بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب فروغی از کوثر, الیاس محمدبیگى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest - فروغى از كوثر
     k01 - فروغى از كوثر
     k02 - فروغى از كوثر
     k03 - فروغى از كوثر
     k04 - فروغى از كوثر
     k05 - فروغى از كوثر
     k06 - فروغى از كوثر
     k07 - فروغى از كوثر
     k08 - فروغى از كوثر
 

 

 
 
 fehrest pagenext page

فروغى از كوثر: زندگينامه حضرت فاطمه معصومه(عليها السلام)

مؤلّف الياس محمدبيگى


سخن ما

گر چه از نظر فلسفى زمان ها و مكان ها از جهت زمانى و مكانى هيچ امتيازى بر يكديگر ندارند; ولى از منظر دينى و با توجه به تأثير ارزش هاى الهى، برخى از زمانها و مكانها از قداست و مكانت ويژه اى برخوردارند و نسبت به ديگر اجزاء زمانى و مكانى امتياز خاصى دارند: كه برترى شب قدر از هزار ماه عبادت و شب مبارك بودنش به بركت نزول قرآن كريم بوده و اين بروز رخدادهاى آسمانى و ظهور نشانه هاى الهى است كه برخى از روزها را «ايام الله» ساخته است. چنانچه با نزول آغازين آيات نور بر جان پاك نبوى و ابلاغ رسالت محمدى (صلى الله عليه وآله وسلم) توسط فرشته وحى، كوه حرا، جبل النور و تجليگاه جمال و جلال ربوبى شد و شهر مكه و كعبه معظمه با حضور پيامبر رحمت شكوه و عظمتى دوباره يافت و هجرت حضرتش به شهر يثرب آن را مدينه النبى ساخت.
و اين قيام خونين و حياتبخش حسينى در سرزمين نينوا و قداست و طهارت ثاراللهى حضرت سيدالشهدا بود كه كربلا را بر كعبه برترى داد و تربتش را طينت عرشى و عطر بهشتى عطا نمود. و اگر از شهر قم در قاموس سراسر نور اهلبيت، به عظمت و بزرگى ياد شده به آن جهت است كه، همواره اين ديار مقدس مركز نشر فرهنگ و معارف نورانى اهلبيت و خاك پاكش مهد تربيت رجال بزرگ و نامدار علم و دانش بوده و آسمان رفيع فرهنگش با سيماى فرزانگان فقه و حديث و معارف دينى فروزنده است. درخشش نام قم

[6]

و قمى را در پرتو احاديث و اخبار امامان معصوم و دلباختگى مردمان خداجويش به آل رسول جستجو بايد كرد. اما اين همه نبود جز از بركات هجرت كريمه اهلبيت و اجلال نزول و غروب غمبار آن نجمه آسمان ولايت در ديار عاشقان امامت; او كه بارگاه رفيعش جلوه اى از بهشت برين و مدفن شريفش مطاف عرشيان و ملجأ و معبد صالحان و نقطه اميد دين باوران است. توجه به موقعيت خاص شهر قم و مشاهده بى كران معنويت و شكوه اين كوكب درى آسمان عفاف حضرت فاطمه معصومه (عليها السلام) بود كه برخى صاحبان فضل و قلم را بر آن داشت كه دلباختگان خاندان عصمت به ويژه نسل جوان را با گوشه اى از آن عظمت آشنا ساخته و آثار ارزشمندى را در اين رابطه به جامعه دينى ارايه نمايند. كه از جمله آنها است اثر گرانقدر جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاى الياس محمد بيگى (صادقى) تحت عنوان «فروغى از كوثر» كه در برگيرنده پيشينه هاى درخشان شهر قم و جلوه اى از زندگانى و فضايل و كرامت هاى حضرت فاطمه معصومه (عليها السلام) و مطالب متنوع ديگرى مى باشد .
ما خادمان فرهنگى آستانه مقدّسه كريه اهلبيت خداى را شاكريم ، در سالى كه به نام امام على بن ابى طالب (عليه السلام) نامگذارى شده ، توفيق تجديد چاپ و نشر اين اثر را به ما ارزانى داشت . در پايان از مساعدت توليت معظم آستانه مقدسه حضرت آية الله مسعودى و معاون محترم ايشان جناب آقاى فقيه ميرزايى در جهت تحقق اين مهم تشكر مى نماييم; اميد آن كه همواره توفيق الهى در جهت ارايه خدمات فرهنگى بيشتر به جامعه دينى رفيق راهشان باشد.

[7]


بسم الله الرحمن الرحيم


پيشگفتار

آشنايى با موقعيت جغرافيايى و پيشينه تاريخى ، سياسى ، اجتماعى هر سرزمين گر چه به جاى خود ارزشمند بوده و بر اطلاعات عمومى انسان مى افزايد ; ولى شناخت بعضى از سرزمين ها به خاطر نقش اساسى نخبگان و فرهيختگان آن سامان ، در پايه گذارى و ترويج فرهنگ و معارف حياتبخش دينى و تحكيم عقايد اسلامى و سوابق درخشان آن ، از ارزش و اهميت مضاعفى برخوردار است . كه يكى از اين سرزمين هاى ممتاز ، شهر قم مى باشد ; ديار مقدّسى كه در طول تاريخ اسلام از بزرگترين مراكز نشر معارف حياتبخش شيعه به شمار آمده و تربيت يافتگان مكتب فقه و حديثش احياگر مظاهر فرهنگ غنى اهلبيت(عليهم السلام) بودند ; و مردمان خدا جوى آن طلايه دارى نهضت هاى علمى ، فرهنگى ، سياسى و رهبرى قيامهاى حق طلبانه مردمى در برابر حاكمان ستم پيشه را به عهده داشتند . بدينسان اهل قم ، قيام را عينيت بخشيدند و قم در طول تاريخ چونان خورشيدى تابان درخشيد و نور و تحرك آن آزاديخواهان مسلمان را به حركت درآورد و نام قم در دنيا مرادف با قداست و پايدارى و شجاعت گرديد . و به خاطر همين جايگاه عظيم ، قم در قاموس سراسر نور رهبران معصوم(عليهم السلام)بعنوان حريم امن ولايت و كاشانه آل محمد و سرچشمه جوشان علوم و معارف خاندان رسالت معرفى شد ; و مردمان خدا باورش پيروان راستين اهل بيت و ياوران مهدى امت و زمينه سازان حكومت جهانى حضرتش شناخته شدند . و شكوه و عظمت اين

[8]

ديار مقدس ، آنگاه فزونى يافت كه خاك پاكش ، بارگاه ملكوتى بزرگ يادگار آل رسول و عصاره فضايل آل بتول « حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ » گرديد ; و هجرت زينب گونه و رحلت جانسوز حضرتش در اين سرزمين ، حرم اهل بيت بودن آن را تفسير نمود ; و باجلال وجمال فاطمى خود، قم را تجليگاه انوار تابناك ائمّه هدى(عليهم السلام)قرارداد.
و سرانجام قم ، اين پايگاه عظيم ولايت علوى و حوزه فقاهت جعفرى بود كه خاستگاه انقلابى بى نظير ، به رهبرى پيشواى حكيم و فرزانه « حضرت امام خمينى(قدس سره) » گرديد كه حكومت اسلامى به بارآمده از آن ايران زمين را نقطه اميد مستضعفان سراسر گيتى و شهر قم را مركز ام القراى جهان اسلام قرارداد.
حكومت الهيى كه امروز به رهبرى حضرت آية الله خامنه اى دام ظلّه راه تعالى و ترقى خود را طى مى كند اين همه ، انسان را بر شناختى عميق و همه جانبه از پيشينه درخشان اين ديار پاك و معرفت و آگاهى فراگير از ابعاد مختلف شخصيتى بزرگ بانوى عالم اسلام حضرت فاطمه معصومه(عليها السلام)وامى دارد كه بدون شك اهل قلم و نويسندگان متعهد ، در جهت ارايه چنين شناختى به جامعه ، رسالتى عظيم به عهده دارند ; چنانچه تاكنون در اين رابطه آثار ارزشمندى ، توسط برخى از صاحبان قلم نگاشته شده است ما هم در حدّ توان عصاره اى از اين آثار گرانقدر را در 9 بخش گردآورى نموديم و اين اثر را با عنوان « فروغى از كوثر » كه چيزى جز حاصل عنايت آن حضرت نبوده به روح بلند آن زينب دوران اهدا مى نماييم به آن اميد كه مورد قبول افتد و همواره لطف و كرم آن بزرگوار رهين را همان باشد . و از آنجا كه مجموعه حاضر به عنوان اولين اثر نگارنده ، خالى از نقص و ايراد نيست نظر اصلاحى همه عزيزان را با جان و دل پذيراييم .

و ما توفيقى الاّ بالله
الياس محمد بيگى « صادقى »

[9]


بخش اوّل : پيشينه هاى درخشان شهر قم :

پيشينه تاريخى شهر قم :

بعضى قائل به قدمت شهر قم بوده و آن را از بلاد باستانى دانسته اند و به شواهد و قرائنى هم استدلال نموده اند از قبيل ذكر « زعفران قمى » در كتابى كه مربوط به عصر ساسانيان است و آمدن نام قم در شاهنامه فردوسى ضمن بيان حوادث سال 23هـ . ق و اينكه قم و ساوه به دست « تهمورث پيشدادى » بنا نهاده شده است .
ولى اين شواهد و قرائن مدّعا را ثابت نمى كند براى اين كه موقعيّت جغرافيايى و طبيعى سرزمين قم در عصر ساسانيان براى بناى شهرى در آن جا مساعد نبوده است و ساخت چنين شهرى بدست تهمورث از افسانه هاى باستانى است كه هيچ ارزش تاريخى ندارد . و ذكر نام قم در شاهنامه دليل بر اين نمى شود كه در سال 23هـ . ق هم آن سرزمين به همين نام بوده براى اينكه فردوسى در اشعار خود نام محلّ فتوحات را به اسامى معروف زمان خودش معرّفى كرده است نه به اسامى زمان خود فتوحات و در اسناد تاريخى و گزارش فتوحات ايران به خليفه مسلمين از سرزمين قم به عنوان ( شق ثيمرة ) نام برده اند .

[11]

بنابر اين شهر قم هم ، مانند شهر نجف و كربلا و مشهد مقدّس از شهرهاى نوظهور اسلامى است كه موجبات موجوديّت آن را بايد در جهات مذهبى ، سياسى جستجو كرد .(1)

هجرت خاندان اشعرى به قم :

قم از بناهاى اسلامى است كه با ورود اعراب اشعرى(2) به اين سرزمين و سكونت در آن و ساختن خانه ها و پيوستن حصارهاى موجود بهم ، در سال 83هـ . ق(3) موجوديّت يافت و نام قم بر آن نهاده شد .
در اين جا لازم است در خصوص مهاجرت اعراب اشعرى به اين سرزمين توضيح بيشترى داده شود :
« خاندان اشعرى » به خاطر ناسازگارى با « حجّاج » حاكم كوفه و كشته شدن يكى از افراد برجسته آن خانواده و احساس ناامنى ، جلاء وطن نمودند و به سوى ايران حركت كردند ; در مسير حركت خود به نهاوند رسيدند و عدّه اى از آنها در اثر ابتلاى به وبا از دنيا رفتند ، به همين جهت از آنجا حركت كردند و به تدريج راهپيمايى نموده تا به سرزمين قم رسيدند .
ــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ گنجينه آثار قم ، عباس فيض ، ج1 ، ص70 .
2 ـ اين قبيله در آغاز بعثت رسولخدا(صلى الله عليه وآله وسلم) از يمن به مدينه هجرت كردند و به آن حضرت ايمان آوردند و بزرگ آنها « مالك بن عامر بن هانى » است كه در جنگ قادسيه از خود رشادتها نشان داد و ايشان جدّ عبدالله و احوص مى باشد كه آن دو از بنيانگذاران شهر قم به عنوان پايگاه شيعه بودند . « گنجينه آثار قم ، ج1 ، ص137 » .
3 ـ معجم البلدان ، ج4 ، ص397 .

[12]

اين كه علّت آمدن آنها به قم چه بود مطلبى است كه بايد آن را در فتوحات جدّ ايشان « مالك » در نبرد قادسيه جستجو كرد :
مالك بعد از فتح فراهان و تفرش و آشتيان و ساوه ، با قوم ديلم كه دست به چپاول اموال و تجاوز به نواميس ساكنين آن نواحى گشوده بودند وارد نبرد شد و آنها را ريشه كن و نابود كرده و نواميس به اسارت برده شده را آزاد كرد . مردم آن سامان كه خود را آزاد شده مالك مى دانستند از اين حادثه هميشه خاطره شيرينى داشتند .
قبيله اشعرى هم كه با نام اين ديار آشنا بودند ، براى پيدا كردن مرتع و چراگاه احشام راهى اين سرزمين شدند وقتى كه به تَقَرود از نواحى ساوه رسيدند احوص آنجا را سرزمينى سرسبز و مناسب براى احشام خود يافت و در فكر توطّن در آنجا برآمد .
منزلگاه اعراب در دامنه كوه يزدان ( ميانه تقرود و قم ) بود . به همين جهت به تدريج خبر ورود خاندان اشعرى به يزدان پايدار ( يزدانفاذار ) رئيس زردتشيان رسيد .
او از ورود آنان بسيار خرسند شد و تصميم گرفت براى حفظ و حمايت سرزمين خويش از حمله ديلمان آنها را در سرزمين قم منزل و مأوى دهد ، كه سركوبى قوم چپاولگر ديلم « در حمله مجدّد آنان به آن مناطق » ، به دست احوص و همراهانش او را بر اين امر مصّم تر نمود و با شنيدن خبر پيروزى شخصاً به استقبال احوص شتافت و به عنوان تقدير و تشويق بر سر او درهم و زعفران ريخت و قوم او را در ميان چند حصار معروف آن زمان جاى داد و آنها

[13]

چادرهاى خويش را در فواصل حصارها برپا كرده و براى عبدالله ( برادر احوص ) مسجدى جهت اقامه نماز و بيان مقرّرات نورانى اسلام بنا كردند و آنچنان زردتشتيان با مسلمانان صميميّت و محبّت يافتند كه با هم عهدنامه برادرى و مواسات و پيمان دفاعى امضاء نمودند .
بدينسال اعراب مسلمان ، روز به روز محلّ سكونت خود را وسعت داده و خانه ها و مزارع بسيارى را خريدارى كردند و حصارهاى جداى از هم به واسطه ساخته شدن خانه هاى نوبنياد ، به هم متّصل شدند و شهرى يكپارچه بوجود آمد و اوّلين مسجد در آن شهر بنا نهاده شد .
پيمان ياد شده تا آخر عمر يزدانفاذار بخوبى اجرا مى شد و دو قوم زردتشت و مسلمان با هم زندگى مسالمت آميزى داشتند ; ولى پس از او فرزندانش با ديدن حشمت و ثروت روزافزون مسلمانان و خانه هاى وسيع و مجلّل آنان ، خود را در برابر آنها ذليل و خوار ديده و در انديشه ناسازگارى برآمدند و بنا را بر پيمان شكنى گذاشتند و از عبدالله و احوص ، « بزرگان خاندان اشعرى » مصرّانه خواستند كه با قوم خود از آن سرزمين بيرون روند .
عبدالله و احوص آنها را پند و اندرز فراوان داده و آنها را دعوت به پايبندى به عهد و پيمان برادرى نمودند و از عواقب سوء عهدشكنى بر حذر داشتند ، ولى قوم زردتشت همچنان بر خواسته خود پافشارى مى كردند و تا چهاردهم سال نو به خاندان اشعرى مهلت دادند تا هر چه دارند بفروشند و از آن ديار بروند .
در اين فاصله زمانى احوص بعد از مشورت با بزرگان قبيله ، تصميم گرفت

[14]

شب چهارشنبه آخر سال ، آن ديار را از شرّ سران زردتشت و بزرگان حصارهاى چهلگانه ، پاك نمايد و راه را براى گرويدن مردم پاك سرشت آن سامان به اسلام بگشايد .
لذا چهل نفر را مأمور ساخت كه در چنين شبى در هنگامه جشن و شادمانى و ميگسارى زردتشتيان ، خود را به حصارها رسانده و خدايان حصارها را نابود نمايند .
اين نقشه به خوبى اجرا شد و سران فتنه انگيز زردتشتيان آن شهر از ميان برداشته شدند و دژهاى كفر و لجاجت فروريخت و مردم آن منطقه با احساس آزادى ، گروه گروه به اسلام گرويدند و آتشكده ها يكى پس از ديگرى خاموش و به مساجد تبديل شدند و بدينسان مردم مسلمان به رهبرى احوص و عبدالله اشعرى بر اين منطقه سرورى يافتند(1) ، و شهر قم به عنوان شهرى امامى مذهب به وجود آمد ، و مكتب فقه شيعه امامى به دست « عبدالله بن سعد » و پسران او در اين شهر بنا نهاده شد و به مرور زمان قم به عنوان شهرى « پيرو فقه اهل بيت(عليهم السلام) » همچون ستاره اى درخشان بر آسمان عالم اسلام درخشيدن گرفت .
و به تدريج اين شهر مأوى و مأمن پيروان امامت و ولايت شد كه تعداد شيعيان مهاجر آن به 6000 نفر مى رسيد(2) .
ــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ تاريخ قديم قم ، حسن بن محمد بن حسن قمى ، ص245 ـ 257 با تصرّف .
2 ـ گنجينه آثار قم ، عباس فيض ، ج1 ، ص154 .

[15]


پيشينه فرهنگى ، سياسى شهر قم :

مردم قم چنان اهميّت و عظمت يافتند كه گوئى در كشور نيمه مستقلّ كوچكى در « قلب دارالاسلام » زندگى مى كردند ، چنانچه از آغاز ظهور خلفاى عباسى در سال 132هـ . ق تا اواخر دوره خلافت هارون از دادن خراج به حكومت وقت خوددارى مى كردند و هيچ يك از خلفا توان و جرأت مقابله با آنان را نداشت .
در زمان هارون عباسى كه فرمانروايى اسلامى ، حدّاكثر توسعه را يافت و در سال 184هـ . ق هارون تصميم گرفت صحابه و دوستداران اهل بيت(عليهم السلام)را تحت فشار قرار دهد و قم اين كانون ضدّ ظلم و ستم را سركوب نمايد .
لذا هارون « عبدالله بن كوشيد قمى » را به حكومت اصفهان ( كه قم از توابع آن بود ) گماشت تا ماليات پنجاه و چند ساله قم را وصول نمايد .
او هم برادر خود « عاصم » را عامل قم قرارداد ، عاصم پس از شكنجه و اذيّت و آزار مردم حتّى يكدرهم از ماليات معوّقه را هم وصول نكرد ولى همچنان بر فشار خود افزود تا اينكه عدّه اى از اهالى و بزرگان شهر زبان به شفاعت گشودند و لى به نتيجه اى نرسيدند .
بعد از بى نتيجه بودن اين وساطتها « عاصم » به دست عدّه اى ، از جان گذشته به هلاكت رسيد .
همين حادثه باعث عزل عبدالله از حكومت اصفهان شد ولى عبدالله به دارالخلافه شتافت و با پرداخت يك ميليون درهم خواستار بازگشت به سمت

[16]

قبلى خود شد ، به شرط اينكه قم از تابعيّت اصفهان خارج شود . سرانجام با توضيحات قانع كننده او و بيانات « حمزة بن اليسع » ـ از بزرگان قم ـ و عهده دار شدن خراج شهر ، هارون استقلال شهر قم را پذيرفت و بدينسان اين شهر استقلال سياسى يافت و پس از تعيين حدود آن ، مسجد جامع با منبرى براى امام جمعه ( كه نشانه استقلال هر ناحيه بود ) در آن ساخته شد .(1)
هنگام استقلال در اين سرزمين دو شهر وجود داشت يكى شهر جديد اسلامى بنام « قم » و ديگرى شهر زردتشتيان بنام « كميدان » كه عمّال حكومتى و زندان شهر در آنجا بودند چرا كه اهل قم عمّال حكومت را به شهر خود راه نمى دادند .

مبارزه بى امان مردم قم با ستمگران :

مردم قم با حاكمان ستمگر زمان خود هميشه سر ناسازگارى داشتند ، و در زمانهاى مناسب در برابر آنان دست به شورش و انقلاب مى زدند و از پرداخت ماليات و حمايت اقتصادى حكومت مركزى خوددارى مى كردند . بعد از شهادت حضرت رضا(عليه السلام) در سال 203هـ . ق و پى بردن مردم قم به جنايت مأمون و دستگاه خلافت ، به عنوان اعتراض به اين فاجعه عظيم و اعلان حمايت از حريم مقدّس ولايت و امامت ، مردم دست به انقلابى بى سابقه زدند و در برابر حاكمان عباسى دست به تمرّد زدند ، و از دادن خراج و ماليات سالانه شهر خوددارى كردند .
ــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ گنجينه آثار قم ، عباس فيض ، ج1 ، ص154 .

[17]

اين انقلاب همگانى حدود 10 سال ادامه داشت و سرانجام با يورش سپاهيان حكومتى به فرماندهى « على بن هشام » به شهر ، عدّه اى از سران شهر همراه « يحيى بن عمران » ـ بزرگ قمّيّين كه اين نهضت عظيم مردمى را سازماندهى مى كرد ـ كشته شدند و قسمتى از شهر خراب گرديد و مالياتهاى گذشته وصول شد. مردم به تدريج به عمران شهر پرداختند و تا سال 216هـ . ق شهر اوضاع آرامى داشت .
در همين سال ، « زمان خلافت معتصم » بود كه مردم به دارالحكومه قم حمله كردند و عامل حكومت ( طلحى ) را از شهر بيرون رانده و عَلَم مخالفت برافراشتند .
معتصم به تحريك ( طلحى ) سپاهى را به فرماندهى « وصيف ترك » مأمور سركوبى اهالى كرد ، و او همراه حاكم رانده شده قم به هر حيله اى بود به داخل شهر رخنه نمود وسپاهيانش به قتل و غارت اهالى پرداختند و خانه ها و باغ هاى افراد انقلابى را آتش زدند و شهر را به تلّى از خاكستر مبدّل نمودند .
ولى اين همه ، نتيجه اى جز برافروخته شدن خشم عمومى مردم نداشت . لذا پس از مواجه شدن سپاه با اعتراض و مخالفت مردمى ، فردى به نام « محمّد بن عيسى بادغيسى » ـ كه فردى خوشخو و صديق بود ـ به حكومت قم گماشته شد ; حاكم جديد با درايت خاصّى كه داشت رضايت مردم را جلب نمود و بذر مودّتى بين آنها پاشيد كه تا سال 245هـ . ق در اين شهر حادثه خونينى پيش نيامد .
بالاخره در زمان خلافت متوكّل ، ـ كه او فردى جسور و لاابالى بود و از

[18]

اهانت به مقدّسات دين و بزرگان اسلام هراسى نداشت « مانند تظاهر او به سبّ على(عليه السلام) و صديقه طاهره(عليها السلام) در مجالس عمومى و تخريب مرقد سيّدالشّهداء(عليه السلام) » ـ مردم عاشق ولايت و امامت قم با ديدن اين جسارتها و اهانت ها كه به ساحت مقدّس بزرگان دين مى شد ، آنچنان برآشفتند كه در فرصت مناسب با تقويت معارضين حكومت عباسى همچون حسين كوكبى ـ كه از اشراف سادات علوى بود ـ دولت علوى كوچكى تشكيل دادند و عمّال حكومتى را خلع يد كردند و تا سه سال اين حكومت برقرار بود . كه سرانجام معتمد عباسى حاكم « بلاد جبل » را مأمور براندازى حكومت علويّون و سركوب نهضت قميون كرد و او با سپاهى فراوان پس از سرنگون كردن حكومت حسين كوكبى ، اهالى قم را سركوب و سران آنها را كشت و عدّه اى را زندانى كرد و در ظلم و ستم به مردم تا آنجا پيش رفت كه آنها براى در امان ماندن از شرّ او به امام حسن عسكرى(عليه السلام)پناهنده شدند و حضرت براى رهايى از اين شرّ عظيم دعايى به آنان تعليم فرمود كه در نماز شب بخوانند .
اين سركوبهاى خونين هيچ تأثيرى در خاموشى شعله هاى انقلاب و قيام عليه ظلم و ستم نداشت و لذا مردم قم به مجرّد درگيرى معتمد با يعقوب ليث ( در سال 263هـ . ق ) و ضعف نيروهاى تهاجمى او مجدّداً در برابر او به قيام برخاستند .
اين انقلاب و شورش گاه و بيگاه وجود داشت تا اينكه در زمان معتضد عباسى ، « يحيى بن اسحاق » كه از طائفه اماميه بود به عنوان حاكم قم منصوب شد و او كه شخصى ملايم و پرتجربه بود كوشش كرد تا از بغض و كينه مردم

[19]

نسبت به خلفا بكاهد و از بوجود آمدن شورش هاى متوالى جلوگيرى نمايد . او در اين راه موفق شد و با آرامش نسبى شهر ، و با همكارى او ، اقدامات اساسى در شهر صورت گرفت كه از آن جمله : خاموش كردن آخرين آتشكده اين سرزمين و بناى مأذنه و مناره عظيمى در كنار مسجد « ابوالصّديم اشعرى » بود كه صداى اذان را به هر دو قسمت شهر مى رساند .(1)

انقلاب فرهنگى ، سياسى :

در همين زمان بود كه « على بن بابويه » با رياست و مرجعيّت عامّه خود مكتب پربركت و بى نظيرى را در قم تأسيس كرد كه آمار تربيت شدگان آن مركز بزرگ علمى ومحدّثين عصرايشان ، تا دويست هزار تن نقل شده است .(2)
با طلوع ستاره « بابويهى » بود كه روش مبارزه مردم با دستگاه خلافت تغيير كلّى يافت و آنها به مبارزات اصولى پرداختند ، از طرفى پسران ( بويه ) را تقويت كرده و با قدرت ايشان خلفا را يكى پس از ديگرى بركنار مى كردند و حكومتهايى از آل على(عليه السلام) را در طبرستان به نام ناصر كبير ، و ناصر صغير روى كار آوردند . از طرفى گروهى از دانشمندان اسلامى براى تبليغ و ترويج مبانى و معارف دينى از قم به خدمت امرا شتافته و اكثر ايشان به مقام وزارت و امارت و رياست رسيدند و نام وزراى قمى ، زينت بخش تاريخ سياست و حكومت شد .
ــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ گنجينه آثار قم ، ج1 ، ص153 .
2 ـ همان ، ج1 ، ص162 .

[20]

وزارت « استاد ابن العميد » در حكومت « ركن الدوله ديلمى » پس از مشورت با مرحوم ابن بابويه و صلاحديد آن بزرگوار بود ; كه هجرت علمى مرحوم شيخ صدوق از قم به رى ( بنا به دعوت استاد ابن العميد) و آثار گرانقدر علمى ، فرهنگى اين هجرت مقدّس همه از بركات اين اقدام سياسى زعيم بزرگ شيعه در آن دوران مى باشد .
چنانچه سفر مرحوم « ابن قولويه » به بغداد و تأسيس مكتب فقه جعفرى در مسجد « براثا » و دهها اقدامات علمى ، فرهنگى كه در سراسر عالم اسلام صورت گرفت همه و همه از بركات مكتب « مرحوم ابن بابويه » در قم بود .

 fehrest pagenext page
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation