مشترك دارند و در يك تمدن عظيم و با شكوه و سابقه دار شركت دارند . وحدت در جهان بينی ، در فرهنگ ، در سابقه تمدن ، در بينش و منش ، در معتقدات مذهبی ، در پرستشها و نيايشها ، در آداب و سنن اجتماعی خوب میتواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتی عظيم و هايل به وجود آورد كه قدرتهای عظيم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمايند ، خصوصا اينكه در متن اسلام بر اين اصل تأكيد شده است . مسلمانان به نصر صريح قرآن برادر يكديگرند و حقوق و تكاليف خاصی آنها را به يكديگر مربوط میكند . با اين وضع چرا مسلمين از اين همه امكانات وسيع كه از بركت اسلام نصيبشان گشته استفاده نكنند ؟ از نظر اين گروه از علمای اسلامی ، هيچ ضرورتی ايجاب نمیكند كه مسلمين به خاطر اتحاد اسلامی ، صلح و مصالحه و گذشتی در مورد اصول يا فروع مذهبی خود بنمايند . همچنانكه ايجاب نمیكند كه مسلمين درباره اصول و فروع اختلافی فيمابين ، بحث و استدلال نكنند و كتاب ننويسند . تنها چيزی كه وحدت اسلامی ، از اين نظر ، ايجاب میكند ، اين است كه مسلمين برای اينكه احساسات كينه توزی در ميانشان پيدا نشود ، يا شعله ور نگردد متانت را حفظ كنند ، يكديگر را سب و شتم ننمايند ، به يكديگر تهمت نزنند و دروغ نبندند ، منطق يكديگر را مسخره نكنند ، و بالاخره ، عواطف يكديگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند . و در حقيقت لااقل حدودی را كه اسلام در دعوت غير مسلمان به اسلام ، لازم دانسته است ، درباره خودشان رعايت كنند . « ادع الی سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن ». برای برخی اين تصور پيش آمده كه مذاهبی كه تنها در فروع با يكديگر اختلاف دارند ، مانند شافعی و حنفی ، میتوانند با هم برادر باشند |