بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب تفسیر و تفاسیر شیعه (قرن یکم تا پانزدهم), ( )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi01 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi02 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi03 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi04 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi05 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi06 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi07 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi08 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi09 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi10 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi11 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi12 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi13 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi14 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi15 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi16 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi17 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi18 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi19 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi20 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi21 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi22 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
     tafasi23 - تفسير و تفاسير شيعه ـ از قرن 1 تا قرن 15
 

 

 
 

تفسير ابن ابى زياد

[ ; تـفـسـيـر سكونى ], اثر اسماعيل ( م ب 148 ق ) فرزند ابى زياد مسلم شعيرى سكونى كوفى از دانشمندان و مفسران شيعه و از اصحاب حضرت امام جعفر صادق (ع ) و ثقات محدثين اماميه .
ابن نديم در الفهرست , تفسير قرآن وى را ضبط كرده است .
ابوالعباس نجاشى ( م 450 ق ) آن را توسط استاد و شيخش در روايات ابى العباس احمد بن على بن نوح سيرافى با پنج واسطه روايت مى كند.
مـيـردامـاد در كـتـاب خـود الرواشح السماوية فى شرح الاحاديث الاماميه پس از توثيق وى قول تـضـعـيـف او را چـون از سكونيه است رد مى كند و اظهار مى دارد كه اجماع اصحاب به توثيق او تصريح دارند.
تـفـسـيـر مورد بحث به زبان عربى و بر شيوه همان عصر يعنى روائى مى باشد و در كتب تفسير و حديث معتبر شيعه از تفسير وى بسيارى نقل گرديده است .
مـنـابـع : الاسـتـبصار, 1/442; تنقيح المقال , 1/127; تهذيب الاحكام , 3/256 به بعد; تفسير قمى , 1/388; جـامـع الرواة , 1/91; الرواشح السماوية فى شرح الاحاديث الاماميه , 56; رجال , ابن داوود, 55; رجال , شيخ طوسى , 147; رجال , نجاشى , 1/109 - 110; الخلاصة , علامه حلى , 199; الفهرست , شـيـخ طـوسـى , 55; مـعجم رجال الحديث , 3/185 - 187; من لا يحضره الفقيه , 4/254; ميزان الاعتدال , 1/231.

تفسير الاعمش

از ابـومحمد سليمان ( 61 - 148 يا 149 ق ) فرزند مهران الاعمش اسدى كاهلى از اكابر مفسران و خواص اصحاب امام محمدباقر (ع ) و از قاريان مشهور شيعه .
ابن سعد در الطبقات الكبرى او را اعرف مردم در تفسير و فنون قرآن مى خواند سپس اضافه كرده است كه ابوحيان تيمى قرآنى را با خود داشت كه آن را بر اعمش عرضه مى كرد و تصحيح مى نمود بر قراات او و اين صحيح ترين مصاحف بود.
ابـن عـمـاد حنبلى او را در كتاب خود شذرات از شيوخ محدثين كوفه و عالم رئيس مى خواند كه سند 1300 حديث در تفسير و ساير موارد به او منتهى مى گردد.
تـفسير اعمش به زبان عربى و شيوه روائى است و منقولاتى از آن در بسيارى از تفسيرهاى سنى و شـيـعـه آمده است كه در فضائل حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (ع ) و خاندان عصمت و طهارت مى باشد.
مـانند تفسير آيه 37 سوره بقره فتلقى آدم من ربه كلمات فتاب عليه اعمش از ابى صالح از ابن عـباس روايت مى كند كه چون آدم دچار خطيئه شد جبرئيل به او تعليم كرد كه خداوند را به حق خمسه طيبه سوگند دهد تا بخشوده شود و او چنين كرد پس بخشوده شد.
منابع : الاعلام , 3/135; تاريخ بغداد, 3/13; تذكرة الحفاظ, 1/154; تفسير فرات الكوفى , 57; تفسير الـقـمـى , 2/381; تهذيب التهذيب , 4/195; خدمات متقابل اسلام و ايران , 456; حلية الاولياء, 46; خـلاصـة الـتذهيب , 155; رجال , شيخ طوسى , 206; رجال , ابن داود, 177; ريحانة الادب 1/154; جـامـع الـرواة , 1/383; سـيـر اعـلام الـنـبلاء, 6/226; الطبقات الكبرى , ابن سعد, 6/342; ميزان الاعتدال , 2/224.

تفسير ابى بصير

از ابوبصير يحيى ( م 148 يا 150 ق ) فرزند ابى القاسم اسدى نام پدرش را به اختلاف نقل كرده اند.
شيخ طوسى در الفهرست يحيى بن القاسم ذكر نموده در رجال خود يحيى بن ابى القاسم .
حديث و تفسير را از حضرت ابى جعفر محمد الباقر و امام جعفر الصادق عليهما السلام اخذ كرد.
كشى در رجال خود در شرح حال او به نقل از محمد بن مسعود مى نويسد كه از على بن حسن بن فضال درباره او سؤال كردم گفت كه از هم پيمانان بنى اسد بود.
سپس مجددا سؤال كردم آيا متهم به غلو بود؟ گفت خير.
وى داراى تفسير قرآن است .
سيد حسن صدر در تاسيس الشيعه مى نويسد اجماع بر توثيق اوست و تقديم وى در فقه است .
وى داراى كتابى است در تفسير قرآن .
احـتـمـالا با ابوبصير فرزند قاسم كه اسناد بيش از 275 روايت به او منتهى مى گردد يكى است و روايات او در كتب اربعه ضبط است .
مـنـابع : الاختار, شيخ مفيد, 83; تاسيس الشيعة , 327; تفسير فرات كوفى , 417; الذريعة , 4/251; جـامع الرواة , 2/324; رجال , ابن داوود, 371; رجال , علامه حلى , 264; رجال شيخ طوسى , 140 - 333; رجـال , كـشـى , 402; رجـال , نـجاشى , 2/411; الشيعه و فنون الاسلام , 61; الفهرست , شيخ طوسى , 362; معجم رجال الحديث , 20 - 28; مفسران شيعه , 67; تفسير القمى , 1/28.

تفسير(هاى ) مقاتل بن سليمان

اثر ابوالحسن مقاتل بن سليمان بن زيد بلخى خراسانى ( م 150 ق ), از اصحاب امام محمدباقر (ع ) و امام جعفر صادق (ع ) و با يك واسطه از طريق ضحاك بن مزاحم از ابن عباس روايت كرده است .
شافعى گفته است همه مردم در تفسير نيازمند به مقاتل هستند.
از او آثار قرآن پژوهى متعددى باقى مانده است .
از جـمـلـه كتابى در زمينه متشابهات قرآن ( نسخه مكتوب به سال 586 ق در كتابخانه راقم اين سطور در قزوين ). كتابى در وجوه و نظاير قرآن مجيد كه به طبع رسيده است .
كتابى در زمينه ناسخ و منسوخ ; كتابى به نام تفسير الجوابات فى القرآن , همچنين نوادر التفسير; ). ثت تفسير الخمسمائة آية من القرآن ( نسخه محفوظ در كتابخانه موزه بريتانيا به شماره 8033 منابع : الاعلام , 7/281; تاريخ الادب العربى , كارل برو كلمان , 4/9 - 10; تاريخ دمشق , تلخيص ابن مـنـظـور, 25/197 - 204; تـفسير فرات كوفى , 174 به بعد; تهذيب التهذيب , ابن حجر, 10/249 - 254; جامع الرواة , 2/261; الذريعة , 4/315; رجال , ابن داود 519; رجال , شيخ طوسى , 138, 313; رجـال , كـشـى , 334; شـذرات , 1/227; طبقات المفسرين , داودى , 2/330 - 331; الفهرست , ابن نديم , 227; معجم رجال الحديث , 18/3111; وفيات الاعيان , 5/255 - 257; ربيع الابرار, 1/397.

تفسير ابومريم انصارى

اثـر ابـومـريـم عـبدالغفار ( م ح 150 ق ) فرزند القاسم بن قيس بن فهد انصارى فقيه مفسر شيخ المحدثين و از اصحاب امام محمدباقر (ع ) و امام جعفر صادق (ع ). ابن حجر در لسان الميزان مفسر را رافضى و غير ثقه و از رؤس الشيعة وصف نموده و از قول احمد بن حنبل مى نويسد هرگاه ابوعبيده حديثى را از قول ابن مريم نقل مى كرد, مردم فرياد مى زدند كه لا نريده ( او را نمى خواهيم ). سپس از بخارى از مفسر با ذكر سند از ابن عباس از رسول اكرم (ص ) حديث على مولى من كنت مولاه را ضبط كرده است .
تفسير مورد بحث در يك جلد به شيوه روائى به زبان عربى است كه طى كتب معتبر حديث شيعه و تفسيرهاى اماميه منقول است .
از جمله فرات كوفى در كتاب تفسير خود در تفسير آيه 36 سوره نساء و اعبدوا اللّه و لا تشركوا به شيئا و بالوالدين احسانا و بذى القربى مى نويسد وى از حضرت صادق (ص ) نقل مى نمايد كه مراد از الـوالـديـن , رسول اللّه (ص ) و على بن ابى طالب (ع ) است و همچنين در تفسير آيه 82 سوره الانـعام الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الا من و هم مهتدون از حضرت صادق (ع ) نقل نموده كه امام (ع ) فرمودند يا ابامريم هذه و اللّه نزلت فى على بن ابى طالب (ع ) خاصة .
مـنـابع : تفسير فرات , كوفى , 104 به بعد; جامع الرواة , 1/461 - 462; رجال , ابن داود, 226; رجال , شـيخ طوسى , 99/237; رجال , نجاشى , 64; رجال , علامه حلى , 117; الفهرست , 219 - 220; لسان الميزان , 4/42 - 43; معجم رجال الحديث , 10/55 - 56; تهذيب الاحكام , 9/370 به بعد.

تفسير فضيل رسانى

فضيل ( م ح 150 ق ) فرزند زبير بن عمر بن درهم رسانى اسدى كوفى , از اصحاب امامين حضرت باقر (ع ) و حضرت صادق (ع ) و مفسرين و محدثين شيعه در قرن دوم هجرى .
تـفسير مورد بحث به زبان عربى به شيوه روائى كه قسمتى از اين تفسير طى كتب تفسير و كتب حديث نقل گرديده است .
از جمله مفسران شيعه كه تفسير او را نقل نموده اند فرات كوفى در تفسير خود بيش از پنج عنوان از تـفـسـيـر آيـات خـويـش را اسـنـاد به اين مفسر نموده است كه تمامى آنها در فضائل حضرت امـيـرالـمـؤمنين على (ع ) و خاندان عصمت و نبوت است و چهار عنوان آن را مفسر از زيد شهيد روايـت نـمـوده اسـت از جمله در تفسير آيه 36 سوره نور فى بيوت اذن اللّه ان ترفع و يذكر فيها اسـمـه يسبح له فيها بالغدو و الاصال مى نويسد كه فضيل بن زبير از زيد بن على (ع ) درباره اين آيه پرسيد, گفت رسول اللّه (ص ) فرموده است مراد از بيوت بيوت انبياء است .
ابـوبـكـر مـى پـرسـد آيا بيت على (ع ) هم از آنهاست ; حضرت (ص ) پاسخ مى دهند آرى از برترين آنهاست .
منابع : تفسير فرات كوفى , 177 به بعد; جامع الرواة , 2/9; رجال , كشى , 287; رجال , شيخ طوسى , 132; الـفـهـرسـت , ابن نديم , 227; معجم رجال الحديث , 13/326 - 327; الكافى , 6/326 به بعد; كامل الزيارات , 72; مجله تراثنا ( شماره 2 سال اول ).

تفسير منخل

اثـر منخل ( م ح 150 ق ) فرزند جميل اسدى كوفى از مفسران شيعه و اصحاب حضرت امام جعفر الصادق (ع ) و از دانشمندان اماميه در قرن دوم هجرى .
مـفـسـر را از غـلاة شـيـعه مى خوانند و نيز تفسير وى را محمد بن سنان و احمد بن ميثم روايت كرده اند.
نجاشى تفسير او را در كتاب رجال خود ضبط كرده است .
ايـن تـفسير به شيوه روائى است و در تفسير آيات قرآن كريم از اقوال ائمه اطهار (ع ) بهره گرفته است .
روايات مفسر در كتب اربعه و تفاسير مهم شيعه نقل شده است .
مـنـابـع : تفسير فرات كوفى ; تفسير بحرالعرفان برغانى ( خطى ); تهذيب الاحكام , 2/109 به بعد; الـذريـعـة , 4/316; جـامع الرواة , 2/263; رجال , ابن داود, 520; رجال , شيخ طوسى , 320; رجال , كـشـى , 314; رجال نجاشى , 2/372 - 373; الفهرست , شيخ طوسى , 338; الكافى , 1/417 به بعد; معالم العلماء, ابن شهر آشوب , 124; مفسران شيعه , 69.

تفسير حسن مروزى

اثر حسن ( م ح 150 ق ) فرزند واقد مروزى كوفى از مفسران اماميه فقيه محدث .
وى از اصـحـاب حضرت ابى عبداللّه جعفر الصادق (ع ) بوده و نيز ابن نديم در الفهرست مى نويسد داراى مـؤلـفـات از جمله كتاب تفسير قرآن و تفسير الناسخ و المنسوخ و كتاب تفسير الوجوه فى القرآن است .
تـفـسـير مروزى به شيوه مفسران اصحاب روائى است و در تفسير آيات قرآن از روايات و احاديث خاندان عصمت بهره گرفته است ولى متاسفانه فعلا موجود نيست .
طى تفسيرهاى روائى از آن نقل گرديده است .
مـنـابـع : الـذريـعـة , 4/271; رجـال , شيخ طوسى , 225; الفهرست , ابن نديم , 284; معجم رجال الحديث , 5/151; مفسران شيعه , 69.

تفسير هاشمى

[ ; تفسير سوره القدر ], اثر عبدالرحمان فرزند كثير هاشمى ( م ح 155 ق ) فقيه محدث و مفسر, از اصحاب امامين حضرت امام باقر (ع ) و حضرت امام جعفر صادق (ع ). ابن قولويه او را توثيق مى نمايد و شيخ صدوق توسط محمد بن الحسن از محمد بن الحسن الصفار از على بن حسان واسطى از عمويش عبدالرحمان بن كثير هاشمى روايت مى كند.
تـفـسير وى به زبان عربى و به شيوه روائى است و طى كتب تفسير و حديث معتبر شيعه از جمله كتب اربعه بسيارى نقل گرديده است .
هـمچنين نام وى در اسناد بيش از چهل و دو روايت ضبط شده است كه سند آنها به او مى رسد از جمله در تهذيب و من لا يحضره الفقيه و كامل الزيارات و ساير كتب حديث .
مـنـابع : تفسير قمى , 2/131 به بعد; تهذيب الاحكام , 1/53 به بعد; جامع الرواة , 1/453; رجال , ابن داود, 474; رجـال , نـجـاشـى , 2/44 - 45; الـفـهـرست , شيخ طوسى , 134 - 135; معجم رجال الحديث , 9/343 - 345; من لا يحضره الفقيه , 3/366 به بعد.

تفسير ابن زيات كوفى

اثـر ابوعماره حمزة ( 80 - 150 يا 154 يا 158 ق ) فرزند حبيب بن عمارة بن اسماعيل زيات كوفى تميمى كه مزارش در شهر حلوان عراق معروف است .
از شيوخ مفسران اماميه و يكى از قراء نامدار قرآن مجيد كه به امام القراء معروف است .
تفسير و تاويل قرآن را از امام صادق (ع ) و قراآت و ساير علوم قرآنى را از شيوخ شيعه و اكابر علماى عصر خويش از جمله سليمان الاعمش و حمران بن اعين برادرزاده ابن اعين و ديگران فراگرفت ابن نديم تفسير متشابه القرآن او را در الفهرست ياد كرده است .
بـعضى ديگر از آثار قرآن پژوهى او عبارت است از: عدد آى القرآن , اسباع القرآن ( كه در اين رشته صاحب ابتكار بوده است ); كتاب الوقف و الابتداء; حدود آى القرآن ; مقطوع القرآن و موصوله .
ملا محمد صالح برغانى حائرى ( م 1271 ق ) در كتاب موسوعة البرغانى فى فقه الشيعة , در فصل الصلوة فى ماهية القراء از او به نيكى ياد كرده است .
منابع : اعيان الشيعة , 6/238 - 240; الاعلام , 2/277; ايضاح المكنون , 2/318; البيان , آيت اللّه خوئى , 136 - 257; سير اعلام النبلاء, 7/90; شذرات الذهب , 1/240; طبقات ابن سعد, 6/385; غاية النهاية ابـن جـرزى , 1/261; فـهرست , ابن نديم , 32; ميزان الاعتدال , 1/ 605; الوافى بالوفيات , 13/172; وفيات الاعيان , 2/216; مجالس المؤمنين , 10/549.

تفسير على بن حمزه

اثـر ابـوالـحسن على ( م 185 يا 189 ق ) فرزند حمزة بن عبداللّه بن بهمن بن فيروز كوفى اسدى معروف به كسايى , از مفسران و قراء شيعه و علماء لغت و نحو.
شمس الدين محمد ذهبى مشايخ او را امام صادق (ع ) و اعمش و سليمان بن ارقم نام برده است .
آثـار قرآن پژوهى او عبارتند از: تفسير الهاآت , يا هاء القرآن ; القراآت ; المتشابه فى القرآن [ ; تفسير مـا تشابه من الفاظ القرآن و تناظر من كلمات الفرقان ] ( نسخه اى از آن به شماره 15 در مجموعه كتابخانه قوله محفوظ است ); مقطوع القرآن و موصوله ; تفسير معانى القرآن .
مـنـابـع : الاعلام , 2/162 - 164; تاريخ بغداد, 11/403 - 415; الانساب , سمعانى , 10/419; البداية و النهاية , 11/201 - 202; سير اعلام النبلاء, 9/131 - 134; شذرات الذهب , 1/321; طبقات المفسرين , داوودى , 1/404 - 409; طـبـقـات الـقراء, ذهبى , 1/100; الفهرست , ابن نديم , 32; كشف الظنون , 2/1328; مرآة الجنان , 1/421 - 422; النجوم الزاهرة , 2/130.

تفسير جواليقى

از هـاشم ( م ح 183 ق ) فرزند سالم جواليقى جوزجانى ( و جوزجان از نواحى بلخ است ), از شيوخ شـيـعـه در قرن دوم هجرى و اعلام اماميه در علم كلام و تفسير و از اصحاب امام جعفر الصادق و امام موسى الكاظم عليهما السلام .
وى ايـرانـى تـبـار بوده و نجاشى و شيخ الطائفه شيخ طوسى او را توثيق نموده اند نجاشى تفسير جواليقى و ساير كتب او را به چهار واسطه روايت كرده است .
تـفـسـير مزبور به زبان عربى و شيوه روائى است و در تفسير آيات قرآن كريم از روايات و احاديث خاندان عصمت و طهارت بهره گرفته است .
مفسرين ديگر از اين تفسير نقل كرده اند ولى اكنون وجود ندارد.
مـنابع : تاسيس الشيعة , 360; الذريعة , 4/321; رجال , برقى , 34 و 48; رجال , شيخ طوسى , 329 و 362; رجال , نجاشى , 2/399; الفهرست , شيخ طوسى , 356; معالم العلماء 129; مفسران شيعه , 69.

تفسير سدى صغير

اثـر مـحـمـد سـدى صـغـيـر ( م 186 ق ) فـرزنـد مروان بن عبداللّه بن اسماعيل سدى كبير بن عبدالرحمن بن ابى كريمه قرشى سدى كوفى , فقيه مفسر محدث , وى از احفاد ابومحمد اسماعيل سدى كبير ( م 27 ق ) مى باشد.
تـفـسير وى به زبان عربى به شيوه روائى طى تفسيرهاى شيعه و كتب حديث منقول است و شيخ آقابزرگ تهرانى در الذريعة هنگام ذكر تفسير جدش اسماعيل بن عبدالرحمن سدى كبير به تفسير وى نـيـز اشـاره نـموده است و نيز قسمتى از اين تفسير را فرات كوفى در تفسير خود در بيش از هـفـده مـورد طى سـلسله اسناد خود از اين مفسر نقل نموده است و اكثر آنها در فضائل حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (ع ) و خاندان عصمت و نبوت مى باشد.
در تـفسير آيه 248 سوره بقره : بقية مما ترك آل موسى و آل هارون به نقل از محمد بن مروان سدى از ابان بن عياش از سليم بن قيس مى گويد: پس از جنگ صفين و قبل از جنگ نهروان , ما در مـسـجـد نـشسته بوديم كه اميرالمؤمنين على (ع ) وارد گرديد و مسجد مملو از مردم بود و خطبه معروف را خواند كه در ضمن آن عبارت معروف سلونى قبل ان تفقدونى را بيان فرمود.
و در تـفـسير آيه 274 سوره بقره الذين ينفقون اموالهم بالليل و النهار سرا و علائية ... , از محمد بن مروان سدى به نقل از كلبى از ابى صالح مى نويسد در حق على بن ابى طالب (ع ) نازل گرديده است .
شـيـخ طـوسى و برقى در كتب رجالى خود وى را از اصحاب امام محمد الباقر (ع ) ياد مى كنند و حائرى اردبيلى در جامع الرواة او را از اصحاب حضرت امام محمد باقر (ع ) و امام جعفر صادق (ع ) ضبط كرده اند و نيز قسمت بسيارى از روايات امامين را ذكر نموده است و نيز از وى به نام محمد بن مروان كلبى ياد مى كند.
منابع : تفسير فرات الكوفى , 65 به بعد; الذريعة , 4/276; رجال , برقى , 10; رجال , كشى , 187; جامع الرواة , 2/190 - 192; معجم رجال الحديث , 17/221 - 222.

تفسير وهيب

اثر ابوعلى وهيب ( م ب 188 ق ) فرزند حفص جريرى كوفى معروف به المنتوف , از مفسران شيعه و از اصحاب امام جعفر صادق و امام موسى كاظم عليهما السلام .
نـجـاشـى پـس از توثيق او را واقفى مى خواند و مى نويسد: وى داراى مصنفاتى است از جمله آنها كتابى در تفسير قرآن .
صـدوق او را در مـشـيـخه خود ياد كرده و مى نويسد كوفى و معروف به المنتوف بوده او بيش از شـصـت و يـك روايـت از ابـى بـصـير نقل كرده و جمعى از بزرگان شيعه از وى روايت كرده اند; همچنين مفسران شيعه از جمله قمى در تفسير خود و سايرين و نيز روايات او در كافى و تهذيب و الاستبصار ذكر شده است .
مـنـابـع : تاسيس الشيعة , 328; تفسير قمى , 2/451 به بعد; جامع الرواة , 2/303; الذريعة , 4/320; رجـال , ابـن داود, 363; رجال , نجاشى , 393; الكافى , 3/504; الاستبصار, 2/266; تهذيب الاحكام , 5/208; من لا يحضرة الفقيه , 2/294; الفهرست , شيخ طوسى , 351; معجم رجال الحديث , 19/215 - 217; مفسران شيعه , 69.

تفسير معانى القرآن

اثـر شـيـخ ابـوجعفر محمد ( م ح 190 ق ) فرزند حسن بن ابى ساره رواسى كوفى نيلى , از نحويين كوفه و مفسران شيعه .
وى عـلوم عربى و نحو و لغت را ااز اعمش و ديگران اخذ كرد و تفسير و حديث را از محضر امامين ابى جعفر الباقر (ع ) و ابى عبداللّه جعفر الصادق (ع ). وى نخستين شخصى است كه از علماى كوفه كتابى را در نحو تاليف نمود و نيز وى استاد كسائى و فراء مى باشد.
تـفـسـير موردد بحث در يك جلد به زبان عربى است و مفسر با مشرب ادبى و نحو خود به معانى كلمات و مشكل قرآن كريم پرداخت .
نجاشى در رجال خود ( 2/200 ) نام اين تفسير را اعراب القرآن ذكر كرده است .
( - آل ابى ساره ). مـنـابـع : بـغـية الوعاة , 1/82; تاسيس الشيعة 67; الذريعة , 21/205; رجال , ابن داود, 303; رجال , نـجـاشـى , 2/200; طـبـقـات المفسرين , داودى , 2/134; الفهرست , ابن نديم , 37; معجم الادباء, 18/121; معجم رجال الحديث , 15/205; معجم المؤلفين , 9/191.

تفسير احمد بن صبيح (تفسير ابن صبيح )

اثر ابوعبداللّه احمد ( م ح 190 ق ) فرزند صبيح اسدى كوفى فقيه , مفسر و محدث شيعه .
گـفته شده كه زيديه او را از خود مى دانند ولى اين موضوع صحيح نيست و زيدى بودن وى نفى شده است .
تفسير وى به زبان عربى در يك جلد به شيوه روائى است .
ابـوالعباس نجاشى ( م 450 ق ) در رجال خود پس از توثيق وى و نفى زيدى بودن او كتاب تفسير مذكور را ضبط كرده است .
شـيـخ طـوسـى ( م 460 ق ) آن را در الـفهرست ضبط نموده است و سيد حسن صدر در تاسيس الـشـيـعـة وى را توثيق نموده سپس تفسير او را ذكر كرده و اين مفسر را در طبقه ابن عيسى كه عصر حضرت امام رضا (ع ) را درك نمود مى شمارد.
تفسير مذكور را مفسران شيعه طى كتب تفسيرهاى خويش نقل كرده اند.
فرات كوفى در تفسير خود معروف به تفسير فرات كوفى در تفسير آيه 199 سوره بقره ثم افيضوا مـن حـيـث افـاض الـناس به نقل از استادش حسين بن علوان از حضرت صادق (ع ) مى نويسد: سوگند به پروردگار و كعبه كه آنان را به على بن ابى طالب (ع ) هدايت كرده است , كه هركس به او راه يافت , ره يافته شد, و هركس نيافت , گمراه شد.
مـنابع : الاستبصار, 2/127; تفسير فرات , كوفى 64; تهذيب الاحكام , 1/316 به بعد; تاسيس الشيعة 329; جامع الرواة , 1/51; رجال , ابن داود, 29; رجال , نجاشى , 1/208; الفهرست , شيخ طوسى , 46 - 47; الذريعة , 4/243; معالم العلماء, 13; قاموس الرجال , تسترى , 1/479 - 480.

تفسير ابى روق

اثر ابى روق عطية ( م 190 ق ) فرزند حارث همدانى كوفى , از مفسران و تابعين .
فريقين عامه و خاصه او را توثيق نموده اند.
علامه حلى در رجال خود ( 131 ) از قول ابن عقده مى نويسد ابى روق به ولايت اهل بيت (ع ) قائل بوده و اعتقاد جازم داشت .
نجاشى در رجال خود ( 1/78 ) در شرح حال ابان بن تغلب مى گويد: محمد بن عبدالرحمن فتحى كوفى بين تفاسير ابان بن تغلب , ابى روق و محمد بن السائب جمع نموده و از آن سه تفسير, تفسير واحدى را تاليف نموده است داودى ( م 945 ق ) در طبقات المفسرين ( 1/380 ) خود پس از ذكر تفسير وى ابى روق را در طبقه پنجم مفسران ضبط كرده است .
ابن تفسير نيز از جمله تفسيرهاى روائى بوده ولى از بين رفته است .
مـنـابـع : الـذريـعة , 4/253; جامع الرواة , 1/538; رجال , ابن داوود, 234; خلاصة التذهيب , 126; معجم رجال الحديث , 11/147; مفسران شيعه , 78.

غريب القرآن

اثر شيخ ابوفيد مؤرج ( م 195 ق ) فرزند عمرو بن ثور سدوسى بصرى از علماى نحو و لغت عربى و اديب و مفسر.
وى از شاگردان مدرسه شيعى بصره است .
وى هـنـگـام اقامت در خراسان محضر حضرت رضا (ع ) را درك كرده ولى در كتب حديث او هيچ گونه روايتى از امام (ع ) نقل نشده است .
تـفـسـيـر مـورد بحث در يك جلد به زبان عربى است كه مفسر با مشرب ادبى و نحو خود به آيات متشابه و كلمات غريب قرآن كريم پرداخته و تفسير كرده است .
منابع : اعلام , 7/318; انباه الرواة , 3/327; بغية الوعاة , 2/305; التاريخ الكبير, 8/71; جمهرة انساب الـعـرب , 299; الـذريعة , 16949; سير اعلام النبلاء, 9/309; معجم الادباء, 19/196; وفيات الاعيان , 5/304.

تفسير الهلالى

[ ; تـفسير جوابات القرآن ], اثر مفسر ابومحمد سفيان ( كوفه 107 - مكه 198 ق ) فرزند عيينة بن ابـى عـمـران مـيـمـون هلالى , از مفسران شيعة و محدثين و متكلمين عصر خويش و از اصحاب حضرت صادق (ع ). از محضر بسيارى از محدثين فريقين سنى و شيعة و زيدى بهره مند گشت .
تـفـسـيـر مورد بحث به زبان عربى به شيوه روائى است و در دل تفسيرهاى سنى و شيعه و زيديه منقول است .
ابوالعباس نجاشى تفسير مذكور را از حضرت صادق (ع ) دانسته است و آن را توسط استادش احمد بن على بن العباس السيرافى با چهار واسطه نقل مى كند.
اين تفسير در عصر ابن نديم از شهرت بسزائى برخوردار بوده است .
ذهبى ( م 748 ق ) در سير اعلام النبلاء پس از ذكر مشايخ و جمع كثيرى از شاگردان مفسر اقوال تمام فقهاء و محدثينى كه مفسر را ستوده اند نقل مى كند و در مورد تفسير مى نويسد عبداللّه بن و هب گفته است : در علم تفسير هيچ كس را داناتر از ابن عيينه نمى شناسم سپس اضافه نموده كه امام شافعى گفته است اگر مالك و سفيان بن عيينة نبودند علم حجاز از بين رفته بود.
شـمـس الـدين محمد داودى ( م 945 ق ) در كتاب خود طبقات المفسرين پس از اينكه او را امام مجتهدين و شيخ الاسلام مى خواند به شرح حال وى پرداخته و تفسيرى به نام جوابات القرآن به او نسبت داده است كه احتمالا با تفسير الهلالى متحد باشد.
فرات كوفى در تفسير خود بخشى از تفسير سفيان را در تفسير آيه اول از سوره معارج سال سائل بعذاب واقع به نقل از حسين بن محمد الخارفى نقل كرده است .
و نـيـز عـلـى بن ابراهيم قمى در تفسير خود در تفسير آيه 200 سوره بقره فاذا قضيتم مناسككم فاذكرو اللّه فمن الناس من يقول ربنا آتنا فى الدنيا و ماله فى الخرة من خلاق به نقل از سفيان بن عيينة از حضرت صادق (ع ) به تفسير آيه مى پردازد.
همچنين احاديث وى در كتب اربعه .
سـى مـحسن امين عاملى در اعيان الشيعة به تشيع او تصريح دارد و نيز تمام مورخين تفسير او را جـزء مـؤلـفات وى ضبط كرده اند و بغدادى در ايضاح المكنون اين تفسير را ضبط كرده است و از معاصرين , خيرالدين زركلى و عمر رضا كحاله اين تفسير را ياد كرده اند.
مـنـابع : اعيان الشيعة , 7/266; الاعلام , 3/105; ايضاح المكنون , 1/303; الاستبصار, 2/131 به بعد; تـذكـرة الـحـفـاظ, 1/262; تاريخ بغداد, 9/174; تهذيب الاحكام , 4/294 به بعد; تهذيب التهذيب , 4/104; جـامـع الـرواة , 1/367; حـلية الاولياء, 7/270; رجال , ابن داود, 172; رجال , شيخ طوسى , 212; رجـال , كـشى , 334; سير اعلام النبلاء, 8/400; شذرات الذهب , 1/354; تفسيرالفرات كوفى , 505; تـفـسـيـر الـقـمى , 1/70 به بعد; رجال , نجاشى , 1/426; طبقات المفسرين , داودى , 1/196; الفهرست , ابن نديم , 226; معجم المؤلفين , 4/235; معجم رجال الحديث , 8/159; ميزان الاعتدال , 2/170.

قرن سوم :

تفسير بطائنى

اثر حسن ( م ح 200 ق ) فرزند على بن ابى حمزه كوفى بطائنى از محدثان و فقها و مفسران شيعه , وى ايرانى تبار است و نام او را سالم نيز مى خوانند.
ابن حجر در لسان الميزان وى را شيعه اماميه مى خواند.
سپس به تفسير او اشاره نموده است .
تـفـسير وى به زبان عربى و به شيوه روائى است و در كتب تفسير و حديث شيعه اماميه از آن نقل گرديده است .
بطائنى به نقل از صالح بن سهل به سند خود از امام محمد باقر (ع ) نقل مى كند كه در روز قيامت قـول لا الـه الا اللّه از يـاد بندگان فراموش مى شود مگر كسى كه به ولايت على بن ابى طالب (ع ) اقرار داشته باشد.
و همچنين است در تفسير آيه 189 سوره بقره و ديگر آيات كه تمامى آنها در فضايل اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (ع ) و خاندان عصمت و نبوت است .
شـيـخ آقابزرگ تهرانى اين تفسير را در الذريعة ياد كرده است و مى نويسد كه مفسر والى ابى بصير بود و اكثر روايت اين تفسير را از ابى بصير روايت كرده است .
مـنـابـع : اعـيـان الشيعة , 5/196; تفسير, فرات كوفى , 63; ايضاح المكنون , 2/295 به بعد; تهذيب الاحـكـام , 6/73 به بعد; الذريعة , 4/264; جامع الرواة , 1/208; رجال , ابن داود, 440; رجال , كشى , 462; رجـال , نـجـاشى , 1/132; الفهرست , شيخ طوسى , 75; لسان الميزان , 2/234; معجم رجال الحديث , 5/14; من لا يحضره الفقيه , 3/241; الكافى , 5/328 به بعد; معجم المؤلفين , 3/253.

تفسير ابى جنادة سلولى (تفسير القراآت )

اثـر ابوجنادة حصين ( م ب 200 ق ) فرزند مخارق , از احفاد حبشى بن جنادة سلولى كوفى صحابه رسول اللّه (ص ) و از مفسرين اماميه و فحول قراء.
شـيخ طوسى او را از اصحاب حضرت صادق و امام موسى الكاظم (عليهما السلام ) ضبط كرده و از دو كتاب او به نام تفسير و جامع العلم ياد نموده است .
گـفـته اند كه حصين داراى دو تفسير قرآن و تفسير القراءات بوده كه گويا هر دو يكى است و آن كتاب بزرگى بوده است كه ابوالعباس نجاشى در رجال خود مى گويد آن را نزد ابوالحسن العباس كاتب , معروف به ابن ابى مروان قرائت كردم و او برايم بخط خود اجازه اى نگاشت .
ابن نديم در الفهرست مى نويسد: ( ( ابوجناده ) من الشيعة المتقدمين .
و له من الكتب كتاب التفسير و كتاب جامع العلم ). مـنـابـع : تـاسيس الشيعة , 328; جامع الرواة , 1/260; الذريعة , 4/252; طبقات المفسرين , 1/161; رجـال , ابـن داود, 447; رجـال , شيخ طوسى , 178; رجال , نجاشى , 1/342; الفهرست , ابن نديم , 243; الفهرست , شيخ طوسى , 110; لسان الميزان , 2/319; مفسران شيعه , 68.

ثواب القرآن

اثـر ابـويـعـقـوب اسماعيل ( زنده در 203 ق ) فرزند مهران بن ابى نصر زيد سكونى كوفى از ثقات محدثين و مفسرين ايرانى تبار شيعه و از اصحاب حضرت صادق (ع ). شيخ طوسى در رجال خود او را جزء اصحاب حضرت صادق و حضرت رضا عليهما السلام مى داند.
تفسير وى به زبان عربى و به شيوه روائى است و طى تفسيرهاى شيعى روائى و كتب معتبر حديث اماميه بسيارى از روايات او را نقل نموده اند.
منابع : اعيان الشيعه , 3/435; الذريعة , 5/19; جامع الرواة , 1/103; رجال , ابن داود, 59; رجال , شيخ طـوسـى , 148, 368; رجـال , نجاشى , 1/111; الفهرست , شيخ طوسى , 34; لسان الميزان , 1/439; الاستبصار, 1/461 به بعد; معجم رجال الحديث , 3/189; منتهى المقال , 59.