مفاتیح الجنان

پایگاه اینترنتی انهار | کتابخانه الکترونیکی انهار | گنجینه صوتی انهار

 استخاره اینترنتی | مشاوره اینترنی | پاسخ به احکام شرعی | توضیح المسائل مراجع


بازگشت به فهرست مفاتیح الجنان


وَتَمَّتْ كَلِمَتُكَ الْحُسْنى عَلَيْهِمْ بِما صَبَرُوا وَاَوْرَثْتَهُمْ مَشارِقَ

و وعده نيكت را به خاطر صبرى كه كردند بر ايشان تمام كردى و آنان را بر شرق و غرب

الاْرْضِ وَمَغارِبَهَا الَّتى بارَكْتَ فيها لِلْعالَمينَ وَاَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ

سرزمينى كه براى جهانيان مبارك گردانده بودى وارث و مالك كردى و فرعون

وَجُنُودَهُ وَمَراكِبَهُ فِى الْيَمِّ و بِاسْمِكَ الْعَظيمِ الاْعْظَمِ الاْعَزِّ الاْجَلِّ

و سپاهيانش را با مركبهاشان در دريا غرق كردى و به حق نام بزرگ و اعظم و عزيزتر و برتر

الاْكْرَمِ وَبِمَجْدِكَ الَّذى تَجَلَّيْتَ بِهِ لِمُوسى كَليمِكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فى

و گرامى ترت سوگند و به حق آن مجد و بزرگيت كه بدان بر موسى كليم خود عليه السلام در

طُورِ سَيْناَّءَ وَلاِِبْراهيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ خَليلِكَ مِنْ قَبْلُ فى مَسْجِدِ

طور سيناء تجلى كردى و پيش از آن نيز براى ابراهيم عليه السلام خليل خود در مسجد

الْخَيْفِ وَلاِِسْحقَ صَفِيِّكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فى بِئْرِ شِيَعٍ وَلِيَعْقُوبَ نَبِيِّكَ

خيف (تجلى كردى ) و براى اسحاق برگزيده ات عليه السلام در بئر شيع (تجلى كردى ) و براى يعقوب پيامبرت

عَلَيْهِ السَّلامُ فى بَيْتِ ايلٍ وَاَوْفَيْتَ لاِِبْراهيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ بِميثاقِكَ

عليه السلام دربيت ايل (خانه خدا) تجلى كردى ، (و به مجد و بزرگواريت كه ) براى ابراهيم عليه السلام به پيمان خود وفا كردى

وَلاِِسْحقَ بِحَلْفِكَ وَلِيَعْقُوبَ بِشَهادَتِكَ وَلِلْمُؤْمِنينَ بِوَعْدِكَ

و براى اسحاق به سوگندت و براى يعقوب به گواهيت و براى مؤ منان به وعده ات

وَلِلدّاعينَ بِاَسْماَّئِكَ فَاَجَبْتَ وَبِمَجْدِكَ الَّذى ظَهَرَ لِمُوسَى بْنِ

و براى خوانندگان به نامهايت كه اجابتشان كردى ، و به همان مجد و بزرگيت كه براى موسى بن

عِمْرانَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَلى قُبَّةِ الرُّمّانِ وَبِاياتِكَ الَّتى وَقَعَتْ عَلى

عمران عليه السلام در قبة الرمان (عبادتگاهش ) آشكار گرديد و به آن معجزات و نشانه هايت كه واقع شد كه در

اَرْضِ مِصْرَ بِمَجْدِ الْعِزَّةِ وَالْغَلَبَةِ بِاياتٍ عَزيزَةٍ وَ بِسُلْطانِ الْقُوَّةِ

سرزمين مصر با مجد و عزت و غلبه و به آن معجزات باشكوه و به آن تسلط نيرومند

وَبِعِزَّةِ الْقُدْرَةِ وَبِشَاءْنِ الْكَلِمَةِ التّاَّمَّةِ وَبِكَلِماتِكَ الَّتى تَفَضَّلْتَ بِها

و قدرت با عزت و به مقام آن كلمه كاملت و به حق آن كلماتى كه تفضل كردى بدانها

عَلى اَهْلِ السَّمواتِ وَالاْرْضِ وَاَهْلِ الدُّنْيا وَاَهْلِ الاْخِرَةِ وَبِرَحْمَتِكَ

بر اهل آسمانها و زمين و اهل دنيا و آخرت و به آن رحمتت كه بدان

الَّتى مَنَنْتَ بِها عَلى جَميعِ خَلْقِكَ وَبِاسْتِطاعَتِكَ الَّتى اَقَمْتَ بِها

بر همه مخلوقاتت مِنّت نهادى و به آن توانائيت كه جهانيان را بدان برپاداشتى

عَلَى الْعالَمينَ وَبِنُورِكَ الَّذى قَدْ خَرَّمِنْ فَزَعِهِ طُورُ سَيْناَّءَ وَبِعِلْمِكَ

و بدان روشنى و نورت كه درافتاد از دهشت آن طور سيناء و بدان علم

وَجَلالِكَ وَكِبْرِياَّئِكَ وَ عِزَّتِكَ وَجَبَرُوتِكَ الَّتى لَمْ تَسْتَقِلَّهَا الاْرْضُ

و جلال و بزرگوارى و عزت و جبروتت كه زمين قدرت كشيدن آن را نداشت

وَانْخَفَضَتْ لَهَا السَّمواتُ وَانْزَجَرَ لَهَا الْعُمْقُ الاْكْبَرُ وَرَكَدَتْ لَهَا

و آسمانها در برابرش به زانو درآمد و عمق اكبر زمين در مقابلش خود را واپس كشيد و

الْبِحارُ وَالاْنْهارُ وَ خَضَعَتْ لَهَا الْجِبالُ وَسَكَنَتْ لَهَا الاْرْضُ

درياها و نهرها از جنبش ايستاد و كوهها در برابرش فروتن گشت و زمين با همه

بِمَناكِبِها وَاسْتَسْلَمَتْ لَهَا الْخَلاَّئِقُ كُلُّه ا وَ خَفَقَتْ لَهَا الرِّي احُ فى

پست و بلنديهايش براى او ساكن شد و تمام مخلوقات در برابرش تسليم گرديدند و بادها بخاطر آن در

جَرَيانِها وَخَمَدَتْ لَهَا النّيرانُ فى اَوْطانِها وَبِسُلْطانِكَ الَّذى عُرِفَتْ

جريان خود مضطرب گرديد و آتشها بواسطه آن در جاهاى خود خاموش شد و به فرمانروايى مطلق (يا حجت و برهانت )

لَكَ بِهِ الْغَلَبَةُ دَهْرَ الدُّهُورِ وَحُمِدْتَ بِهِ فِى السَّمواتِ وَالاْرَضينَ

كه به واسطه آن هميشه به پيروزى و غلبه معروف گشتى و بواسطه آن در آسمانها و زمينها ستايش شدى

وَبِكَلِمَتِكَ كَلِمَةِ الصِّدْقِ الَّتى سَبَقَتْ لاِبينا ادَمَ عَلَيْهِ السَّلامُ وَذُرِّيَّتِهِ

و به حق آن كلمه صدق و راستت كه پيش از اين براى پدر ما آدم عليه السلام و فرزندانش

بِالرَّحْمَةِ وَاَسْئَلُكَ بِكَلِمَتِكَ الَّتى غَلَبَتْ كُلَّ شَىْءٍ وَبِنُورِ وَجْهِكَ

به لطف و رحمت سبقت جست و مى خوانمت به حق آن گفتارت كه بر هر چيز غلبه كرده و به نور ذاتت

الَّذى تَجَلَّيْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَكّاً وَخَرَّ مُوسى صَعِقاً وَبِمَجْدِكَ

كه بوسيله آن بر كوه تجلى فرمودى و آنرا از هم متلاشى ساختى و موسى مدهوش درافتاد و به مجد

الَّذى ظَهَرَ عَلى طُورِ سَيْناَّءَ فَكَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَكَ وَرَسُولَكَ مُوسَى بْنَ

و بزرگواريت كه آشكار شد بر طور سيناء و بوسيله آن با بنده و پيامبرت موسى بن

عِمْرانَ وَبِطَلْعَتِكَ فى ساعيرَ وَظُهُورِكَ فى جَبَلِ فارانَ بِرَبَواتِ

عمران تكلم كردى و به طلوع پرتوت در ساعير (جاى مناجات عيسى ) و به ظهورت در كوه فاران (جاى مناجات رسول خدا)

الْمُقَدَّسينَ وَجُنُودِ الْمَلاَّئِكَةِ الصّ -اَّفّينَ وَخُشُوعِ الْمَلاَّئِكَةِ

در جايگاه مرتفع قدسيان و صفوف لشگر فرشتگان و در ميان خشوع ملائكه

الْمُسَبِّحينَ وَبِبَرَكاتِكَ الَّتى بارَكْتَ فيها عَلى اِبْراهيمَ خَليلِكَ عَلَيْهِ

تسبيح كننده و به حق آن بركاتت كه بركت دادى در آنها بر ابراهيم خليلت عليه السلام

السَّلامُ فى اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَبارَكْتَ لاِِسْحقَ صَفِيِّكَ


در ميان امت محمد(ص ) (بخاطر ارتباطى كه ميان رسول خدا(ص ) و ابراهيم برقرار ساختى ) و بركت دادى بر اسحاق برگزيده ات

فى اُمَّةِ عيسى عَلَيْهِمَا السَّلامُ وَبارَكْتَ لِيَعْقُوبَ اِسْرآئيلِكَ فى اُمَّةِ

در ميان امت عيسى عليهماالسلام و بركت دادى بر يعقوب اسرائيل در امت

مُوسى عَلَيْهِمَا السَّلامُ وَبارَكْتَ لِحَبيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ

موسى عليهماالسلام و بركت دادى بر حبيبت محمد صلى الله عليه و آله

فى عِتْرَتِهِ وَذُرِّيَّتِهِ وَاُمَّتِهِ اَللّهُمَّ وَكَما غِبْنا عَنْ ذلِكَ وَلَمْ نَشْهَدْهُ

در عترت و فرزندان و امتش خدايا چنانچه ما در آن جريانات نبوديم و آنها را مشاهده نكرده و نديده

وَآمَنّا بِهِ وَلَمْ نَرَهُ صِدْقاً وَعَدْلاً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

از روى راستى و درستى بدان ايمان آورديم همانطور مى خواهيم درود فرستى بر محمد و آل محمد

وَاَنْ تُبارِكَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَرَحَّمَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

و مبارك كنى بر محمد و آل محمد و رحمت فرست بر محمد و آل محمد

كَاَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلى اِبْراهيمَ وَآلِ اِبْراهيمَ

مانند بهترين درود و بركت و رحمتى كه بر ابراهيم و آل ابراهيم فرستادى

اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ فَعّالٌ لِما تُريدُ وَاَنْتَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ [شَهيدٌ]

كه براستى تو ستوده و بزرگوارى و هر چه بخواهى انجام دهى و تو بر هر چيز توانايى * * *

پس حاجات خود را ذكر مى كنى و مى گوئى : اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الدُّعاَّءِ وَبِحَقِّ هذِهِ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا به حق اين دعا و به حق اين

الاْسْماَّءِ الَّتى لا يَعْلَمُ تَفْسيرَها وَلا يَعْلَمُ باطِنَها غَيْرُكَ صَلِّ عَلى

نامهايى كه نداند تفسيرش را و نداند باطن آنها را كسى جز تو درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَلا تَفْعَلْ بى ما اَنَا اَهْلُهُ

محمد و آل محمد و بجاى آر درباره من آنچه را تو شايسته آنى و انجام مده درباره من آنچه من سزاوار آنم

وَاغْفِرْ لى مِنْ ذُنُوبى ما تَقَدَّمَ مِنْها وَما تَاءَخَّرَ وَوَسِّعْ عَلَىَّ مِنْ حَلالِ

و بيامرز گناهانم را آنچه گذشته و آنچه پس از اين سر زند و وسعت ده بر من از روزى حلالت

رِزْقِكَ وَاكْفِنى مَؤُنَةَ اِنْسانِ سَوْءٍ وَجارِ سَوْءٍ وَقَرينِ سَوْءٍ وَسُلْطانِ

و مرا از زحمت و شر انسان بد و همسايه بد و رفيق بد و سلطان

سَوْءٍ اِنَّكَ عَلى ما تَشاَّءُ قَديرٌ وَبِكُلِّشَىْءٍ عَليمٌ آمينَ رَبَّ الْعالَمينَ

بد كفايت فرما كه تو بر هر چيز توانايى و به هر چيز دانايى اجابت فرما اى پروردگار جهانيان


مؤ لف گويد: كه در بعض نسخ است بعد از وَاَنْتَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ كه هر

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

حاجت دارى ذكر كن و بگو: يا اَللّهُ يا حَنّانُ يا مَنّانُ يا بَديعَ السَّمواتِ

* * * * * * * * * * * * * اى خدا اى مهر پيشه و اى نعمت بخش اى پديد آورنده آسمانها

وَالاَرضِ يا ذَاالْجَلالِ وَالاِكْرامِ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا

و زمين اى صاحب جلال و بزرگوارى اى مهربانترين مهربانان خدايا به حق اين

الدُّعآءِ تا آخر و علامه مجلسى از مصباح سيّد بن باقى نقل كرده كه بعد از دعاى سمات

دعا * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اين دعا را بخواند: اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الدُّعاَّءِ وَبِحَقِّ هذِهِ الاْسْماَّءِ الَّتى

* * * * * خدايا بحق اين دعا و به حق اين نامهايى كه

لايَعْلَمُ تَفْسيرَها وَلا تَاءْويلَها وَلا باطِنَها وَلا ظاهِرَها غَيْرُكَ اَنْ

نداند تفسيرش را و نه تاءويلش را و نه باطنش را و نه ظاهرش را كسى جز تو (از تو مى خواهم ) كه

تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَرْزُقَنى خَيْرَالدُّنْيا وَالاْخِرَةِ پس

درود فرستى بر محمد و آل محمد و اينكه روزى من گردانى خير دنيا و آخرت را* * * * * * * * *

حاجت خود را بطلبد و بگويد: وَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَلا تَفْعَلْ بى ما اَنَا

* * * * * * * * * * * * * * * و انجام ده درباره من آنچه را تو شايسته آنى و مكن با من آنچه را

اَهْلُهُ وَاْنتَقِمْ لى مِنْ فُلانِ بْنِ فُلانٍ و نام دشمن را بگويد: وَاغْفِرْ لى مِنْ

من سزاوار آنم و براى من از فلان پسر فلان انتقام بگير * * * * * * * * * و بيامرز

ذُنُوبى ما تَقَدَّمَ مِنْها وَما تَاءَخَّرَ وَلِوالِدَىَّ وَلِجَميعِ الْمُؤْمِنينَ

گناهانم را آنچه گذشته و آنچه از اين پس سرزند و بيامرز پدر و مادرم را و همه مردان مؤ من

وَالْمُؤْمِناتِ وَوَسِّعْ عَلَىَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِكَ وَاكْفِنى مَؤُنَةَ اِنْسانِ

و زنان مؤ منه را و وسعت ده بر من از روزى حلالت و مرا از زحمت و شرّ انسان

سَوْءٍ وَجارِ سَوْءٍ وَسُلْطانِ سَوْءٍ وَقَرينِ سَوْءٍ وَيَوْمِ سَوْءٍ وَساعَةِ

بد و همسايه بد و سلطان بد و رفيق بد و روز بد و ساعت بد كفايت فرما

سَوْءٍ وَانْتَقِمْ لى مِمَّنْ يَكيدُنى وَمِمَّنْ يَبْغى عَلَىَّ وَيُريدُ بى وَبِاَهْلى

و از كسى كه به من نيرنگ زند و بر من ستم كند و قصد ظلم به من و به خاندان

وَاَوْلادى وَاِخْوانى وَجيرانى وَقَراباتى مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ

و فرزندان و همسايگان و نزديكان من از مردان مؤ من و زنان مؤ منه را دارد

ظُلْماً اِنَّكَ عَلى ما تَشاَّءُ قَديرٌ وَبِكُلِّ شَىْءٍ عَليمٌ آمينَ رَبَّ الْعالَمينَ

انتقام مرا بگير كه تو بر هر چه بخواهى توانايى و به هر چيز دانايى اجابت فرما اى پروردگار جهانيان

پس بگويد: اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الدُّعاَّءِ تَفَضَّلْ عَلى فُقَرآءِ الْمُؤْمِنينَ

* * * * * * * خدايا به حق اين دعاء بر (همه اهل ايمان ) تفضل كن (امّا) بر فقراى مؤ منين

وَالْمُؤْمِناتِ بِالْغِنى وَالثَّرْوَةِ وَعَلى مَرْضَى الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ

و مؤ منات به ثروت و توانگرى و بر بيماران از مؤ منين و مؤ منات

بِالشِّفاَّءِ وَالصِّحَةِ وَعَلىَّ اَحْي اَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِن اتِ بِاللُّطْفِ

به شفاء و تندرستى و بر زندگان مؤ منين و مؤ منات به لطف

وَالْكَرامَةِ وَعَلى اَمْواتِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ

و بزرگوارى و بر مردگان مؤ منين و مؤ منات به آمرزش و رحمت

وَعَلى مُسافِرِى الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالرَّدِّ اِلى اَوْطانِهِمْ سالِمينَ

و بر مسافرين مؤ منين و مؤ منات به بازگشتن بسوى وطنهاى خويش به سلامتى و

غانِمينَ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ وَصَلَّى اللّهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ

بهره مندى به رحمتت اى مهربانترين مهربانان و درود فرستد خداوند بر آقاى ما محمد

خاتَمِ النَّبِيّينَ وَعِتْرَتِهِ الطّاهِرينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً كَثيراً و شيخ بن فهد گفته

خاتم پيمبران و عترت پاكيزه اش و سلام فرستد بسيار * * * * * * * * * * *

كه مستحبّ است بعد از دعاء سمات بگوئى : اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحُرْمَةِ هذَا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا از تو مى خواهم به حرمت اين

الدُّعاَّءِ وَبِمافاتَ مِنْهُ مِنَ الاْسْماَّءِ وَبِما يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ مِنَ التَّفْسيرِ

دعا و به آنچه از نامهايت كه در آن ذكر نشده و به آنچه دربردارد از تفسير

وَالتَّدْبيرِ الَّذى لايُحيطُ بِهِ اِلاّ اَنْتَ اَنْ تَفْعَلَ بى كَذا وَكَذا و بجاى كذا و

و تدبيرى كه كسى جز تو بر آن احاطه ندارد كه درباره من چنين و چنان كنى * * * * * * *

كذا حاجت خود را بخواهد.
دعاى مَشلُول
موسوم به دعاء الشّاب الماءخوذ بذنبه منقول از كتب كفعمى و مهج الدّعوات ، و آن دعائى است كه تعليم فرموده آنرا حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام بجوانى كه بواسطه گناه و ستم در حقّ پدر خويش شل شده بود پس اين دعا را خواند در خواب حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله را ديد كه دست بر اندام او ماليد و فرمود محافظت كن بر اسم اعظم خدا كه كار تو بخير خواهد بود پس بيدار شد

در حالتى كه تندرست بود و دعا اين است : اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ بِسْمِ اللّهِ

* * * * * * * * * * * * * * * خدايا از تو مى خواهم به نامت بسم الله

الرَّحْمنِ الرَّحيمِ يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكرامِ يا حَىُّ يا قَيّوُمُ يا حَىُّ لا اِلهَ

الرحمن الرحيم اى صاحب جلال و بزرگوارى اى زنده پاينده اى زنده اى كه معبودى


اِلاّ اَنْتَ ياهُوَ يامَنْ لايَعْلَمُ ماهُوَ وَلاكَيْفَ هُوَ وَلا اَيْنَ هُوَ وَلا حَيْثُ هُوَ

جز تو نيست اى كسى كه جز او كسى نداند كه چيست او و چگونه است او و در كجاست او و در كدام


اِلاّ هُوَ ياذَاالْمُلْكِ وَالْمَلَكوُتِ ياذَاالْعِزَّةِ وَالْجَبَروُتِ يامَلِكُ ياقُدُّوسُ يا

سو است اى داراى ملك و ملكوت اى داراى عزت و جبروت (قهر و قدرت ) اى پادشاه جهان اى منزه از هر عيب اى

سَلامُ يا مُؤْمِنُ يا مُهَيْمِنُ يا عَزيزُ يا جَبّارُ يا مُتَكَبِّرُ يا خالِقُ يا

سالم از هر نقص اى ايمنى بخش اى نگهبان اى عزيز اى داراى قهر اى با عظمت اى آفريننده اى

بارِئُ يا مُصَوِّرُ يا مُفيدُ يا مُدَبِّرُ يا شَديدُ يا مُبْدِئُ يا مُعيدُ يا مُبيدُ


پديد آورنده اى صورت بخش اى سود دهنده اى تدبير كننده اى محكم كار اى سبب آغاز خلقت و اى سبب پايان آن اى نابود كننده

يا وَدُودُ يا مَحْمُودُ يا مَعْبوُدُ يا بَعيدُ يا قَريبُ يا مُجيبُ يا رَقيبُ يا

اى محبت شعار اى پسنديده اى معبود خلق اى دور و اى نزديك اى پاسخ دهنده اى نگهبان اى

حَسيبُ يا بَديعُ يا رَفيعُ يا مَنيعُ يا سَميعُ يا عَليمُ يا حَليمُ يا كَريمُ

حساب دارنده اى نوين آفرين اى رفيع مقام اى بلند مرتبه اى شنوا اى دانا اى بردبار اى كريم

يا حَكيمُ يا قَديمُ يا عَلِىُّ يا عَظيمُ يا حَنّانُ يا مَنّانُ يا دَيّانُ يا

اى فرازنه اى قديم اى والا اى بزرگ اى مهرپيشه و اى نعمت بخش اى پاداش ده اى

مُسْتَعانُ يا جَليلُ يا جَميلُ يا وَكيلُ يا كَفيلُ يا مُقيلُ يا مُنيلُ يا نَبيلُ

يارى جسته شده اى پُر جلالت اى زيبا اى وكيل اى كفيل اى درگذرنده اى نعمت رساننده اى ماهر

يا دَليلُ يا هادى يا بادى يا اَوَّلُ يا اخِرُ يا ظاهِرُ يا باطِنُ يا قآئِمُ يا

اى راهنما اى رهبر اى آغاز كننده اى اول اى آخر اى ظاهر اى باطن اى استوار اى

دآئِمُ يا عالِمُ يا حاكِمُ يا قاضى يا عادِلُ يا فاصِلُ يا واصِلُ يا طاهِرُ

ابدى اى دانا اى حكم فرما اى داور اى دادگر اى جدا كننده اى پيوند كننده اى پاك

يا مُطَهِّرُ يا قادِرُ يا مُقْتَدِرُ يا كَبيرُ يا مُتَكَبِّرُ يا واحِدُ يا اَحَدُ يا صَمَدُ

اى پاكيزه اى توانا اى با اقتدار اى بزرگ اى با عظمت اى يگانه اى تك اى بى نياز

يا مَنْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوا اَحَدٌ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ

اى كسى كه نزايد و زائيده نشده و نيست برايش همتايى هيچكس و نيست برايش همسر و رفيقى

وَلا كانَ مَعَهُ وَزيرٌ وَلاَ اتَّخَذَ مَعَهُ مُشيرا وَلاَ احْتاجَ اِلى ظَهيرٍ وَلا

و نباشد با او وزيرى و نگرفته براى خود مشاورى و نه نيازمند به كمك كارى است و نه

كانَ مَعَهُ مِنْ اِلهٍ غَيْرُهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَتَعالَيْتَ عَمّا يَقُولُ الظّالِمُونَ

معبودى جز او است شايسته ستايشى جز تو نيست پس تو برترى از آنچه ستمكاران گويند

عُلُوّا كَبيرا يا عَلِىُّ يا شامِخُ يا باذِخُ يا فَتّاحُ يا نَفّاحُ يا مُرْتاحُ يا

بسيار برتر، اى والا اى بلند رتبه اى والا مقام اى گشاينده اى عطا بخشنده اى فرح بخش اى

مُفَرِّجُ يا ناصِرُ يا مُنْتَصِرُ يا مُدْرِكُ يا مُهْلِكُ يا مُنْتَقِمُ يا باعِثُ يا

گشايش دهنده اى ياور اى مددكار اى دريابنده اى هلاك كننده اى انتقام گيرنده اى برانگيزنده اى

وارِثُ يا طالِبُ يا غالِبُ يا مَنْ لا يَفُوتُهُ هارِبٌ يا تَوّابُ يا اَوّابُ

ارث برنده اى جوينده اى پيروزمند اى كسى كه از دستش نرود گريز پايى اى توبه پذير اى رجوع پذير

يا وَهّابُ يا مُسَبِّبَ الاْسْبابِ يا مُفَتِّحَ الاْبْوابِ يا مَنْ حَيْثُ ما دُعِىَ

اى بخشنده اى سبب ساز هر سبب اى گشاينده درهاى بسته اى كسى كه هر زمان بخوانندش

اَجابَ يا طَهُورُ يا شَكُورُ يا عَفُوُّ يا غَفُورُ يا نُورَ النُّورِ يا مُدَبِّرَ

اجابت كند اى پاكى بخش اى پاداش ده شاكران اى درگذرنده اى آمرزنده اى نور روشنيها اى تدبير كننده

الاُْموُرِ يا لَطيفُ يا خَبيرُ يا مُجيرُ يا مُنيرُ يا بَصيرُ يا ظَهيرُ يا كَبيرُ يا

امور اى نعمت بخش اى بينا اى پناه ده اى روشنى ده اى بينا اى پشتيبان اى بزرگ اى

وِتْرُ يا فَرْدُ يا اَبَدُ يا سَنَدُ يا صَمَدُ يا كافى يا شافى يا وافى يا

يگانه اى بى همتا اى جاويدان اى تكيه گاه اى بى نياز اى كفايت كننده اى شفا دهنده اى وفا دار اى

مُعافى يا مُحْسِنُ يا مُجْمِلُ يا مُنْعِمُ يا مُفْضِلُ يا مُتَكَرِّمُ يا مُتَفَرِّدُ يا

صحت بخش اى نيكوكار اى زيب بخش اى نعمت ده اى فزون بخش اى بزرگوار اى يگانه شناخته شده ، اى كه از برترى

مَنْ عَلا فَقَهَرَ يا مَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ يا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ يا مَنْ عُبِدَ فَشَكَرَ

بر همه قاهر است اى كه فرمانروا است و نيرومند اى كه در درونى و از درون آگاه اى بپرستندش و او پاداش دهد

يا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ يا مَنْ لا تَحْويهِ الْفِكَرُ وَلا يُدْرِكُهُ بَصَرٌ وَلا

اى كه نافرمانيش كنند و بيامرزد اى كه در فكرها نگنجد و ديده اى او را درنيابد و هيچ

يَخْفى عَلَيْهِ اَثَرٌ يا رازِقَ الْبَشَرِ يا مُقَدِّرَ كُلِّ قَدَرٍ يا عالِىَ الْمَكانِ يا

كارى بر او پنهان نماند اى روزى ده بشر اى اندازه گير هر اندازه اى والا مكان اى

شَديدَ الاْرْكانِ يا مُبَدِّلَ الزَّمانِ يا قابِلَ الْقُرْبانِ يا ذَاالْمَنِّ

سخت قدرت اى جابجا كننده زمان اى قبول كننده قربانى اى دارنده نعمت

وَالاِْحْسانِ يا ذَاالْعِزَّةِ وَالسُّلْطانِ يا رَحيمُ يا رَحمنُ يا مَنْ هُوَ كُلَّ يَوْمٍ

و احسان اى صاحب عزت و سلطنت اى بخشاينده اى مهربان اى كه هر روز

فى شَاْنٍ يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ شَاْنٌ عَنْ شَاْنٍ يا عَظيمَ الشَّاْنِ يا مَنْ هُوَ بِكُلِّ

در كارى است اى كه كارى از كار ديگر سرگرمش نكند اى بزرگ مقام اى كه در هر

مَكانٍ يا سامِعَ الاْصْواتِ يا مُجيبَ الدَّعَواتِ يا مُنْجِحَ الطَّلِباتِ يا

جا هستى اى شنواى هر صدا اى اجابت كننده دعاها اى برآرنده خواسته ها اى

قاضِىَ الْحاجاتِ يا مُنْزِلَ الْبَرَكاتِ يا راحِمَ الْعَبَراتِ يا مُقيلَ

روا كننده حاجتها اى فرو فرستنده بركات اى رحم كننده بر اشكها (و گريه ها) اى ناديده گير

الْعَثَراتِ يا كاشِفَ الْكُرُباتِ يا وَلِىَّ الْحَسَناتِ يا رافِعَ الدَّرَجاتِ يا

لغزشها اى برطرف كننده ناراحتيها اى بدست دارنده نيكيها اى بالا برنده مقامها اى

مُؤْتِىَ السُّؤُلاتِ يا مُحْيِىَ الاْمْواتِ يا جامِعَ الشَّتاتِ يا مُطَّلِعا عَلَى

دهنده خواسته ها اى زنده كننده مرده ها اى گردآورنده پراكنده ها اى آگاه بر

النِّيّاتِ يا رادَّ ما قَدْ فاتَ يا مَنْ لا تَشْتَبِهُ عَلَيْهِ الاْصْواتُ يا مَنْ لا

نيّتهاى دل اى برگرداننده آنچه از دست رفته ، اى كه صداها بر او مشتبه نشود اى كه (زيادى ) خواهشها او را

تُضْجِرُهُ الْمَسْئَلاتُ وَلا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ يا نُورَ الاْرْضِ

به ستوه و خستگى در نياورد و تاريكيها او را فرا نگيرد اى روشنى زمين

والسَّمواتِ يا سابِغَ النِّعَمِ يا دافِعَ النِّقَمِ يا بارِئَ النَّسَمِ يا جامِعَ

و آسمانها اى سرشار دهنده نعمتها اى جلوگير رنج و ملالها اى آفريننده انسان اى گردآورنده

الاُْمَمِ يا شافِىَ السَّقَمِ يا خالِقَ النُّورِ وَالظُّلَمِ يا ذَاالْجُودِ وَالْكَرَمِ يا

ملتها اى بهبودى ده بيماريها اى خالق روشنى و تاريكيها اى صاحب جود و كرم اى

مَنْ لا يَطَاءُ عَرْشَهُ قَدَمٌ يا اَجْوَدَ الاْجْوَدينَ يا اَكْرَمَ الاْكْرَمينَ يا اَسْمَعَ

كه گامى به عرشش نرسد اى بخشنده ترين بخشندگان اى كريم ترين كريمان اى شنواترين

السّامِعينَ يا اَبْصَرَ النّاظِرينَ يا جارَ الْمُسْتَجيرينَ يا اَمانَ الْخائِفينَ

شنوايان اى بيناترين بينايان اى پناه پناه جويان اى ايمنى بخش ترسناكان

يا ظَهْرَ اللاّجينَ يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ يا غايَةَ

اى پشت و پناه پناهندگان اى ياور مؤ منان اى فريادرس فريادطلبان اى منتها مقصود

الطّالِبينَ يا صاحِبَ كُلِّ غَريبٍ يا مُونِسَ كُلِّ وَحيدٍ يا مَلْجَاَ كُلِّ

خواهندگان اى رفيق هر غريب و مونس هر تنها اى پناه هر

طَريدٍ يا مَاْوى كُلِّ شَريدٍ يا حافِظَ كُلِّ ضآلَّةٍ يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ

آواره اى جاى ده هر گريخته اى نگهدار هر گمشده اى رحم كننده پير كهن سال

يا رازِقَ الّطِفْلِ الصَّغيرِ يا جابِرَ الْعَظْمِ الْكَسيرِ يا فاكَّ كُلِّ اَسيرٍ يا

اى روزى ده كودك خردسال اى پيوند دهنده استخوان شكسته اى رها كننده هر گرفتار دربند اى

مُغْنِىَ الْبآئِسِ الْفَقيرِ يا عِصْمَةَ الْخائِفِ الْمُسْتَجيرِ يا مَنْ لَهُ التَّدْبيرُ

بى نياز كن هر بينواى مستمند اى پناه ترسناكِ پناه جو اى كه چاره انديشى

وَالتَّقْديرُ يا مَنِ الْعَسيرُ عَلَيْهِ سَهْلٌ يَسيرٌ يا مَنْ لا يَحْتاجُ اِلى

و اندازه گيرى كارها بدست او است اى كه هر مشكلى براى او سهل و آسان است اى كه بى نيازى از

تَفْسيرٍ يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّشَىْءٍ قَديرٌ يا مَنْ هُوَ بِكُلِّ شَىْءٍ خَبيرٌ يا

شرح و تفسير اى كه بر هر چيز توانايى اى كه بهر چيز خبير و آگاهى اى

مَنْ هُوَ بِكُلِّ شَىْءٍ بَصيرٌ يا مُرْسِلَ الرِّياحِ يا فالِقَ الاِْصْباحِ يا باعِثَ

كه به هر چيز بينايى اى فرستنده بادها اى شكافنده روشنى صبح اى برانگيزنده

الاْرْواحِ يا ذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ يا مَنْ بِيَدِهِ كُلُّ مِفْتاحٍ يا سامِعَ كُلِّ

جانها اى صاحب جود و سخا اى كه بدست قدرت او است هر كليد اى شنونده هر

صَوْتٍ يا سابِقَ كُلِّ فَوْتٍ يا مُحْيِىَ كُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ المَوْتِ يا عُدَّتى

صدا اى جلوتر از هر گذشته اى زنده كننده هر شخصى پس از مرگ اى ذخيره من در روز

فى شِدَّتى يا حافِظى فى غُرْبَتى يا مُونِسى فى وَحْدَتى يا وَلِيّى

سختى و دشوارى اى نگهدارم در روز غربت و بى كسى اى همدمم در تنهايى اى ولى

فى نِعْمَتى يا كَهْفى حينَ تُعْيينِى الْمَذاهِبُ وَتُسَلِّمُنىِ الاْقارِبُ

نعمتم اى پناهگاه من در آن هنگام كه راهها مرا مانده و خسته كنند و نزديكان

وَيَخْذُلُنى كُلُّ صاحِبٍ يا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ يا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ

مرا واگذارند و هر رفيق و دوستى دست از ياريم بكشند اى تكيه گاه هركس كه تكيه گاهى ندارد اى پشتوان آن كس كه پشتوانه ندارد

يا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ يا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ يا كَهْفَ مَنْ لا كَهْفَ لَهُ

اى ذخيره تهيدستان اى نگهدار كسى كه نگهدارى ندارد اى پناهگاه آن كس كه پناهگاهى ندارد

يا كَنْزَ مَنْ لا كَنْزَ لَهُ يا رُكْنَ مَنْ لا رُكْنَ لَهُ يا غِياثَ مَنْ لا غِياثَ لَهُ

اى گنج بى گنجان اى پايه محكم آن كس كه پايه محكمى ندارد اى فريادرس كسى كه فريادرس ندارد

يا جارَ مَنْ لا جارَ لَهُ يا جارِىَ اللَّصيقَ يا رُكْنِىَ الْوَثيقَ يا اِلهى

اى همسايه بى همسايگان اى همسايه به من پيوسته اى ركن استوار من اى معبود

بِالتَّحْقيقِ يا رَبَّ الْبَيْتِ الْعَتيقِ يا شَفيقُ يا رَفيقُ فُكَّنى مِنْ حَلَقِ

مسلَّم من اى پروردگار خانه كعبه اى مهربان اى رفيق آزادم كن از حلقه هاى

الْمَضيقِ وَاصْرِفْ عَنّى كُلَّ هَمٍّ وَغَمٍّ وَ ضيقٍ وَاكْفِنى شَرَّ ما لا اُطيقُ

تنگ (روزگار) و بگردان از من هر غم و اندوه و فشارى را و كفايت كن مرا از هر چه طاقتش را ندارم

وَاَعِنّى عَلى ما اُطيقُ يا رآدَّ يُوسُفَ عَلى يَعْقُوبَ يا كاشِفَ ضُرِّ

و ياريم كن بر آنچه طاقتش را دارم اى كه يوسف را به يعقوب برگرداندى اى كه ايوب را از گرفتارى

اَيُّوبَ يا غافِرَ ذَنْبِ داوُدَ يا رافِعَ عيسَى بْنِ مَرْيَمَ وَ مُنْجِيَهُ مِنْ

نجات بخشيدى اى آمرزنده خطاى داود اى بالا برنده عيسى بن مريم و نجات دهنده او از

اَيْدِى الْيَهوُدِ يا مُجيبَ نِدآءِ يُونُسَ فِى الظُّلُماتِ يا مُصْطَفِىَ

دست يهود اى پاسخ دهنده آواز يونس در تاريكيهاى دريا اى برگزيننده

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir