بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب تربیت اسلامی با تاءکید بر دیدگاههای امام خمینی, دکتر محمدرضا شرفى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     TARBIA01 -
     TARBIA02 -
     TARBIA03 -
     TARBIA04 -
     TARBIA05 -
     TARBIA06 -
     TARBIA07 -
 

 

 
 

 

fehrest page

back page

9.روش دعا و نيايش  
روزى پيامبر(ص ) به اصحاب فرمودند: بر شما باد به سلاح انبيا.پرسيدند: يا رسول الله چيست سلاح انبيا؟ فرمودند: دعا.
از شيوه هاى تربيتى كه انسان را متحول مى كند و از عالم ملك به فراخناى ملكوت مىرساند، روش دعا، نيايش و ارتباط با خداست . دعا، دريچه اى از عالم صغير به عالم كبيراست . در حقيقت ، نيايش ‍ مكمل تلاش آدمى است .
دعا در لسان معصومان - عليهم السلام - از منزلت ويژه اى برخودار است ، پيامبر(ص ) مىفرمايند:
خدا را بخوانيد و به اجابت دعاى خود يقين داشته باشيد.
و ايشان ناتوانترين فرد را كسى دانستند كه از دعا اصرا مى ورزند، دوست دارد
منزلت دعا  
مقوله دعا و نيايش در مكتب تربيتى اسلام ، آن چنان وسيع و غنى است كه مى توان آن را يكفرهنگ تلقى كرد. در فرهنگ دعا و نيايش ، اولين موضوعى كه توجه آدمى را به خودجلب ميكند، جايگاه و منزلت دعاست . برخى از رواياتى كه ناظر به شاءن نيايش ‍ است ،عبارتند از:(روايات فوق از نهج الفصاحه موضوعى (راهنماى انسانيت ) ترجمه مرتضىفريد تنكابنى صفحات 280 - 283 استفاده ونقل شده است :
دعا عبادت ست
دعا كليد رحمت است
دعا سپاهى از سپاهيان مجهز خداست
بهترين دعا، عافيت دين و دنياست
همه اعمال خير يك نيمه عبادت است و دعا نيمه ديگر
چون خدا براى بنده اى خير خواهد، قلب او را به دعامتمايل كند
خدا را از فضل او طلب كنيد كه خدا دوست دارد كه از او بخواهند
از خدا بخشش و عافيت طلب كنيد كه پس از ايمان ، هيچ كس را چيزى بهتر از عافيت ندادهاند
خداوند حاجتى را كه مرده درباره آن بسيار دعا كند، روا بشود يا نشود، مبارك كرده است
هيچ چيز نزد خدا گرامى تر از دعا نيست
هر كه دوست دارد خدا هنگام سختى و مصيبت دعاى وى را اجابت كند، هنگام گشايش بسياردعا كند
آثار دعا (در قرآن و حديث )  
تلقى دعا به منزله عبادت به معناى گستردگى آثار و بركات آن در زندگى است ،زيرا عبادت ، هدف و غايت حيات آدمى مى باشد و ماخلقت الجن و الانس الا ليعبدون ؛ يعنى ما هيچ جن و انسانى را نيافريديم ، جز اينكه به عبادت بپردازند كه برخى ازمفسران مى گويند در اينجا مصقود از (ليعبدون ) واژه (ليعرفون ) است . اينك از ميان آثارگسترده دعال برخى از آنها راكه از قرآن و كلام معصومان - عليهم السلام - صادر شدهاست ، مورد بحث قرار ميدهيم :
قل ما يعبؤ بكم ربى لولا دعاوكم
اى رسول ما بگو (به امت ) كه اگر دعاى شما نبود، خداوند چه توجه و اعتنايى به شماداشت ؟
دعا دفع بلاست
دعا قضاى محتوم را دفع مى كند
دعا درباره آنچه فرود آمده و آنچه نيامده ، مفيد است .
اصرار در دعا محبت خداى را جلب مى كند
دعا روح و جان عبادت است
دعا (براى مغفرت ) موجب جلا دادن دلهاى زنگ گرفته آدمى است
دعا چراغ روشنى بخش درظلمت است
دعا و نيايش ، كليد دستيابى به نيازمنديها، و رسيدن به رستگاريها است
مناجات و راز دل با خدا گفتن ، وسيله اى است براى رهايى و نجات انسانها
هرگاه از چيزى هراسان و ترسان شدى ، بدان كه تنها پناهگاه تو خداى بزرگخواهد بود
هركس درى از دعا به رويش گشوده شود، درهاى اجابت بر او باز خواهد شد
محبوبترين مردم با ايمان نزد خدا كسى است كه بيشتر از همه ، مساءلت از خدانمايد
آنگاه كه خداوند به بنده اش رخصت دعا كردن دهد، در رحمتش را بر او مى گشايد هماناحقيقت اين است ، هيچ كس با دعا و خواندن پروردگارش هلاك نخواهد شد
شخصى از حضرت رضا - عليه السلام - پرسيد، چه سخنى نزد خدا بالاتر استفرمود:
خدا را فراوان ياد كردند و در پيشگاهش زارى و دعا كردن
دعا در نگاه امام خمينى  
از ويژگيهاى ارزنده و سجاياى ، امام اعتقاد ايشان به نقش دعا وتوسل و زيارت امامان معصوم - عليهم السلام - است ، با اين توجه كه ايشان در سنينجوانى ، اولين اثر عرفانى و معنوى خويش را با عنوان تفسير دعاى سحر تاءليفكردند. اينك برخى از نمونه هاى تاءثير دعا و ارتباط با خداوند را كه از ايشاننقل شده است ، ارائه مى كنيم :
اين ادعيه ، انسان را از اين ظلمت بيرون مى برد، وقتى كه از اين ظلمت بيرون رفت ،انسانى مى شود كه كار مى كند اما براى خدا
تمام عبادات وسيله است ، تمام ادعيه وسيله است ... براى اينكه انسان اين لبابش ظاهربشود، آنچه بالقوه است ... و لب انسان است به فعليت برسد و انسان بشود، يك انسانالهى بشود
در هر حال از قادر ذوالجلال و خداوند متعال -جل جلاله - با تضرع و زارى و التماس بخواه كه تو را توفيق دهد در اين مرحله و تو رايارى فرمايد در حصول ملكه تقوا
ما مفتخريم كه ادعيه حيات بخش كه او را قرآن صاعد مى خوانند از ائه معصومين (ع )ماست . ما به مناجات شعبانيه امامان و دعاى عرفات حسين بن على - عليهما السلام - وصحيفه سجاديه اين زبور آل محمد و صحيفه فاطميه كه كتاب الهام شده از جانب خداوندتعالى به زهراى مرضيه است ، از ماست
تعبيراتى كه در ادعيه ائمه - عليهم السلام - واقع شده با اين تعبيراتى كه درلسان عرفا واقع شده و مبداء اين شده است كه بعضى چون توجه نداشته اند تا حدتكفير هم رفته اند چه مغايرتى دارند
امام در بيان عظمت دعا مى نويسند:
محتمل است كه جناب موسى (ع ) حال عجز خود را از كيفيت دعا بيان مى كند، عرض مى كنديار پروردگار، تو منزهى از اتصاف به قرب و بعد تا چون قريبان يا بعيدان تو رابخوانم ، پس من متحيرم در امر و هيچ گونه دعا را در خور پيشگاهجلال تو نمى دانم ، تو خود به من اجازه ورود به دعا و كيفيت آن را مرحمت فرما و تعليمفرما مرا آنچه مناسب مقام مقدس توست
ايشان در بيان نوع ارتباط و دعا مى نويسند:
و بايد دانست كه امثال اين احاديث شريفه كه ظاهر در آن است كه رزق مقسوم و مقدر است، چنانچه آيات شريفه قرآنيه نيز دلالت برآن دارد، منافات ندارد با اخبارى كه امر بهتحصيل معيشت فرموده و تاءكيد در كسب و تجارت نموده ، بلكه ترك آن را مكروه شمردهاند و بر ترك آن ملامت نموده اند و كسى را كه به طلب رزق قيام نكند از كسانى شمردهاند كه دعاى آنها مستجاب نشود و خداوند روزى آنها را نرساند
دعا و نيايش از نگاه روانشناختى  
ارتباط دعا و روانشناسى چگونه قابل تبيين است ؟ اگر دعا را كشش ‍ روح به عالم بالاتلقى كنيم ، و روانشناسى را حوزه بررسى روح و روان بدانيم ، تعريف چنين ، رابطهاى چندان دشوار نيست .
ويليام جيمز، فيلسوف پراگماتيست و نويسنده اى عميق است ، وى در بيان نسبت اين دو مىنويسد: دعا و نماز يا به عبارت ديگر اتصال با روح عالم خلقت يا جان جانان كارىاست با اثر و نتيجه
و در بيان چگونگى اين نتيجه مى گويد: نتيجه آن ، عبارت است از ايجاد يك جريانقدرت و نيرويى كه به طور محسوس داراى آثار مادى و معنوى مى باشد
هگل فيلسوف آلمانى مى نويسد: در اسلامبول ، روزى به مسجد رفتم ، از سادگى وجلالت مسجد شگفت زده شدم و حالى خاموش ‍ و جذبه اى شورانگيز در روان خود حس كردم
و هم او مى گويد: وقتى كه خدا را در همه چيز ببينيم ، در پست ترين چيزها، عاليترينحقايق را خواهيم يافت و حقيقتا كه دنيا، دنياى ديگرى جلوه خواهد كرد
آثار روانشناختى دعا و نيايش  
در پرتو مناجات با خدا، تحولات عميقى در حيات بشر به وجود مى آيد كه از باب اشاره، برخى از آنها را در ذيل بيان مى كنيم :
1. دعا و مناجات به انسان تفهيم مى كند كه او در عالم هستى تنها نيست و پروردگارىوجود دارد كه صدايش را مى شنود و او را مى بيند و از درونش آگاه است . چنين موقعيتىآدمى را يارى مى كند تا بر تنهايى عميق و وحشتناك خود فايق آيد واتصال خود را با عالم لايتناهى حفظ كند.
2. در زمانهايى كه فرد دچار اضطراب و به هم ريختگى درونى مى شود، گفتگو باديگرى مى تواند او را از اضطراب متراكم رهايى بخشد، و آرامش لازم را براى ادامه حياتبه او ببخشد. مناجات با پروردگار دريچه اى است از درون آدمى كه به عالم خارجگشوده مى شود به او مى تواند با نيايش ، نوعى تخليه روانى انجام دهد.
3. يكى از مفاهيم عميق دعا و نيايش ، داشتن پشتوانه اى نيرومند و آگاه در دشواريها وتنگناهاى زندگى است . فرد با درك چنين تصويرى از حياتمعقول ، نيروى لازم را براى تحمل پيشامدها به دست مى آورد.
4. اعتقاد به دعا و نيايش ، نگرش نيرومند و مستدلى است كه هرگونه احساس پوچى ودرون تهى بودن زندگى را نفى مى كند و به معارضه باآن مى پردازد، مشكلى كه درحال حاضر دنياى غرب از آن رنج مى برد. كالين براون مى نويسد: گاهىپاسكال به استدلال مى پردازد كه از آن جمله بحثهاى او در مورد پيشگويى و حوادثكتاب مقدس است ليكن غالبا به عمق قلب انسان نظر مى افكند و انسان را تشويق مى كندكه به وضع خود پى ببرد و مثلا مى گويد: هيچ چيز غيرقابل تحملتر از آن نيست كه انسان در راحتىكامل باشد، هيچ آرزويى نداشته باشد، بيكار و بى سرگرمى باشد. در چنين وضعىانسان به هيچ بودن خود، و به پوچ بودن خود پى خواهد برد، در آن لحظه از اعماقروح او كسالت ، افسردگى ، فلاكت ، رنجش ، سرخوردگى و نوميدى جارى مى شود
امام خمينى (س ) در تقابل با اين رويكرد پوچ گرايى و زندگى درون تهى با تاءكيد بر فطرت خداجوى آدمى به جهتگيرى و فطرت اصلى انسان را عشق بهكمال مطلق مى دانند

6. دعا و نيايش براى رسيدن به مقصودى است ، فرد، نيايشگر در پى رسيدن به ايدهآل و آرمانى است كه اكنون وجود ندارد، ولى مى خواهد به آن دست يابد و اين حقيقت هماناميد است پس ‍ مى توان گفت كه نيايشگران ويژگى بارزى دارند و آن اميد بهشرايط، موقعيت و زندگى برتر و والاتر است .
7. دعا و نيايش ، زمينه اى براى پيوند با مردم و احساس همدلى با آنان است ، زيرا درنظام تربيتى و اخلاقى اسلام ، ما موظفيم ابتدا براى ديگران دعا كنيم و آنگاه براى خوددست به دعا برداريم و اين امر؛ يعنى در عالم روح و روان به جامعه پيوند خوردن ، درنماز نيز زمانى كه سوره حمد را قرائت مى كنيم ، از ضمير متكلم جمع استفاده مى كنيم و مىگوييم : (اياك نعبد و اياك نستعين ) يعنى تنها براى خود نمى خواهيم ، بلكه براى همهمى خواهيم كه ما هم يكى از آنها به حساب مى آييم .
8. دعا و نيايش ، پاسخ به بخشى از نيازهاى روح و روان آدمى است كه اگر در عالمواقع به آن دست نمى يابد، در آرمانهايش آن را حفظ كرده است و اين در حقيقت نوعى پاسخبه نياز كمال جويى آدمى است .
9.در تنگناهاى زندگى چنانچه فرد باور داشته باشد كه خداوند ازحال او آگاه است و او را لحظه اى فراموش نمى كند، و اگر به دلايلى خداوند مصلحت رادر عدم اجابت يا تاءخير اجابت مى بيند، باز آرامش خود را از دست نمى دهد و اينها همه دريك مفهوم تجلى مى يابد و آن تاءمين بهداشتى روانى است كه ضرورتهاى اساسى مردمدر هر جامعه نيز او را ياد خواهد كرد و زمانى كه خداوند بنده اى را ياد كند،فضل و رحمت پروردگار شامل حال او خواهد شد.
دعا و نيايش در سيره امام خمينى (س )  
آنچه در سيره رهبر انقلاب اسلامى قابل توجه است ، روح عرفانى و معنوى ايشان درتمام دوران زندگى به ويژه دوران سخت مبارزه است . اين حالات سير و سلوك كهشامل تهجد، ذكر، زيارت و توسل به اهل بيت - عليهم السلام - مى باشد، در زندگىبسيار منظم آن بزرگوار هميشه جايگاه خويش را حفظ كرده است .
يكى از نزديكان امام مى گويد: زيارت جامعه كبيره كه امام پانزدهسال در نجف به طور مرتب ، در تمام شبها اين دعا را مى خواندند به استثناى شبهايى كهبه كربلا مى رفتند يا شديدا بيمار بودند، به حدى كه نمى توانستند حتى بهبيرونى منزل هم بيايند، هر شب در يك ساعت خاص به كنار قبر مولاى متقيان مى آمدند وزيارت جامعه مى خواندند، زيارتى كه يك ساعتقبل مى خواهد، ولى انسان در اين زيارت احساس مى كند كه واقعا در برابر امام معصومخويش ، آنچه را كه حق آنان است بازگو مى كند و در حقيقت يك دوره درس ‍ امام شناسى استو عادى نيست كه امام پانزده سال به اين زيارت مقيد باشند
در باب ذكر و ياد خدا بودن امام ، فقط به بيان خاطره اى در اين مورد اكتفا مى كنيم .يكىاز مسؤ ولان مى نويسد: تقريبا چهل و هشت ساعتقبل از رحلت امام بود كه من بالاى سر ايشان رفتم ، احساس ‍ كردم امامتحليل مى روند، درد شديدا اذيتشان مى كرد.فرمودند: درد، خيلى اذيتم مى كند، يكى ،دو تا از متخصصان به من گفتند كه آلودگى خون به شدت زياد مى شود به گفتههمه پزشكان و نزديكان ، عكس العملى ايشان در برابر درد، ذكر خدا، و ياد مولا على (ع )بوده است .
توصيه هاى تربيتى  
به منظور بهره گيرى كاملتر از روش دعا و نيايش ، شايسته است مواردذيل مورد توجه قرار گيرد:
1. والدين از سنين كودكى ؛ يعنى زمانى كه فرزندانشان را با نماز آشنا مى كنند بهتراست آنها را با برخى از تعقيبات مختصر كه در قالب دعا بيان شده است ، ماءنوس و حتىآنان را به حفظ بعضى از دعاها مختصر ترغيب كنند تا در ازاى آن ، پاداش مناسبىدريافت كند اين امر در تقويت روح دعا و نيايش در آنان ، بسيار مؤ ثر خواهد بود.
2. والدين بايد متناسب با مراحل رشد فرزندان و به فراخور ميزان مهم و دركشان ،برخى از آثار و بركات دعاها را به آنان بياموزند. چون انسانها غايتگرا هستند،لذا معمولا هر عملى را با توجه به غايتى كه از آن در ذهن دارد، انجام مى دهند، و زمانى كهآثار و بركات ارزشمند دعا را بشناسند، حق دعا را ادا خواهند كرد.
3. ضرورى است به نوجوانان و جوانان تفهيم شود كه دعا، فرد را از طلب مستغنى نمىكند، بلكه طلب نيز فرد را از دعا بى نياز نخواهد كرد اين دومكمل هم اند هر يك در جايگاه خويش ، درست ، منطقى و مؤ ثر خواهد بود.
4. شرح حالهاى مفيد و روشنى از زندگينامه بزرگان و فرزانگان تهيه و در سطوحمختلف دانش آموزى (سه مقطع دبستان و راهنمايى و دبيرستان ) توزيع شود به ويژهبر بخشهايى از زندگينامه مذكور تاءكيد شود كه ماهيت رابطه معنوى ، نوع رابطهفرد با خدا نقش ادعيه در پيشرفت و تحول آنان نقشى غيرقابل انكار است تا بدين وسيله نسل آينده ساز كشور بيش از پيش و در كنار عزم وطلب ،ارتباط معنوى خويش را با پروردگار متعال ، غنى تر و گسترده تر سازند.
5.به فرموده شهيد ثانى ، بر مربيان لازم است كهقبل و بعد از بيان درس ، دعاهاى مخصوصى را تلاوت كنند چنين شيوه اى ، به كلاس ‍درس حالت معنوى و اخلاقى ويژه اى مى بخشد و شاگردان را به هدف اصلى كه هماناانسان واقعى شدن است ، متذكر مى شود.
6. بيان گوشه هايى از خاطرات انسانهايى موفق و متعالى كه در سايه ارتباط با خداتوسل به اهل بيت (ع ) و دعا و نيايش توانسته اند بر مشكلاتشان فايق آيند و به نتيجهمطلوبى دست يافته اند، مى تواند در همانند سازى شاگردان با عالم ربانى و معلممتخلق ، سهمى برجسته ايفا كند.
10. روش جاذبه كلام  
در قضيه سفر مرحوم حاج شيخ جعفر شوشترى (ره ) به ايران ، وقتى ايشان وارد تهرانشدند، جمعيتى زياد از جمله سفير كشور روسيه به ملاقاتش رفتند. مردم از آن مرحومخواستند آنها را موعظه و نصيحت كند، ايشان نيز بنابه درخواست مردم ، سرش ر بلندكرد و فرمود:
اى مردم بدانيد، و آگاه باشيد كه خدا در همه جا حاضر است و مطلب ديگرى نفرمود،لكن اين سخن تكان دهنده اثر خودش را بخشيد، به طورى كه اشكهاى جارى گرديد،قلبها در هم تپيد و حالت مردم به شكل عجيبى دگرگون شد
كلام و شايستگى آدمى  
از عوامل تاءثير در جان و روح انسانها، گيرايى ، و جاذبه كلام است در حالاترسول خدا(ص ) آورده اند كه آن حضرت ، سخن ديگران را باكمال متانت استماع ميفرمود و آن گاه كه آغاز سخن مى كرد، همه را مبهوت و مجذوب شخصيتخويش مى ساخت .
امام حسن مجتبى - عليه السلام - در وصف دوست شايسته اى مى فرمايند:
او غالبا خاموش بود و چون لب مى گشود، سرآمد گويندگان بود. هنگامى كه كسىدر سخن بر او چيره مى شد، در سكوت هيچ كس بر او غالب نمى شد
حق زبان آدمى  
بهره مندى از جاذبه كلام ، بيشتر از هر چيز، به صفاى باطن آدمى و نيز به چگونگىاستفاده از سخن بستگى دارد. لذا امام سجاد (ع ) در رساله حقوق ، ضمن بيان حق زبان پنجوظيفه اى را كه بايد هر انسان رعايت كند، عبارت مى دانند از:
1. زبان خود را گراميتر از آن بدانيم كه به گفتار نامناسب و نادرست آلوده شود.
2. آن را به نيكوگويى عادت دهيم .
3. به رعايت ادب (سكوت يا بهترين بيان ) وادارش سازيم
4. از زياده گويى و پرحرفى بپرهيزيم و در موارد لازم از زبان استفاده كنيم
5. از سخنان كم فايه و زننده و بى نتيجه و آنچهاحتمال فساد و پشيمانى دارد، دورى كنيم .
آنگاه حضرت اضافه مى فرمايند: بايد بدانيم زبان خوب داشتن گواه و زينت بخشعقل انسان و نشانه نيكى باطن اوست
لذا مى توان چنين نتيجه گرفت كه كسانى از جاذبه و گيرايى كلام برخوردارند كه ازدرونى مصفا و زلال برخوردار باشند و دستيابى به اين مرحله ازكمال اگر چه دشوار است ولى غير ممكن نيست .
تاءملى در حالات شيخ جعفر شوشترى  
در حالات مرحوم حاج شيخ جعفر شوشترى آورده اند: ايشان علاوه بر مرجعيت مردم ،درعرصه وعظ و ارشاد گامهاى مهم برداشت ، نفوذ كلام وى به گونه اى بود كه مستمعينرا به ياد خدا و قيامت مى انداخت و ضجه و فرياد از ميانشان بلند مى شد
مرحوم ايت الله كاشف الغطا درباره ايشان مى نويسد: وى بزرگترين واعظ - با گفتاروكردارش - در زمانهاى اخير بود، بلكه پايان بخش ‍ واعظان شمرده مى شد، سخنانشپيش از آنكه وارد گوشها شود، داخل قلبها مى شد، هزاران نفر در پاى منبرش اجتماع مىكردند واشك از چشمنان شنوندگان مانند سيل بهارى جارى مى شد، بيشترين چيزى كه اورا به اين درجه رسانيد، اخلاص او، توجهش ‍ تنها به ذات خداوند و دورى و پرهيزش - ازروى جد و حقيقت - از دنيا بود
امام خمينى (س ) و جاذبه كلام او  
امام نيز از معدود شخصيتهايى بودند كه نفوذ كلام و گيرايى بيانشان بر جمعكمالاتشان افزوده بود و در عصر حاضر اين ويژگيها در كمتر كسى به صورت جامع وكامل تبلور مى يابد.
يكى از شاگردان ايشان چنين مى نويسند: در ايام طلبگى ما، (امام ) براى ما تنها يكمدرس فقه و اصول نبود، بلكه معلم اخلاق هم بود، ايشان تاءثير نفس عجيبى داشتند،وقتى مباحث اخلاقى را به ميان مى كشيدند، اغلب شاگردان ايشان منقلب مى شدند واشكهايشان جارى مى شد، گاه بعضى با صداى بلند گريه مى كردند
يكى ديگر از شاگردانشان نقل مى كنند: سخنان امام از ايمان و تقوا برمى خاست و ازهمين رو به دلها مى نشست و به عمق جان نفوذ مى كرد و باعث آرامش و اميدوارى مى شد
1. به اتكاى اصلارتباط باطن و ظاهر آدمى ، چنانچه درون از شوائب و آلودگيها پاك شود، جلوه هاى برونوى نيز آراسته مى شود كه از جمله كلام و گفتار وى قوت تاءثير پيدا مى كند. لذامربيان ، معلمان و استادان براى استفاده از موهبت جاذبه كلام ، ضرورى است در تطهيرباطن و شفافيت ضمير، هر چه بيشتر بكوشند تا به مقصود خويش ؛ يعنىتحول شخصيت شاگرد نايل شوند، در اين صورت مصداق اين عبارت خواهند بود كه :

چون سخن از دل برآيد
لاجرم بر دل نشيند
2. به استناد عبارت لامؤ ثر فى الوجود الاالله كه هر تاءثيرى را بايد ازقدرت قاهر مطلق ؛ يعنى پروردگار، موجب افزايش ‍ تاءثير در بندگان خواهد بود. ازاين روى در مطالعه زندگينامه فرزانگان وادى فضيلت و معرفت ، هر اندازه كه تاءثيرو جاذبه كلام بيشترى مشاهده شود، به همان نسبت شاهد بهترين رابطه آنان باخداوند نيزهستيم .
3. قصد قربت در تدريس و كلاس دارى ، موجب افزايش نفوذ كلام در شاگردان است . اگرچه در هر كارى نيت تقرب به خدا مقدمه آن محسوب مى شود، ليكن در امر تعليم و تربيتكه دقيقا انسان سازى است ، اين ضرورت بيشتر احساس مى شود، پالايش نيت ازهر گونه انگيزه غير الهى ، موجب استحكام كلام و تاءثير بيان است .
شهيد ثانى (ره )در توصيه هاى اخلاقى اش به معلم ، بر اين انگيزه تاءكيد فراوان مىكند.
4. چنانچه بااستناد به فرمايش حضرت امام سجاد (ع ) در حق شاگرد بر معلم كه فرمودند:
(اى معلم ) بايد كه شاگردان خود را به حداكثر بهره ممكن برسانى .
معلمان و مربيان در اين جهت بينديشند كه چگونه مى توان آنان را به بالاترين بهره وفايده رسانيد، قطعا در همه مراحل كار و تدريس و از جمله نحوه بيان خواهند توانستموفقترين شيوه ها را به كار گيرند.
5. مطالعه سيره و زندگينامه بزرگانى كه جاذبه كلام نيرومندى داشته اند و نيز شيوهعمل آنان مى تواند مربيان و معلمان را در اين خصوص يارى كند.

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation