بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب نهج البلاغه از دیدگاه مقام معظم رهبری, محمدمهدی علیقلی ( )
 
 

بخش های کتاب

     Fehrest -
     63245500 -
     63245501 -
     63245502 -
     63245503 -
 

 

 
 
حضرت امير عليه‏السلام در خطبه‏هاى خود، عامل همه‏ى خوشيها و برخورداريها و عزت و شرف ملتهاى گذشته را دورى گزيدن از پراكندگى و جدايى و ملازم شدن با الفت و وحدت مى‏داند و مردم را به يگانگى و حفظ وحدت و الفت تحريص مى‏كند.
حضرت امير عليه‏السلام در خطبه‏هاى خود كينه‏ى دلها نسبت به يكديگر درگيرى و بدخواهى افراد نسبت به هم، پشت كردن و عدم همكارى مردم را علت سقوط و انحطاط آنان ذكر مى‏كند. -بيانات مقام معظم رهبرى در خطبه‏هاى نماز جمعه تهران 14/1/68. ?
حضرت امير عليه‏السلام در نهج البلاغه محور وحدت را رهبرى جامعه مى‏داند؛ يعنى امام و رهبر جامعه مركز و محور وحدت است و حضرت امير عليه‏السلام خطاب به مسلمانان زمان خود بر محور وحدت بودن رهبر و امام تأكيد كرده است. با توجه به همين محور بود كه مسلمانان در زمان حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله به عزت و شرف رسيدند. در حالى كه در زمان حكومت على عليه‏السلام مردم با بى توجهى خود به رهبرى يعنى بى توجهى به محور وحدت، دچار تفرقه شدند و دنياى اسلام از آن زمان به انحطاط كشيده شد و تا قرون متمادى نتوانست كمر راست كند. -بيانات مقام معظم رهبرى در خطبه‏هاى نماز جمعه تهران 14/1/68. ?
امروز تفاهيم و وحدت‏طلبى يك وظيفه است و هميشه وظيفه من بوده است. يك بحث علمى و اعتقادى در نهج البلاغه اين حقيقت را به ما نشان مى‏دهد و ما نمى‏توانيم چشممان را روى هم بگذاريم و آنچه را كه نهج البلاغه با صراحت مى‏گويد، نديده بگيريم. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره هزاره نهج البلاغه (كنگره اول)، 1360. ?
براى استحكام نظام و حركت اجتماعى، وحدت و هماهنگى لازم و تفرقه زيان بخش است. اميرالمؤمنين عليه‏السلام در نهج البلاغه مى‏فرمايند: در اقوام گذشته هر جا وحدت و اتفاق نظر و هماهنگى و همدلى بين مردم بود، عزت و بزرگوارى و قدرت و شرف متعلق به آن اقوام و ملتها بود و هر جا دلها و راهها از هم جدا شد و وحدت از سر مردم سايه برچيد وضع زندگى مردم نابسامان شد و عزت آنها تبديل به ذلت شد، پيشرفت آنها متوقف شد و دچار عقب نشينى و عقب گرد شدند. -خطبه‏هاى نماز جمعه تهران، 25/1/1368 / روزنامه جمهورى اسلامى 26/1/1368. ?
يكى از مهمترين موضوعات در نهج البلاغه تقواست يعنى انسان مؤمن، پرواى كار خود را داشته باشد، برحذر باشد، حواسش جمع باشد و مواظب و مراقب اعمال و حركات و رفتار خود باشد. غفلت و شهوت، او را از راهى كه به مقتضاى ايمان انتخاب كرده است، منحرف نكند و خيال كند دارد در راه حركت مى‏كند؛ يك وقت چشم باز كند ببيند از راه منحرف شده است. -خطبه‏هاى نماز جمعه تهران 20/3/1367 / روزنامه جمهورى اسلامى 21/3/1367. ?
اگر تقوا در جامعه وجود نداشته باشد و مردم به تدريج مايه‏ى تقواشان رقيق شود و از بين برود، ادامه‏ى حيات اسلامى ممكن نيست. و اگر ما روح استغفار را در خودمان زنده كنيم، تا حدود زيادى جبران خواهد شد. طلب مغفرت كردن، در نهج البلاغه از قول اميرالمؤمنين عليه‏السلام آمده است كه فرموده‏اند: خداوند متعال در زمين دو وسيله‏ى امان از عذاب براى مردم قرار داده بود و يكى از اين دو امان از دست مردم رفت، مواظب آن ديگرى باشيد و او را از دست ندهيد و به آن تمسك كنيد. آن وسيله‏ى امنيت و امانى كه تا بود، عذاب خدا بر مردم نازل نمى‏شد و از دست مردم رفت؛ وجود مقدس پيغمبر صلى الله عليه و آله بود و آنچه كه باقى مانده استغفار است. -خطبه‏هاى نماز جمعه تهران، 23/2/1367 / روزنامه جمهورى اسلامى 24/2/1367. ?
تقوا به معناى درست كلمه را مورد توجه قرار دهيد؛ نه به معناى پرهيزكارى كه يك تحريف است. من به جوانها توصيه مى‏كنم نوشته‏ى مرحوم استاد شهيد مطهرى درباره تقوا كه يكى از مجموعه‏هاى سخنرانيهاى ايشان است و نيز كتاب بسيار خوب ((سيرى در نهج البلاغه)) اثر آن مرحوم را بخوانند. معناى تقوا را در كلام اميرالمؤمنين درك كنيد. -سيرى در نهج البلاغه، ص 200، بحث تقوا در نهج البلاغه. ?
تقوا به معناى درست، مصونيت يافتن از گناه است. و لباس التقويى ذلك خير؛ آن تقوايى كه لباس و پوشش براى انسان است و انسان را در مقابل آسيبها و بيماريهاى معنوى و روحى واكسينه مى‏كند.
زهد به معنى درست كلمه يعنى بى رغبت بودن در مقابل جلوه‏هاى مادى جهان و اين زندگى. ورع و حلم و رفق و برادرى و محبت و يك رشته اخلاقيات در كلام اميرالمؤمنين وجود دارد و فقط به اين نمى‏پردازد كه به انسانها ياد بدهد، يعنى مغزشان را درست كند؛ بلكه مى‏خواهد آنها را از لحاظ روحى و قلبى نيز بسازد و تزكيه كند. پس اول تعليم و دوم تزكيه است.-گفتارى درباره حكومت علوى، ص 11. ?
ماجراى گذشته‏ى تاريخ بشريت، درس بزرگ انسانها در نسل ماست اميرالمؤمنين عليه‏السلام در نهج البلاغه، از درسهاى تاريخ رهنمودهايى ارايه مى‏دهند و مى‏فرمايند: و ان عندكم الامثال)).
اى بندگان خدا نمونه‏هاى زنده‏يى از عذاب خدا و قدرت نهايى او و از ضربتهاى كوبنده‏اش و داستانهاى عبرت آموزى از حوادث و وقايع روزگار، پيش روى شماست. -خطبه‏هاى نماز جمعه تهران، 5/2/1359 / روزنامه جمهورى اسلامى 6/2/1359. ?
حقيقت ديگرى كه وجود دارد و امروز ما را بيشتر از گذشته به نهج البلاغه مشتاق و محتاج مى‏كند، اين است كه در طول تاريخ اسلام متأسفانه با انحرافى كه از كج فهمى و جهالت از يك سو و غرض ورزى و دشمنى از سوى ديگر حاصل شده است، در آنچه كه از معارف اسلامى در اختيار ماست سردرگميهايى داشته‏ايم.
در طول تاريخ گذشته‏ى اسلام، نادانى و جهالتهايى وجود داشته، تنگ نظريها و خود خواهيهايى وجود داشته كه موجب شده حقايق اسلامى و معارف اسلامى آنچنان كه هستند و بايد شناخته شوند، شناخته نشوند، و به علاوه غرض ورزيها و خيانتها و تعمد بر انحراف از اسلام را هم، از اولين قرنهاى پيدايش اسلام از قدرتمندان و كسانى كه خلوص و صفاى اسلام به زبان آنها بوده است، مشاهده مى‏كنيم. ما در طول تاريخ همواره احتياج داشته‏ايم به سرچشمه‏هاى خالص و زلال انديشه‏ى اسلامى و نظامى فكرى كه بتوان به آن متكى شد،... نهج البلاغه اين راه نزديك را پيش پاى ما مى‏گذارد، نهج البلاغه ما را از اين فاصله طولانى با صدر اسلام، به نزديكترين پايگاهها و امنترين ديدگاهها نسبت به معارف اسلامى مى‏رساند.-بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره چهارم نهج البلاغه، 1363. ?
بسيارى از كارهاى لازم در طول بيش از هزار سالى كه از تدوين اين كتاب شريف مى‏گذرد، انجام گرفته است. شايد در كتابخانه‏ها نسخ خطى اين آثار ارزشمند محفوظ باشد كه بايد جستجو و پيدا كرد. احتمال هم دارد كه بعضى از آنها در طول زمان، در معرض حوادث قرار گرفته و از بين رفته باشد. در هر حال اين كارها بايد انجام بگيرد. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره نهج البلاغه، 1363. ?
1 - فصل بندى مطالب نهج البلاغه‏

يكى از كارهايى كه اين كنگره مى‏تواند انجام دهد، اين است كه فهرست اساسيترين تحقيقاتى را كه بايد پيرامون نهج البلاغه انجام بگيرد؛ تهيه و تدوين كند و در اختيار انديشمندان بگذارد شايد بتوان دهها كار لازم را شمرد كه امروز نهج البلاغه به اين كارها نيازمند است و بايد به شيوه‏ى فردى يا جمعى انجام گيرد. بايد اينها را تدوين كرد و در اختيار مردم گذاشت تا انديشمندان و مؤلفان و صاحب نظران و كسانى كه با نهج البلاغه مأنوس هستند، بدانند چه كارهايى از اولويت و اهميت برخوردار است. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره چهارم نهج البلاغه، 1363. ?
نهج البلاغه، ترجمه و شرح و تفسير كامل ندارد. فصل بندى و باب بندى ندارد. به جز كتاب بسيار ارجمندى كه استاد عالى قدر - آقاى مصطفوى - - به عنوان كاشف الفاظ نهج البلاغه تنظيم كرده‏اند، كارى در اين حد و-استاد بزرگ و دانشمند عالى مقام حجه الاسلام دكتر حاج سيد جواد مصطفوى در سال 1301 شمسى كه در يك خانواده روحانى بدنيا آمد و بعد از يك عمر تلاش و كوشش در معارف اسلامى در سن 67 سالگى در بيستم ارديبهشت 1368 در جوار حرم مطهر على بن موسى الرضا عليه‏السلام به خاك سپرده شد، جهت آشنائى با زندگانى ايشان به كتاب ((فرزانه‏اى كه با نهج البلاغه زيست)) به قلم: جمعى از نويسندگان مراجعه نمائيد.
?
در اين مايه براى نهج البلاغه انجام نگرفته است. امروز ما بايد به نهج البلاغه برگرديم. فضلا و انديشمندان كار خود را بكنند؛ اما جوانها نبايد منتظر اساتيد، فضلا و پيشروان انديشه و علم و ادب بمانند. نهج البلاغه را بايد از ابعاد گوناگون مورد نظر قرار دهيم و براى اين كار، جمعها و جلسه‏ها تشكيل دهيم. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره هزاره نهج البلاغه (كنگره اول)، 1360. ?
2 - فصل بندى عنوانى نهج البلاغه‏

يكى ديگر از كارهايى كه حتما در باب نهج البلاغه ضرورت دارد، فصل بندى عنوانى و موضوعى نهج البلاغه است. البته اين كار انجام گرفته و بعضى از محققين و علماى بزرگ و عالى قدر زمان ما، اين كار را روى نهج البلاغه كرده‏اند و مجلدات متعددى هم چاپ شده كه به جاى خود ارزشمند است؛ اما در زير عناوين كلى - كه فكر مى‏كنم در حدود 30 سال عنوان را تفكيك كرده‏اند - و به منظور تكميل آن شايد دهها عنوان فرعى بتوان پيدا كرد. اين كار در قرآن هم جايش خالى است و انجام نگرفته است. يك تفصيل الآيات براى قرآن بايد نوشته شود شامل بيشترين موضوعاتى كه ما تا امروز نتوانسته‏ايم به آنها برسيم و در قرآن از آن نشانى هست. و در باب نهج البلاغه نيز تنظيم يك تفصيل المطالب و تفصيل الموضوعات، فوق العاده ضرورى است. نهج البلاغه واقعا يك اقيانوس عميق و تمام نشدنى است؛ همه هم توفيق پيدا نمى‏كنند اين كتاب را - آنچنان كه شايسته‏ى آن است - سير كنند و در آن غور كنند؛ در حالى كه بسيارى از مطالب و معارف اين كتاب، براى مردم لازم است و بايد اين امكان براى جويندگان و علاقمندان پيدا شود كه مطالب مورد نظرشان را در آن به آسانى بيايند. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره چهارم نهج البلاغه، 1363. ?
تربيت نفس، تهذيب و تزكيه‏ى انسان، سه فصل بزرگ و كلى و سه عنوان اصولى از نهج البلاغه است. البته فصل بندى نهج البلاغه كارى است كه تاكنون انجام گرفته و كسانى اين كار را كرده‏اند - نه به طور كامل - از جمله مرحوم مطهرى در كتاب سيرى در نهج البلاغه چنين كارى را كرده‏اند؛ البته ايشان نهج البلاغه را فصل بندى نكرده‏اند، بلكه موضوعاتى از نهج البلاغه را انتخاب كردند و همان طور كه خودشان گفتند يك گشت و گذارى در نهج البلاغه كردند و اين موضوعات را مطرح كرده‏اند و درباره‏ى هر كدام توضيحى نوشته‏اند و آنچه را كه خودشان از نهج البلاغه يا از ساير منابع فكرى اسلامى مى‏فهميدند، آن را با استناد به جملاتى از اين كتاب ذكر كردند. بنابراين نوعى فصل بندى است و البته نه يك فصل بندى كامل. ديگران هم اين كار را كرده‏اند و در فصل بندى خود هر يك از اين سه بخش: عقايد، اخلاق و زندگى عملى و اجتماعى را توضيح داده‏اند. -درسهايى از نهج البلاغه، ص 17. ?
نحوه‏ى برداشت از مفاهيم و فصول نهج البلاغه به به اين گونه است كه اولا ما سعى مى‏كنيم كه معناى هر كلمه را دقيقا بفهميم و در معناى كلمات اشتباه نكنيم. ثانيا جمله بندى را بفهميم. ثالثا جو و فضاى زندگى على عليه‏السلام و فضاى صدور اين سخن را درست بشناسيم. -درسهايى از نهج البلاغه، ص 25. ?
3 - فصل بندى از لحاظ اعتبار سندى‏

يكى از كارهاى ديگرى كه خوب است درباره‏ى نهج البلاغه انجام بگيرد، فصل بندى از لحاظ اعتبار سندى است. يقينا بعضى از بخشهاى نهج البلاغه در حد اعلاى اعتبار و وثوق روايى قرار دارد، بعضى از بخشها هم در آن حد نيست. پيرامون اسناد نهج البلاغه تاكنون كارهايى انجام گرفته و كتابهايى در حدود دو يا سه نأليف و يا بيشتر چاپ شده است. شايد در ميان گذشتگان هم اين كار انجام گرفته باشد كه بسيارى از آن بى‏اطلاعند؛ اما لازم است يك طبقه بندى از لحاظ سند و اعتبار سندى انجام بگيرد؛ چنان كه به هر يك از خطب يا كلمات يا نامه‏ها كه انسان مراجعه مى‏كند بداند از لحاظ سندى كه اين حديث دارد، چه قدر مورد اعتبار است و چه قدر مى‏توان به آن تكيه كرد. البته همه‏ى شواهد و قراين را مى‏توان در اين مورد به كار گرفت و اين چيزى است كه اگر براى عامه‏ى مردم هم مورد نياز نباشد، براى محققان و انديشمندان و كسانى كه به اين مسأله اهميت مى‏دهند، يقينا حايز اهميت است. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره چهارم نهج البلاغه، 1363. ?
اگر ما پيرامون نهج البلاغه كار و تحقيق كنيم و اگر آن مقدار از خطب اميرالمؤمنين عليه‏السلام كه در نهج البلاغه نيست، جمع شود و روى اينها و درباره‏ى سند و خصوصياتى كه اعتبار آنها را مشخص و مسلم و قطعى مى‏كند، كارى فنى انجام بدهيم و نهج البلاغه را به مجموعه‏يى نزديك به پانصد خطبه كه از آن حضرت نقل شده، برسانيم؛ خدمت بزرگى به معارف اسلامى در قرن پانزدهم هجرى انجام داده‏ايم. مى‏توانيم با گذشت اين همه مدت از صدر اسلام، يك منبع غنى لايزالى كه مورد قبول همه‏ى مؤمنين به اسلام است و مى‏تواند باشد، در اختيار مسلمانها قرار دهيم. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره چهارم نهج البلاغه، 1363. ?
4 - ترجمه‏ى فارسى خوب از نهج البلاغه‏

من البته از آنچه انجام گرفته كم و بيش مطلعم و نمى‏خواهم به زحمات فراوانى كه به خاطر برگرداندن نهج البلاغه به فارسى انجام گرفته، خداى ناخواسته به چشم بى قدرى نگاه كنم.
در يك كنگره‏ى ديگر هم كه سه سال پيش تشكيل شده بود و من توفيق يافتم و شركت كردم، از عالم جليل آقاى ((فيض الاسلام)) كه اولين بار اين كتاب را به فارسى ترجمه كرد و در اختيار مردم قرار داد و صداى نهج البلاغه را براى اولين بار به گوش مردم رساند؛ تشكر كردم و باز هم تشكر مى‏كنم. همچنين از چند نفر نويسندگان محترمى كه از نهج البلاغه ترجمه‏هاى منتخب يا آزاد و به صورت بيان محتوا به دست داده‏اند، به سهم خود سپاسگزارم.
ليكن مى‏خواهم عرض كنم جاى يك ترجمه‏ى كامل و همه جانبه از نهج البلاغه و جاى يك ترجمه‏ى كامل و روشن و رسا از قرآن در جامعه‏ى ما همچنان خالى است و به نظرم قصور و غفلتى كه تاكنون شده است مايه‏ى سرشكستگى است. من خواهش مى‏كنم ((بنياد نهج البلاغه)) اين مسأله را با فوريت و جديت تعقيب كند، همچنانى كه براى چندمين بار از همه‏ى كسانى كه مى‏توانند ترجمه‏ى خوبى از قرآن كريم به فارسى تهيه كنند و ارايه دهند خواهش مى‏كنم اين كار را بكنند. جمهورى اسلامى بعد از پنج سال به نظرم قدرى دير كرده است؛ بايد اين كار زودتر انجام مى‏گرفت و هر چه مى‏گذرد ديرتر مى‏شود به نظر من اشكالى ندارد كه چندين نفر شروع كنند به ترجمه‏ى اين دو اثر مقدس و هر مقدار را كه مى‏توانند پيش ببرند؛ چون به هر حال هيچ ترجمه‏يى كامل نخواهد بود.
يعنى اين طور نباشد كه اگر كسانى شنيدند فلان نويسنده‏ى خوب و آشنا به زبان عربى، مشغول ترجمه‏ى نهج البلاغه يا قرآن شده است، از كار خود دست بكشند و كارى نكنند. هر كسى شوق اين كار را در خود احساس مى‏كند، شروع كند. اگر ده ترجمه‏ى بسيار خوب هم از قرآن كريم و نهج البلاغه‏ى شريف داشته باشيم، زيادى نيست، هيچ اشكالى ندارد كه علايق و ذوقهاى گوناگون و ديدگاههاى مختلف از يك آيه يا يك جمله بتوانند خواننده را قدرى به ابعاد واقعى آن جمله نزديكتر كنند. بنابراين به نظر من اين كار امروز در اولويت قرار دارد. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره چهارم نهج البلاغه، 1363. ?
5 - ترجمه‏ى لغات نهج البلاغه‏

يكى از كارهاى اساسى كه بايد در زمينه‏ى نهج البلاغه انجام بگيرد ترجمه‏ى لغات نهج البلاغه براى فارسى زبانها و حتى براى عرب زبانهاست. البته در پاورقى بعضى از نهج البلاغه‏ها، بزرگانى چون مرحوم ((محمد عبده)) و بعضى ديگر اين كار را كرده‏اند، اما كافى نيست. اين همه لغتى كه در اين كتاب با بارهاى ادبى و مايه‏هاى هنرى و فصاحت و بلاغت فوق العاده گسترده است، احتياج به يك كار مستقلى - فزونتر از شرح سطحى آن - دارد. خلاصه آن كه لازم است يك تفسير اللغات كامل و عميق براى نهج البلاغه تهيه شود. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره چهارم نهج البلاغه، 1363. ?
6 - پيوستن بخشهاى متفرق از يك خطبه‏

يكى از كارهايى كه از مدتها پيش همواره ضرورتش را احساس مى‏كردم، پيوستن بخشهاى متفرق يك خطبه است كه احيانا آنها را ((سيد رضى)) (رحمه الله عليه) از هم جدا كرده است. ملاحظه كرده‏ايد در جاهايى بعد از آن كه يك خطبه شروع مى‏شود، گفته مى‏شود ((و منها)) (= اين از جمله بخشهاى همان خطبه است). يقينا بين اينها يك چيزى افتاده است و الا تعبير ((و منها)) لازم نبود. در جاهاى ديگر معلوم مى‏شود اين پايان خطبه نيست و مطلب نيمه كاره است. شايد بعضى از بخشها را در خود نهج البلاغه بتوان پيدا كرد و يقينا بسيارى از آنها را در كتب متفرق حديث مى‏توان جستجو و پيدا كرد.
به هر حال گاهى انسان دو بخش از يك خطبه را مى‏بيند كه فوق العاده مهم است. اما ميانشان فاصله افتاده است. بايد صاحب همتانى بنشينند و اين جا به جا شدگيها را پيگيرى و بازيابى كنند تا سرانجام به قدر مقدور و ممكن، بخشهاى پراكنده‏ى يك خطبه، از نو به هم اتصال پيدا كند. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره چهارم نهج البلاغه، 1363. ?
بسيارى از خطبه‏هاى نهج البلاغه متأسفانه ناقص است يعنى يا از آغاز خطبه و يا از پايان خطبه يك بخش افتاده است؛ حتى گاهى سيد رضى وسط يك خطبه در نهج البلاغه را انداخته و حذف كرده است. خطبه را نقل مى‏كند بعد به يك جايى مى‏رسد و قطع مى‏كند، سپس زيرش مى‏نويسد ((ومنها)) يعنى از همان خطبه است و بعد يك تكه‏ى ديگر را نقل مى‏كند؛ مثل كارى كه امروز گاهى خبرنگارها و روزنامه نگارها مى‏كنند و مثلا مى‏نويسند : ((وى در بخشى ديگر از سخنان خود چنين گفت)). اين عمل را ((((منها)))) مى‏گويند.آن قسمتى كه وسط اين دو بخش از سخنان على (ع) وجود داشته، چيست؟ ما نمى‏دانيم و اين مشكلى در كار ما ايجاد مى‏كند. چرا سيد رضى اين كار را كرده است؟ به خاطر اين كه نهج البلاغه - همچنان كه از نامش پيداست - شيوه و راه بلاغت و فصاحت است و صرفا به لحاظ هنرى جمع‏آورى شده است. -درسهايى از نهج البلاغه، ص 13. ?
مجموعه‏ى كارهاى عملى و ضرورى را كه بايد در زمينه‏ى نهج البلاغه انجام داد، فهرست بندى كنيد تا مشخص شود چه كارهايى شايسته است انجام بگيرد. البته ترديدى نيست كه اين كار، عشقها و ايمانها، نبوغها و ابتكارها و رشته‏هاى جديدى را به وجود خواهد آورد. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره چهارم نهج البلاغه، 1363. ?
در پايان سخن، اولا تشكر مى‏كنم از برادران عزيزى كه به احياى نهج البلاغه برخاسته‏اند و به پژوهشهاى نهج البلاغه ابعاد علمى جدى بخشيده‏اند و به طرح و مداومت آن اهميت داده‏اند و اين كتاب مقدس و زندگى‏آموز و دوران ساز را از زير غبارهاى نسيان خارج كرده‏اند. ثانيا تشكر مى‏كنم از محققينى كه درباره‏ى نهج البلاغه كوشيده‏اند و تفسير و شرح نوشته‏اند و ترجمه كرده‏اند و لغت نامه ساخته‏اند و كوششهاى ارجمند ديگر به كار برده‏اند. در عين حال خواهش مى‏كنم كه مسأله‏ى نهج البلاغه را از اين هم جدى‏تر بگيريد. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره نهج البلاغه، 1364. ?
بار ديگر از همه‏ى برادران مسؤول و دست‏اندر كار، براى اهميتى كه به نهج البلاغه و تشكيل اين كنگره داده‏اند، تشكر مى‏كنم و اميدوارم بلندى همتشان بتواند منشأ اين خدمت عظيم براى امت اسلام واقع شود كه نهج البلاغه را هر چه بيشتر مورد استفاده و بهره‏بردارى قرار دهد و اين كار سرمشقى باشد براى همه‏ى مسلمانها كه شايد هنوز بسيارى از آنها با نهج البلاغه هيچ گونه آشنايى ندارند. -بيانات مقام معظم رهبرى در كنگره چهارم نهج البلاغه، 1363. ?
پايان كتاب.


fehrest page back page