بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب نجاشی راوی شناس بزرگ‏, محمدحسن امانى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 -
     02 -
     03 -
     04 -
     05 -
     06 -
     07 -
     08 -
     09 -
     10 -
     fehrest -
 

 

 
 

بخش پنجم: آثار ماندگار

جايگاه نجاشى

ابوالعباس نجاشى، در شناخت راويان حديث، گوى سبقت را از ديگردانشمندان اين فن ربود و بر آنان برترىكامل يافت.

در قرن پنجم هجرى همان‏طور كه رشته‏هاى گوناگون دانش به رشد وكمال رسيد، دانش شناسايى حديث نيزتحول چشم‏گيرى پيدا كرد و اين‏نبود مگر به سبب وجود دو ابرمرد كه شايسته عنوان «پدر علم حديث‏»هستند،يعنى نجاشى و شيخ طوسى. آثارى كه اين دو خورشيد فروزان‏شيعه در اين زمينه از خويش به يادگار گذاردند بهعنوان كتاب‏هاى اصلى‏مطرح گرديد و از آن تاريخ تاكنون عالمانى كه متخصص در اين رشته‏اندطبق نظريات وسخنان آن‏ها تحقيق كرده و بر محور آثار آن دو، كتاب‏هانوشته‏اند.

گرچه پيش از عصر نجاشى و شيخ طوسى محققان و علماى بسيارى‏در فن رجال قلم بر صفحه كاغذ نهاده و آثارارزشمندى به يادگارگذاشته‏اند، همانند: «رجال‏» ابن‏داود، «رجال‏» شيخ صدوق، «فهرست‏»محمدبن وليد قمى،«الطبقات‏» ابن‏دول، «رجال‏» كلينى و از همه‏معروف‏تر كتاب «معرفة‏الناقلين عن‏الائمة‏الصادقين‏» تاليفشيخ‏ابى‏عمرو محمدبن عمربن عبدالعزيز، معروف به «كشى‏» (1) ، ولى آثارنجاشى و شيخ به سبب مقام علمى وجايگاه ويژه‏اى كه داشتند به عنوان‏اصول علم رجال معروف گشت. اين‏ها چهار كتاب‏اند به نام‏هاى:«اختيارالرجال‏»، (2) «الفهرست‏»، «الرجال‏» و «رجال نجاشى‏». سه كتاب‏نخست، تاليف شيخ طوسى‏است.

نجاشى يكى از خبرگان فن رجال، تنها در شناسايى و شناساندن‏راويان نور كار كرده و عنايت‏خاصى به اين رشتهعلمى داشته است كه ازآثارش نيز مهارت و تخصص او در اين زمينه روشن مى‏گردد. همين‏برجستگى منحصر بهفرد اين شخصيت‏سبب شده است كه كتاب ونوشته‏اش از استحكام و اتقان بيشترى برخوردار باشد.

علاوه بر اين، نجاشى از يك سو تجربه‏ها و آثار به يادگار مانده ازعلماى برجسته سابق و نيز آثار گرانبها وارزشمند دو معاصرش ابن‏غضائرى و شيخ طوسى را در اختيار داشت و از سوى ديگر از ويژگى‏هايى‏مانند: آگاهىو اطلاع كافى به دانش انساب و نيز قبايل گوناگون عرب ودانشمندان، حتى آگاهى از جزئيات زندگى آنان و نيزدرك و بهره‏برى ازاساتيد بزرگ اين فن همچون: احمدبن على‏بن نوح سيرافى، احمدبن‏محمدبن جندى،محمدبن على كاتب، برخوردار بود. اين عوامل موجب‏شد كه وى در اين دانش خبره شود و بر قله علم رجال پاىنهد. (3) .

رجال نجاشى

اين كتاب از گرانبهاترين آثار شيعى در فن علم رجال و محور وتكيه‏گاه علماى اين رشته و پژوهشگران حوزهعلوم اسلامى است. «رجال‏نجاشى‏» يكى از چهار كتاب اصلى رجالى شيعه است. هر محقق و عالمى‏كه در دانششناخت راويان تحقيق و كتابى نوشته است، به تعريف وتمجيد از اين اثر ماندگار برآمده است.

كتاب‏شناس معروف، علامه آغابزرگ تهرانى مى‏نويسد:

«رجال نجاشى، در بين چهار كتاب اصول رجالى، مهم‏ترين كتاب‏است; نظير كافى در بين چهار كتاب حديثى.اين اثر از دانشمند آگاه ونقاد، ابوالعباس نجاشى از فرزندان عبدالله نجاشى است، همو كه امام‏صادق‏عليه السلامرساله اهوازيه را برايش نوشت.». (4) .

علامه حلى مى‏نويسد:

«كتاب رجال از نجاشى است كه ما در كتاب رجال خودمان،خلاصة‏الاقوال و ديگر كتاب‏ها از آن اثر بهره‏برده ومطالب زيادى را نقل‏كرده‏ايم.». (5) .

رجالى ديگر، علامه مامقانى مى‏نويسد:

«كتاب مشهور نجاشى در موضوع رجال است. تمام بزرگان ودانشمندانى كه زندگى وى را يادآور شده‏اندبرستايش از آن‏برآمده‏اند.». (6) .

شهيد قاضى نورالله شوشترى مى‏نويسد:

«بسيارى از مطالب كتاب مجالس‏المؤمنين را از كتاب رجال نجاشى‏استفاده نموده‏ام.». (7) .

محقق و دانشمند ديگرى چنين مى‏نويسد:

«كتاب نجاشى يكى از كتاب‏هاى اصول علم رجال است و در بين آثارموجود اين فن، بهترين، زيباترين،معتبرترين و محكم‏ترين اثر است ومن از كتاب نجاشى در كتاب تاسيس‏الشيعه به نسبت‏بقيه نوشته‏هايى‏كه ازبزرگان و پيشوايان علوم اسلامى در اختيار بوده است، مطالب‏زيادترى نقل كرده‏ام.». (8) .

زمان تاليف

اين‏كه نجاشى مهم‏ترين اثرش را در چه تاريخى گردآورى كرده‏است مشخص نيست و در جايى تصريح به زمانتاليف كتابش نمى‏كند،قرينه‏اى است‏بر اين‏كه نجاشى اين اثر را پس از دو كتاب الرجال والفهرست‏شيخ طوسىنوشته است; چون او در كتابش شرح حال شيخ‏طوسى را يادآور مى‏شود و اين دو كتاب را نام مى‏برد و از شيخ وآثارش‏تعريف و تمجيد مى‏كند، ولى شيخ در كتاب فهرست‏خويش، كه موضوع‏آن ذكر كتاب‏هاى شيعه و نام‏هاىمصنفان شيعى است، از نجاشى و كتاب‏او نامى نمى‏برد. (9) .

سيدبحرالعلوم در اين‏باره مى‏نويسد:

«دو كتاب الفهرست و الرجال شيخ طوسى جلوتر نوشته شده و نجاشى‏كتاب رجالش را بعد از آن دو كتابنوشته است و از شيخ طوسى وكتاب‏هايش ستايش مى‏كند و مطالبى از آثار شيخ نقل مى‏كند.».

بحرالعلوم همين تاخير زمانى را به عنوان برترى سخن نجاشى مى‏داندو در ادامه مى‏نويسد:

«دو كتاب شيخ طوسى از كتاب‏هاى مهم و اساسى علم رجال است ونجاشى اين دو كتاب را با دقت مطالعهكرده و ديده است. از اين رو دركتاب رجالش مطالب زيادى را كه در آن‏ها نيست آورده و با توجه به‏شخصيتنجاشى، روشن است كتابى كه بعد نوشته مى‏شود بيشترمورد اعتماد است.». (10) .

بنابراين، فهرست از تاليفات اوليه شيخ طوسى است، ولى رجال‏نجاشى آخرين نوشته اوست و زمانى تاليف شدهكه نهايت دقت و اطلاع‏را در اين رشته از علوم اسلامى دارا بوده است. (11) .

مى‏توان گفت كه نجاشى در زمان حيات استادش، سيدمرتضى تاليف‏كتابش را شروع كرده است. اين نكته از دوجاى سخن نجاشى استفاده‏مى‏شود: يكى از شرح نجاشى بر زندگى محمدبن‏عبدالملك‏بن‏محمدتبان (متوفى419ق.) و ديگر از اين جمله كه در مقدمه كتاب مى‏نويسد:

«فانى وقفت على ما ذكره السيدالشريف اطال‏الله بقائه و ادام‏توفيقه... (12) ; من مطلع شدم بر سخنى كه سيدبزرگوار، سيدمرتضى‏فرموده است كه خداوند به او طول عمر دهد و توفيقاتش را روزافزون‏نمايد...».

و چون سال 436قمرى سال درگذشت‏سيدمرتضى است، شروع‏تاليف اين كتاب قبل از اين تاريخ بوده است وچون به شرح حال‏سيدمرتضى كه مى‏رسد، از او به عنوان استاد به ديار حق شتافته‏اش يادمى‏كند، به اين نتيجهمى‏رسيم كه اين اثر گرانبها و ارزشمند بايد در بين‏سال‏هاى 420 تا 440قمرى به خامه زيبا و توانمند نجاشىنوشته شده باشد.

هدف از نگارش

نجاشى يكى از احياگران، فرزانگان شيعى و راويان حديث است. وى‏هدف از تهيه و تاليف كتابش را معرفىمحدثان و چهره‏هاى شايسته‏گذشته و بازشناساندن آثار گرانبهاى آنان در علوم و فنون مختلف‏مى‏داند.

گويا سيدمرتضى علم‏الهدى در يكى از جلسات درس و يا درجلسه‏اى ديگر، از سخن آن دسته از مخالفان كهشيعه را به نداشتن آثار وسابقه علمى سرزنش كرده و مورد انتقاد قرار داده‏اند، اظهار ناراحتى‏مى‏كند. نجاشى ازناراحتى سيد با خبر شده و تصميم مى‏گيرد كه دست‏به‏تحقيق در اين زمينه بزند و دانشوران شيعى و آثارارزشمند آنان را معرفى‏كند. نجاشى در مقدمه كتابش در اين باره مى‏نويسد:

«از سخن سيد بزرگوار(سيدمرتضى) - خداوند عمرش را طولانى وتوفيق روزافزون به او عطا كند - مبنى برانتقاد برخى از مخالفان برشيعه به علت نداشتن سابقه علمى و آثارى، مطلع شدم و اين سخن‏كسانى است كه ازسرگذشت علماى شيعه و جايى كه زندگى داشتند وخدمات و آثار ارزنده‏اى كه از خويش به جاى گذارده‏اند،آگاهى ندارندو با شخصيتى نيز برخوردى نداشتند كه در اين زمينه‏ها از او سؤال‏نمايند. و از سوى ديگر، ما نيزوظيفه‏اى نسبت‏به ناآگاهان در اين گونه‏مسائل نداريم، ولى در حد توان خويش دست‏به تحقيق وجمع‏آورى‏مطالب زدم و آثار علماى شيعه را معرفى كردم، گرچه به سبب آن‏كه‏بيشتر كتاب‏ها و آثار در اختيارمنبود نتوانستم به شناساندن تمام آن‏هابپردازم. از اين رو از عالمان و محققانى كه كتابى نوشته و نام آن‏ها دراينمجموعه نيست عذر مى‏خواهم.». (13) .

علامه سيدمحسن عاملى پس از نقل اين سخن نجاشى مى‏نويسد:

«بسى جاى تامل و دقت است كه پى ببريم دانشمندان چقدر بلند همت‏بودند و چطور نسبت‏به دين و مذهبغيرت و تعصب داشتند. به‏محض اين كه سخنى از مخالفان مى‏شنيدند انگيزه مى‏گرديد كتاب وآثارى را بهرشته تحرير درآورند و سخن مخالف را در نطفه خفه كنندو پوچى آن را به اثبات برسانند.». (14) .

شيوه و موضوع

كتاب نجاشى مشتمل بر نام و آثار 1270 فرزانه، از محدثان و علماى‏شيعى است كه در بيشتر موارد، سلسله سنداز نجاشى تا راوى و شخصى‏كه به معرفى او و آثارش پرداخته ذكر شده است. نجاشى اين كتاب را دردو جزء تهيهو تنظيم كرده و به همان ترتيب در دو جلد چاپ و منتشرگرديده است. وى در مقدمه مى‏نويسد:

«براى هر يك از نام‏ها طبق حروف تهجى، بابى قرار دادم تا آن‏كه‏محققان با سهولت‏بيشترى به نام موردنظرشان دسترسى پيدا كنند. درابتدا طبقه اول از صاحبان تصنيف را كه نام آن‏ها كم بود يادآورى كرده وآن‏گاهبه ذكر بقيه پرداختم. البته علماى ما - رحمت‏خدا بر همه آنان باد -در اين رشته، آثار و كتاب‏هايى به يادگارگذاشته‏اند كه همه مطالب اين‏فن را در بر ندارد و من در اين مجموعه - اگر خداوند بخواهد -اميددارم كهبتوانم تمام زوايا و مطالبى كه در اين فن دخالت داردجمع‏آورى كنم و نيز براى هر شخصيت و محدثى تنها يكراه روايى رايادآور شدم تا از هدف اصلى دور نگردم.». (15) .

بنابراين، ترتيب كتاب بدين صورت است كه اول به معرفى مؤلفان وصاحبان آثار از طبقه اول و شخصيت‏هاىمحدثى كه در زمان پيامبر و نيزاز اصحاب ائمه معصومين‏عليهم السلام به شمار مى‏آمدند اقدام كرده و سپسبه‏ذكر بقيه پرداخته است. گرچه براى هر يك از نام‏ها طبق حروف تهجى‏بابى دارد، ولى براى همان شخصيت‏هاكه نامشان با حرف الف شروع‏مى‏شود و يك نام دارند بابى را گشوده است; مثلا در حرف الف، براى نام‏ابراهيميك باب و براى اسماعيل يك باب و براى احمد يك باب وهمين‏طور براى هر كدام از نام‏ها بابى باز كرده است.البته نقصى كه داردعدم رعايت ترتيب حرف دوم نام شخصيت رجالى و نيز نام پدران آن‏هااست و همين‏طور نامراويانى را كه نامشان حسن و حسين است در حرف‏الف ذكر نموده كه جايش در حرف حا است.

بعضى از محققان و دانشمندان، مانند شيخ داودبن‏حسن جزايرى،معاصر با صاحب حدائق و مولا عنايت‏اللهقهپايى، كتاب رجال نجاشى رامرتب و منظم كرده‏اند. قهپايى علاوه بر رجال نجاشى، اختيارالرجال،فهرست،رجال شيخ طوسى و نيز الضعفاء ابن غضائرى را ملفق و مرتب‏ساخته و اين مجموعه را مجمع‏الرجال ناميده است. (16) .

آن‏طور كه از سخن خود نجاشى در ابتداى جزء اول و نيز جزء دوم‏برمى‏آيد، نام كتاب او فهرس اسماءمصنفى‏الشيعه است كه در آن به‏شناساندن آثار، كنيه، القاب، نياكان، و جايى كه زندگى كرده‏اند و نيز به‏بيانآنچه كه درباره شخص راوى از ستايش و يا مذمت گفته‏اند پرداخته‏است. (17) .

از اين رو نام اين مجموعه ارزشمند، فهرست است معروف به رجال‏نجاشى، كه بر روى جلدهاى چاپ شده آنمزين است. فهرست، دراصطلاح به كتبى كه در آن از صاحبان اصول و مصنفات (18) نام برده شده‏اطلاق مى‏گرددو اساتيد علم رجال در سابق فهرست‏هايى داشته‏اند كه درآن‏ها فقط به معرفى بعضى از مؤلفان شيعه و يا معرفىكتب موجود نزدخود بسنده مى‏شده است; مانند فهرست ذرارى و ابن عبدون.

نخستين كسى كه در اين رشته به تفصيل كتاب نوشت ابوالحسين‏احمدبن حسين، معروف به ابن‏غضائرى،رجالى معروف شيعه و معاصر با نجاشى و شيخ طوسى بود كه دو كتاب در اصول و مصنفات فراهم كرد كه‏تازمان نجاشى موجود بوده و پس از آن به دست نسل‏هاى بعد نرسيده‏است. (19) .

پس از وى شيخ طوسى و آن‏گاه نجاشى فهرست معتبر و مبسوطخويش را نوشته‏اند. اثر ماندگار و هميشهجاويد نجاشى بارها چاپ شده‏است كه جديدترين چاپ آن با تحقيق محمدجواد نايينى، در دو جلد، درسال1408 در بيروت به زيور طبع آراسته گرديده است.

آغابزرگ تهرانى مى‏نويسد:

«كتاب نجاشى براى اولين بار در بمبئى چاپ شد و من نسخه خطى آن‏را به خط شيخ فضل‏بن‏محمدبن‏فضلعباسى كه در سال 1021قمرى،نوشته است نزد شيخ محمد، معروف به سلطان‏المتكلمين در سال‏1350قمرى درتهران ديدم. وى از روى نسخه خطى استادش،عبدالنبى جزايرى نوشته است و او از نسخه خطى استادش،سيدمحمد، صاحب مدارك نوشته و او نيز از نسخه خطى كه در كتابخانه‏نجف موجود بوده نوشته است. درنسخه خطى كتابخانه نجف خط‏ابن‏ادريس حلى و نيز خط سيدعبدالكريم‏بن‏طاووس وسيدمحمدبن‏معدموسوى موجود است.». (20) .

يكى از نسخه‏هاى خطى اين كتاب كه نويسنده آن در محرم سال 981آن را به پايان برده در كتابخانه تبريز و نيزنسخه ديگرى كه نويسنده‏اش درشعبان سال 967 آن را به اتمام رسانده است در كتابخانه آستان قدس‏رضوىموجود است. (21) .

آثار ديگر

ابوالعباس نجاشى غير از اثر مشهور و به يادگار مانده‏اش معروف به‏رجال نجاشى، كتاب‏هاى ديگرى نيز به رشتهتحرير درآورده است، ولى‏هيچ يك منتشر نگرديده و از نسخه‏هاى خطى آن‏ها نيز آگاهى پيدانكرديم. نجاشىاين كتاب‏ها را در آن‏جا كه شرح حالش را يادآور شده ازنوشته‏هاى خويش شمرده است كه عبارتند از:

1 - «الجمعه‏»، اين كتاب درباره وظايف و اعمال عبادى در روز جمعه‏است. (22) .

2 - «الكوفه‏»، درباره معرفى آثار و اماكن تاريخى و فضيلت آن‏ها و نيزفضايل شهر كوفه. (23) .

3 - «انساب بنى نضربن‏قعين‏»، كه به شناساندن خاندان و نياكان‏بنى‏نضربن‏قعين مى‏پردازد. (24) .

4 - مختصرالانواء و مواضع‏النجوم. (25) .

روايتگران

جمعى از دانشمندان، از روح بلند، تعهد، تقوا و اخلاص نجاشى‏بهره‏ها برده و از درياى دانش او درها صيد كردندو به مقام نقل روايت ازكتاب‏هاى او نايل آمدند. البته ما در كتاب‏هاى تراجم و رجالى به دنبال‏شاگردان وچهره‏هايى كه از خرمن دانش و تقواى رجالى شهير شيعه،نجاشى استفاده بردند بوديم و تنها به نام چند نفر ازآن‏ها دست‏يافتيم:

1 - ابوصمصام ذوالفقاربن معبد حسينى (متوفى حدود 520ق.) وى‏از سادات بزرگوارى است كه از سيدمرتضى،نجاشى و شيخ طوسى‏روايت نقل مى‏كند. فقها و دانشمندانى چون قطب راوندى (متوفى‏573ق.) وابن‏شهرآشوب (متوفى 588 ق.) از وى حديث نقل مى‏كنند. (26) .

2 - ابوالحسن سليمان‏بن حسن صهرشتى، وى از فقها و شخصيت‏هاى‏برجسته شيعى و از شاگردان مبرزسيدمرتضى و شيخ طوسى است. او ازاين دو بزرگوار و نيز از شيخ مفيد و نجاشى و ديگر فرزانگان دانشورروايتنقل مى‏كند. وى كتاب‏هايى دارد، از جمله: قبس‏المصباح كه درموضوع دعا است. (27) وى نجاشى را چنينستايش مى‏كند:

«ابوالحسين‏احمد نجاشى، در بغداد، استادى مورد اعتماد بود ودرخشندگى داشت. او به صداقت در گفتار دربين علماى شيعى و سنى‏مشهور بود.». (28) .

3 - ابوالحسن على‏بن احمدبن نجاشى، وى فرزند نجاشى است و درشمار اساتيد بزرگ و دانشمندان جاى دارد. (29) .

ما به غير از كتاب گرانسنگ طبقات اعلام‏الشيعه، اثر محقق شهيرآغابزرگ تهرانى، به نام چنين شخصيتى بهعنوان فرزند نجاشى دسترسى‏پيدا نكرديم و چون بيشتر فرزندان دانشمندان، تحت نظارت پدر مراحل‏تحصيلعلوم را مى‏گذرانند و يا دست كم بهره‏مندى از دانش‏ها و معارف‏اسلامى را نزد پدر آغاز مى‏كنند، وى را در رديفشاگردان ودست‏پروردگان نجاشى نام برديم.

پى‏نوشتها:

1) جهت اطلاع از سيراجمالى علم رجال تا زمان شيخ و نجاشى، مراجعه شود به: «چهاركتاب اصلى علم رجال‏».

2) اصل اين كتاب موسوم به معرفة‏الناقلين عن‏الائمة‏الصادقين از كشى است و چون درآن اغلاط و اشتباهاتىوجود داشته، شيخ طوسى به تلخيص و تهذيب آن همت‏گماشته و نام آن را اختيارالرجال گذارده است. براىشناخت از اين كتاب و الفهرست‏شيخ طوسى مراجعه شود به كتاب چهار كتاب اصلى علم رجال.

3) ر. ك: فوائدالرجاليه، ج‏2، ص‏46.

4) الذريعه، ج‏10، ص‏154.

5) خلاصة الاقوال، ص‏12.

6) تنقيح‏المقال، ج‏1، ص‏70.

7) مجالس‏المؤمنين، ج‏1، ص‏433.

8) تاسيس‏الشيعه، ص‏267; كليات فى علم‏الرجال، ص‏55.

9) رجال نجاشى، ج‏2، ص‏332.

10) فوائدالرجاليه، ج‏2، ص‏46.

11) الذريعه، ج‏10، ص‏154.

12) رجال نجاشى، ج 1، ص 57; ج 2، ص 333.

13) رجال نجاشى، ج‏1، ص‏57.

14) اعيان‏الشيعه، ج‏3، ص‏38.

15) رجال نجاشى، ج‏1، ص‏57.

16) اعيان‏الشيعه، ج‏3، ص‏38; الذريعه، ج‏10، ص‏154.

17) رجال نجاشى، ج‏1، ص‏59; ج‏2، ص‏5.

18) احتمالا «اصل‏» كتابى است كه در آن مطالب بدون تبويب و ترتيب ذكر شده باشد و«تصنيف‏» كتابى است كهمطالب آن مرتب و تحت عناوين خاص ذكر شده باشد; يا«اصل‏» آن است كه در آن فقط به نقل روايات بسندهشده باشد و «تصنيف‏» آن‏كه درآن از گردآورنده نيز سخنى و بيانى افزوده شده باشد. چهار كتاب اصلى علم رجال،ص‏20.

19) چهار كتاب اصلى علم رجال، ص‏16; قاموس‏الرجال، ج‏1، ص‏441.

20) الذريعه، ج‏10، ص‏155.

21) رجال نجاشى، ج‏1، ص‏56.

22) الذريعه، ج‏5، ص‏140.

23) همان، ج‏18، ص‏184.

24) همان، ج‏2، ص‏380.

25) همان، ج‏20، ص‏180; رجال نجاشى، ج‏1، ص‏254.

26) طبقات اعلام‏الشيعه، ج‏2، ص‏19; روضات‏الجنات، ج‏1، ص‏63; امل‏الآمل، ج‏2،ص‏116; فوائدالرجاليه، ج‏2،ص‏85.

27) امل‏الآمل، ج‏2، ص‏128; فوائدالرجاليه، ج‏2، ص‏40; رجال نجاشى، ج‏1، ص‏51.

28) فوائدالرجاليه، ج‏2، ص‏40.

29) طبقات اعلام‏الشيعه، ج‏2، ص‏8.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation