بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب دستور العملهای عرفانی,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     Fehrest -
     1 -
     10 -
     11 -
     12 -
     13 -
     2 -
     3 -
     4 -
     5 -
     6 -
     7 -
     8 -
     9 -
     foot -
     foot1 -
     hs~Fehrest -
 

 

 
 

ابن ابى جمهور احسائى

دستورالعملها

بسم الله الرحمن الرحيم

بر تو باد به ارج نهادن علم و مدام در خدمت او بودن . مبادزلال علم و را با طمع و سهل انگارى ، آلوده سازى ؛ زيرا اين حالات ، گستاخى و بى حرمتىبر دانش است .
برخى عارفان گفته اند:
((العلم من شرطه لمن خدمه ان يجعل الناس كلهم خدمه و اوجب صونه عليه كمايصون منعاش ، عرضه و دمه ))
ار شرايط فراگيرى و خدمت به دانش ، آن را است كه همه مردم را به نوكرى علم بدارد. صيانتعلم را بر خويش فرض شمارد همان طور كه خون و آبروى معاشران و خانواده خويش را پاسمى دارد.
پس از برادر! با تمام توان علم را پاس دار و مكانتش را با به كارگيرى آن در فهم دين ، حفظكن . بر تو باد به تلاتش بى امان در فراگيرى آن . در تجهتتكميل علم ، از پرسش ، هيچ گاه ، ملول مشو.
از پيامبر(ص )، روايت شده است :
((لو علم الناس بما فى العلم ، لطلبوه و لو بسفك المهج )). (97)
اگر مردم به بهره و فايده علم واقف شوند، با تن دادن به خون ريزى آن را به دست آرند.
يا: ((طلب العلم فريضة على كل مسلم و مسلمة )).(98)
دانش آموزى ، بر هر زن و مردم مسلمان ، واجب است .
يا:
((اطلبوا العلم و لو بالصين )).(99)
طلب كندى دانش را، هر چند در چين (دور دستترين مناطق ) باشد.
يا:
((يا على من لا يعلم خرج اذا سال عما لا يعلم )).(100)
هان اى على (ع )! نادان وقتى در مقام پرسش بر آيد، از نادانى بيرون آيد.
از كتمان علم و نگفتن آن به دانش پژوهان بپرهيز، چه خداوندمتعال فرمود:
((واذ اخذ الله ميثاق الذين اوتوالكتاب لتبيننه للناس و لا تكتمونه )).(101)
پيامبر(ص ) فرمود:
((اذا ظهرت البدع فى امتى فليظهر العالم علمه ، فمن لميفعل ، فعليه لعنة الله )).(102)
وقتى بدعتها هويدا شد، بر دانشى مرد است كه علمش را آشكار سازد. كسى كه چنين نكند لعنت خدابر او باد.
يا:
((من كتم علما نافعا الجمه الله بلجام من نار)).(103)
هر كه علم سودمندى را كتمان كند، خدا بر او دهانه اى از آتش زند.
امام على (ص ) در بايستگى نشر علم و تعليم جاهلان فرمود:
((ما خذا لله على الجهال ان يتعلموا، حتى اخذ على العماء ان يعملوا.))(104)
مباد علم را به هر كسى بياموزى و بى ضابطه نشر كنى . اينعمل نزد همه مردم ناپسند است سيد بشر، صلى الله و عليه وآله ، فرمود.
((لا تو توا الحكمة غير اهلها فتظلموها)).(105)
حكمت و دانش را به نا اهل مياموز؛ چه اين كار ستم بر او است .
يا:
((لا تلفوا الدر بافواه الكلاب )).(106)
گوهر را در دهان ميفكن
برخى پژوهشيان و متتبعان ، در قالب شعر چنين گفته اند:
و من منح الجهال علما اضاعه و من منع المستوجبين فقد ظلم
آن كه دانش را بر نا اهلان ارزانى باز دارد، آن را ضايع كرده و كسى كه علم را از تعليم بهشايستگان باز دارد، بر آنان ستم كرده است .
بسيار بياموز و مباحثه كن ، زيرا علم مرده است كه آموختن آن را زنده كند. اندوخته هاى علمى نيز،مرده اند كه با بحث و بررسى شكوفايى و حيات پيدا مى كنند.
امام جعفر صادق (ع ) فرمود:
((تلاقوا و تحادثوا و تذاكر و افان فى المذاكرة احياء امرنا. رحم الله امرءا احياامرنا)).(107)
همديگر را ديدار كنيد. بر يكديگر احاديث ما را قرائت كنيد و درباره مطالب آن مذاكره نماييد؛زيرا بررسى و گفتگوى علمى ، ((امر)) ما را زنده كند. درود و رحمت خدا بر كسى كه ((امر))ما را احياء كند.
بر تو باد به از بر كردن مطالب علمى و مرور كردن و ياد آورى آنها، زيرا بهترين علم آناست كه در سينه جاى گيرد.
برخى چنين گفته اند:
انى لاكره علما لايكون معى اذا خلوت به فى جوف حمام
من دانش را كه به هنگام تنهايى در حمام (و در اختيار نداشتن نوشته ها) با من نمى باشد،ناپسند، دارم .
پس در همه حال ، پاسش بدار و با او دمخور باش ؛ زيرا آفت علم ، فراموشى است . تنها برثبت علوم در كتابها اطمينان مكن ؛ زيرا كتاب پاسبانى تباه كننده است ، چنانكه گفته اند:
لا تفر حن بجمع العلم فى كتب فان للكتب آفات تفرقها
النار تحرقها و الماء يغرقها واللبث (108) يمزقها واللص يسرقها
به گردآورى دانش در كتابها، شادمان مباش ؛ زيرا كتاب را آفاتى است دانش ‍ بر باد ده . آتشآن را مى سوزاند، آب غرقش مى كند، گذشت زمان فرسوده و پاره اش مى كند و دزد آن را مىبرد.
وقتى خداوند، به تو اين نعمت را عنايت كرد و به دست يابى اين فضيلت و برترى ، انعامنمود، همراه اين دانش تقواى او بدار و از حرامهاى او، دروى كن . زيرا آلوده شدن به گناهان ،نعمت را زايل سازد. چه نيكو سروده است :
اذا كنت فى نعمة فارعها فان المعاصى تزيل النعم
ودوام عليها بشكر الاله فان الاله شديد النقم
هنگامى كه نعمتى به تو روى آورد، پاسش دار. همانا گناهان و نافرمانيها آن رازايل مى كند. آن نعمت را با شكر معبود جاودان كن . البته خداوند تلافى كننده سختى است .
پيامبر (ص ) فرمود:
((ادم الطارة يدم عليك الرزق )).(109)
بر تهذيب و طهارت نفست مداومت كن ، تا روزيهاى مادى و معنوى ات پايدار ماند.
سفارش مى كنم تو ار بر پاس داشتن حقوق استاد و معلمت . نخست بايد بدانى ، او، راهنما، هادى، مرشد و فراخواننده تو، به علم و دانش است . بلكه او، هداتى و سازندى تو را هم خويشكرد. او، كسى كه رنجهاى تن فرسايى را براى راهنمايى تو به جان خريد تا تو از روىتحقيق و بصيرت ، به راه حق رهنمون شدى و اهل هدايت و صاحب توفيق گشتى پس او، پدر حقيقى، استاد معنوى و نعمت بخش تو پس از خداست .
بنابراين ، با تمام توان حق او را پاس بدار و از او به بزرگى بين مردم ياد كن .
در احترام و ستايش ان بكوش ، تا از جرم عظيم عاق پدر معنوى و ناسپاسى اش در امان مانى .
دستورات او را فرمان بر، زيرا سيد عالميان پيامبر كرام ، صلى الله و عليه وآله ، فرمود:
((من علم شخصا مسالة ، ملك رقه . فقيل له : ايبيعه ؟قال لا، و لكن يامره و ينهاه )).(110)
هر كه شخصى را يك مطلب بياموزد، در حقيقت مالك او شود. پرسيدم : يعنى مى تواند او رابفروشد؟ پاسخ داد: نه . حق امر و نهى نسبت به او پيدا مى كند.
بايد از او حكم و دستور بخواهد، چون شاگرد، مامور به فرمان بردارى استاد خويش است .
درباره مواظبت بر حقوق استاد و چگونگى آن ، آمده است : وقتى وارد مجلسى كه او حضور دارد،شدى ، سلام كن و از او احترام خاصى به عمل آور. در پايين پاى مجلس او بنشين و حضور او رابزرگ شمار. در حضور او با ديگرى مشورت كن . صدايت بلندتر از صداى او نباشد. مواظبباش در حضور تو، هيچ كس غيبت او نكند. وقتى پرسش مطرح مى شود، پيش از استاد، پاسخمگو. با تمام رو به او توجه كن . به حرفهايش نيك گوش بدار و به درستى گفته هاى اومعتقد باش .
در حضور مردم ، سخنش را رد مكن و هنگام خستگى و بى حوصلگى زيادسوال مكن .
با دشمنان او، همراه مشو و دوستان او را دشمن مدار. وقتى پرسش مى كنى و او پاسخ نمى دهد،تكرار مكن .(111) چون مريض شد به عيادتش ، شتاب كن . هنگامى كه غايب مى شود ازحال او پرس و جو كن .
هنگامى كه به ديدار يار شتافت ، بر جنازه او حاضر شو.
چون چنين كردى ، خداوند قصد تو را، از استفاده از محضر او، براى تقرب به خدا و جلبخوشنودى حق ، مى داند. ولى اگر رفتارت با استاد چنين نبود، سزاوار آنى كه خداوند دانش وشرف را از او بگيرد.
اين وصيت من به توست . به خدا مى سپارمت . او، مرا بس است و بهترينوكيل مى باشد.
اين مختصر را نيازمند درگاه خداى بى نياز، محمد بن على بن ابراهيم بن ابى جمهور احساوى ،قلمى كرد.
والسلام .

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation