرم) به حق از خائنان باشم؟؟)). - دخلت بلادكم باشمالى هذه و رحلتى هاهى فان انا خرجت من بلادكم بغير ما دخلت فاننى من الخائنين./ بحار الانوار، ج 840، ص 325. ?
و نيز در باره وحدت حرف و عمل كه عامل جلب اعتماد مردم و تحقق اصلاحات است مى‏فرمايد:
((اى مردم به خدا سوگند شما را به اطاعت و انجام كارى تشويق و وادار نمى‏كنم مگر آنكه خود در انجام آن بر شما سبقت مى‏گيرم و از انجام گناهى باز نمى‏دارم جز آنكه قبل از شما خودم آن را ترك مى‏كنم.)) - ايها الناس انى و الله ما احثكم على طاعة الا و اسبقكم اليها و لا انها كم عن معصية ال و اتناهى قبلكم عنها. / خطبه 175. ?
حال با تمسك به كلام على عليه‏السلام در بيان شيوه اصلاحات مصلح كل (آخرين اسوه معصوم امام زمان حضرت مهدى (عج)) سخن را به پايان مى‏رسانيم:
((او (حضرت مهدى (عج)) خواسته‏ها و هواهاى نفسانى را تابع هوس‏هاى خود قرار دهند و هنگامى كه قرآن را به راى و نظريه‏هاى مختلف خود تفسير كنند آن حضرت آراء و نظريه‏ها را تابع قرآن مى‏سازد.)) يعنى به جاى كثرت گرايى و قرائت‏هاى متعدد و آزادى و ولنگارى فكرى و رفتارى، بدعت‏ها و تحريف‏ها كه در طول تاريخ، دشمنان و نا- يعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهدى على الهوى و يعطف الراى على القرآن اذا عطفوا القران على الراى. / خطبه 138. ? آگاهان وارد اسلام و نظام نمودند، مى‏آيد و بر خلاف نظر اصلاح طلبان غربى و ليبراليست‏ها، كه بر اساس اومانيسم (اصالت انسان) و سكولاريزم (اصالت دنيا و جدايى دين از سياست) عمل نمودند. او مقررات خداى حكيم را پياده مى‏كند، خدايى كه سراسر هستى را بر اساس حكت و مصلحت آفريده است. و از اين رهگذر در نهج البلاغه مى‏خوانيم:
((آسمان و زمين، بالا و پستى مامور رساندن منافع شما بوده، اوامر خدا را اطاعت كردند و به آنها دستور داده شده كه براى مصالح شما قيام كنند و چنين كردند.)) - و لكن امر تابمنا فعكم فاطاعتا واقيمتا على حدود مصالحكم فقامتا. / خطبه 143. ?
صلاح و فساد از مفاهيم ارزشى محسوب مى‏شود و نمى‏توان با حس تجربه كرد (همانند خوبى و بدى، معروف و منكر) بلكه تابع نظام ارزشى است كه رد يا گروه و جوامع براى‏- مفاهيمى كه به كار مى‏بريم گاه در باره چيزهايى است كه هست و موجود مى‏باشد و با تجربه عينى مى‏توان حس كرد و نشان داد، مانند هوا گرم است يا آنجا روشن است و گاه درباره چيزهايى است كه مى‏گوييم بايد چنين شود يا نبايد چنان شود يعنى در بطن معناى آنها بايد و نبايد مى‏باشد. اينها را مفاهيم ارزشى مى‏گويند مانند صلاح و فساد، خير و شر، معروف و منكر و... (از كتاب آذرخشى ديگر از آسمان كربلا). ? خود پذيرفته‏اند (لذا گاه يك نوع احترام در نظامى ارزشى، خوب و زيباست ولى در نظام ديگر زشت و ناپسند مى‏باشد) حال اين سئوال پيش مى‏آيد كه اصلاحات طبق كدام نظام ارزشى و فرهنگى و بر اساس كدام معيار، اسلامى يا الحادى (شرقى يا غربى)؟
اگر گفتمى صالحات بر اساس معيار اسلامى خوب است، پس بايد آنچه اسلام مى‏گويد، انجام دهيم و با هر چه مى‏گويد بد است مبارزه كنيم، بر عكس اگر اصلاحات غربى و كنوانسيون‏هاى كذايى بين المللى و غيره را پذيرفتيم، خوبى و بدى كارها تابع همان نظام ارزشى مى‏شود، هر چند مخالف اسلام باشد! مانند آزادى‏هاى جنسى و... و شايد يكى از علل توصيه مقام معظم رهبرى (حضرت آية الله خامنه‏اى مدظله العالى) بر ضرورت هدايت اصلاحات از مركزى مقتدر، مساله تطبيق آن با معيارهاى مكتبى و قانونى بوده است (يعنى علاوه بر كارشناسى و تحقيق و اولويت بندى و نظارت بر حسن اجراى تدريجى آن) نه تنها در نهج البلاغه شاهد الگو و اسوه بوديم (سيره پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرمومنان عليه‏السلام حكومتش) بلكه در زيارت مطلقه آن حضرت مى‏خوانيم (السلام على ميزان الاعمال) يعنى معيار سنجش اعمال و رفتار فردى و اجتماعى همگان در- بحار الانوار، ج 100 ص 330. ? همه زمان‏ها و زمينه‏ها، حضرت على عليه‏السلام مى‏باشد. و در كلامى ديگر از آن حضرت معيار اصلاحات، اين گونه نقل شده است:
((آگاه باشيد من نه پيامبرم و نه به من وحى مى‏شود بلكه تا آنجا كه مى‏توانم طبق دستورات قرآن عمل مى‏كنم، پس آنچه از اوامر الهى را دستور مى‏دهم بر شما كه اطاعت كنيد چه بپسنديد و چه نپسنديد و اگر اوامر من يا هر كس (در هر موقعيت و زمان) بر نافرمانى و معصيت خدا باشد، پس بدانيد اطاعت از حاكم و غيره، شامل معصيت الهى نمى‏شود. اطاعت فقط در موارد اعمال صالح و فرمانبردارى از خداست و سه بار اين جمله را تكرار فرمود.)) - الا و انى لست نبيا و لا يوحى الى ولكنى اعمل بكتاب ما استطعت. فما امرتكم به من طاعة الله فحق عليكم اطاعتى فيما اجبتم و فيما كرهتم و ما امرتكم به او غيرى من معصية الله فلاطاعة فى المعصية، الطاعة فى المعروف، ثلاثا.)) بحار الانوار، ج 34، ص 362. ?
در اينجا به خوبى مى‏رساند كه معيار نه پسند و خواست مردم و اكثريت است و نه فرمان حاكم و نه سياستهاى بين المللى، بلكه ملاك الهى بودن كار و راه، اطاعت از دستورات خداوند مى‏باشد.
يعنى در حكومت اسلامى و سيره سياسى علوى با آنكه مردم در انتخاب و شكل‏گيرى حكومت، اصلاحات و تداوم آن، نقش اساسى دارند و امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
((به خدا سوگند... اگر اين جمعيت عظيم دورم را نگرفته بود و به ياريم قيام نكرده بودند و از اين جهت حجت تمام نشده بود و اگر نبود پيمان و مسئوليتى كه خداوند از عالمان گرفته كه در برابر شكمخوارگى ستمگران و گرسنگى ستمديدگان سكوت نكنند، من مهار شتر خلافت را رها مى‏كردم و از آن صرف نظر مى‏نمودم)) - اما و الذى فلق الحبه و برء النسمة لولا حضور الحاضر و قيام الحجة بوجود الناصر...،/ خطبه 3. ?
ليكن در صورت تزاحم رضايت و خواست مردم با احكام خدا قطعا دستورات الهى و حلال و حرام او تقدم دارد برخواست مردم و اكثريت (مثلا آزادى جنسى، نوشيدن مشروبات الكلى و...) زيرا در همان حكم خدا خير و صلاح واقعى است همانگونه كه در صورت تضاد بين خواست مردم با اصول بهداشتى و پزشكى يا مقررات راهنمايى رانندگى و غيره شما حكم به تقدم و اولويت اجراء آنها بر خواست مردم مى‏كنيد! و در اينجا همه پرسى يا راى مردم بى رنگ و معنا مى‏شود.
و از همين رهگذر، در سيره امام على عليه‏السلام غير از نظارت خود بر كارگزاران مناطق، مردم را به عناوين ناظر بر عملكرد حاكمان نموده، به آنان معيار و ملاك (اجراء دستورات خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله) مى‏داد تا تخلف حاكمان را گزارش دهند و اطاعت آنها را نكنند، و اين نه فقط اهتمام به امور ملت و كشور و احترام به انسانهاست بلكه قانون گرايى و نگهبانى از ارزشهاى والاى الهى و انسانى را مى‏رساند. و لذا مى‏بينيم بعد از جنگ جمل، وقتى ((ابن عباس)) را حاكم بصره نمود، مى‏فرمايد:
((اى گروه مردمان! من عبدالله بن عباس را به عنوان جانشين خودم قرار دادم، سخن او را بشنويد و فرمان او را تا هنگامى كه از دستورات خدا و رسول اطاعت مى‏كند، پيروى كنيد و اگر در ميان شما بدعتى پديد آورد از راه حق منحرف شد (بخاطر تمايلات نفسانى، شخصى يا حزبى و جناحى) مرا مطلع سازيد، او را عزل خواهم كرد...)) - يا معاشر الناس قد استخلفت عليكم عبدالله بن عباس فاسمعوا له و اطيعوا امره ما اطاع الله و رسوله فان احدث فيكم او زاغ عن الحق فاعلمونى اعزله عنكم. جمل، شيخ مفيد،/ ص 420. ?
و نيز در خطبه قاصعه صريحا از اطاعت روسا و بزرگانى كه دچار غرور حكومت و خود خواهى گشته و ملاك‏هاى ارزشى را فراموش كرده‏اند، نهى نموده، مى‏فرمايد:
((زنهار، زنهار، از پيروى و اطاعت بزرگترها و روسايتان (همانند طلحه و زبيرها) بر خذر باشيد، همانها كه بخاطر موقعيت خود تكبر مى‏ورزند و به نسب و نژاد خود مى‏نازد و كارهاى نادرست را به خدا نسبت مى‏دهند (به اسم قرائت‏هاى مختلف از دين و در جهت خواست شياطين يا خوشايند جمعى هوسران و...) آنها كه پايه‏هاى عصبيت جاهلى و ستون‏هاى فته و فساد و نفاق هستند... آنها پايه‏هاى گناهانند و ابليس (شيطان بزرگ) آنها را مركب‏هاى راهوار گمراهى قرار داده و سپاهى كه بوسيله آنها بر مردم غلبه يابد و...)) - الا فالحذر الحذر من طاعة ساداتكم و كبرائكم الذين تكبروا عن حبسهم و ترفعوا فوق نسبهم.. خطبه 192. ?
و بعد مى‏فرمايد از ملت‏هاى گذشته عبرت بگيريد!
و همچنين در پايان منشور حكومتى خود به ((مالك اشتر)) مى‏نويسد:
((بر تو واجب است كه همواره به ياد حكومت‏هاى عادلانه قبل از خود باشى. همچنين توجه خود را به روش‏هاى خوب يا اثر و سيره‏اى كه از پيامبر صلى الله عليه و آله رسيده يا فرضيه‏اى كه در كتاب خداست معطوف دار، و به خطوط حكومت در روش من مشاهده كرده‏اى اقتدا كن...)) - و الواجب عليك ان تتذكر ما مضى لمن تقدمك من حكومة عادله او سنة فاضلة او اثر عن نبينا صلى الله عليه و آله... / نامه 53. ?
بنا بر آنچه گذشت، ميدان مانور برنامه‏هاى اصلاحى محدود به حفظ اصول و ارزشهاى اسلامى مى‏گردد، و اما بحث ضرورتها و عناوين ثانويه و صدور احكام موقت توسط مرجع و ولى فقيه واجد شرائط خود از احكام و معارف دينى در رفع بن بست‏ها مى‏باشد كه در مقام مناسب بايد برسى شود
اما در شرائطى كه ابرهاى شبهه و ترديد و تحريف فراگير است و از افراد (شخصيتها با سابقه) و الفاظ (آزادى، حقوق بشر، عدالت اجتماعى، اصلاحات و...) سوء استفاده مى‏شود، و افق حقايق در توطئه و تزويرها تيره شده، حق و باطل مشتبه، و زمان فتنه و نفاق است بگونه‏اى كه جمعى از خوبان هم به فرموده امام على عليه‏السلام ((عبادت كنندگان بى صلاحيت و حاضران غايب از صحنه و ناظران نابينا)) گشته‏اند، آرى در چنين زمان، بايد سراغ ولى امر و رهبرى امت رفت و حرفها و حركت‏ها را با تدابير او تنظيم‏- مالى اراكم ناساكا بلا صلاح و شهودا غيبا و ناظره عمياء و.... خطبه 108. ? كرد (كه امرى است منطقى، اطمينان بخش و براى فردا حجت). در اين رابطه على بن ابى طالب عليه‏السلام مى‏فرمايد:
((مبادا امام و رهبر خود را تنها گذاريد كه در آينده خود را سرزنش مى‏كنيد... و از راهى كه به سوى فتنه‏ها كشيده مى‏شويد دورى كنيد... - فلا تصدعوا على سلطانكم فتذمواعب فعالكم... و خلوا قصد السبيل لها، / خطبه 187 . ?
و در جاى ديگر از كتاب نهج البلاغه مى‏فرمايد:
((پس به سوى امير و فرمانده خود بشتابيد و در جهاد و پيكار (مبارزه فرهنگى، نظامى و...) با دشمن سبقت بگيريد.)) - فاسر عوا الى اميركم و بادروا جهاد عدوكم، نامه 1. ?
و در بيانى ديگر با صراحت مى‏فرمايد:
((هر گاه آتش جنگ سخت شعله ور مى‏شد (مبارزه شدت مى‏يافت) به پيامبر صلى الله عليه و آله (رهبرى و فرمانده كل) پناهنده مى‏شديم) ))- كنا اذا احمر الباس اتقينا برسول الله صلى الله عليه و آله. غريب كلامه صلى الله عليه و آله /، 9 ?
و شايد كنايه باشد از اينكه در شدايد زمان بايد به رهبر صالح جامعه پناه برد. و نيز در نامه خود به عثمان بن حنيف (كارگزار و حاكم بصره) مى‏نويسد: ((آگاه باش هر مامومى را امام و پيشوايى است و هر رهروى دارد كه بايد به او اقتدا كند و از نور دانش او بهره گيرد.... )) - الا و ان لكل ماموم امام يقتدى به و يستضيى‏ء بنور علمه.... / نامه 45. ? اميد آنكه همگان رهرو راهش و مشمول شفاعتش باشيم.

fehrest page back page


 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation