بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب معاد در نهج البلاغه, احمد باقریان ساروى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     Fehrest -
     48138900 -
     48138901 -
     48138902 -
     48138903 -
     48138904 -
     48138905 -
     48138906 -
 

 

 
 


next page

fehrest page

back page


مو از قالوا بلى تشويش ديرم گنه از برگ و باران بيش ديرم

اگر ((لا تفنوطوا)) دستم نگيره - - مو از ((يا ويلنا)) انديش ديرم

((بابا طاهر همدانى))
گر از اين منزل ويران به سوى خانه روم - - و گر آنجا كه روم عاقل و فرزانه روم

زين سفر گر به سلامت به وطن باز رسم - - نذر كردم كه هم از راه به ميخانه روم

((حافظ))
خداوند پس از پديد آوردن دوباره جهان، انسان‏ها را دوباره زنده مى‏نمايد، بدينگونه كه كالبدهاى آنان را از نو و همانند كالبدهاى نخستين ساخته و ارواح را در آنها مى‏دمد، و سپس آن زنده شدگان را دسته دسته به سوى دادگاه بزرگ فرا مى‏خواند، از اين صحنه بزرگ و نمايش هراس‏انگيز و تكان دهنده در نهج البلاغه به گونه‏هاى مختلف به تصوير كشيده شده است:
1- در وصيت خود به فرزندش امام حسن مجتبى عليه‏السلام از جمله نوشته است:
...و اعلم أن أمامك طريقا ذامسافة بعيدة و مشقة شديدة و انه لا غنى بك فيه عن حسن الارتياد، و قدر بلاغك من الزاد مع خفة الظهر، فلا تحملن على ظهرك فوق طاقتك، فيكون ثقل ذلك و بالا عليك...

...و اعلم أن أمامك عقبة كوودا، المخف فيها أحسن حالا من المثقل، و المبطى‏ء عليها أقبح حالا من المسرع، و أن مهبطك بها لا محالة اما على جنة أو على نار، فارتد لنفسك قبل نزولك و وطى‏ء المنزل قبل حلولك، ((فليس بعد الموت مستعتب)) و لا الى الدنيا منصرف . - نهج، فيض و صبحى، نامه 31. ?

((...و بدان اى پسرم! كه در برابر تو راهى بس طولانى، و بسيار سخت و دشوار قرار گرفته است. و تو در اين راه دراز از خواهان شدن نيكى و جستجوى آن و ميزان بسنده از توشه راه همراه با سبك بودن بار گناه بى‏نياز نيستى، بنابراين، بر پشت خود بار گناه بيش از توان خود برمدار، كه در آن صورت سنگينى آن بار، تو را آزار مى‏رساند...
...و بدان اى پسرم! گردنه‏اى بسيار دشوار و صعب العبور در پيش روى تو قرار گرفته است كه در آن، انسان سبكبار از انسان سنگين بار، نيك حال‏تر است، و در آن گردنه انسان كند رو از انسان تندرو بد حال‏تر است، و بدان كه جايگاه فرود آمدنت يا بهشت است و يا آتش دوزخ، پس پيش از آنكه در آن جايگاه فرود آيى در پيشاپيش خود عمل صالح را قرار بده و آن جايگاه را پيش از آنكه هنگام فرود آمدنت فرا رسد آماده گردان، كه پس از مرگ، ابزار رضاى الهى وجود نخواهد داشت، و بازگشتنى به سوى دنيا نيست.))
2- ..و بالقيامة تزلف الجنة للمتقين، و تبرز الجحيم للغاوين و ان الخلق لا مقصر لهم عن القيامة، مرقلين فى مضمارها الى الغاية القصوى . - نهج، فيض، خ 155، صبحى، خ 156. ?

((...و به وسيله قيامت، بهشت براى پارسايان نزديك و دوزخ براى گمراهان آشكار مى‏گردد، و انسان‏هاى را جايگاه ثابتى جز قيامت نيست، كه در ميدان قيامت شتابان به سوى سراى پايانى پيش مى‏روند.))
در موارد متعددى از نهج البلاغه سخن از پرسش و حسابرسى اعمال انسان‏ها در روز قيامت است، از اينكه از انسان‏ها در آن روز پرسيده مى‏شود: در دنيا چه كرده‏ايد، و از آن چه بهره‏اى براى سراى جاويدتان برده‏ايد و چه اندوخته‏ايد؟ كه اينك قسمت‏هايى از سخنان على عليه‏السلام در اين باره تقديم خوانندگان گرامى مى‏گردد:
1- ...اتقوا الله فى عباده و بلاده، فانكم مسؤولون حتى البقاع و البهائم... - نهج، فيض، خ 166، صبحى، خ 167. ?

((...در مورد بندگان خدا و شهرهاى او از خداوند بترسيد، تقوا پيشه كنيدزيرا شما در روز قيامت حتى از امكان‏هاى زمين و چهار پايان پرسيده مى‏شويد كه از آنها چگونه بهره گرفتيد ...))
2- ...و أن اليوم عمل و لا حساب، و غدا حساب و لا عمل . - نهج، فيض و صبحى، خ 42. ?

((...و امروز در دنيا روزگار و تلاش است و از شما حساب نمى‏شود، و فرداروز قيامت روز حساب و پرسش از كارهاى شما است، و روز تلاش و كار نيست.))
3- مهطعين الى معاده رعيلا صموتا، قياما صفوفا، ينفذهم البصر، و يسمعهم الداعى، عليهم لبوس الاستكانة، و ضرع الاستسلام و الذلة، قد ضلت الحيل و انقطع الأمل و هوت الأفئدة كاظمة و خشعت الأصوات مهينمة و الجم العرق، و عظم الشفق و أرعدت الأسماع لزبرة الداعى الى فصل الخطاب، و مقايضة الجزاء و نكال العقاب و نوال الثواب . - نهج، فيض، خ 82، صبحى، خ 83. ?

((...شتابان به سوى رستاخيز خود پيش مى‏روند در حالى كه گروه گروه و خاموش، و ايستاده در صف، نگاه تيز خداوند بر آنان افكنده شده، و منادى صداى خويش را به گوش همگان مى‏رساند، پوششى از فروتنى، و سستى و ناتوانى خضوع و خوارى بر آنان افكنده مى‏شود، حيله و راه فرار سودى نبخشد، و آرزو از ميان برداشته شود، دلها از شادى و آرزو تهى گرديده و در حالتى قرار بگيرند كه خشم و نااميدى خود را فرو خوابانيده و خاموشى گزينند و صداها با فروتنى پايين آمده و آهسته گردد و عرق آنچنان از گونه‏ها - سرازير شود كه دهان را پر نموده، و همانند افسارى دهن را ببندد، و ترس بى‏اندازه گردد، و از هيبت و ترس، صداى رعد آساى منادى براى حسابرسى اعمال، و جدا نمودن حق از باطل، و مبادله پاداش خير و شر در برابر كارهاى نيك و بد، و كيفر رساندن و پاداش دادن و...گوش‏ها سخت به لرزه در آيد.))
4- و ذلك يوم يجمع الله فيه الأولين و الاخرين لنقاش الحساب و جزاء الأعمال، خضوعا قياما، قد ألجمهم العرق، و رجفت بهم الأرض، فأحسنهم حالا من وجد لقدميه موضعا، و لنفسه متسعا . - نهج، فيض 101، صبحى، 102. ?

((و آن قيامت روزى است كه خداوند نخستين افراد انسان تا آخرين افراد آن را براى بررسى و حسابرسى كامل، و پاداش دادن كارها گرد هم مى‏آورد، در حالى كه از بس عرق از سر و روى آنان مى‏ريزد به گونه‏اى كه گويا بر دهان آنان افسار زده شده و زمين در زير پاى آنان در حركت است، پس بهترين آنان كسى است كه براى دو پاى خود، مكانى را براى ايستادن و براى جان خود جايگاه فراخى براى آسودن بيابد.))
5- خطاب به يكى از كارگزارانش چنين نوشته است:
...و اعلم أن حساب الله أعظم من حساب الناس . - نهج، فيض و صبحى، نامه 40. ?

((...و بدان كه حساب خداوند در روز قيامت بزرگتر از حساب مردم در دنيااست.))
6- عبادالله! زنوا انفسكم من قبل أن توزنوا و حاسبوها من قبل أن تحاسبوا... - نهج، فيض 82، صبحى 90. ?

((اى بندگان خدا! پيش از آنكه اعمال شما مورد ارزيابى قرار بگيرد خوداعمال خويشتن را به پاى ترازو بكشيد و پيش از آنكه از اعمال شما در روز قيامت حساب شود به حساب اعمال خود برسيد...))
به سكندر نه ملك ماند و نه مال به فريدون نه تاج ماند و نه تخت
پيش از آن كن حساب خود كه تو را ديگرى در حساب گيرد سخت
((سعدى))
يكى از نكاتى كه درباره قيامت مطرح است و دانستن آن داراى ارزش به سزايى است، موضوع ((پل صراط)) است كه نتيجه برداشت از آيات قرآن و روايات ائمه طاهرين عليه‏السلام است.
امام صادق عليه‏السلام درباره صراط فرموده است:
الناس يمرون على الصراط، والصراط أدق من الشعر و من حد السيف . - بحار الانوار، ج 8، ص 64، امالى صدوق، ص 177. ?

((و بدانيد كه مردم از پل صراط عبور داده مى‏شوند، و صراط پلى باريكتر از مو و لبه تيز شمشير است.))
على عليه‏السلام درباره ((صراط)) فرموده است:
...و اعلموا أن مجازكم على الصراط و مزالق دحضه، و أهاويل زلله، و تارات أهواله . - نهج، فيض، خ 82، صبحى، خ 83،(خطبه غراء). ?

((...و بدانيد كه گذرگاه شما صراط پل ويژه دوزخ و مكان‏هاى لغزش و فرو افتادن، و ترس از لغزش‏ها و نوبت‏هاى ترس‏ها است.))
شيخ طبرسى رحمة الله عليه در تفسير آيه ((ان ربك لبالمرصاد)) (سوره فجر / 15) نوشته است:
((يعنى راه بندگان خدا در روز قيامت از مرصاد كمينگاه ويژه مى‏گذرد و كسى نيست كه از آن عبور نكند...و معناى آيه اين است كه هيچ عملى از بندگان خدا از ديدگان خداوند پنهان نمى‏ماند زيرا او همه سخنان آنان را شنيده و همه كارهاى آنان را مى‏بيند، مانند كسى كه در كمينگاه قرار گرفته باشد.)) - تفسير مجمع البيان، ذيل آيه 15 سوره فجر. ?
آنچه به ذهن انسان مى‏رسد اين است كه اين ((صراط)) يك نوع ((پل)) ظاهرى طبيعى نيست و تعبير به آن در روايات و يا اشاره به آن در آيه قرآن دليل نمى‏شود كه چنين باشد، بلكه يك تعبير مجازى است و به همانگونه كه شيخ طبرسى رحمة الله عليه در معنى آيه سوره فجر بيان نموده است، بيانگر اين است كه هيچگونه عمل و سخنى از بندگان خدا از او پنهان نيست، و او از همه سخنان و كارهاى انسان‏ها آگاه است، و آن سخنان و كارها در سرنوشت آن انسان‏ها دخالت داده مى‏شوند از اين رو عارفان نيز به ياد آن روز هراسان گرديده و از ترس و وحشت آن، اشك مى‏بارند، چنانكه بابا طاهر همدانى سروده است:
از آن روزى كه ما را آفريدى - - به غير از معصيت چيزى نديدى

خداوندا به حق هشت و چارت - - زما بگذر شتر ديدى نه ديدى

هر چند در دادگاه بزرگ قيامت نياز به محاكمه و خواستن دليل و بينه و گواهان نيست، زيرا داور اصلى در رأس دادگاه خداوند است. و او از همه اعمال و انديشه‏هاى پنهان و آشكار انسان‏ها آگاهى كامل و دقيق دارد. ولى براى اينكه بر مجرمان حجت تمام گردد و هيچ مجرم و گناهكارى بهانه اعتراض و شكايت نداشته باشد، محاكمه و داورى برقرار گرديده و بينه و گواهان درخواست مى‏شود و از سوى داوران نيز گواهانى كه از پيش از سوى خداوند در نظر گرفته شده‏اند عليه مجرمان گواهى مى‏دهند، چنانكه امام عليه‏السلام فرمود:
كل نفس معها سائق و شهيد: سائق يسوقها الى محشرها و شاهد عليها بعملها . - نهج، فيض، خ 84، صبحى، خ 85. ?

((و به همراه هر كس در روز قيامت يك راننده و يك گواه دهنده‏اى خواهد بود راننده‏اى كه او را به محشر مى‏راند، و گواهى دهنده‏اى كه با گواه گرفتن عمل و كردار او بر زيان او گواهى مى‏دهد.))
و خطاب به خداوند درباره عظمت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:
...شهيدك يوم الدين. - نهج، فيض، خ 105، صبحى، خ 106. ?
و او پيامبر صلى الله عليه و آله از سوى تو شاهد بر اعمال امت در روز قيامت است.))
و خطاب به مردم فرمود:
اعلموا عبادالله أن عليكم رصدا انفسكم، و عيونا من جوارحكم و حفاظ صدق يحفظون اعمالكم و عدد أنفاسكم، لا تستركم منهم ظلمة ليل داج، و لا يكنكم منهم باب ذور تاج، و ان غدا من اليوم قريب . - نهج، فيض، خ 156، صبحى، خ 157. ?

((اى بندگان خدا! بدانيد كه از خودتان ديدبانانى و از اندام هايتان جاسوسانى بر شما گمارده شده‏اند و نگاهدارنده‏هايى راستگو فرشتگان ناظر بر اعمال شما اعمال و تعداد نفس‏هاى شما را در دفتر مخصوص ثبت و ضبط نموده و براى روز قيامت نزد خود محفوظ نگه مى‏دارند. آنگونه كه تاريكى شب تار، شما را از ديدگان آنان پنهان نگه نمى‏دارد، و دروازه بزرگ محكم بسته شما را از آنان نمى‏پوشاند، و به راستى كه فردا روز قيامت به امروز دنيا نزديك است.))
امام عليه‏السلام در اين بخش از سخنان خود دو نوع گواهان روز قيامت را يادآور مى‏شود كه خداوند نيز آن دو نوع را در قرآن كريم يادآور شده است:
نوع اول: اندام‏هاى انسان، در آنجا كه فرمود:
يوم تشهد عليهم ألسنتهم و أيديهم و أرجلهم بما كانوا يعملون . (سوره 24/24)

((روزى كه زبان‏ها و دستان و پاهايشان به آنچه كه به جا مى‏آورند بر زيان آنان گواهى مى‏دهند.))
نوع دوم: فرشتگان الهى، در آنجا كه فرمود:
اذ يتلقى المتلقيان عن اليمين و عن الشمال قعيد. ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد . (سوره 50/17 و 18)

((آنگاه كه آن دو مأمور دريافت اعمال، از راست و چپ براى ثبت و ضبط اعمال شما بنشينند. هيچ سخنى چه خبر و چه شر بر زبان جارى نگردد، جز آنكه هماندم آن دو فرشته رقيب و عتيد براى نوشتن آن آماده‏اند.))
و درباره گواهى دادن قرآن كريم در دادگاه قيامت فرمود:
و كفى بالكتاب حجيجا و خصيما...- نهج، فيض، خ 82، صبحى، خ 83. ?
((...و همين اندازه بس است كه در روز قيامت كتاب خدا قرآن كريم بر زيان انسان احتجاج نموده شهادت دهد و با او دشمن گردد...))
...واعملوا انه شافع مشفع، و قائل(ماهل)مصدق، و انه من شفع له القران يوم القيامة شفع فيه و من محل به القران يوم القيامة صدق عليه... - نهج، فيض، خ 175، صبحى، خ 176. ?

((...و بدانيد كه آن قرآن شفاعت كننده‏اى است كه شفاعتش پذيرفته مى‏شود، و گوينده‏اى است كه اگر نادرستى كردار كسى را بگويد، گفتار او مورد تصديق واقع مى‏شود و كسى كه در روز قيامت مورد شفاعت قرآن قرار بگيرد، شفاعت درباره او پذيرفته مى‏شود، و آنكه را كه قرآن بر زيان او گواهى دهد، سخن به زيان او پذيرفته مى‏شود...))
بنابراين، گواهان روز قيامت كه به سود يا زيان انسان گواهى بدهند بنابر آنچه كه از نهج البلاغه به دست مى‏آيد، عبارتند از:
1- پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله.
2- اعضا و اندام‏هاى انسان.
3- فرشتگان.
4- قرآن كريم.
و بدينگونه روز حساب به پايان مى‏رسد. گروهى در آن روز سربلند و اهل نجات گرديده و منتظر پاداش بزرگ الهى و رسيدن به بهشت جاويد دقيقه شمارى مى‏كنند، و گروهى ديگر در اثر دارا بودن انديشه‏ها و باورها و كردارهاى ناروا، محكوم گرديده و در انتظار دوزخ قرار مى‏گيرند، چنان كه امام عليه‏السلام فرمود:
...و جعلهم فريقين: أنعم على هؤلاء و انتقم من هؤلاء... - نهج، فيض، خ 108، صبحى، خ 109. ?

((...و خداوند آنان انسان‏ها را به دو گروه تقسيم مى‏كند، گروهى از آنان را از نعمت خود در بهشت بهره‏مند مى‏گرداند و از گروهى ديگر انتقام مى‏گيرد...))
هر نفس آواز عشق، مى‏رسد از چپ و راست - - ما به فلك مى‏رويم، عزم تماشا كه راست؟

خود زفلك برتريم، وز ملك افزون تريم - - زين دو چرا نگذريم؟ منزل ما كبرياست

((مولوى))
از ((بهشت)) در قرآن كريم و نهج البلاغه و روايات ائمه طاهرين عليه‏السلام غالبا به ((جنة)) تعبير شده است، و درباره اين واژه گفته‏اند:
جنت به فتح جيم به معنى بهشت و بستان، و جمع آن جنان و جنات است و نيز هر باغى است كه داراى درختان باشد، و زمين از درختان آن پوشيده شده باشد، و بهشت را كه جنت گويند يا به خاطر شباهت به باغ‏هاى زمين است، و يا به خاطر مستور و پوشيده شدن نعمت‏هاى آن از انظار مى‏باشد. صاحب مقاييس اللغة گويد:
((جنت جايى است كه مسلمين در آخرت به آنجا رفته و ثواب مستور و پوشيده‏اى است از آنها.))
و نيز گويد:
((جنت بستان است، زيرا درختان با برگ‏هاى خود آن را مى‏پوشانند)). - دائرة الفرائد در فرهنگ قرآن، دكتر محقق، ج 5. ?
در نهج البلاغه محورهاى گوناگونى براى بهشت طرح شده است كه هر محورى تحت عنوان مخصوصى تقديم خوانندگان گرامى مى‏گردد:
امام عليه‏السلام درباره تقوا پيشگان فرمود:
يخلده فيما اشتهت نفسه، و ينزله منزل الكرامة عنده فى دار اصطعنها لنفسه، ظلها عرشه، و نورها بهجته، و زوارها ملائكته و رفقائها رسله... - نهج، فيض، خ 182، صبحى خ 183. ?

((...خداوند او انسان پارسا و با تقوا را در آنجا كه خود مى‏خواهد زندگى جاويد مى‏دهد، و در نزد خود در جايگاه گرامى و با ارزش منزل مى‏دهد، در سرايى كه خداوند آنان را براى دوستان خود برپا ساخته است، سايبان آن عرش او، و روشنايى آن، خوشنودى او، و ديدار كنندگان آن، فرشتگان، و دوستان آن، پيامبران مى‏باشند...))


next page

fehrest page

back page


 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation