بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب سیدضیاء مرتضوی, ( )
 
 

بخش های کتاب

     01 -
     02 - شناخت و مراعات حقوق ديگران
     03 - سلام و مصافحه
     04 - حخوشرويى و خوشخويى
     05 - مردم‏دارى
     06 - صله رحم
     07 - ديد و بازديد
     08 - آداب مهمانى و ضيافت
     09 - با همسايگا
     10 - سوغات و عيادت
     11 - حريم خانه و زندگى
     12 - مزاحمت
     13 - كارگشايى
     14 - رازدارى
     15 -
     16 - هنر گوش دادن
     17 - برخورد كريمانه
     18 -
     19 - بندگى و آزادگى
     20 - آيين دوستىنعمت «دوست‏»
     21 - ابراز دوستى
     22 - شوخى و مزاح
     23 - تشويق
     24 - تقدير و سپاس
     25 - سازگارى
     26 - برخورد با سالمندان
     27 - نقدپذيرى
     28 - صداقت
     29 - «فهرست منابع‏»
     fehrest - اخلاق معاشرت
 

 

 
 

ديد و بازديد

آنچه روحيه‏ها را شاداب و زندگيها را باصفا مى‏سازد، «ديدار»است. چه ديدارهاى دوستانه، چه خويشاوندانه!بويژه اگر در ديدارها،سخنان دلنشين گفته شود و خاطرات شيرين و همفكرى در مسيرگشايش مشكلات.

«زيارت‏» برادران دينى رفتن و «ديدار مؤمنان‏»، مورد سفارش اولياءدين است; كه هم رابطه‏هاى درونى آحاد امترا استوارتر مى‏سازد، هم‏محبتها را مى‏افزايد و هم كدورتها را مى‏زدايد و هم خدا و رسول راخوشحال مى‏سازد; وچه كار نيكى بهتر از اين؟ ...

بجاست كه اين‏گونه ديدارها به خاطر خدا و با انگيزه خلوص وعمل به سنت دين باشد، نه روى طمعهاى دنيوىو انگيزه‏هاى مادى وسودگرايانه و سوداگرايانه!

محتواى ديدارها

گاهى رفت و آمدها و زيارتها، به جاى سودمندى، زيانبار است وبه جاى آنكه بهره تربيتى يا پاداش اخروى داشتهباشد، محصولى جزافزايش گناه يا هدر رفتن فرصتها ندارد. هوشياران مى‏كوشند از همه‏ديدارها سود ببرند و ازتباهى فرصت، جلوگيرى كنند.

بايد با «حصارشكنى‏»، خود و زندگى خود را از انزوا درآورد وروحيه جمعى و تعاون و همزيستى را تقويت كرد.آنان كه پاى خود وخانواده خود را از رفت و آمد با افراد باايمان و خانواده‏هاى شريف وبافرهنگ مى‏برند، راه خيررا به روى خود مى‏بندند. مگر نه اينكه‏اين‏گونه انزواها، حالتى از ياس براى انسان پديد مى‏آورد و افسرده‏مى‏سازدو نشاط از چنين زندگيهايى رخت‏برمى‏بندد؟!

امام صادق(ع) به اصحاب خويش سفارش مى‏فرمود:

«تزاوروا و تلاقوا و تذاكروا امرنا و احيوه‏»; (1) .

به ديدار و ملاقات يكديگر برويد و «امر» ما را ياد كنيد و به ياد هم‏آريد و آن را زنده نگهداريد. اين حديث،محتواى سازنده و تربيتى وجهت‏دار و هدفدار بودن ديدارها را تبيين مى‏كند. ملاقاتهايى كه‏شيعيان اهل بيتداشتند، محتوايى مكتبى داشت و به توصيه امام،مى‏بايست در راستاى «احياى امر» و زنده نگهداشتن مرام ومكتب وفلسفه سياسى امامت‏شد، تا «امت‏»، روح و جان يابد و به بيراهه نيفتد.

بهره‏هاى ديدار

مناسب است در سايه ملاقاتها و ديد و بازديدها، خانواده‏ها وافراد، از دردها و مشكلات يكديگر آگاه شوند و درحد توان، در رفع‏آنها بكوشند. مشورت و همدلى و همدردى، گوشه‏اى از اين بهره‏هااست. تشريك مساعى درحل معضلات و رسيدگى به نيازمندان،گوشه‏اى ديگر.

«خيثمه‏» مى‏گويد: خدمت‏حضرت امام باقر(ع) رسيدم تا با آن‏حضرت خداحافظى كنم. امام فرمود:

«اى خيثمه! هر كدام از دوستان و هواداران ما را ديدى، سلام ما را به آنان‏برسان و آنان را به تقواى الهى توصيهكن و سفارش كن كه توانگرانشان به فقيران سربزنند، توانمندان به ناتوانان سركشى كنند، زندگان در تشييعجنازه مردگان شركت‏كنند، در خانه‏هاى هم، يكديگر را ديدار كنند. اين‏گونه ديدارها سبب احياء امر ما(خطولايت و رهبرى اهل بيت) مى‏گردد.» (2) .

اگر ديدارها، چنين بركتهايى نداشته باشد، جز اتلاف وقت وسرمايه چيزى نيست!

وقتى جمعى دور هم مى‏نشينند و ساعاتى را به صحبت‏مى‏گذرانند، در جمع‏بندى پايانى، اگر ديدند از آن همهصحبت، چيزى‏نه در ياد مانده، نه سودى به كف آمده، دريغ از آن اتلاف فرصت! اما اگربحثهاى علمى و اجتماعى،به روشنگرى افكار كمك كند، نقل‏خاطرات و سرگذشتها، براى ديگران عبرت‏آموز و راهگشا باشد،بازگويىحالات ديگران، حس همدردى و كمك‏رسانى را تقويت كند،اينجاست كه ملاقات، به بهره‏ورى رسيده است.

زيارت مؤمن

در يك جامعه ايمانى، همبستگى اهل ايمان ضرورى است. اين‏پيوند، در سايه ديدارها پديد مى‏آيد و استحكاممى‏يابد. در روايات،بابى تحت عنوان «زيارة المؤمن‏» است كه به اين‏گونه ديدارها تاكيد دارد.امام صادق(ع)فرموده است:

«مازار مسلم اخاه المسلم فى‏الله ولله الا ناداه الله عز و جل: ايها الزائر طبت وطابت لك الجنة‏»; (3) .

هيچ مسلمانى برادر دينى‏اش را در راه خدا و براى خدا زيارت‏نمى‏كند، مگر آنكه خداى متعال به او ندا مى‏دهد:اى ديداركننده!خوش به حالت، بهشت‏براى تو سزاوار و گوارا باد!

در اين ديدارها، دو ركن وجود دارد: ديداركننده و ديدارشده (زائرو مزور). آنكه پيشقدم در زيارت مى‏شود،فضيلت‏بيشترى دارد وپاداشى افزونتر. اين سخن پيامبر اكرم(ص) است كه فرمود:

«الزائر اخاه المسلم اعظم اجرا من المزور»; (4) .

آنكه برادر مؤمن خود را ديدار مى‏كند، پاداشى بزرگتر از شخص‏ديدارشده دارد.

آنان كه «كار» را بهانه كاستن از ديدارها و صله‏رحمها و رفت وآمدها مى‏كنند، بايد خود اينها را هم كار به حسابآورند، بلكه ازبهترين كارها. اين، اقتدا به سيره رسول اكرم(ص) است. در حديث‏است: هرگاه پيامبر خدا يكى ازمسلمانان را سه روز نمى‏ديد، از حال اومى‏پرسيد. در پاسخ سؤال پيامبر، اگر مى‏گفتند كه غايب است (مثلاسفررفته) برايش دعا مى‏كرد. اگر حاضر بود، به ديدارش مى‏رفت و اگربيمار بود به عيادتش مى‏شتافت. (5) .

ديدار حضورى

برخى به هر دليل، عيادت و زيارت و احوالپرسى‏شان «غيرحضورى‏» است. مى‏كوشند تا از طريق اين و آن، يا ازراه تلفن و نامه‏احوالپرسى كنند و تماس داشته باشند. گرچه از اين رهگذر، «كسب‏اطلاع‏» مى‏توان كرد; ولىديدار روياروى و نشست و گفتگوى چهره به‏چهره، حلاوت و بركتى ديگر دارد.

در احاديث، عنوان «تزاور» و «ملاقات‏» مطرح است. ديدن و ملاقات‏كردن حضورى. البته احوالپرسى تلفنى همخيلى خوب است و نوعى‏صله‏رحم محسوب مى‏شود، ولى جاى «ديدار حضورى‏» را پر نمى‏كند.نامه نوشتن بهاقوام و دوستان نيكو است، اما بار سفر بستن وحضورا خدمت پدر و مادر و بستگان و آشنايان رسيدن و آنانراشاد كردن، ثوابى مضاعف و تاثيرى افزونتر دارد. مى‏گوييد نه؟امتحان كنيد!

شما خودتان از ديدار چهره برادر يا فرزند يا دوست‏بيشترخوشحال مى‏شويد - اگر از سفر آيند - يا از شنيدنصدايشان از آن سوى‏سيمهاى مخابرات؟ تازه، اين خودش نشان محبت‏بيشتر و صميميت ويكدلى در رابطه‏هااست. اگر هنگام درگذشت‏يكى از اقوام، از دوستان‏و آشنايانتان كسى تلگراف تسليت‏بفرستد، يا آنكه از شهر ومحله خودپيش شما آمده، از نزديك در غمتان شريك شود و در مراسمتان شركت‏كند، كدام يك را صميمى‏ترمى‏يابيد؟ رفت و آمد خودتان با ديگران نيزچنين است. هرگز به تلفن و نامه قناعت نكنيد و «صدا» و «دستخط‏»و«عكس‏» را به جاى ديدار حضورى ننشانيد.

«اويس قرنى‏» را شنيده‏ايد كه از مادر اجازه گرفت و از «يمن‏» به‏«مدينه‏» آمد، تا محبوبش، محمد مصطفى(ص)را يك بار ببيند و برگردد... و چنان شد كه پيامبر اكرم(ص) فرمود: من بوى بهشت را از سوى‏قرن مى‏شنوم، چهبسيار مشتاق تو هستم، اى اويس قرن! «تفوح روايح‏الجنة من قبل قرن، واشوقاه اليك يا اويس القرن!» (6) .

در همين ديدارهاى حضورى است كه نشاط خاطر و بهره‏ورى ازتجارب و سخنان نهفته است. امام هادى(ع)فرموده است:

«ملاقاة الاخوان نشرة و تلقيح العقل و ان كان نزرا قليلا»; (7) .

ديدار برادران، سبب انبساط خاطر و بارورى انديشه است، هرچند كوتاه و اندك باشد.

با اين همه آثار و بركات، ديگر چه جاى درنگ و بهانه‏جويى وعذرتراشى براى ترك مراوده و رفت و آمد؟! براىاين‏گونه ديدارها،بايد در پى بهانه بود و هر فرصتى را مغتنم شمرد، ... البته تا حدى كه به‏مزاحمت نيانجامد وموجب اتلاف وقت ديگرى نشود.

وقتى كسى از مسافرت برمى‏گردد، يا خداوند به كسى فرزندى‏عنايت مى‏كند، يا ازدواجى صورت مى‏گيرد، ياخانه جديدى خريدارى‏مى‏شود، يا خداى ناكرده بيمارى و كسالتى براى كسى پيش مى‏آيد، اينهاهمه بهانه«تجديد عهد» و ديدار حضورى است. حتى اگر او هم مهمانى‏ندهد، ولى در صورت فراهم بودن شرايط، رفتن بهديدار و گفتن‏خوشامدى، تهنيتى، تبريكى ، تسليتى، خدا شفا دهدى، چشم روشنى و... مناسب است و اين«ديدارها مايه تحكيم دوستيها است.».

پيامبر رحمت فرمود: «الزيارة تنبت المودة‏»; (8) .

ديدار، دوستى‏آور است.

ديدار كريمانه

چه خوب كه در ديدارها، قصد قربت كنيد و اينها را به حساب خدابگذاريد. اگر معامله و سودا هم مى‏كنيد، باخدا سودا كنيد، تا اجر ببريد.نگوييد: من چند بار رفته‏ام، آنها نيامده‏اند، نوبتى هم كه باشد، حالانوبت آنها است...

در بهره‏ورى از ثواب و پاداش الهى كه نبايد اين‏گونه محاسبات رابه ميان كشيد. درست است كه هر «ديد»ى،«بازديد»ى دارد و هر سلامى،عليكى و هر نامه‏اى جوابى! ولى گاهى هم بايد كريمانه و بزرگوارانه‏برخورد كرد.ديدار مؤمن، ديدار خدا است و چقدر ثواب دارد. درحديث قدسى آمده است كه خداوند مى‏فرمايد:

«ايما مسلم زار مسلما فليس اياه زار، اياى زار و ثوابه على الجنة‏»; (9) .

هر مسلمانى كه به ديدار مسلمانى برود، او را نه، بلكه مرا زيارت‏كرده است و پاداش او بر عهده من، بهشت است.چه چيزى بالاتر ازاين؟ ديدار مؤمن، همپاى ديدار خدا!

از امام باقر و امام صادق(عليهماالسلام) روايت است:

«هر مؤمنى كه به قصد ديدار مؤمن ديگر بيرون رود و او را همراه با معرفت‏به‏حقوقش زيارت كند، به پاداش هرگامش در اين راه، خداوند حسنه‏اى براى اومى‏نويسد و سيئه‏اى از او محو مى‏كند و درجه‏اى مى‏افزايد. چون دربزند، درهاى‏آسمان به رويش باز مى‏شود و چون با يكديگر ملاقات و مصافحه و معانقه كنند،خداى متعال رو بهفرشتگان كرده و مباهات مى‏كند كه: دو بنده‏ام را بنگريد! به‏خاطر من با هم دوستى و ديدار مى‏كنند. بر مناست كه از اين پس از عذاب،مصونشان دارم. و چون برگردد، فرشتگان بدرقه‏اش مى‏كنند و اگر تا شب بعد،ازدنيا برود، از حساب، معاف مى‏شود ...» (10) .

وقتى ديدارها اين همه فضيلت و ثواب و آثار دنيوى و اخروى‏دارد، چه محرومند آنان كه به بهانه‏هاى مختلف يالجاجتها وانديشه‏هاى كودكانه و حقيرانه، با هم قهر يا ترك رفت و آمد مى‏كنند ودرهاى بركت را به روى خويشمى‏بندند!

گرماى دلها در سايه ديدارهاى صميمانه و معاشرتهاى مخلصانه وآميخته به صداقت و مودت است.

كانون زندگى و خانواده‏ها را گرمتر كنيم، با معاشرت و مودت وديدار ....

پى‏نوشتها:


1) اصول كافى، ج‏2، ص‏175.

2) همان.

3) همان، ص‏177، حديث‏10.

4) ميزان‏الحكمه، ج‏4، ص‏297.

5) مكارم‏الاخلاق، ص‏19.

6) سفينة‏البحار، ج‏1، ص‏53.

7) ميزان‏الحكمه، ج‏4، ص‏298.

8) سفينة‏البحار، ج‏1، ص‏567.

9) همان.

10) همان.