بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب فقهای نامدار شیعه, عقیقى بخشایشى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest -
     fo-n01 -
     fo-n02 -
     fo-n03 -
     fo-n04 -
     fo-n05 -
     fo-n06 -
     fo-n07 -
     fo-n08 -
     fo-n09 -
     fo-n10 -
     fo-n11 -
     fo-n12 -
     fo-n13 -
     fo-n14 -
     fo-n15 -
     fo-n16 -
     fo-n17 -
     fo-n18 -
     fo-n19 -
     fo-n20 -
     fo-n21 -
     fo-n22 -
     fo-n23 -
     fo-n24 -
     fo-n25 -
     fo-n26 -
     fo-n27 -
     fo-n28 -
     fo-n29 -
     fo-n30 -
     fo-n31 -
     fo-n32 -
     fo-n33 -
     fo-n34 -
     fo-n35 -
     fo-n36 -
     fo-n37 -
     fo-n38 -
     fo-n39 -
     fo-n40 -
     fo-n41 -
     fo-n42 -
     fo-n43 -
     fo-n44 -
     fo-n45 -
     fo-n46 -
     fo-n47 -
     fo-n48 -
     fo-n49 -
     fo-n50 -
     fo-n51 -
     fo-n52 -
     fo-n53 -
     fo-n54 -
     fo-n55 -
     fo-n56 -
     fo-n57 -
     fo-n58 -
     fo-n59 -
 

 

 
 

2- محمد بن مسعود عياشى سمرقندى

(متوفى حدود 320 ه.ق)

گفتار استاد:

«يكى ديگر از فقهاى بنام و معروف آن زمان كه معاصر با على بن بابويه قمى،بلكه اندكى بر او تقدم زمانى دارد،عياشى سمرقندى،صاحب تفسير معروف‏است.او مردى جامع بوده است، گرچه شهرتش به تفسير است.ابن نديم در«الفهرست‏»مى‏گويد:«كتب او در خراسان رواج فراوان دارد.در عين حال تاكنون ما نديده‏ايم كه در فقه آراء او نقل شده باشد.كتب فقهى او ازبين رفته‏است.»

عياشى ابتدا سنى بوده و بعد شيعه شد.ثروت فراوانى از پدر به او ارث رسيد و اوتمام آنها را صرف جمع‏آورى و نسخه‏بردارى كتب و تعليم و تعلم و تربيت‏شاگردان كرد.برخى جعفر بن قولويه را كه استاد شيخ مفيد بوده است(در فقه)همدوره على بن بابويه و قهرا از فقهاء دوره غيبت صغرى شمرده‏اند و گفته‏اند:كه‏جعفر بن قولويه شاگرد سعد بن عبد الله اشعرى معروف بوده است. (1) ولى با توجه‏به اينكه او استاد شيخ مفيد بوده است و در سال‏367 و يا 368 ه.ق درگذشته‏است،نمى‏توان او را معاصر على بن بابويه و از علماى عصر غيبت‏شمرد.آنكه ازعلماى غيبت صغرى است پدرش محمد بن قولويه است.» (2)

عياشى كيست؟

محمد بن مسعود بن محمد بن عياشى سمرقندى كوفى،كنيه‏اش‏«ابو النضر»،معروف به‏«عياشى‏»،فقيه بزرگوار و عالم وارسته‏اى است كه در رشته‏هاى فقه،ادب،حديث و تفسير تبحر فراوان داشته است.او از اعيان علماء و از اكابر فقهاى شيعه درعهد مرحوم ثقة الاسلامكلينى،و استاد كلينى بوده است.

گفتار مرحوم مدرس:

صاحب ريحانة الادب مى‏نويسد:

«كشى،صاحب رجال معروف نيز از تلامذه و شاگردان او بوده و از او روايت‏مى‏كند.او در علم و فضل و فهم و ادب،تبحر و تنوع علمى،يكتاى زمان خود بوده‏است.او در علم طب،نجوم،قيافه و فقه بيش از 200 جلد كتاب دارد كه در الفهرست‏ابن نديم بيش از 150 جلد از آنها را ياد كرده است.و مهم‏ترين آنها تفسير اوست كه براساس اخبار و احاديث اهل بيت اطهار(ع)مشىنموده است و بيشتر شبيه تفسير فرات‏و تفسير على بن ابراهيم مى‏باشد.» (3)

قرين سعادت:

عياشى در آغاز با توجه به محيط نشو و نماى خود كه حدود سمرقند و بخارابوده است و اكثر ساكنان آن ديار از فقه اهل سنت پيروى مى‏كردند،پيرو مكتب فقهى‏اهل سنت‏بود،ولى در اثر مطالعه و ممارست در كتابهاى شيعه،توفيق قرين او گرديد ومكتب پر فيض فقه جعفرى را پذيرفت و تمامى تركه پدر را كه بالغ بر سيصد هزار دينارآن روز بود،در راه علم و نشر حديث، انفاق و خرج نمود.گويند خانه‏اش همانندمسجد پر از جمعيت قارى،محدث،عالم،دانشجو و مفسر مى‏گرديد.در آن خانه يكى‏به تاليف،ديگرى به مقابله،و جمعى به دست نويسى و جمعى به تعليقه وحاشيه پردازى اشتغال مى‏ورزيدند و او را دو گونه مجلس بود،يكى براى عوام وتوده‏مردم،و ديگرى براى خواص و دانشجويان علوم و معارف اسلامى. (4)

گفتار مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى:

علامه بزرگوار مرحوم آية الله حاج آقا بزرگ تهرانى درباره او مى‏فرمايد:

«صاحب تفسير عياشى بالغ بر 200 جلد كتاب در زمينه‏هاى مختلف علوم‏اسلامى نگاشته است.او از مشايخ و اساتيد روايتى كشى صاحب رجال معروف و ازهم دوره‏هاى ثقة الاسلام كلينى مى‏باشد و فرزندش جعفر از كتابهاى او روايت مى‏كندكه يكى از آنها همين تفسير موجود است كه نيمه اول آن تا سوره كهف در خزانه‏كتابخانه آستان قدس رضوى مشهد،و در كتابخانه خيابانى در تبريز و در كتابخانه‏شيخ الاسلام در زنجان و در كتابخانه سيد حسن صدر الدين در كاظمين موجود است‏كه از نسخه اخيره،مرحوم شيخ محمد همدانى و ديگراناستنساخ كرده‏اند و جاى‏تاسف است كه اسانيد آن حذف شده است.»

و در پايان مى‏افزايد:

علامه مجلسى(ره)در آغاز بحار الانوار گفته است:«دو نسخه قديمى از تفسيرعياشى رامشاهده كرده است كه اساتيد آن به علت اختصار حذف گرديده است.» (5)

گفتار آية الله سيد حسن صدر:

صاحب كتاب‏«تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام‏»در اثر ارزنده خويش دو بار از اوذكرى به ميان آورده است.يك بار او را در عداد اهل سيره و تاريخ،و بار ديگر در جمع‏مفسرين و آشنايان باعلوم قرآن آورده است.

بار نخست در مورد ايشان مى‏گويد:

«عياشى محمد بن مسعود،بزرگى از بزرگان اصحاب ما است كه در كثرت‏تصنيف و تاليف شهرت بسزايى دارد و از كتابهايى كه در زمينه سيره و تاريخ دارد،كتاب‏«مكة و الحرام‏»، كتاب‏«المعاريض‏»(در شعر)،كتاب الشعر،الانبياء و الاولياء،سيرة ابى‏بكر،سيرة عمر،سيرة عثمان،سيرة معاويه و...مى‏باشد.او در طبقه و رديف‏ثقة الاسلام كلينى از علماء قرن سوم نامبرده شده است.» (6)

بار ديگر او را در رديف مفسرين عاليقدر قرآن ذكر كرده است و در آن بخش نيزمى‏نويسد:«او از اعيان و بزرگان اين طايفه است.تاليف و تصنيف فراوانى دارد.اوتفسيرى در دو مجلد بزرگ نگاشته است كه متاسفانه اكنون تنها جزء اول آن در اختيارما است.اين عالم بزرگ قريب 200 جلد كتاب دارد كه همگى خوب و زيبا بوده‏اند.اودر طبقه شيخ كلينى،از علماى قرن سوممى‏باشد.» (7)

استاد علامه طباطبايى در پيشگفتارى كه در سال 1380 ه.ق بر تفسير عياشى‏نگاشته‏اند،او را با جلالت قدر و علو منزلت مى‏ستايند و گفتار بزرگان را در حق اوبازگو مى‏نمايند و احتمالوجود جزء دوم تفسير را در برخى از كتابخانه‏هاى مناطق‏جنوبى ايران ذكر مى‏نمايند.» (8)

ارادت به اهل بيت(ع):

در مورد عشق و علاقه او نسبت‏به خاندان رسالت،كافى است‏به مطلبى كه‏مرحوم آية الله العظمى بروجردى(اعلى الله مقامه الشريف)در كتاب پر ارج‏«جامع‏احاديث الشيعه‏»در موردرجوع به اهل بيت(ع)از تفسير عياشى نقل كرده است،بسنده‏نماييم.

او از تفسير عياشى از عبد الله بن جندب،از امام رضا(ع)نقل مى‏كند كه اين‏مردم،شيطان آنان را مغرور ساخت و امور دين را بر آنان ملتبس نمود و هدايت را ازپيش خود خواستند و مطالب ناروايى از پيش خود گفتند و از اين زاويه بود كه گرفتارهلاكت گرديدند.در صورتى كه وظيفه آنان توقف در جايگاه تحير بود و چيزى را كه‏نمى‏دانستند وظيفه آنان رجوع به اهل و عالم آن مساله بود.چون قرآن مجيد دستورمى‏دهد:اگر آنان به خدا و رسول و اولو الامر،و به كسانى كه از قرآن استنباط مى‏كنند وعالم و آشنا به حلال و حرام هستند رجوع مى‏كردند،هرگز به ضلالت نمى‏افتادند،چون آنان هستند كه حجت‏خدا بر مردم مى‏باشند.» (9)

گفتار صاحب سفينه:

مرحوم شيخ عباس قمى(ره)در مورد او گويد:«او يكى از بزرگان اصحاب مااست كه در نوجوانى بصيرت يافت و به فقه اماميه رو آورد و از اصحاب و شاگردان‏على بن الحسن فتال و جمعى ديگر از مشايخ كوفه،بغداد،قم مى‏باشد.او در راه علم وحديث آنچه از پدر ارث برده بودرا انفاق نمود...» (10)

گفتار مؤلف جامع الرواة:

محمد بن على اردبيلى غروى،مؤلف كتاب‏«جامع الرواة‏»در مورد او همان‏مطالب گذشته را بازگو مى‏كند و جلالت قدر و وسعت معلومات او را در نقل حديث وروايت مى‏ستايد و تاليفاتاو را بالغ بر 200 جلد مى‏شمارد.» (11)

تاليفات او:

ابن نديم در فن 5 از مقاله پنجم،به تفصيل به تاليفات او متعرض شده است و برحسب ترتيب خود مؤلف كتابهاى او را مى‏آورد و با شمارشى كه به عمل آمد،تعدادمضبوط آنها 208 جلداست كه از آن تعداد27 جلد مفقود شده است و در دسترس‏نيست.» (12)

از مهم‏ترين تاليفات او،تفسير شريف عياشى مى‏باشد كه نيمه نخستين آن دردسترس مى‏باشد و نيمه دوم آن در اختيار نيست،هر چند برخى احتمال داده‏اند كه درجنوب كشوربوده باشد.

اسامى برخى ديگر از تاليفات او را ابن نديم به اين صورت آورده است:الصلوة،الطهارة،مختصر الصلوة،مختصر الحيض،الجنائز،مختصر الجنائز،المناسك،العالم‏و المتعلم،الدعوات،الزكاة،الاشربة،حد الشار الاضاحى....

فرزندان او:

از او پسر فاضل و با كمالى به يادگار مانده است‏به نام‏«جعفر»كه صاحب فضل ودانش و اطلاع بوده است و هم اوست كه از كتابهاى پدرش روايت مى‏نمايد.صاحب‏كتاب‏«جامع الرواة‏»در حقاو گويد:

«او فرد فاضلى است كه تمام كتابهاى پدر را روايت كرده است و ابو مفضل‏شيبانى از او روايتمى‏كند و حديثى در باب مقدار زكات را او و هم ابن قولويه از اونقل كرده‏اند.» (13)

وفات او:

تاريخ دقيق درگذشت اين عالم بزرگ و فقيه وارسته،با همه بررسى كه صورت‏گرفت،باز تا كنون براى نگارنده درست مشخص نگرديد،فقط‏«زركلى‏»صاحب‏الاعلام آن را 320 ه.ق يادداشت كرده است،ولى معلوم نيست از چه ماخذى گرفته‏است.احتمال مى‏رود با توجه به هم دوره بودن با ثقة الاسلام كلينى،وفات او نيز درهمان حدود سالهاى وفات مرحوم كلينىرخ داده باشد.در صورتى كه اطلاعاتى در اين‏باره كسب گرديد،درج خواهد شد.

عاش سعيدا و مات سعيدا رحمه الله

پى‏نوشتها:

1- الكنى و الالقاب شيخ عباس قمى

2- آشنايى با علوم اسلامى،ص 294.

3- ريحانة الادب،ج 4،ص 220.

4- ريحانة الادب،ج 4،ص 221.

5- الذريعه الى تصانيف شيعه،ج 4،ص 295.

6- تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام،ص 260

7- مدرك سابق،ص 332.

8- مقدمه علامه طباطبائى(ره)بر تفسير عياشى،ص‏3.

9- جامع احاديث‏شيعه،ج 1،ص‏173

10- سفينة البحار،ج 2،ص 2001،چاپ محمودى

11- جامع الرواة،ج 2،ص 192،چاپ مصطفوى.

12- فهرست ابن نديم،ص‏246

13- جامع الرواة،ج 1،ص 161- طبقات مفسران شيعه،ج 1،ص 582،چاپ دفتر نشر نويد اسلام.علاوه بر منابع فوق مى‏توان به:پيشگفتار تفسير مطبوع عياشى- معجم رجال الحديث، ج‏17،ص‏240- 224،كد معرفى 11768- الاعلام زركلى،ج‏7،ص 95- منهج المقال،ص‏319-طبقات مفسران‏شيعه،ج 1،585- 582 مراجعه نمود.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation