بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 4, امام خمینی (ره) ( )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

تاريخ : 10 / 9 / 57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار آمريكايى  
سـؤ ال : حـضرت آية الله خمينى ! شما در بيانيه خودتان به مردم ايران خطاب كرده ايدكه در اول محرم كه از فردا آغاز مى شود، با هر وسيله ممكن براى سرنگونى رژيم اقدامبكنيد منظور شما از (با هر وسيله ممكن ) چيست ؟
جـواب : اعـتصابات است ، تظاهرات است ، نطقها و بيانات سر منبر است ماه محرم ماهى استكه مردم آماده اند براى شنيدن مطالب حق و الان مطلب حق ما قضيه اى است كه در پيش داريمكـه آزادى و اسـتـقـلال اسـت و مـاه مـحـرم را مـعـيـن كـرديـم كـه راجـع بـه ايـنمـسـائل صحبت بكنند و مجالسى داشته باشند و اگر چنانچه منع كردند، آنها بريزند درخيابانها و تظاهر كنند.
سؤ ال : آواى شما به گوش ميليونها نفر از طرفداران شما در ايران مى رسد؟
جـواب : مـردم ، طـرفـدار من هستند و اين مسائل ، مسائلى مردمى است كه مربوط به خودشاناست آنها خود را موظف مى دانند مطالب ما را به همه جا برسانند.
سؤ ال : چگونه مطالب شما به دست مى رسد؟ آيا يك سلسله مراتبى در فرماندهى وجوددارد كه آنها مطمئن باشند كه اين مطالب ، فرمايشات خود حضرتعالى است ؟
جـواب : مردمى مورد اطمينان هستند كه به ما اتصال دارند و ما به آنها اطمينان داريم و بهوسيله آنها مى رسد.
سـؤ ال : چـنـانـچـه روشهاى مسالمت آميز و روشهاى سياسى كنونى به نتيجه نرسيد، آياشما دستور خواهيد داد كه طرفداران شما بجنگند و واقعا اسلحه بردارند؟
جـواب : مـا حـتـى الامـكـان مـيـل داريـم كـه بـا مسالمت تمام شود و با همين ترتيب ملت ايرانمشغول
هـسـتـنـد كه مهم ترين آن ، اعتصابات و تظاهرات است كه در ماه محرم زيادتر خواهد شد واگر چنانچه به نتيجه نرسيد، ممكن است كه تجديد نظر كنيم .
سـؤ ال : حـتى اگر چنانچه اين به معنى اين باشد كه طرفداران خودتان را بفرستيد درجلوى گلوله هاى شاه ؟
جواب : البته طرفداران ما نمى خواهند جلوى گلوله هاى بروند آنها مى خواهند حق خودشانرا اسـتـيـفا كنند و مسالمت هم مى كنند، لكن آن شاه است كه امر مى كند به كشتن آنها و براىاحقاق حق ، اين امرى است ضرورى .
سـؤ ال : شـاه در ايـن مـاه هـاى اخير كوشش زيادى به كار برده تا به طرق مختلف با يكمـصـالحـه اى بـا شـمـا و مـخـالفـيـن خودش كنار آيد، آيا به نظر حضرتعالى ، زمان اينمـصـالحـه فـرا نـرسيده است تا بتوانيد جلوى كشتار تعداد زيادى از طرفداران خويش رابگيريد؟
جـواب : اگـر او راسـت مـى گـويـد كـه مـى خـواهـد مـصـالحـه كـنـد، بـه خـواسـت مـلتعـمـل كـند و آن اين است كه او برود و مشغول كار ديگرى بشود لكن او درست نمى گويد ونـمـى خـواهـد مـصـالحـه كـنـد، او مـى خـواهـد اغـفـال كـنـد مـردم را و بـعـد از آن بـدتـر ازاول رفتار كند.
سـؤ ال : دولت شـاه گـفـته است كه ما در دو شهر ايران مقاديرى اسلحه كشف كرده ايم آيااين به اين معنى است كه شما و طرفدارانتان اسلحه جمع كرده ايد؟
جـواب : طـرفـداران مـا مـشـغـول هـسـتـنـد بـراى مـهـيـا شـدن درمقابل ظلم لكن حالا دولت ايران راست بگويد، من نمى دانم .
سؤ ال : حضرت آيت الله ! آيا خود شما مطلع هستيد كه طرفدارانتان مسلح شده اند؟
جواب : به ما گفته اند كه مى خواهيم مهيا بشويم و من هم اجازه مهيا شدن داده ام .
سؤ ال : از كجا شما اين اسلحه ها را به دست مى آوريد؟
جواب : نمى دانم .
سـؤ ال : ايـنجور به من تفهيم شده كه بعضى از اين اسلحه ها از جبهه آزدايبخش فلسطينمى آيد، آيا اين حقيقت دارد؟
جواب : اطلاعى ندارم .
سؤ ال : آيا باعث تعجب شما نخواهد شد كه اين اسلحه ها از طرف فلسطينى ها آمده باشد؟
جواب : نمى دانم .
سؤ ال : آيا اين درست است كه شما طرفدار اهداف جبهه آزدايبخش فلسطين هستيد؟
جواب : ما طرفدار مظلوم هستيم هر كسى در هر قطبى كه مظلوم باشد، ما طرفدار آنها هستيمو فـلسطينى ها مظلوم هستند و اسرائيلى ها به آنها ظلم كرده اند از اين جهت ما طرفدار آنهاهستيم .
سـؤ ال : اگـر چـنـانـچـه شـاه بـرود و دولت مـورد نظر حضرتعالى بيايد روى كار، چهتغييراتى در مورد روابط دولت شما با اسرائيل رخ خواهد داد؟
جـواب : ما اسرائيل را رد خواهيم كرد و هيچ رابطه اى با او نخواهيم داشت ، او دولت غاصباست و با ما دشمن .
سؤ ال : اين به اين معنى است كه اسرائيل از ايران نفت دريافت نخواهد كرد؟
جواب : نخواهد كرد.
سـؤ ال : اگـر دولت مـورد نظر شما بيايد سر كار، چه تغييراتى در روابط دولت شمابا آمريكا بوجود خواهد آمد؟
جـواب : مـا نـمـى خـواهيم به امريكا ظلم بكنيم و نمى خواهيم زير بار ظلم امريكا برويم ،كـارهـائى كـه كـرده انـد، ظـلم بـه مـا بـوده كـه آن راتـحـمل نخواهيم كرد. ما روابط دوستانه با همه ملت ها داريم و دولت ها هم اگر با ما طوراحترام رفتار كنند، احترام متقابل را داريم .
سؤ ال : امريكائى ها چه بلائى به سر شما آورده اند كه شما به آنها اعتراض مى كنيد؟
جـواب : دولتهاى امريكائى ، بزرگترين خيانتى كه به ما كردند اين است كه اين دودمانپـهـلوى را بـه مـا تحميل كردند و مخازن ما را به دست اين دودمان برده اند و به جاى آن ،چـيـزى كـه به درد ملت بخورد نداده اند. ارتش ما را تحت حمايت خودشان قرار داده اند كهبـر ضـد مـلت قـيـام كـنـنـد و پـايـگـاه هـائى درسـت كـرده انـد در ايـران كـه مـخـالف بـااسـتـقـلال مـا بـوده اسـت و مـا بـا بـودن حـكـومـت ايـن شـاه هـيچ وقت نمى توانيم زندگى وآمـريـكـاسـت كـه از او پشتيبانى مى كند و الان هم رئيس جمهورى آمريكا پشتيبانى خودش رامـكـرر اعـلام مـى كـنـد. يـك مـلتـى كـه بـراى احـقـاق حـق خـودش ، بـراى آزادى واسـتـقـلال قـيـام كـرده اسـت ، رئيـس جمهور آمريكا تعبير مى كند كه اينها مردم پست و رذلىهـسـتـنـد و ايـن منطق آقاى كارتر است و ما از ملت آمريكا مى خواهيم كه به اين آقاى كارتربگويند كه ملتى كه مظلوم است ، ملتى كه تحت فشار است ، ملتى كه آزادى و همه آزادىهـا از او سلب شده ، ملتى كه استقلال ندارد، ملتى كه كشته مى دهد، ملتى كه ظالمين براو غـلبـه كرده اند، اينها مى خواهند براى خود احقاق حق بكنند، فرياد مى زنند ما آزادى مىخواهيم ، ما استقلال مى خواهيم ، آيا يك چنين چيزى پستى و رذلى است كه كارتر تعبير مىكـنـد؟ مـا امـيـدواريـم كـه روسـاى خـودشـان را مـؤ اخـذه كـنـنـد. مـامـيـل نـداريـم كه در بين ملتهاى مسلمان ، ملت آمريكا به نحوى بشود كه از نظرها بيفتد وملت آمريكا را يك ملت ظالم بدانند، در صورتى كه اگر ملت آمريكا با ما همراهى كند، ازآنها تشكر هم خواهيم كرد.
سـؤ ال : قراردادهاى نظامى به مبلغ 22 ميليارد دلار بين ايران و آمريكاست ، اگر چنانچهدولت شما بر سر كار بيايد، شما به اين قراردادها چكار خواهيد كرد؟
جـواب : ما اينها را خلاف مصالح مملكت مى دانيم . يكى از جناياتى كه شاه به ما كرده ايناسـت كـه ايـنـطـور قـراردادهـايـى كـه بـر خـلاف مصلحت ملت ما بوده است بسته و ما كليهقـراردادى باشد كه انصاف داشته باشد و براى ما فائده اى داشته باشد آن قرارداد راتصويب مى كنيم .
سؤ ال : چه قراردادهائى مقيد هستند و چه قراردادهائى مفيد نيستند؟
جـواب : ايـن مـسـاله اى نـيـست كه من حالا بتوانم بگويم چه قراردادهائى مفيدند. هر كس مىداند اين قراردادها را كه بسته اند نفت ما را گرفته و در ازاى آن ، اسلحه هاى كه به هيچوجه به درد ما نمى خورد. داده اند. اين نوع قراردادها مضرند براى ملت ما قرارداد مفيد ايناست كه
قراردادى مى بندند چيزهائى كه براى ايران مفيد است . بدهند چيزهائى كه براى زراعت وصـنـعـت ايـران مـفـيـد است ، بدهند آن چيزهائى كه اصلا فائده اى براى ايران ندارد اينهاقراردادهاى غير مفيد هستند.
سـؤ ال : از هـارى راجـع بـه پايگاه هاى نظامى صحبت كرده شما در صورت قدرت يافتنمى خواهيد دولت اين پايگاه ها را ببندد؟
جـواب : ايـن پـايـگـاه ها بر خلاف مصلحت ماست البته بعدها كارشناس ها در اين امر بايدنظر بدهند.
سـؤ ال : آيـا اخـيـرا از طـرف آمـريـكـائى هـا يـا از طـرف مـقامات رسمى آمريكا هيچ گونهتماسى با شما وجود داشته است ؟
جواب : خير، ابدا
سؤ ال : آيا دولت آمريكا كوشش مى كند كه شما را نديده بگيرد؟
جواب : نمى دانم
سؤ ال : براى رياست دولت ايران ، به ما اينجور گزارش داده اند كه شما آن كس را كهبعدا بايستى از طرف شما كانديدا بشود، انتخاب كرده ايد، قويا چنين است ؟
جواب : در نظر داريم كه انتخاب كنيم .
سـؤ ال : آيـا شـمـا تـصـور مى فرمائيد يا مورد توجه داريد كه دولت مورد نظر شما ازطريق يك خونريزى هاى عظيم بخصوص در ماه آينده روى كار بيايد؟
جواب : خير، ابدا، ما ميل به خونريزى نداريم ، ما مى خواهيم مطلب با مسالمت تمام بشود.
تاريخ : 11/9/57
مصاحبه امام خمينى با تلويزيون سراسرى ايتاليا 
سـؤ ال : شـمـا بـيش از پيش به صورت مركز اتحاد همه نيروها در آمده ايد، چرا چنين شدهاسـت ؟ و چـرا شـاه نـمـى تـواند اين وضع را كنترل كند؟ جواب : در ايران آنچه وجود داردفقط نيروهاى اقشار و طبقات ملت است كه همه در جهت از بين بردن رژيم شاه بيش از پيشمـتـحـد شـده انـد و مـرا نـيـز بـه عـنـوان يـك خـادم خـود تـلقـى مـى كـنـنـد. مـلت درطـول سـاليـان گـذشـتـه ، مـاهـيـت شـاه را بـه خـوبـى شـنـاخـته است و بيش از اين فريباعـمـال و اقـوال او را نـمـى خـورد. بـنـابـرايـن مـلت درمـقـابـل شـاه مـتـحـدا قـيـام كـرده و شـاه ديـگـر قـادر بـهكنترل اوضاع نيست .
سـؤ ال : وضـع كـنـونـى بـه كجا مى انجامد؟ چه راه خروجى را پيشنهاد مى كنيد؟ جمهورىاسـلامـى چـيست ؟ جواب : نهضت اسلامى كنونى ايران به عنوان اولين هدف ، از بين بردنسـلطـنـت را قـرار داده و براى آرامش در ايران و ثبات منطقه جز اين راهى نيست . ملت براىآيـنـده مـمـلكـت و جـايـگـزينى اين رژيم بايد راه و رسمى را انتخاب كند كه مورد موافقت وعـلاقـه مـجـمـوع جـامـعه باشد و اين جمهورى اسلامى است . اساس كار يك جمهورى اسلامىتامين استقلال مملكت و آزادى ملت ها و مبارزه با فساد و فحشا و تنظيم و تدوين قوانين استكـه در هـمـه زمـيـنـه هـاى اقـتصادى ، سياسى ، اجتماعى و فرهنگى با توجه به معيارهاىاسـلامـى ، اصـلاحـات لازم را بـه عـمـل آورد كـه ايـن اصـلاحـات بـا مـشـاركـتكـامـل هـمـه مـردم خـواهـد بـود و هـدفـش قبل از هر چيز، از بين بردن فقر و اصلاح شرايطزندگى براى اكثريت قاطع مردم ماست كه از همه جهت مورد ظلم واقع شده اند.
سـؤ ال : آيـا عـلايـقـى از طـرف نيروهاى نظامى نسبت به حركت شما ابراز شده است ؟ آيافكر مى كنيد كه ارتش ، بيشتر بى طرف شده است ؟ يا حتى امكان جهت دادن پيدا كرده است؟ آيا فكر مى كنيد كه خطر آن هست كه يك كودتاى نظامى به جاى جمهورى اسلامى ، جاىشاه را بگيرد؟
جـواب : در تـحـليـل نـهـايـى ، ارتـش نـيز از همين مردم است و از هم اكنون نيز مشكلاتى درداخـل آن ايـجـاد شـده اسـت . امـيـد مـا آن اسـت كـه ارتـشـيـان بـه خود آمده و به صفوف مردمبـپـيـوندند. به هر صورت ايجاد يك كودتاى نظامى چيزى را تغيير نمى دهد و تا روزىكه يك جمهورى اسلامى واقعى ايجاد نگردد، مبارزات مردم ادامه خواهد يافت .
سـؤ ال : آيا فكر مى كنيد كه جنگ داخلى در ايران صورت بگيرد؟ آيا خونريزى به نفعمردم است ؟
جـواب : ايـن سلطنت است كه خون هاى مردم بيگناه را مى ريزد و تمامى دولت هاى جهان نيزاز آن پـشـتـيـبـانـى كرده اند. حال ، مردم نيز قيام كرده اند و اين حق مسلم آنهاست كه با اينرژيـم بـه هـر تـرتـيـب مـبـارزه كـنند تا بتوانند در آينده از هر گونه خونريزى بيهودهجلوگيرى نمايند. اصولا جنگ داخلى موقعى صورت مى گيرد كه مردم به دو دسته تقسيمشده باشند ولى مردم ايران يكپارچه عليه شاه و براى ايجاد يك جمهورى اسلامى متحدندو بنابر اين هيچ گونه امكان جنگ داخلى در ايران وجود ندارد.
سؤ ال : آيا فكر مى كنيد كه استعفاى شاه ضرورت دارد؟ آيا امكان مصالحه اى وجود دارد وآيا ديدار فرستاده هاى او را رد كرده ايد؟ جواب : از بين رفتن سلطنت ضرورت دارد و هيچنـوع مـصـالحـه اى بـا رژيـم فـعـلى امـكـان پـذيـر نـيـست و تا كنون نيز كسى به عنوانفرستاده رژيم فعلى به ما مراجعه نكرده است و در صورت مراجعه نيز پذيرفته نخواهدشد.
سـؤ ال : فـكـر مى كنيد تلاش هاى شاه در برگرداندن ايران به يك جامعه صنعتى مدرنبايد ادامه يابد و يا تعديل گردد؟ ايران چگونه بايد منافع ارضى خود را بسيج كند؟آيـا فـكـر مـى كـنـيد كه ايران بايد از فروش گاز به شوروى و نفت به غرب خوددارىكند؟
جـواب : آنچه در سلطنت پهلوى و بخصوص در زمان شاه حاضر انجام شده است جز از بينبـردن اقـتـصـاد و صـنـعـت و كـشـاورزى چـيـزى نـبـوده اسـت ، تـلاش آنـهـا را نـوسـازى وتـبـديـل ايـران بـه يك جامعه صنعتى ناميده اند. آنچه مورد نظر ماست يك نوسازى واقعىمبنى بر نيازهاى اساسى اكثريت قاطع و فقير مردم است . از منابع ارضى ، با توجه بهنيازهاى جامعه ما به طور كامل و در رابطه با ساير ملت هاى جهان استفاده خواهد شد. آنچهدر زمينه اقتصادى مورد نظر ماست ، جلوگيرى از غارت منابع ملت ماست ، نه قطع رابطهاقتصادى با كشورهاى جهان
و درست در بين چهارچوب يك معامله عادلانه است كه نفت و گاز نيز به خريداران آن عرضهخـواهـد شد و مهمتر آنكه منافع حاصله از فروش منابع ارضى بايد به مصرف پيشرفتهـاى اقـتـصـادى مـا بـرسـد و در ايـن جـهـت مـا قـطـعـا بـا جـهـان صـنـعـتـى در رابـطـهكـامل خواهيم بود ولى حق تصميم گيرى براى جهتى كه اقتصاد ما انتخاب خواهد كرد، بهعهده خود ما خواهد بود.
سـؤ ال : روابط آينده ايران با آمريكا چگونه خواهد بود؟ آيا دولت رئيس جمهور كارتر،اثـر نـهـضت اخير را در ايران درك كرده است ؟ آيا فكر مى كنيد كه روابط ايران و آمريكابايد تغيير كند و در چه جهت ؟
جـواب : روابـط مـا بـا آمـريـكـا و هـمـچـنـيـن بـا سـايـر كـشـورهـاى جـهان بر اساس احتراممـتـقـابـل خـواهـد بـود. مـا بـراى امـريـكـا حـق تـعـيـيـن سـرنـوشـت خـودمـان راقـائل نـخـواهـيـم بـود. آنچه تا به حال دولت هاى گذشته در آمريكا و اكنون دولت آقاىكـارتـر انـجـام داد و مـى دهـد، نـشـان مـى دهـد كـه هـنـوز بـه تـمـاموسـايـل متوسل مى شوند كه اين سلطنت را براى تامين منافع خودشان حفظ كنند و لذا هنوزحـالت خـصـمـانـه نـسـبـت بـه نـهـضـت اسـلامـى كـنـونـى دارنـد، تـا وضـع بـه ايـنمـنـوال اسـت نـظـر مـا نـيـز نسبت به سياست آمريكا، نظرى منفى است و البته ما حساب ملتآمـريـكـا را بـا دولت آمـريـكا جدا كردند و مى كنيم و از ملت آمريكا مى خواهيم كه از نهضتاسلامى ايران پشتيبانى كنند. روابط فعلى ايران و آمريكا، روابط ارباب و نوكرى استكـه قـطـعـا بـايـد بـه يـك رابـطـه سـالم تـغـيـيـر پـيـدا كـنـد. سـؤال : آيا فكر مى كنيد سال هاى تبعيدى شما مى رود كه پايان يابد؟
جواب : براى من مكان مهم نيست بلكه هدفم مبارزه در راه رهائى مردم از قيد و بند استعمار واستبداد است ، چه در داخل و چه در خارج ايران باشد
تاريخ : 11 / 9 / 57
پـيـام امـام خـمـيـنـى بـه ملت ايران به مناسبت كشتار وحشيانه رژيم در آستانه ماه محرم
بسم الله الرحمن الرحيم
بار ديگر دست جنايتكار شاه از آستين خيانتكار دولت ياغى نظامى بيرون آمد و ملت ايرانرا در آسـتانه ماه محرم ، ماه مقابله اسلام و حق و عدالت با جنود شيطان و طاغوت ، به خاكو خـون كـشـيـد. بـار ديـگـر سفاكان خونخوار و دزدان غارتگر و چپاولچيان بى وطن ، بهفرزندان قرآن و اسلام و نوباوگان وطنخواه ملت شريف ايران ، حمله وحشيانه آغاز نمودهو نهال هاى ثمربخش انسانيت را با مسلسل و توپ و تانك درو كردند.
اخبار طاقت فرساى سراسر ايران عزيز تا اين ساعت كه يك روز از محرم نگذشته است ،روح و جـان اينجانب را معذب نمود. اخبار اين شب و روز، معرف ابعاد جنايت هاى شاه و دولتياغى است و نيز نشان دهنده شجاعت و شهامت بى مانند ملت غيور است .
اكـنـون دشـمـنـان اسـلام و ايـران و هـواداران رژيـم يـزيـدى ، درمـقـابـل هـواداران قرآن و اسلام و مخالفان سرسخت رژيم طاغوتى ابوسفيانى صف بندىنموده و مى خواهند شعار اسلامى و حسينى را كه براى احياى اسلام و به دست آوردن آزادىو اسـتـقـلال و بـرقـرارى حـكـومـت قـرآن ، بـه جـاى سـلطـه شـيـطـان و حـكـومـت قـانـونعـدل در مـقـابـل حـكـومـت جـنـگـل اسـت ، بـا مـسـلسـل هـا و تـوپ و تـانـك هـا كـه از خـوندل مـلت مـحروم تهيه شده است ، جواب دهند. غافل از آنكه ملتى كه با بيدارى و هوشيارىبـه پـا خـاسـتـه و نهضت اصيلش را وظيفه شرعى الهى تشخيص داده است ، به اين سلاحهاى زنگ زده ، با تمسخر مى نگرد.
ايـن مـلت ، شـيـعـه بـزرگـتـرين مرد تاريخ است كه با تنى چند، نهضت عظيم عاشورا رابـرپـا نـمـود و سـلسـله امـوى را براى ابد در گورستان تاريخ دفن نمود و به خواستخـداى تـعـالى ، مـلت عـزيـز و پـيرو بحق امام عليه السلام با خون خود، سلسله ابليسىپـهـلوى را در قـبـرسـتـان تـاريـخ دفـن مى نمايد و پرچم اسلام را در پهنه كشور بلكهكشورها، به اهتزاز در مى آورد.
كـشـتـار دسته جمعى بزرگ دارندگان شهداى راه حق ، ننگى است بر پيشانى شاه خائن وهواداران داخلى و خارجى او و افتخارى است براى ملت بزرگ ايران كه با مشت گره كردهخـويـش ، در مـقـابـل اسـلحـه هـاى مـدرن ايـسـتـاده و پـايـه هـاى قـصـر ظـلم و سـتـم رامتزلزل نموده است .
مـن از راه دور، درود بـى پـايان خود را به ملت عظيم تقديم مى نمايم و در غم و شادى باآنان
شـريك و به آنان وفا دارم . من از مسلمان ها براى اين امر انسانى كه ملت ما براى آن قيامنـمـوده ، اسـتـمـداد مى كنم . من از عموم مسلمين در اين نهضت اسلامى كه براى نجات اسلام وكـشـور اسلامى برپا شده است يارى مى خواهم . من آنان را كه با سكوت مرگبار و احيانابـا اعـمـال خـود از شـاه خـيانتكار پشتيبانى مى كنند، نصحيت مى كنم كه به ملت مظلوم كهبراى اسلام خون مى دهد و فداكارى مى كند، بپيوندند و با هواى نفسانى و شيطانى خودمـخـالفـت كنند. ملت ايران پيروز است ، چه شاه با سرنيزه به سلطه غيرقانونى خويشادامه دهد، يا ندهد.
افتخارات ملت ما در پيشگاه با عظمت خداوند تعالى به ثبت رسيد. پايدارى شما عزيزانمـن در راه حـق و ابـطال باطل ، ملت هاى جهان را تكان داد و ملت هاى مظلوم ، از جنبش شما راهخـود را يـافـتـنـد و رضـاى خـداونـد بـزرگ را كـه از هـمـه چـيـز بـالاتـر اسـت ،تحصيل كرديد.
مـن از سـربـازان سراسر كشور خواستارم كه از سربازخانه ها فرار كنند، اين وظيفه اىاسـت شـرعـى كـه در خـدمـت سـتـمـكـار نـبايد بود. من از پدر و مادرها و عائله صاحب منصبانتـقاضا دارم كه آنان را از كمك به شاه خائن و اطاعت از صاحب منصبان خدمتگزار به شاه واجانب ، باز مى دارند، و از درجه داران خواستارم كه به ملت خود بپيوندند و افتخار خدمتبه مسلمين را احراز كنند.
مـن بـايـد از اعـتـصـاب هـمـگانى كه در اين نهضت اسلامى و به پشتيبانى ملت برپاست ،تـشـكـر كـنـم . ايـن اعـتـصـابـات پـر ارج اگر چه پر زحمت است لكن در پيشبرد هدف هاىانسانى ملت نقش مهمى دارد.
اعـتـصـابـات بزرگ خود را هر چه بيشتر ادامه دهيد، دستگاه اين خائنين ياغى را فلج كنيد،اعـانـت بـه اين خائنان ، حرام و مخالف رضاى خداست . اطاعت از آنان به هر عنوان ، ضديتبـا اسـلام و خـداى اسـلام اسـت . اعـتـصـاب شـركـت نـفـت و جـلوگـيـرى از هـدر دادنمال عظيم ملت ، اطاعت خداست .
اعـلامـيـه مـدرسـيـن بـزرگ و فـضـلاى عـالى مقام حوزه علميه قم دامت بركاتهم براى روزهمبستگى ملت با اعتصابات موسسات دولتى و غير دولتى بالخصوص شركت نفت ، موردتـايـيد اينجانب است . من نيز به عنوان يك فرد از اين ملت ، همبستگى خود را با آنان اعلاممى دارم .
در ايـن مـوقع حساس كه سرنوشت ملت ما بايد تعيين شود، هركس در در هر مقامى كه هست ،اگـر سـسـتـى كـنـد و از پـشـتـيـبـانى نهضت شانه خالى كند، مطرود پيشواى عظيم ما، امامعصر!!! عجل الله تعالى فرجه الشريف است و بر ملت لازم است او را طرد كنند و عذرى ازاو نـپـذيـرد. اگر كسى از سياسيون ، با بودن شاه خائن در صدد به دست گرفتن حكومتبـاشـد، مـطرود و مخالف اسلام است و بر ملت است كه او را ترك كنند.فرصت طلبان بهجاى خود بنشينند كه پايگاهى ندارند.
شـاه اگـر بـه دست ملت رشيد نيفتد، تنها يك راه دارد و آن بركنارى از ياغيگرى و سلطنتغاصبانه است .
اكنون در اين موقع حساس مسئووليت مراجع عظام و علماى اعلام بلاد دامت بركاتهم و خطباىمحترم دامت افاضاتهم بسيار بزرگ است و در پيشگاه خداوند تعالى همه و همه مسئووليم. سستى و سهل انگارى ، كمك به دستگاه ظالم و به هدر دادن خون مظلوم است و موجب انهداممصالح عاليه
اسلام و كشور اسلام است .
مـن از هـمـه طـبـقـات محترم كه در اين ماه مبارزه تاسى به امام امت سلام الله عليه نموده اندتشكر مى كنم . خدا با شماست و قرآن كريم پناهگاه ملت .
والسلام على من اتبع الهدى
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 11/9/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار راديوى كانادا  
سؤ ال : آيا حضرت آيت الله نگران اين نيستند كه اگر شاه خلع شود، روسيه شوروى درايران دخالت كند؟
جواب : خير، هيچ نگرانى نيست . وضع ايران به صورتى است كه روسيه شوروى نمىتواند دخالت كند.
سؤ ال : اگر چنانچه شاه خلع شود، چه كسى رهبرى را در دست خواهد داشت ؟ جواب : بعدامعلوم مى شود، به عللى اكنون نمى توانم نام ببرم .
سـؤ ال : چـه تـعـدادى از افراد را حضرت آيت الله تصور مى كنند بايد قربانى از بينرفتن شاه بشوند؟
جواب : تا شاه چه تعدادى را بكشد.
سـؤ ال : ارتش ايران را آمريكايى ها تعليم داده اند و نسبت به شاه وفادار هستند، چنانكهشاه سقوط كند چه كسى ارتش را كنترل مى كند؟
جـواب : بـعـضـى از افـراد طـبـقـه اول ارتـش به شاه وفادارند ولى رده هاى بعد اينطورنيستند.
سؤ ال : چرا حضرتعالى به جاى يك كشور اسلامى به فرانسه آمديد؟
جواب : بعضى از كشورهاى اسلامى با داشتن ويزا از ورودم جلوگيرى نمودند. لذا صلاحدانـسـتـم كـه در كـشـور فـرانـسه موقتا سكونت گزينم تا كشورهاى اسلامى را براى اينمـوضـوع مـطـالعـه نمايم و در آينده به كشورى اسلامى كه بدانم در آنجا مى توانم بهفعاليت هاى الهى خود ادامه دهم خواهم رفت .
تاريخ 11/9/57
بيانات امام خمينى در مورد اهميت و نتايج قيام الله در پاريس  
شاه ، بر باد دهنده نيروهاى مادى و معنوى ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
ما كه سال هاى طولانى با حكومت شاه مخالفيم و باز بعضى ها خودشان را به نفهمى مىزنـنـد و در گـوش خودشان را مى گيرند، ما يك چنين عنصرى را شناخته بوديم ، يك همچومـوجـودى كه هر روز براى ملت ايران مصيبت درست مى كند و جوان هاى ما را به خاك و خونمى كشد. از اول كه مخالفت شد، البته مخالفت اينطور درجه به درجه بالا آمد، هى هر چهظـلمـش زيادتر شد مخالفت زيادتر شد تا اينكه رسيد به جايى كه ديديم همه چيز ما رابـه بـاد داد، هـمـه مـخـازن مـلى مـا را بـه ديـگـران داد، هـمـه نـيـروهـاىفـعـال ما را نگذاشت ترقى بكند، فرهنگ ما را عقب راند، همه چيز ما را به باد داد. حالا كهاوج گـرفـتـه اسـت مـخالفت ملت و همه برخلاف او قيام كرده اند، حالا يك ديوانه اى شدهاست كه هيچ انسان نمى تواند تصور كند كه چه وضعى از براى حكومت او، از براى خوداو يـك دسـتـه سـربـاز را آورده اسـت و دولت تـشـكـيـل داده ، يـك عـده اشـخاص جانى دولتتـشكيل داده اند كه همه شان شبيه به خودش هستند و اينها را مسلط كرده است بر مملكت ما ودر اين بيست و چهار ساعت كه از ماه محرم مى گذرد اعداد كشته ها را بعضى ها قلم هاى درشتمى گويند. (من كه حالا نمى توانم بفهمم ).
از دو مبدا تاكنون خبر رسيده است كه حدود بيست هزار نفر كشته هاى اين بيست و چهار ساعتبـوده اسـت كـه حـالا بـعدش چه خواهد شد. من نمى دانم . من نمى توانم باور بكنم كه يكچـنـيـن عددى باشد لكن از دو مبدا تا حالا يك همچو اطلاع رسيده است ، البته كمتر هم گفتهشده است .
چـه جـرمـى بـوده ؟ چه كرده است اين ملت ؟ جز اينكه خوب ، يك حرف صحيح مى زنند و آنايـنـكـه مـا يـك حـكـومت عادل مى خواهيم ، يك حكومتى مى خواهيم كه منافع مملكت مان خرج خودمـمـلكـت بـشـود. مـا مـرتـب مـى گـوئيـم حـكـومـت اسـلامـى ، آقـايـانخـيال مى كنند حكومت اسلامى از آن طرف دنيا مى آيد، يك چيزى است كه هيچ كس نمى تواندتـصـورش را بـكـنـد، مـا مى گوييم كه يك دزدى را برداريد يك صحيح العملى را جاى اوبگذاريد اين خيلى مهم است ؟!
اسـلام بـراى حـكـومـت شرط قرار داده ، بايد عادل باشد، بايد امين باشد، يك حكومت امينىسركار بيايد، احكام اسلام باقيش را همه مى دانند. ما كه مى گوييم حكومت اسلامى ، براىايـنـكـه يـك هـمچو چيزى در كار نباشد، يك همچو موجودى تمام سرنوشت يك ملت را در دستنگيرد. اينها قريب
پـنـجاه سال است كه اين مملكت را همه چيزش را از بين بردند، اينها را آمريكايى ها آوردندسـركـار و الان ديـگـر در مـشـت آنـهـاسـت براى اينكه همه جهاتى كه در ايران هست ، چه ازنـيـروهـاى فـعـاله آدمـى و چـه از مـخـازن زيـرزمـيـنـى و چـه آناموال روى زمينى ، همه اينها به باد فنا مى رود يا در جيب آنها مى رود يا در جيب همين طايفهمى رود. حالا كه چندين بيليون پول را از ايران خارج كرده اند كه صورت هايش را آوردندو ما ديديم (لابد شماها هم ديديد) حالا تازه به فكر اين افتادند كه بعد از اينكه بردندو خوردند و از بين بردند به فكر اينكه : (نه ديگر نبايد بيرون ببريم ) كدام را نبايدبـيـرون بـبـريـد؟ بـردنـد تـمـام شـد. آنـكه مربوط به شاه و مربوط به كسانى كه ازدارودسته شاه بود اين خائن ها بردند. هشتصد ميليون هر كدامشان ، دويست ميليون ، سيصدمـيـليـون دلار، دويست ميليون دلار، پانصد ميليون دلار، چقدر دلار بردند. يك صورت خيلىبـلنـدى آوردنـد مـا هـم ديـديـم كـه چه اشخاصى بردند، از نظامى گرفته ، از دربارىگـرفـتـه ، از وزرا گـرفـتـه تـا اجـزاء سـازمـان امـنـيـت گـرفـتـه ، هـمـيـن كـه هـمـهحـول و حـوش خـودش بـودنـد و ايـن مـلت را غـارت كـردنـد،پـول هـايـشـان را در بـانـك هـا گـذاشـتـنـد، حـالايـى كـه مـى بـيـنـنـداحـتـمـال ايـن اسـت كـه يـك وقـتـى جـلويـشـان را بـگـيـرنـدپول هايشان را نقل كردند به خارج .
استمداد و توبه شاه حربه اى براى حفظ سلطنت
مـلت ايـران نـبـايـد بـگـذارنـد كـه خود اينها بروند، خود اينها را بايد بيخ گلويشان رابگيرند پول ها را از آن ها درآورند. اينها همه اش از ملك ملت ماست كه به جيب اينها رفته .شاه اگر كنار هم برود بايد بيخ گلويش را بگيرند، آنكه خورده است بگيرند از او، اينجناياتى كه كرده بايد عوضش را از او بگيرند و تلافى كنند. اينهمه آدم كشته اند، حالااعلى حضرت ديگر توبه كرده اند! اين توبه آقاست ! اين توبه اى كه چند روز پيش ازايـن بـراى بـازى دادن مردم ، يك دسته هم خودشان را به بازى خوردن مى زنند نه اينكهنـمـى فـهـمند از باب اينكه يا مسامحه كارند يا منافعى دارند آنها، خودشان را به بازىخوردن مى زنند يك وقتى و لهذا پيشنهاد مى كنند كه خوب ، آخر ايشان مى گويد من توبهكـردم خـوب ديـگـر چه مى گوييد شماها؟ اين توبه كرده ، آمد به پيشگاه ملت و از علماءاعـلام عـذر خـواسـت و گـفـت : (مـا اشـتـباهات ديگر بعد از اين نمى كنيم ) اين آقايى كه مىگـويـد مـا ديـگـر اشـتـبـاهـات نـمـى كـنـيـم و مـا ديـگـر تـكـرار نـمـى كـنـيـماعمال سابق را، اين است كه الان مى بينيم كه در اين بيست و چهار ساعت اينها چه كردند باملت ما و الان چه مى كنند را، من ديگر نمى دانم . بدانيد كه حتما كه الان مشغولند، هر روزتلفن از خارج مى آيد و آقايان كه تلفن را مى گيرند اين است كه جاهاى مختلف گفته اندكـشـتـار هـسـت در آنـهـا، در شـهـرسـتـان ها و همه خيابان هاى تهران الان پر است از اينها وبـسـيـارى از شـهـرهـاى ايران الان همه منقلب هستند. اين كماندوها و اين كولى ها را كه همينسازمان امنيت بپا مى كرد و امثال اينها را آوردند در شهرها و ريختند و اين همان كلمه اى استكـه خـود او هـم گـفـتـه كـه مـن اگـر بـخـواهـم بـروم ، ايـران را بـه يـكتـل خـاك در مـى آورم مـى روم .ايـن الان فـهـمـيـده كـه بـايـد بـرود، الان دارد همان مطلب راعمل مى كند.
مطالعه و تحقق در تاريخ اسلام راهگشاى ملت در پيشبرد انقلاب
در هـر صـورت مـاهـا كه الان اينجا هستيم بايد خودمان را بسازيم . اگر يك ملتى بخواهدمـقاومت كند براى يك حرف حقى ، بايد از تاريخ استفاده كند، از تاريخ اسلام استفاده كندبـبـيـند كه در تاريخ اسلام چه گذشته و اينكه گذشته سرمشق است از براى ما. حضرتسيدالشهدا با يك عدد كمى حركت كردند و مقابل يزيد كه خوب يك حكومت قلدرى بود، يكحـكومت مقتدرى بود و اظهار اسلام هم مى كرد و از قوم و خويشهاى خود اينها هم بود، در عينحـالى كـه اظـهـار اسـلام مـى كـرد و حـكـومـتش به خيال خودش حكومت اسلامى بوده ، خليفهرسول الله به خيال خودش بود لكن اشكال اين بود كه يك آدم ظالمى است كه بر مقدراتيـك مـملكت بدون حق تسلط پيدا كرده است . اينكه حضرت ابى عبدالله عليه السلام نهضتكـرد و قيام كرد با عدد كم در مقابل اين ، براى اينكه گفتند تكليف من اين است كه استنكاركنم ، نهى از منكر كنم . اگر يك حاكم ظالمى بر مردم مسلط شد، علماء ملت ، دانشمندان ملتبـايـد استنكار كنند، بايد نهى از منكر كنند. در عين حالى كه دانست ، يعنى به حسب قواعدهـم مـعـلوم بـود، بـه حـسـب قـواعـد هـم يـك عـده كـمى كه آنوقتى كه همراه ايشان همه با همبـودنـد، مـى گويند چهار هزار نفر بودند لكن شب هم آنها رفتند، يك عدد بسيار كم هفتاد،هشتاد نفرى ، هفتاد و دو نفرى ماندند، در عين حال او تكليف مى ديد براى خودش كه بايد اوبـا ايـن قـدرت مقاومت كند و كشته بشود تا به هم بخورد اين اوضاع ، تا رسوا بكند اينقـدرت را بـا فـداكـارى خـودش و ايـن عـده اى كـه هـمـراه خـودش بود. او ديد كه يك حكومتجـائرى اسـت كـه بر مقدرات مملكت او سلطه پيدا كرده است ، تكليف خودش را، تكليف الهىخودش را تشخيص داد كه بايد نهضت كند و راه بيفتد برود و مخالفت بكند و اظهار مخالفتو اسـتـنـكـار بـكند، هر چه خواهد شد. در عين حالى كه به حسب قواعد معلوم بود كه يك عددايـنـقـدرى نـمـى تـوانـد بـا آن عـده اى كـه آنـهـا دارنـد مـقابله كند لكن تكليف بود.اين يكسـرمـشـقـى است كه از براى شما و ما، كه اگر عددمان هم كم بود بايد باز استنكار كنيمبـراى ايـنـكـه يـك كسى آمده است و سلطنت اسلامى ايران را گرفته است . جايى كه بايدامـيـر المومنين بنشيند اين نشسته ، جايى كه بايد امام حسين بنشيند اين نشسته ، سلطنت داردمـى كـنـد بـه خـيـال خـودش و اظهار اسلام هم مى كند، يزيد هم مى كرد، معاويه هم مى كرد،آنـوقـت جـمـاعـت هـم خـوانـدنـد، امـام جـمـاعـت هـم بـودنـد. درمـقابل يك كسى كه مسند اسلام را غصب كرده است ، حكومت اسلامى را غصب كرده ، بر مقدراتمـسـلمين حكومت مى خواهد بكند. اگر اين خيانتكار هم نبود غاصب بود، غصب كرده بود مقام را،ايـن مـقـام بـراى اشخاصى است كه شرائطى دارد، اسلام شرائط معين كرده براى آن كسىكه بايد تكفل امور مسلمين را بكند. اگر اين نفت هاى ما را به باد نداده بود و مراتع ما هماز بين نبرده بود و زراعت ايران را هم از بين نبرده بود و فرهنگ ايران را هم از بين نبردهبـود و ارتـش ايران را هم ضايع نكرده بود و اقتصاد ايران را هم به هم نزده بود و همهجـهـات ايـران را هـم به هم نزده بود باز هم يك آدم يك غاصبى بود كه استنكار لازم داشتكه شما نبايد به او حكومت بدهيد حالا كه همه اين صفات را دارد و همه اين كارها را هم كرده، همه جهات ايران را به هم زده است .
هـمـانـطـورى كـه سـيـدالشـهـدا سـلام الله عـليـه تـكـليـف شـرعـى الهـى مـى خـواسـتعـمـل بـكـنـد، غـلبـه بـكـنـد تكليف شرعيش را عمل كرده ، مغلوب هم بشود تكليف شرعيش راعـمـل كـرده ، قـضـيـه تـكـليـف اسـت ، قـضـيـه ايـن اسـت كـهمـقـابـل يك نفرى كه دارد همه حيثيات اسلام و مسلمين را مى برد و سلطه پيدا كرده است برمـقدرات مسلمين و سلطه مى دهد كفار را بر بلاد مسلمين ، ارتش ايران را به دست مستشارهاىامـريكا مى سپارد، مخازن ايران را به جيب اين و آن مى كند، فرهنگ ايران را ضايع كرده ،ايـران بـه يـك شـكـل نـمـونـه درآمـده يـك هـمـچـو آدمى كه بر مسندى نشسته است كه بايدمثل امام حسين سلام الله عليه بنشيند، اين استنكار لازم دارد، يعنى بر همه مردم لازم است كهاين را به او بگويند كه بيا پايين از اين مسند، همه مكلف هستند.
سستى در نهضت ، خيانت به اسلام و مسلمين است
الان كه ملت ايران قيام كرده است و در مقابلش ايستاده ، بر همه علما، بر همه مراجع ، برهـمـه كـسـبـه و تـجـار، بـر هـمـه روشـنـفـكـران ، بـر هـمـه احـزاب لازم اسـت كـه همراه اينسـيـل حـركـت بـكنند تا اينكه اين آشغال ها را از بين ببرند. اگر يكى تباهى بكند در اينامر، سستى بكند، هركس مى خواهد باشد، سستى بكند، اين خيانتكار است ، اين به مسلمان هاخـيـانـت كرده ، به اسلام خيانت كرده . اگر يكى يك كلمه همراهى با اين آدم بكند، اين خائناسـت ، بـه اسـلام خـيـانت كرده است . براى اينكه يك آدمى است كه به اسلام دارد خيانت مىكـنـد، يك آدمى كه دارد همه حيثيات اسلام را مى برد، يك آدمى كه همه مخازن ما را و اين ملترا فقير كرده است .
مخازن و اموال مسلمين در اختيار اسرائيل غاصب .
ايـن را شـمـا بـدانـيـد كـه اگـر ايـن چند سال ديگر باشد، نفت شما را كه دارد مى دهد بهامـريكا همين طورى ، در مقابلش چى مى گيرد؟ در مقابلش هيچ چيز، چيزى كه به درد مملكتمـا بـخـورد نـمـى گـيـرد، بـلكـه چـيـزى اسـت كـه مـضـر اسـت بـهحال مملكت ما، پايگاه درست مى كند براى امريكا، اين مخزن را كه از بين برد، مخازن ديگررا هـم يـكـى بـعـد از ديـگـرى از بـيـن مـى بـرد، مـراتـع را بـه يـك دسـتـه اى داده ،جـنگل ها را به يك دسته اى داده به اسم مليت ، آب ها را خشك كرده يك جاهايى ، ماهى را بهدسـت كـسـى ديـگـر داده ، هـمـه چـيـزى كـه داشـتـيـم مـا، ايـشـانتـحـويل ديگران داده . يك زراعت داشت ايران ، آن زراعتش را هم از بين برد، ايشان به اسماصـلاحـات ارضـى زراعـتـش را هـم از بـين برد. الان كشاورزى ما نداريم در ايران . آن كهكـشـاورزى صـحـيـح مى كند در ايران ، در بعضى از نقاط عبارت از اسرائيلى ها هستند كهزمين هاى خوب را به دست آنها داده است و حالا هم از قرارى كه گفتند اسرائيلى ها هستند كهآمدند ايران و دارند اين كشتار را مى كنند. اينها از اسرائيلى ها هستند، در ازاء خدمت هايى كهشـاه بـه آنـهـا كـرده اسـت ، يـعـنـى نـفـت را شـاه بـه آنـهـا داده اسـت درمـقـابـل مـسلمين كه در جنگ اسلام هستند با يهودى ها، ايشان نفتش را كمك مى كند، حالا در ازاءكمكى كه ايشان كرده ، آنها هم درازايش ، كماندوهاى
اسـرائيـل ، آنهايى كه فنون آدمكشى را خوب مى دانند الان در ايران مى گويند آنها آمدند،ايـن آدم هـايـى كـه مـى كـشند جرات نمى كنند به سربازهاى خودشان بگويند، از آنها آدمگذاشتند براى كشتن . الان يك آدمى است كه هر چه را دست بگذارى خيانت است يا جنايت .
مخالفت با شاه ، يك تكليف شرعى است .
هـمـه مـا، هـمـه مـسلمين ، همه علما، همه روشنفكرها، همه سياسيون ، هر كس هست تكليف شرعىالهـيـش اين است كه با اين مخالفت كند. هر كس مخالفت نكند، برخلاف تكليف شرعى الهىعـمـل كـرده ، بـرخـلاف شـرافت عمل كرده ، آدم شريف ديگر نمى توانيم بگوئيم او را، آدمپـسـت و رذل اسـت . هـر كـس كـمـك كـنـد بـه ايـن ، مـثـل كـارتـر وامـثـال ايـنـها، اينها هم خيانتكار هستند، به يك ملت خيانت دارند مى كنند. يك ملت است الان كهايستاده و مى گويد كه ما آزادى مى خواهيم ، ما چه مى خواهيم ، در مقابلش اينطور كشتار مىكـنـنـد. يـك آدم جـانـى را نـمـى خـواهـنـد، مـى گـويـنـد نـمـى خـواهـيـم ، بـاز بـامـسـلسـل مـى گـويـنـد نـه حـتـما بايد بخواهيد. سلطنتى كه بايد اگر صحيحش هم باشد(صـحـيح كه نيست ، اگر صحيحش هم باشد) به حسب قانون بايد ملت اعطاء كند، ملت مىگويد نه ، حالا با سرنيزه مى گويند بايد بگويى آرى .
قيام براى خدا پشتوانه اى الهى دارد
مـاهـا بـايد خودمان را بسازيم يعنى توجه كنيم به اينكه بزرگ هاى ما، پيشواهاى ما چهكـرده انـد، بـراى اسـلام چـه كـرده انـد، بـراى مسلمين چه كرده اند، چه مى خواستند بكنند.پيغمبر اكرم كه سيزده سال در مكه رنج كشيد، حبس بود، زجر كشيد، توهين شد، هزار جورفـشـار بـود، در آنجا صبر كرد، صبر كرد و دعوت كرد اشخاصى را، بعد هم كه ملاحظهفـرمـود كـه نـمى شود در آن جا كار را پيش برد هجرت كردند به مدينه . در آنجا خوب ،افرادشان يكسرى آمدند جمع شدند، ده سال هم كه در آنجا بودند تمام همشان بر اين بودكـه بـا ايـن قـلدرها جنگ بكنند و اينهايى كه ظالم بودند، اينهائى كه منافع ملتها را مىخـواسـتـند بخورند، با اينها جنگ كرد تا اينها را آن مقدارى كه شد ساقط كرد ولى صبرمى كرد. اين مسلمين كه در آنوقت جنگ مى كردند، جنگ هايشان جنگ هايى بود كه وقتى انسانتاريخ را مى بيند تعجب مى كند چطور اينها با اين عدد كم آنطور شهامت داشتند.
در يـكـى از جـنـگـهـا يـكـى از صـاحـب منصب ها گفت كه در آن طلايه جنگ كه پيشقدم هايشانبودند، پيشقراول ها بودند، شصت هزار نفر بودند، گفت كه ما سى نفر مى شويم ، يكىمـن ، بـيـسـت و نـه نـفـر ديـگر با من همراهى كنيد تا برويم سراغ اينها، ما سى نفرى اينشـصـت هـزار را بـزنـيـم تـا بـفـهـمـنـد. هـشـتـصـد هـزار نـفـر هـماصل اردوى روم بود، گفتند: آخر با سى نفر نمى شود. بالاخره باز چك و چاك كردند تاحـاضـرش كـردنـد كـه شـصـت نـفـر بـاشند، براى هر هزار نفر يك نفر رفتند و شكستند،شـبـيـخـون زدند و شكستند براى اينكه قوه داشتند، يك قوه اى بود در آنها، قوه اعتقاد بهخدا. اعتقاد به خدا پيدا
بـكـنـيـد قـوه پـيدا مى كنيد. اگر چنانچه ما پشتوانه مان عبارت از خدا باشد ديگر ترسنـدارد، اگـر بـراى دنـيـا باشد بايد خيلى هم بترسيم . خوب ، براى دنيا مى خواهم دستبياورم ، چرا دنيايم را بدهم براى دنيا؟ آن كسى كه جوانش را مى دهد، اگر پشتوانه اشخـدا بـاشـد چـيـزى از جـيـبـش نـرفـته براى اينكه رضاى خدا را به دست آورده ، زندگىبـالاتر پيدا كرده . آن كسى كه جانش را مى دهد، اگر براى خدا باشد، پشتوانه اش خدابـاشـد از جيبش چيزى نرفته اما اگر دنيا باشد اين حياتش داده است ، تمام شد، تمام شدنـه ايـنـكـه تـمام شد، نخير اگر چنانچه براى دنيا باشد، آنجا برايش چيزهاى ديگر همهست .
جديت كنيد كه كارهايتان براى خدا باشد، قيامتان لله باشد (اعظكم بواحده ان تقومواللهمـثـنى و فرادى ) موعظه يك موعظه است ، يك موعظه ، مى فرمايد كه به آنها بگو كه يكمـوعـظه من دارم يعنى خدا يك موعظه دارد به شما، اين است كه قيام كنيد براى خدا، قيامتانبـراى خـدا بـاشـد، نـه قـيـامـتان براى پيدا كردن يك عنوانى !!! نمى دانم يك جاهى ، يكمقامى يا يك پولى ، يك چه ، نه اينطور نباشد. اگر قيام براى خدا باشد، پشتوانه خدابـاشـد يـك طـمـانـيـنـه اى در نـفس پيدا مى شود كه ديگر شكست توى آن نيست ، يك حالتنـفـسـانـى در انـسـان پـيـدا مـى شـود بـراى ايـنـكـه بـه يـك قـدرتلايزال متصل شده است . آن كسى كه براى تبعيت از ذات مقدس حق تعالى حركت مى كند، اينمثل يك قطره اى كه پشتوانه اش دريا، درياى غيرمتناهى ، ماها چيزى نيستيم خودمان ، قطره، از قـطره هم كوچكتر هستيم اما اگر چنانچه متصل بشويم به آن دريا، درياى غير متناهى ،حـكـم هـمـان دريـا را پـيـدا مـى كـنيم .(و ما رميت اذ رميت و لكن الله رمى ) خدا به پيغمبر مىفـرمـايـد كـه تـو آن وقـتـى تـير انداختى ، تير تو انداختى لكن تو نينداختى خدا انداختيـعـنـى دسـت تـو دسـت خداست ، البته تيرانداختن تو تير انداخنن خداست براى اينكه توخودت را متصل كردى به او تو ديگر خودت چيزى نيستى ، هر چه هست اوست ، وقتى هر چههـسـت او بـاشـد ديگر (ماريت اذرميت ). (رميت ) لكن (مارميت ) تو انداختى و تو نينداختى . توانداختى ، خوب به حسب صورت من انداختم اما اين دست ، دست خدا بوده است . آنهايى كه باتـو بـيـعـت كـردنـد (انـمـا يـبـايـعـون الله ) بـيـعـت بـا او بـيـعـت بـا خـداست براى اينكهمـتـصل شده به يك قدرت لايزال ، متصل شده به خدا، حالا كه اينطور شده است كه دست اورا بـا آن بـيـعـت مـى كنند، خداى تبارك و تعالى مى فرمايد كه : آنهايى كه با تو بيعتكـردنـد بـا خدا بيعت كردند، با همين دست با خدا بيعت مى شود براى اينكه اين دست ديگردسـت خـود نـيـسـت ايـن دسـت ، دست اوست . خوب البته اين يك مقامى است كه براى من و شمامـيـسـور نيست (اما براى خدا كاركردن ) كه ميسور است و يك وقت همه چيز نمى بيند مگرخـدا، حـركـت نـمـى كـند مگر لله ، اراده نمى كند مگر آن اراده خدا باشد، سير نمى كند مگرسـيـر الله بـاشد، راه ، راه اوست نه خودش ، خودش هيچ ، خودش هيچ ، همه او، خودش را ازبـيـن مـى بـرد، جـاى او يـك قـدرت لايـزال مى نشيند. يك وقت اينطور است اين (مارميت اذرميتولكـن الله رمـى ) يـا يـك مرتبه اى بالاتر از اين هم هست . يك وقت نه ، اينطور نيست لكنباز براى خداست . شما براى خدا قيام مى كنيد. شما نهضت تان براى خداست ، براى ايناسـت كـه احـكـام خـدا جـريـان پـيدا بكند. مقصد نداريد كه حالا به يك نوايى برسيد و دراينجا يك مثلا فرصت طلبى باشد حالا به يك نوايى
بـرسـيـد، ايـن نـيـسـت لكـن مى بينيد كه دين خدا در معرض خطر است ، بندگان خدا كه خداعنايت به آنها دارد، بندگان خدا در معرض ‍ خطر هستند، بندگان خدا در عذاب هستند از دستيـك ظالم ، شما براى نجات بندگان خدا، نه نجات عمو و پسر عمو، نجات بندگان خدا،بندگان خدا الان در عذاب هستند، الان در معرض خطر هستند، شما كمك كنيد به آنها، به كمكتـبـليـغـاتـى در ايـنـجـا، الان مى توانيد تبليغات بكنيد، مصاحبه بكنيد، اگر هر كدام مىتـوانـيـد، مـصاحبه مطبوعاتى بكنيد، مسايل ايران را بگوييد اما نظرتان ، پشتوانه تانخدا باشد، براى خدا قيام كنيد. يك نفرى هم كه باشيد قيامتان قيام لله وقتى باشد، قيامبـراى خـدا بـاشـد، آنـوقـت ارزش دارد يعنى ارزش الهى دارد، فرادى باشد يا مثنى (انمااعـظـكـم بـواحـده ان تـقـومـوا لله مـثـنـى و فـرادى ) خـودتـان رامـتـصـل كـنيد به آن درياى لايزال و كارهايتان را كارهاى الهى كنيد، توجه به احكام خداىتـبـارك و تـعـالى داشـتـه بـاشـيد. اين نهضت ها براى اين است كه احكام خدا جارى بشود.ايـنـهـمه نهضتى كه هست كه حالا سال است كه نهضت شده است ، اين براى اين است كه حكمخـدا در دنيا جارى بشود، حكم شيطان از اين دنيا بيرون برود. در ايران حكم شيطان جارىاسـت ، مـى خـواهـند حكم خدا جارى باشد. شما كوشش كنيد كه در خودتان احكام خدا را جارىكـنـيـد، تـعـبـد داشـته باشيد، اعمالى كه خداى تبارك و تعالى فرموده است انجام بدهيد،خودتان را الهى كنيد. يعنى تابع ، چون و چرا ندارد، فرموده است بكن ، مى كنيم . خداست، فـرمـوده اسـت بـكـن ، مـى كـنـم . چـرا؟ بـه مـن ربـطـى نـدارد، (چـرا)مـال ايـن اسـت كـه يك كسى عادى باشد آدم نداند كه صحيح است يا نه ، (چرا) مى گويد.شما وقتى پيش يك طبيبى كه تشخيص ‍ داديد طبيب است ، وقتى مى گويد فلان كار را بكن، نـمـى گـويـى (چـرا) نسخه كه مى دهد نمى گويى (چرا) با اينكه طبيب است و يك بشراست .
خودتان را بسازيد تا بتوانيد قيام كنيد
بـايـد خـودتـان را بـسازيد تا بتوانيد قيام كنيد. خود ساختن به اينكه تبعيت از احكام خداكنيد، هر چه فرموده است اطاعت كن ، هر چه فرمود نه ، نه . هر چه فرمود آره ، آره . وقتىايـنـطـور شـد، يـك مـرتـبـه ، يـك مـرتـبـتـى دارد.يـك مـرتـبه اى كه از براى انسان بايدباشد.اگر اين فرد اينطور بشود كه هر چه فرمود نه ، نه و هر چه فرمود آره ، آره شدو ايـن تابع اراده حق تعالى شد كه هر چه فرموده است مى كنم ، هر چه فرموده است نكن ،نمى كنم ، اين از انسانيت (يك مرتبه ) پيدا شده است ، مراتب ديگر هم زياد هست و اگرايـن مـرتبه از انسانيت هم پيدا شد كه من كارم كارى شد كه براى خدا اين كار را مى كنم ،شكست ديگر در آن نيست ، كارهائى كه براى خداست شكست در آن نيست .
ايـرانـى هـا اگـر غير مسلح براى خدا قيام كردند شكست در آن نيست يعنى اگر چنانچه اينمـرد ادامـه ظلم خودش را هم تا آخر بدهد و ما موفق نشويم به اينكه او را خلعش كنيم از اينسـلاح باطل ، باز هم ما غم نداريم براى اينكه ما اطاعت خدا كرديم ، چون اطاعت ، اطاعت خدابوده است شكست بخوريم اطاعت الله است . پيغمبر(ص ) در بعضى جنگ شكست خورد، شكستخورد در بعضى جنگ ها. حضرت امير در جنگ با معاويه شكست خورد، حضرت سيدالشهدا راكشتند، اما
اطـاعـت خـدا بـود، براى خدا بود، تمام حيثيت براى او بود از اين جهت ، هيچ شكستى در كارنـبـود، اطـاعـت كرد، تمام شد با اينكه خوب شكست هم داد همه را، همه سلطنت معاويه و اينهارا، به هم زد همه اوضاع را، تا حالا هم الان هست .
ان شاءالله همه تان موفق باشيد و همه تان به اين نهضت كمك بكنيد لله تعالى .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ 13/9/57
مصاحبه امام خمينى با بى .بى .سى  
سـؤ ال : حـضـرت آيت الله ! شما بارها براى سرنگونى رژيم شاه ، مردم را دعوت كردهايـد، دلايـل شـمـا بـراى چـنـيـن دعـوتـى چـيـسـت ؟ آيـا بـيـشـتـر،دلايـل سـيـاسـى اسـت ، يـا بـه خـاطر از بين رفتن اسلام و ارزش هاى اسلام است ؟ و مبانىعقيدتى حركت اسلامى شما چيست ؟
جواب : اسلام دينى است كه هم سياست دارد و هم امورى كه مربوط به غير سياست است ، وشـاه كه با او مخالف هستيم ، هم با سياست اسلامى مخالف است ، كه سياست مملكت هم هماناسـت و هـم بـا امـور مـذهـبى ، و ما به اين هر دو جهت با شاه مخالف هستيم ، هم نسبت به مذهبتـعـديـات و جـسـارت هـايـى كـرده اسـت و هـم نـسـبـت بـه مـمـلكـت خـيـانـت هـايـى درطول تاريخ زندگيش كرده است و بدين جهت همه مردم ايران با او مخالفند.
سـؤ ال : در صـورتـى كـه حـضـرت آيـت الله در سـرنـگـونى شاه موفق شوند، چه نوعحكومتى را جانشين خواهند كرد؟ آيا يك حكومت نظامى خواهد بود؟
جواب : يك حكومت جمهورى اسلامى ، اما جمهورى است براى اينكه به آراء اكثريت مردم متكىاسـت و امـا اسـلام ، بـراى اينكه قانون اساسى اش عبارت است از قانون اسلام . اسلام درهـمـه ابـعاد، قانون دارد و به همين جهت احتياج به قوانين ديگرى نداريم و قانون اساسىقبلى را تصفيه مى كنيم يعنى نظر مى كنيم ، هر مقدارش موافق با قانون اسلام است آن راحفظ مى كنيم و هر مقدارش كه مخالف با قانون اسلام است آن را حذف خواهيم كرد.
سـؤ ال : جـواب حضرتعالى در مورد اتهامات شاه كه مى گويد شما با كمونيست هاى بينالمللى متحد هستيد چيست ؟
جواب : جواب ما اين است كه هيچ گاه اسلام با كمونيسم موافق نيست و هيچ وقت ملت اسلام ،با كمونيست ها موافق نبوده اند. در طول تاريخ ملاحظه مى شود كه مسلمين عليحده بوده اندو
اگـر كـمـونـيـسـتـى در ايـران بـوده باشد، مسايلشان مورد نظر مسلمين نبوده است . در اينجـنـبـشـى كـه الان در ايـران اسـت ، هـمـه مـى بـيـنـيـد تـمـام مـردممسائل اسلام را طرح كرده اند و هيچ مساله كمونيستى اى در كار نيست . بنابراين شاه تهمتمى زند و اين دست و پايى است براى حفظ خودش .
سـؤ ال : آيـا حـضـرت آيـت الله ، در ايـنـكـه مـردم را دعـوت مـى كـنيد كه با دولت درگيربـشـونـد، نـگـران جـنـگ و خـونريزى و كشتارى كه بر اثر اين دعوت ها به وجود مى آيدنيستيد؟
جواب : براى تحصيل هر حقى البته فداكارى لازم است . مذهب تشيع ، مذهب فداكارى بودهاسـت و در مـا قـبـل تـاريخ ، مردم براى عدالت و براى حقوق از دست رفته خود هميشه قيامكـرده انـد، هـميشه خون داده اند. ما نگرانى از اين بابت نداريم ، براى اينكه اطاعت خدا مىكنيم .
سـؤ ال : آيـا شـمـا مـعـتـقـد هـستيد كه ما در يك دورانى از تجديد حيات اسلامى به سر مىبـريـم ؟ و آيـا حـركتى كه در ايران اتفاق افتاده ، در ساير كشورها بروز خواهد كرد؟ واگر بله ، چرا؟
جـواب : آنـچـه ما مى فهميم ، اين است كه مسلمانان ايران ، از غرب و شرق مسايلى را ديدهانـد كـه بـا مـصالحشان مخالف بوده است و مدتى هم به علت تبليغات غرب ، به از خودبيگانگى دچار شده اند. نهضت اسلامى امروز، آنان را منقلب كرد و فهميدند كه بايد متكىبـه خـود بـاشـنـد و بـه اسـلام بـرگـردند و باز فهميدند كه تنها اسلام است كه تماممـصـالحـشـان را تـامـيـن مى كند. اميدوارم كه مسلمانان ساير كشورها از تجربيات مسلمانانايـران پـنـد گـرفـتـه و تـوى دهـن غرب بزنند و روى پاى خود بايستند و با تمسك بهاسلام ، به افتخارات گذشته خود دست يابند.
سـؤ ال : مـردم اكـثـر دنـيـا قـدرتـى شـمـا را نـمـى فـهـمـنـد و سـؤال مى كنند كه اين چه قدرتى است ، چنين قدرتى از كجا ناشى مى شود؟
جـواب : مـردم احساس كردند كه ما خيرخواه آنها هستيم و همان مطلبى كه در نهاد آنهاست ، مااظهار مى كنيم و دعوت به آن مى نماييم ، علاقه مذهبى هم به ما دارند و قدرت ما ناشى ازهمين رمز است .

next page

fehrest page