بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب اصلاحات از منظر نهج البلاغه, حسین ایرانى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     Fehrest -
     86991500 -
     86991501 -
     86991502 -
     86991503 -
 

 

 
 


next page

fehrest page

back page


شكل‏گيرى اصلاحات و اين حركت سازنده، همت و حمايت همگانى و مشاركت دولت و ملت را مى‏طلبد، تا جايى كه امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
(( رعيت و ملت اصلاح نمى‏شود جز آنكه دولت و زمامداران اصلاح گردند و زمامداران نيز جز با درستكارى و استقامت رعيت اصلاح نشوند)) - فليست تصلح الرعيه الابصلاح الولاة و لا تصلح الولاة الا باستقامة الرعيه. / خطبه 216. ?
تقدم واژه (( ولاة)) گوياى اولويت اصلاحات در كارگزاران و ساختار نظام و حاكمان جامعه است. زيرا از اين رهگذر است كه توده مردم به رفاه و صلاح مى‏رسند و به زمامداران خود اقتدا نموده به رنگ آنان در مى‏آيند. و در بيانى ديگر نيز مى‏فرمايند:
(( همه اقشار جامعه به ميزانى كه امورشان اصلاح شود (اعم از امور اقتصادى، سياسى، فرهنگى و اجتماعى) به زمامدار و والى حق معين و مشخصى دارند.)) - و لكل على الوالى حق بقدر ما يصلحه. / نامه 53. ?
و نيز در موارد متعدد حقوق متقابل مردم مردم و والى را بيان داشته است. - نهج البلاغه، خطبه 34. ?
بهر حال رهبر و حاكم جامعه بايد به ميزان قدرت و توانها و امكانات موجود و با توكل به خدا در انجام اصلاحات بكوشد و وظيفه ملت، اطاعت و اجراى اصلاحات همراه با نقد بموقع و خير خواهانه و نصيحت مناسب است. - و ما اردت الا الاصلاح ما استطعت و ما توفيقى الا بالله عليه توكلت و اليه انيب. / نامه 28. ?
به دنبال بحث ضرورت اصلاحات، اين سئوال مطرح مى‏شود كه از كدامين نقطه حركت اصلاحى آغاز شود؟ بديهى است تا فرد و جامعه از درون و ريشه اصلاح نشوند، بيرون زندگى و وضعيت رفتارى آن سامان نخواهد يافت، چرا كه:
ذات نا يافته از هستى بخش - - كى تواند كه شود هستى بخش

مى‏آورند و اصلاحات توسعه و تعميق مى‏بخشند. اين اصلاحات درون سازمان و نظام است كه عامل اقتدار و عزت ملى گردد. و در مباحث مديريتى، بسيارى معتقدند آنكه نتواند خويشتن را مديريت كند، نمى‏تواند گروه و سطوح فرا سازمانى را رهبرى نمايد و سامان دهد.
و بزرگترين امتياز نهضت اصلاح طلبانه انبياء در تحول فكرى و فرهنگى بوده و امروز هم دشمن با تهاجم و شبيخون فرهنگى مى‏خواهد آنرا منزوى سازد!
بر اين اساس در نهج البلاغه مى‏خوانيم كه از وظايف اصلى رهبرى، نصيحت و تعليم تربيت ملت است و امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
((خوشا به حال آنكه (فرد و جامعه).... جان و درونش صالح و پاك بوده و اخلاقش نيكوست.)) - ر.ك نهج البلاغه، خطبه 34. ?
((هر كس نهان و درون خود را اصلاح كند، خدا آشكار و ظاهر او را نيكو گرداند.)) - طوبى لمن... و صلحت سريرته و حسنت خليقته. / حكمت 423. ?
((آنكه بين خود و خدا اصلاح نمايد خداوند ميان او و مردم را اصلاح مى‏كند.)) - من اصلح ما بينه و بين الله اصلح الله ما بينه و بين النااسلام / حكمت 89. ?
و در عهد نامه امام على عليه‏السلام به استاندار مصر نيز آمده است:
((بهترين ساعات شب و روزت را براى خود و خدا قرار بده، گر چه اگر نيت صالح و درست باشد و ملت در امنيت و آسايش واقع شوند، تمام وقت‏ها خدايى است.)) - و ان كانت كلها لله اذا صلحت فيها النية و سلمت فيها الرعيته. نامه 53.
?

در نهايت از مطالب گذشته، تقدم اصلاحات در نيت و فكر، فرهنگ، اعتقاد و خلقيات فرد و جامعه را مى‏توان نتيجه گرفت.
مديريت موفق بايد جهت تحقق برنامه‏هاى اصلاحى، اهتمامى لازم را به حل امور اقتصادى و معيشتى ملت و رفع فقر معطوف دارد (يعنى با ايجاد بستر رشد و تعالى، موانع راه را بردارد). و غفلت و كوتاهى در آن تهديد جدى براى مديران و اصلاح طلبان و مردم خواهد بود و فقر، فاجعه آفرين مى‏باشد. شهيد عدالت على عليه‏السلام به حاكم مصر- نهج البلاغه، حكمت 328. ? مى‏نويسد:
((اگر مردم از سنگينى بار معيشت و ماليات، يا آفت زدگى و خشكسالى و... شكايت كردند، عوارض و مالياتها و هزينه‏هاى زندگى را تا جايى تخفيف و كاهش بده كه امور آنان سامان گيرد و اصلاح شود، و اين تخفيف، تو را نگران نسازد، زيرا آن ذخيره‏اى است ككه به عمران كشور برگشته، گسترش عدالت و محبت ملت را به همراه خواهد داشت.)) - فان شكوا ثقلا او انقطاع شرب او بالة... خفت عنهم نرجوا ان يصلح به امرهم و لا يثقلن عليك شى‏ء.... نامه 53. ?
مضافا كه رسيدگى به مسائل مالى و انجام اصلاحات اقتصادى متناسب با شرايط زمان، يكى از وظايف اصلى والى و از حقوق ملت نسبت به دولت است به طوريكه حضرت على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
((و اما حق شما بر من آن است كه از خير خواهى شما دريغ نورزم و بيت المال شما را در راه (معيشت و رفاه) شما صرف كنم... شما را تعليم دهم تا در جهل و نادانى نمايند.)) - فاما حقكم على فالنصيحه لكم و توفير فيئكم عليكم و تعليمكم كيلا تجهلوا و.... خطبه 34. ?
در نهج البلاغه هر گونه اصلاحات سياسى، داخلى و خارجى با حفظ استقلال و آزادگى و نفى هر نوع بردگى و ظلم و استعمار (فرهنگى، اقتصادى و...) همراه است و امام على عليه‏السلام مى‏فرمايد:
((نفس خود را از هر گونه پستى و حقارت باز دار... و هرگز برده ديگرى مباش كه خداوند تو را آزاد آفريده است و آن نيك و خير كه جز با شر و زشتى به دست نيايد، نيكى نمى‏باشد))! - و اكرم نفسك عن كل دنيه... و لا تكن عبد غيرك و قد جعلك الله حرا. / نامه 31. ?
در واقع مى‏توان گفت آنچه موافق عدل و خير و صلاح ملت كشور نباشد اصلاحات نيست. لذا وقتى به آن حضرت گفتند، مردم دل به دنيا بسته‏اند و معاويه با هدايا و پول، آنها را جذب مى‏كند شما هم از بيت المال به جاى تقسيم مساوى، به اشراف ببخش تا به تو گرايش پيدا كنند، فرمود:
((آيا به من دستور مى‏دهيد براى پيروزى خود از جور و ستم استفاده كنم؟! به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان طلوع و غروب مى‏كنند، چنين كارى نخواهم كرد.)) - اتامرونى ان اصلب النصر بالجور فيمن و ليت عليه، و الله لا اطور به ما سمر سمير و ما ام نجم فى السماء نجما.... / خطبه 126. ?
اصلاحات از ديدگاه حضرت على عليه‏السلام با نفى و طرد تفكر ((ما كياوليسم)) و اينكه هدف وسيله را توجيه مى‏كند و يا آنكه براى از ميدان بيرون راند حريف، از هر حربه‏اى استفاده بايد كرد. همراه است، تا آنجا كه مى‏فرمايد:
((ليكن اصلاح شما را با فساد كردن روح و از مسير گناه جايز نمى‏دانم... شما آن گونه كه باطل را مى‏شناسيد، از حق آگاهى نداريد و در نابودى باطل نمى‏كوشيد آن سان كه در نابودى حق تلاش مى‏كنيد)) - و لكنى لا ارى اصلاحكم بافساد نفسى،... لا تعرفون الحق كمعرفتكم الباطل و لا تبطلون الباطل كابطالكم الحق. / خطبه 69. ?
و در پاسخ به عده‏اى نسبت به سياست‏هاى معاويه، مى‏گويد:
((به خدا سوگند معاويه از من سياستمدارتر نيست، اما حيله گر و جنايتكار است، اگر فريب و نيرنگ، ناپسند نبود. من زيرك‏ترين و سياسى‏ترين افراد بودم، ليكن هر نيرنگى گناه و هر گناهى نوعى كفر و ناسپاسى است.)) - و الله ما معاويه بادهى منى و لكنه يغدر يفجر و لولا كراهيه الغدر لكنت من ادهى و لكن كل غدرة فجره و كل فجره كفره. / خطبه 201. ?
و در نهراسيدن از پيمودن طريق حق و انجام اصلاحات واقعى مى‏فرمايد:
((هرگز در راه راست و هدايت از كمى افراد نترسيد، زيرا اكثريت مردم به سفره‏اى گرد آمده‏اند كه سيرى آن كوتاه و گرسنگى آن طولانى و بسيار است!)) - ايها الناس لا تستو حشوا فى طريق الهدى لقلة اهله.. خطبه 201. ?
و نيز به عنوان يك سياستمدار هر گونه امتياز دهى بيجا به طلحه و زبير يا سازش و مداهنه نسبت به برخى كارگزاران ناصالح زمان عثمان را رد مى‏كند.
پيشواى پروا پيشگان امام على عليه‏السلام در اخلاق سياسى به هيچ وجه حاضر نبود از مرز قانون و عدل خارج شود، تا چه رسد به آنكه براى اصلاحات ظلم و ستم روا دارد! و مى‏فرمود:
((به خدا سوگند اگر اقليم‏هاى هفتگانه را به آنچه در زير آسمان هاست به من بدهند كه خداوند را با گرفتن پوست جوى از دهان مورچه‏اى نا فرمانى كنم هرگز نخواهم كرد.)) - و الله لو اعطيت الاقليم السبعة بما تحت افلاكها على ان اعصى الله فى نملة اسلبها جلب شعيرة ما فعلته./ خطبه 224. ?
و يا در كلامى ديگر مى‏فرمايد:
((به خدا سوگند اگر شب را تا بامداد بر بسترى از خار سعدان به سر برم و يا در غل و زنجيرها كشيده شوم خوش‏تر دارم از آنكه خدا و رسولش را روز قيامت در حالى ملاقات كنم كه به برخى از بندگان ستم كرده و چيزى از اموال عمومى را غصب كرده باشم، چگونه بر كسى ستم كنم براى نفس خويش كه به سرعت به سوى كهنگى و پوسيده شدن مى‏رود و مدتها در خاكها مى‏ماند!)) - و الله لان ابيت على حسك السعدان مسهدا او اجر فى الاغلال مصفدا احب الى من ان القى الله الله و رسوله يوم القيامه ظالما لبعض العباد. / خطبه 224. ?
در نهج البلاغه امام على عليه‏السلام براى بستر سازى اصلاحات، غير از گزينش صالحان و ايجاد تقواى سازمانى و توصيه به ساده زيستى، ترك تجملگرايى، حذف بوروكراسى و چاپلوسى ، ديدگاه خاصى به كارگزاران مى‏دهد كه ساختار ادارى را عملا سامان مى‏دهد، از جمله مى‏فرمايد: - ر.ك نهج البلاغه، نامه 53. ?
((به راستى كار حكومتى و پست فرماندارى براى تو طعمه و وسيله آب و نان نبوده بلكه امانتى (امانت خدا و مردم) در گردن تو است...)) - ان عملك ليس لك بطعمة و لكنه فى عنقك امانة... / نامه 5. ?
و در خطبه ديگر مى‏فرمايد:
خداوند بر پيشوايان حق و عدل واجب كرده كه خود را در زندگى، با محرومان همسو سازند تا فقر و نادانى، تنگدست را به هيجان نياورد و به طغيان و فساد نكشاند)) - ان الله تعالى فرض على ائمه العدل ان يقدروا انفسهم بضعفه الناس كيلا يتبيغ بالفقير فقره. / خطبه 209. ?
و همچنين بر رفع موانع، و رسيدگى حضور به امور مراجعين تاكيد مى‏كند:
((بخشى از وقت خود را به كسانى اختصاص ده كه به تو نياز و كار دارند، در مجلس عمومى با آنان بنشين و بخاطر خدايى كه تو را آفريده فروتن باش‏
و سربازان و نگهبانان خود را زا سر راهشان دور كن تا سخنگوى آنان با تو بدون اضطراب سخن بگويد...)) - و اجعل لذوى الحاجات منك قسما... نامه 53. ?
و نيز به كار گزاران خود توصيه مى‏فرمود:
((و نيازهاى مردم را در همان روز كه به تو عرضه مى‏دارند و ياران و اطرافيانت از پاسخگويى و حل مشكل آنان ناتوانند برآورده كن و كار هر روز را در همان روز انجام ده، زيرا هر روزى، كار مخصوص خود را دارد.)) - و منها اصدرا حاجات الناس يوم ورودها عليك بما تخرج به صدور اعوانك و امض لكل يوم علمه فان يوم ما فيه. نامه 53.
?

اين كلام به وضوح دلالت بر پاسخگويى و تأمين نياز و رضايت مراجعين در كوتاه‏ترين زمان ممكن دارد و سادگى سير ادارى و منفى بودن بوروكراسى را ديكته مى‏كند. و همچنين در دورى از تشريفات آمده است وقتى مردم شهر ((انبار)) به احترام آن حضرت، از مركب‏ها پياده مى‏شوند و پيشاپيش امام عليه‏السلام مى‏دوند و مى‏گويند ما اين گونه اميران خود را تعظيم مى‏كرديم! حضرت على عليه‏السلام رسما اين حركت را تقبيح كردند. - ر.ك نهج البلاغه، حكمت 37. ?
و در نفى هرگونه چاپلوسى، مى‏فرمود:
((من از شما مى‏خواهم تا مرا با سخنان زيبا مستاييد... بامن چنانكه با جباران سخن مى‏گوئيد، حرف نزنيد و آن گونه كه از افراد خشمگين دورى مى‏كنند و با مستبدان محافظه كارى مى‏كنند، از من كناره مجوئيد و با ظاهر سازى رفتار مكنيد من و شما بندگان پروردگار يكتائيم.)) - فلا تتكلمونى بما تكلم به الجبابرة و لا تتحفظوا منى بما يتحفظ به عند اهل البادره و لا تخالطونى بالمصانعة. خطبه 216. ?
و نسبت به دقت در استفاده از امكانات دولتى و اموال عموم، كارگزاران خود را توصيه مى‏فرمود:
((قلم‏هاى خود را نازك بتراشيد و فاصله ميان سطرها را كاهش بپرهيزيد و مقصود را هر چه كوتاهتر بيان كنيد، مبادا پر چرخ كنيد، چرا كه نبايد كمترين زيارتى به اموال مسلمانان برسد)). - ادقوا اقلامكم و قاربوابين سطوركم و اخذفوا من فضولكم و اقصدوا قصد ادامه از صحفه قبل: المعانى واياكم و الاكثاره فان احوال المسلمين لاتحميل الاضرار. بحارالانوار، ج 41، ص 105. ?
آيا يك روز اينگونه بوده‏ايم!؟
آيا ضعف از مكتب علوى است يا از ما!؟
آيا نبايد بيانديشيم و درس‏هاى عدل و عزت را از على عليه‏السلام بياموزيم!؟


next page

fehrest page

back page


 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation