بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 22, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

كـارى هـم نـتوانيم بكنيم لكن تا اينجا كه شده ارزش داشته ، يعنى اين فداكارى كه ملتايـران كـرده اسـت ، و ايـن تـحـولى كـه پـيـدا كـرده ودنبال اين و همراه اين ارزش داشته است كه صدها نفر، هزارها نفر كشته بدهد، فدايى بدهديـك هـمـچـو روحـيـه اى درسـت بـكـنـد، يـك روحـيـه زنـده اى كـه الان شـمـاخـيـال نـكـنـيـد ديگر نمى توانيد تحميل كنند بر شما آن ظلم هايى را كه مى كردند، ديگرگـذشـت / ديـگـر/ تـحـمـل ظلم ها، ديگر نمى توانند اينها پاسبان را بفرستند در بازار وبـگويند... اين ديگر گذشت ... در اكثر سطرها علامت سه نقطه گذاشته شده كه بيانگركلمات يا عباراتى است كه به هنگام پياده كردن نوار مفهوم نشده است .
تاريخ : 18/8/1357
در ديدار با گروهى از جوانان دختر و پسر فرانسوى علاقمند به اسلام  
مـتـرجم : عده اى از جوانان فرانسوى هستند كه به اسلام علاقه شديدى پيدا كرده اند. درايـن دسته گلى كه به شما تقديم داشتند، مى گويند كه حضور شما باعث علاقه بيشتربه اسلام شده است .
امـام خـمـيـنـى : مـن امـيـدوارم كـه حـكـومـت اسـلامـى در ايـرانتـشـكيل بشود و مزايايى كه در حكومت اسلام هست بر بشر روشن بشود، تا بشريت بفهمدكه اين اسلام چه دينى است و روابط بين حكومت و ملت ها چه روابطى است و در طرح اجراىعـدالت چـه نـحوى است و شخص اول مملكت با رعيت چه جور فرقى دارد در زندگى . اگرچـنـانـچـه بـعـضى از مزاياى اسلام را بفهمند، اميد اين هست كه همه رو به اسلام بياورند،حكومت اسلام و شخص اول كه خليفه است بر مسلمين و به منزله سلطان است نسبت به مسلمين، زنـدگى عاديش از افراد طبقه سه پايين تر و با مردم ، با همان طبقه فقرا هم درجه درزنـدگـى هـسـتـنـد و عـدالت اجـتماعى و عدالتهايى كه اجرا مى كند اسلام ... تمام طبقات ،سـابـقـه در بـشـر نـدارد. حـكـومـت اسـلام مـثـل حـكـومـتـهـاى ديـگـر ازقبيل سلاطين ، از قبيل رؤ ساى جمهورى نيست . حاكم اسلام ، حاكمى است كه در بين مردم ، درهـمـان مـسـجـد كـوچـك مـديـنـه مى آمد جلوس مى كرد و آنهايى كه مقدرات مملكت دستشان بودمـثـل سـايـر طبقات مردم ، در مسجد اجتماع مى كردند و طورى بود اجتماعشان كه كسى كه ازخارج مى آمد، نمى فهميد كه كى رئيس مملكت است و كى صاحب منصب است و كى از فقرا است، لباس همان لباس فقرا و... فقراى ، و در اجراى عدالت طورى بود كه اگر چنانچه يكنفر از پايين ترين افراد ملت ، بر شخص اول مملكت ، بر سلطان ، بر رعيت ادعايى داشتو پيش ‍ قاضى مى رفت ، قاضى شخص اول مملكت را احضار مى كرد و او هم حاضر مى شدو اگر چنانچه حكم بر خلاف او مى كرد، تسليم بود.
و مـع الاسـف اسـلام بـر بشر، حتى بر خود مسلمين ، مزاياى اسلام محفوظ و دست ستمكارها ونـفـتـخـوارهـا نـگـذاشته است كه اسلام به آن طورى كه هست ، پيش مردم روشن بشود. اگرچـنـانـچـه اسلام به آن طورى كه هست پياده بشود و اجرا بشود، اميد اين را داريم كه تمامبشر در تحت لواى اسلام بيرون بيايد، تمام مكتب ها شكست بخورد، معالاسف نگذاشتند كهاسلام را بشناسند مردم . گاهى اسلام را به صورت وصف ارتجاع تعبير كردند و گاهىبـه خـشـونـت تـعـبـيـر كـردنـد و گـاهـى بـه ايـنـكـه چـيـزى كـه در هـزار و چـنـدسال پيش از اين بوده است ، حالا نمى تواند اداره كند. تمام اينها تبليغات است و
شـواهـد زنـده در مـتـن اسـلام اسـت كـه ايـن مـسـايـل ايـن طـور نـيـسـت كـه مـبـلغـيـن سـايـرمـلل بـراى اسـلام گـفـتـه انـد، مـا مـى خـواهـيـم اسـلام رالااقـل حـكـومـتـش را، بـه يـك نـحـوى كـه شباهت داشته باشد به اسلام اجرا بكنيم تا معنىدمـوكراسى را به آن طورى كه هست بفهمند و بشر بداند كه دموكراسى كه در اسلام هست، بـا ايـن دمـوكـراسى معروف اصطلاحى كه دولتها و رؤ ساى جمهورى و سلاطين ادعا مىكنند، بسيار فرق دارد.
سـوال : حـضـرت آيـت الله ! اسـتـدعـا مـى كنم كه در مورد قوانين الهى و دستورات الهى وطبيعت اين دستورات يك توضيحاتى براى ما بدهيد.
امـام خـمـيـنـى : قـوانـيـن الهـى طـورى نـيـست كه بشود با اين مجالس درباره آن ولو اجمالاتـوضـيـح داد، لكـن نمونه كوچكى را اينجا من اظهار مى كنم . قوانين اسلام يك قوانين استكـه بـراى اشـخـاص اسـت ، فـرد فـرد بـشـر، روابـطـى كـه هـر فرد بشر با خدا دارد،روابـطـى كه هر فرد بشر با پيغمبر اسلام دارد، با حكومت دارد، روابطى را كه هر فردبـا فـرد ديگر بايد داشته باشد، روابطى كه هر فرد با غير ملت خودش ‍ بايد داشتهبـاشـد، كـليه روابطى كه امكان دارد بين يك بشر با افراد ديگر بشر يا جوامع بشرىبـاشـد، در اسـلام مـطـرح اسـت و حـكـم دارد. اين احكام ، بسيارى راجع به روابط بشر باخـداست . همان طور كه حضرت مسيح !!! سلام الله عليه !!! آن طورى كه حالا به حسب مذهبمـسـيـح مـعـلوم اسـت ، همين بعد از بشريت را تحت نظر آورده است ، فقط روابط ما بين خدا وخـالق را مـلحـوظ داشـتـه اسـت ، در اسـلام بـه طـوركامل اين مطلب حكم دارد، احكام بسيار زياد دارد و علاوه بر اين ، روابط ديگرى هست و احكامديـگـرى هست كه اين احكام راجع به افراد است و كيفيت از اولى كه باز متولد نشده است يكفـرد، يـك احـكـام بـراى ... تـولد يـك فـرد صـحـيح ، سالم و مهذب و در حالى كه ازدواجحـاصـل مى شود بين شوهر و زن و قبل از ازدواج براى انتخاب همسر و در زمان ازدواج و درزمان معاشرت زوجين باهم ، در زمان حمل ، در زمان شير دادن بچه ، زمانى كه بچه در دامانمـادر بـايـد تـربـيـت بـشـود، زمـانـى كـه پـيـش ‍ مـعـلمـهـاىاول تـربـيـت بـشـود، تمام اينها در اسلام حكم دارد و براى تربيت يك بشر قوانين دارد وعـلاوه بـر ايـنـهـا مـذهـب اسلام مثل مذهب مسيح نيست كه راجع به حكومت و راجع به اداره مملكتدسـتـورى نـداشـتـه بـاشد، يا اگر داشته باشد به مسيحيين نرسيده باشد. اسلام حكومتدارد و حـكـومـتـش هـمان نحوى كه حكومتهاى ديگرى هست و تشكيلات دارد لكن تشكيلاتى كهتـمـامـش بـر مبناى عدالت است ، روابط حكومت با رعيت ، با اصناف رعيت ، روابط رعيت باحـكـومـت ، روابـط حـكـومـت با مذاهب اقليت ، روابط مردم جامعه با اقليت ها، روابط حكومت باحكومتهاى ديگر روابط خود جامعه اسلامى با جوامع ديگر، تمام اينها قوانين دارد و من نمىتـوانـم قوانين اسلام را اين جا براى شما تشريح كنم ، حتى اجمالش را. انشاء الله اگرچـنـانـچـه بـه شـمـا خـداونـد تـوفـيـق عـنـايـت كـنـد و وارد اسلام بشويد، به تدريج اينمسائل را هر كدام اهلش باشيد خواهيد فهميد.
تاريخ : 20/8/1357
مصاحبه خبرنگار روزنامه انگليسى ابزرور 
س : حضرت آيت الله اخيرا فرموده اند كه اميدوارند بدون نياز به جنگ مسلحانه ، مبارزاتكـنونى موفقيت آميز باشد و هنوز وقت آن نرسيده كه مردم اسلحه به دست بگيرند. آيا درجـريـانـات اخـيـر كـه ارتش قدرت را در دست گرفته ، خطر يك جنگ داخلى افزايش ‍ پيدانكرده ؟ يا اين خطر كاهش يافته است ؟
ج : اگـر چـه ارتـش بـا شـدت هـر چـه تـمـامـتـر وارد مـيـدان شـده اسـت ، لكـناحتمال اين هست كه همين شدت عمل موجب نزديكى پيروزى ملت باشد. و با اين شدت ها نمىشود يك ملت را كه همه افرادش به پا خاسته اند ساكت كرد. و اميد فتح الان بيشتر است .
س : چه اشتباهاتى شاه مرتكب شده كه بايد هر چه زودتر برطرف شود؟
ج : اشـتـبـاهـات شـاه يكى دو تا نيست تا بتوانيم الان ذكر كنيد. لكن در جمله كلام اينكه ازاول كه شاه روى كار آمده است و سلسله پهلوى به سلطنت رسيده اند قانونى نبوده است وبـر خلاف نص قانون اساسى بوده است و تاكنون هم هر چه كرده اند خيانت و جنايت بودهاسـت ، بـنـابـرايـن آنـهـا بـايـد بـرونـد. شـاه ما را به ورشكستگى سياسى ، اقتصادى ،فـرهـنـگـى و نـظـامـى كـشـانـده اسـت . آيـا هـر يـك از ايـنـهـا كـافـى نـيـسـت كـه مـلت او راعزل كند؟
س : موضع و نظر حضرت عالى در مورد مدرنيزه كردن كشور چيست ؟
ج : ايـن مـسـاءله اى اسـت كـه وقـتـى مـمـلكـت اسـلامـىتـشـكـيل شد، به دست كارشناسان بايد انجام شود. البته نه به اسمى كه شاه ادعا مىكند.
س : آيا مذاكرات شما با آقاى سنجابى به عنوان رهبر جبهه ملى موفقيت آميز بوده است ؟
ج : مـطـالبـى كـه مـن گـفـتـم ، آقـاى دكـتـر سـنـجـابـىقـبـول كـردنـد و بـنـابـراين بود كه اعلام كنند. لكن الان ايشان هم بر اساس انچه اطلاعرسيده ، گرفتار شده اند.
تاريخ : 4/9/1357
نامه به حضرات علماى اعلام و حجج اسلام و ساير طبقات و اهالى هندوستان  
بسمه تعالى
خدمت حضرات علماى اعلام و حجج اسلام و ساير طبقات و اهالى محترم هندوستان دامت اقامتهم وايدهم الله تعالى
سـلام بـر شما و ساير برادران . لابد قضاياى ايران و مصيبت هايى كه بر اهالى آن جااز طـرف سـلسـله پهلوى وارد شده و مى شود اجمالا شنيده ايد. آنچه بر اين ملت مظلوم مىگـذرد بـه حـدى نـيـسـت كـه بـتـوانـم تـفـصـيـل دهـم . ازاول كـودتـاى نـحس رضاخان به دست دولت انگليس تاكنون ، تمام ملت ايران در اختناق ورنـج و درد بـه سـر مـى بـرنـد، تـمـام ذخـايـر آنـهـا را ازقـبيل نفت و غيره به طور غاصبانه به اجانب داده اند و نفعى از آن به ملت فقير نرسيده ونمى رسد. كشتارهاى عمومى و دسته جمعى سال ها است ادامه دارد. مساجد و معابد و حوزه هاىعلميه در حال تعطيل است . نظاميان شاه بر مال و جان ملت مسلط هستند.
بـر شما ملت بزرگ است كه با اين ملت مظلوم همراهى و همدردى كنيد و دولت خود را واداربه همراهى نماييد. از خداوند تعالى اصلاح حال عموم را خواهانم .
و السلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 5/9/1357
مصاحبه خبرنگار روزنامه دانماركى  
س : نظرات و درخواست هاى سياسى شما در ايران امروز چيست ؟
ج : نـظـر مـا ايـن اسـت كـه دسـت خائنين به اين مملكت را كوتاه كنيم و درآمد مملكت را صرفمحتاجان و فقراى آن و مصالح ملت كنيم و حكومت جائرانه پهلوى را بر هم زنيم و يك رژيمبـر پـايـه عـدالت و دمـوكـراسـى حـقـيـقـى كـه ضـامـن آزادى واستقلال مملكت باشد به وجود بياوريم .
س : منظره آينده ايران را به چه ترتيب ملاحظه مى فرماييد؟
ج : ما اميدواريم كه قيام ملت به آنچه ملت مى خواهد كه حكومت اسلامى است منتهى شود و مىدانـيـم كـه درآيـنـده تـحـت لواى حـكـومـت اسـلامـى ، مـنـافـع مـلت تامين مى گردد و آزادى واستقلال براى ملت و مملكت به ارمغان مى آورد.
س : حـضـرت آيت الله ! در مطبوعات جهان مباحثى هست در مورد اين كه موضع شما نسبت بهكمونيست ها و ماركسيست ها چيست ؟
ج : بـرنـامـه مـا در حـكـومـت اسـلامـى مـبـنـى بـر تـوحـيـد است و آنها بر خلاف اين عقيده وايدئولوژى هستند، بنابراين ما در يك جهت نمى توانيم با آنها حركت كنيم .
س : آيـا نـظـر حـضـرت آيـت الله ايـن اسـت كـه نـفـت كـشـورتـان را بـراىنسل هاى آينده دست نخورده نگه داريد و حفظ كنيد؟ و اگر چنين نظرى هست آيا به اين معنىاست كه مايل هستيد صادرات نفت را متوقف كنيد؟
ج : خـيـر، مـا صـادرات نـفـت را مـتـوقـف نـمـى كـنـيـم ونـسـل حـاضـر احـتـيـاج بـه پـول ايـن نـفـت دارد. آنـچـه را كه ما با آن مخالف هستيم و از آنجـلوگيرى مى كنيم از تعدياتى است كه تا حال به ما، چه از جانب نفت و درآمد آن و چه ازنـاحـيـه سـايـر امـور شـده اسـت . مـا از اين زياده روى ها جلوگيرى مى كنيم و الا نفت را مىفـروشـيـم و ارز مـى گـيـريـم . اخـتـيـار نـفـت و درآمـدحاصل از آن با خود ماست .
س : حـضـرت آيـت الله ! شـما آينده ايران را بين بلوك شرق (يعنى شوروى ) و غربى هاچگونه مى بينيد؟
ج : مـلت ايـران اجـازه نـمـى دهـد كـه هـيـچ مـمـلكـتـى در امـور داخلى او دخالت كند و آزادى واسـتـقـلال خـودش را حـفـظ مـى كـنـد و بـا تـمـام كـشـورهـا هـم بـه طـور احـتـراممتقابل عمل خواهد كرد.
س : حضرت آيت الله ! ما هميشه به افراد مسن احترام مى گذاريم ، شما نقش خودتان را درنهايت در
حـكـومـت آيـنده ايران چگونه مى بينيد؟ و آيا فكر مى كنيد چه كسى حكومت جديد را كه موردنظر شماست بايد رهبرى كند؟
ج : ما اشخاصى كه براى حكومت لايق باشند داريم و در آينده نزديكى معرفى خواهيم كردو ايـنـطـور نـيست كه گفته شده است كه اگر چنانچه شاه برود يك خلايى پيدا مى شود.البـتـه مـن خـودم بـنـاى دخالت مستقيم در امور را ندارم ، وقتى كه حكومت تاءسيس گردد منسمت هدايت را دارم .
تاريخ : 9/9/1357
مصاحبه خبرنگاران روزنامه لبنانى الهدف و راديو اطريش  
س : حضرت آيت الله ! وضعيت واقعى ايران را چگونه بررسى و ارزيابى مى فرماييد؟
ج : الان ايـران در حـال انـقـلاب است ، اعتصابات تمام قشرها را فرا گرفته است ، حكومتنـظـامـى شـاه مشغول قتل و غارت است . از اطراف اشرار را تحريك مى كنند كه به شهرهابـريـزنـد و مـردم را بـكـشـنـد دانـشـگـاه هـاى مـا هـمـه تـعـطـيـل اسـت ، مـدارس ديـنـى هـمـهتـعـطـيـل اسـت ، وضـع آشـفته است و تمام اينها براى اين است كه ايران اين رژيم را نمىخـواهـد رژيـمـى كـه پـنـجـاه سـال بـر مـردم حـكـومـت جـائرانـه كـرده اسـت ، پـنـجـاهسال اختناق ايجاد كرده است و مردم را كشته است ، مردم نمى خواهند و انشاء الله پيروز مىشوند.
س : حضرت آيت الله ! موضع شما نسبت به ساير مخالفين شاه در ايران چيست ؟
ج : مـا بـا هـر كـسـى كـه بـا خواست هاى ملت ايران كه سقوط شاه و شاهنشاهى است موافقباشد موافقيم و با ما برادر است و اگر چنانچه با آن خواست ها موافق نباشد، قهرا خائنبه ملت است و ما با او نيستيم .
س : حـكـومـت آيـنـده اى كـه بـتـوانـد مـورد تـاءيـيـد وقبول حضرت عالى باشد چه تركيبى بايد داشته باشد؟
ج : حـكـومـت جـمـهـورى مـتـكـى بـه آراى عـمـومى و اسلامى ، متكى به قانون اسلام ، اين راجمهورى اسلامى مى گوييم و اين مورد نظر ماست .
س : مـوضع حضرت آيت الله نسبت به دو ابر قدرت روسيه و آمريكا چيست ؟ و آيا تصورمـى فـرمـايـيـد كـه خـطـر يـك دخالت نظامى از طرف اينها به ايران در آينده وجود داشتهباشد؟
ج : خـير، چنين احتمالى را كه مورد نظر شماست نمى دهيم ، چون الان هم چيزى در حد دخالتمـسـتـقـيـم نـظـامـى آمـريـكـا در ايـران اسـت . نـظـر مـلت ايـران ايـن اسـت كـهاسـتـقـلال و آزادى پـيـدا كـنـد، پـس چـگـونـه بـا دخـالت اين دو ابرقدرت قضاياى ايرانحل مى شود؟ البته ما با هر كشورى اگر در امور ما دخالت نكند و با ما به عدالت رفتاركند، ما هم با آنها به طور عدالت رفتار خواهيم كرد.
س : رابـطـه شـمـا بـا دولت هـاى عـربـى چـگـونـه خـواهـد بـود؟ بـه كـدام طـرفتمايل پيدا خواهيد كرد؟ به طرف دولت هاى عربى مترقى نظير ليبى ، سوريه و عراقو يا به طرف دولت هاى معتدل نظير عربستان سعودى و مصر؟
ج : دولتـى كـه مـا ايـجـاد مى كنيم دولت اسلامى ، جمهورى اسلامى است . و هر يك از آنهانـزديـكـتـر بـه جـمهورى اسلامى باشند البته آنها نزديكتر به ما خواهند بود و هر كدامدورتر باشند، دورتر.
س : حـكـومـت نـظـامـى گـفته است كه تصميم دارند كه قانون اساسى را با شريعت اسلاممـتناسب و تعديل كنند (دو روز پيش در روزنامه هاى عربى منعكس شده بود) آيا حضرت آيتالله بر اين عقيده هستند كه رژيم شاه بتواند با اين برنامه ها و با اين قدم هايى كه برمى دارد، در جبهه مخالف خودش تاءثير بگذارد و برخى از آنها را به خودش جلب نمايد؟
ج : ايـنـهـا دروغ مـى گـويـنـد. اگـر راسـت مـى گـويـنـداول چـيـزى كـه در قـانـون اسـاسـى مـخـالف بـا اسـلام اسـت سـلطـنـت شـاه واصل رژيم سلطنتى است . اگر آن برطرف شد و ساير قوانين اسلام را هم درست كردند واين اشخاصى كه الان در راس واقع شده اند رفتند، آن وقت تكليف را روشن مى كنيم
تاريخ : 24/9/1357
مصاحبه خبرنگار خبرگزارى فلسطينى وفا  
س : مولانا الامام ! بدون شك زندگى طولانى شما پر از تجربه هاى مختلف و تغييرات وتـحـولاتـى بـوده اسـت و ايـن سـبـب شـده اسـت كـه امـروز از مـوضـع قـوى بـامسايل برخورد كنيد و خواسته ها و نظرات خود را خيلى واضح بيان نماييد، مضافا براينكـه مـيـليـون هـا نـفر از مردم ايران از رهبرى شما در مبارزه خود برخودارند. از حضورتانتـقـاضـا داريـم كـه مـهـمـتـريـن مـراحل اين تجربه هاى تاريخى و آثار آنها را كه در خطامروزى مبارزه شما تبلور يافته است ، بيان نماييد.
ج : پـيـش از بـيـان تـجـربـيات دورانى كه من خودم شاهد آن بوده ام تذكر و توضيح يكنكته لازم است و آن اينكه نهضت موجود ملت ايران ، همچنان كه بارها گفته ام يك نهضت صددر صـد اسـلامـى اسـت و خـط مشى و هدف ها و راه هاى آن از اسلام الهام مى گيرد. اگر ملتايـران حـاضـر به سازش با شاه نيست !!! كه يك فرد ظالم و جنايتكارى است !!! به ايندليـل اسـت كـه اسـلام اجـازه نـمـى دهـد كـه ظـالمى بر مردم حكومت كند ملت ايران با رژيمسـلطـنتى مخالف است ، زيرا رژيمى است تحميلى كه هرگز متكى به آراى ملت نبوده و ازايـن جهت به شكل بنيادى ، مخالف با اراده و خواست مردم است و خود را موظف به تامين هدفها و خواسته هاى مردم نمى داند و حكومت چنين رژيمى ، حكومت طاغوتى است و اسلام اطاعت ازايـن حـكـومـت را بـر مـردم حـرام كـرده و مبارزه با حكومت طاغوتى را واجب شمرده است . و اينمـبـارزه ، از ابـراز تـنـفـر از ظـلم كه پايين ترين مرتبه نهى از منكر است شروع شده تاقـتـال ، و جـنـگ بـا دشـمـن ادامـه دارد تـا ظـلم و ظـالم از بـيـن بـرود و حـكـومـتعـدل اسـلامـى مـسـتـقر گردد و اگر ملت ايران عليه تسلط اجانب مبارزه مى كند، باز هم ازاسـلام دسـتـور مى گيرد، زيرا مردم مسلمان حق ندارند كه غير مسلمين را در امور خود دخالتبدهند كه مسلط بر سرنوشت آنان شوند و واجب است كه با اين تسلط، مبارزه اسلامى كنندتا جامعه استقلال خود را به دست بياورد. و نسبت به تجربه هاى عمر خودم ، ما مى بينيمكـه رضـاخـان كـه هـيـچ گـونـه صـلاحـيـت حـكـومـت را نـداشـت ، به زور اجانب و برخلافمـيـل مـلت ، بـر مـردم ايـران تـحـمـيـل شـد و بـا روى كـار آمـدن رضـاخـان ايـن سـهاصـل اسـلامـى در امـر حـكـومـت پـايـمـال شـده : اول ،اصـل لزوم عـدالت در حـاكـم اسـلامـى . و دوم ، اصـل آزادى مسلمين در راى به حاكم و تعيينسـرنـوشـت خـود. و سـوم ، اصـل اسـتـقـلال كشور اسلامى از دخالت اجانب و تسلط آنها برمقدرات مسلمين . و اگر در
آن روز بـراى احياء اين سه اصل اسلامى اقدام شده بود، كار به اين جا نمى كشيد و ديدهايم كه رضاخان چه جناياتى نسبت به كشور اسلامى و ملت مسلمان ايران مرتكب شد. بعداز سـقـوط رضـاخـان ، پـسـرش مـحـمـدرضـاخـان سـركـار آمـد و بـرخـلافاصول سه گانه فوق ، حكومت را در دست گرفت و در آن موقع هم قدرتى نداشت ، از اينجـهـت بـه خـواسته هاى جزيى مردم كه پدرش ناديده گرفته بود تن داد و بعد كه مسلطشـد، جـنـايـاتـى مـرتـكـب شـد كـه دسـت كـم از پـدرش نـداشـت . و در بـيـسـت و پـنـجسـال پـيـش كـه شـاه ضـعـيـف شـد و فـرار كـرد، اگـر مـخـالفـيـن درآن روز بـه ايـناصـول سـه گـانـه اسـلامـى توجه مى كردند و كار شاه را يكسره مى كردند، به اين جانـمـى كـشـيـد و ديـديـم كـه شـاه بـعـدا مـسـلط شـد و در ايـن بـيـسـت و پـنـجسـال و بـه خـصوص در اين پانزده سال اخير جناياتى مرتكب شده است كه روى مغولان وچـنـگـيـزهـا را سـفـيد كرده است ، كه ابعاد جناياتش در بيان نمى گنجد و از اين رو در اينمـرحـله حـسـاس ، مـلت ايـران تـصـمـيـم گـرفـت اسـت كـه مـتـكـى بـه اسـلام و بـا الهام ازاصول مترقى اسلام ، نهضت خود را به پيش برد و بر اساس قواعد و ضوابط اسلامى ،جـامـعـه خـود را از نـو بـنـا كـنـد و هـيـچ گـونـه سـازش و راه مـيـانـه وامثال اين تو همات را نپذيرد.
س : در سـال 1948 فـلسـطـين غصب شد و با همكارى دولت هاى بزرگ استعمارى ، خوابصـهـيـونـيـستى تحقق يافت . اين فاجعه بر مردم ايران تاءثيرى درآن زمان گذاشت و چهعكس العملى داشت ؟
ج : بـحـق بـايـد گـفـت كـه غـصـب فـلسـطـيـن بـه دسـتاسـرائيـل متجاوز و با همكارى دولت هاى بزرگ استعمارى ، براى همه مسلمين و نيز براىمـسـلمانان ايران فاجعه بود، فاجعه اى بسيار دردناك : و بايد گفت متجاوز اصلى در اينفـاجـعـه هـمـان دولت هـاى اسـتـعمارى آن زمان بودند كه اين توطئه را عليه مسلمين در اينمنطقه طرح ريزى كردند. كشورهاى اسلامى ازدست ابرقدرت ها مصيبت هاى زيادى ديده اندو ايـن هـم يـكـى از مـصايب بزرگ بود، منتها به دست صهيونيست ها. ملت ايران (نه شاه ودولت او) بـه دليـل احـسـاس عـميق اسلامى خود از دست رفتن فلسطين را به مثابه از دسترفـتـن پـاره اى از پـيـكـر خـود مـى دانـسـت و بـه هـمـيـندليـل هـمـيـشـه عـلى رغـم هـمـكـارى شـاه و دولتـهـاى دسـت نـشـانـده او بـااسـرائيـل ، عميق ترين احساسات پاك خود را نثار مبارزين فلسطينى كرده است . من بيش ازپـانـزده سـال اسـت كـه مـكـرر بـه هـمـكـارى شـاه و دولت او بـااسـرائيـل اعـتـراض كـرده ام و چـه بـسـيـار از ايـرانـيـان ، از روحـانـى و غـير روحانى بهدليـل اعـتراض به تجاوز اسرائيل به زندان رفته اند و شكنجه ديده اند. و ما هميشه بهعـنوان يك وظيفه اسلامى تا حد امكان از فلسطين دفاع كرده ايم و به خواست خدا هميشه دركنار ساير مسلمين به اين وظيفه الهى عمل خواهيم كرد.
س : بـايـد دانـسـت كـه تـجـربـه مـصدق به همه ثابت كرد علت شكست را جستجو نمايد ونـتـيـجـتـا گـروه هـاى مختلف سياسى نشان داد كه بايد روش مبارزه را تغيير دهند. تقاضاداريـم نـتايجى را كه از اين تجربه گرفته ايد بيان نمائيد. آنچنان تجاربى كه شمارا در ايجاد اطمينان و رابطه محكم با ملت يارى نمود.
ج : مـن هـمـيـشـه بـا روش هـاى مسالمت آميز مخالفت كرده ام . شاه به هيچ وجه نمى تواند ونبايد سلطنت كند.
س : هـمـان طـور كـه مـى دانـيـد، انـقـلاب فـلسـطـيـن دراوايـل ژانـويـه سـال 1965 شروع شد و پس از شكست 1967، قدرت و گسترش ‍ يافت .آيا اخبار آن به ملت ايران مى رسيد؟ به چه وسيله اى ؟
ج : آرى ، خـبر مى رسيد به همان و سيله اى كه به ساير كشورها مى رسيد. البته رژيمايران سعى مى كرد كه اخبار جنگ مسلمانان با كفار را به نفع كفار گزارش كند و اين كاررا هـمـيـشـه كـرده اسـت و هـمـيـشـه اعـراب را مـشـتـى مـردمـى كـهمـسـايـل را درسـت درك نـمـى كـنـنـد مـعـرفـى كرده است . رژيم ، يكى از پشتيبانان بزرگاسـرائيل است . راديو ايران و وسايل ارتباط جمعى همه !!! چه آنها كه از خود رژيم است وچـه آنـهـا كـه زيـر فـشـار رژيـم بـودنـد !!! بـه نـفـعاسـرائيـل كـار مـى كـردنـد و اين ما بوديم كه از اول با تمام برنامه ها مخالفت كرديم واكنون نيز مى كنيم .
س : در دهـه 1960 شـاه چـيـزى بـه نـام (انـقـلاب سـفـيـد) بـراى اصـلاحات ارضى وتغييرات اجتماعى اعلان كرد. تقاضا داريم حقيقت اين نمايشنامه را بيان نماييد. بخصوصايـنـكه بعضى از وسايل تبليغاتى مثل (پارى ماچ ) اين روزها ادعا مى كنند كه يكى ازعـلل انقلاب رجال دينى ، حسادتشان نسبت به شاه به خاطر اين است كه زمين هاى ايشان رامصادره كرده است و نيز به خاطر اجراى اصول (انقلاب سفيد) است .
ج : شاه پس از سال ها فكر و مشاوره با حاميان خارجى اش طرحى تهيه كرد كه هم بتواندايـران را بـه نـفـع خـود و اربـابـانـش غـارت كـنـد و هـم بـهخـيـال خـام خـود، زمـيـنـه هـر گـونـه انـقـلاب داخلى عليه خود را نابود كند. براى توجيهبـرنـامـه هـاى ضد ملى خود ابتدا موضوع اصلاحات ارضى را به ميان كشيد، به اين اميدكـه دهـقـانـان مـحـروم و فقير ايران را به بهانه صاحب زمين شدن بفريبد و آنان را عليهمـخالفين خود بسيج نمايد. البته اوج داستان غم انگيز شاه براى مردم ايران ، اصلاحاتارضـى بـود، ولى مـسـاءله آزادى زنـان را هـم به اين نقطه اوج به اصطلاح انقلاب خوداضـافـه كـرد و سـايـر مـواد بـه اصـطـلاح انـقـلاب سـفـيـد، هـر يـك نـيـز در ايـن نـمايشمبتذل نقش خاصى ايفا كردند. و اما نتيجه چه شد؟ نتيجه اين كه كشاورز ايرانى كه فقيرو مـحـروم و گـرفـتـار چنگال مالكين بزرگ !!! كه همه از قماش خودشان بودند !!! بود،روز بـه روز بر فقرش افزوده شد و سرانجام براى لقمه نانى به شهرها روى آورد.شـاه بـلافـاصـله از ايـن بـازار كـار ارزان سـوء استفاده كرد و به بهانه صنعتى كردنكشور، راه را براى سرمايه گذاران خارجى و داخلى در موسسات صنعتى هموار كرد و نيزهـمـان مـالكـين بزرگ را مى بينيم كه امروز به صورت كارخانه داران بزرگ كه همه ازوابـسـتـگـان و سـرسـپـردگـان رژيـم هستند ظاهر شده اند. ديروز اگر كشاورزان ايرانىبـراى كـوچـكـتـريـن تخلف از دستور ارباب ظالم خود، به زير شلاق مى رفت و اموالشتـاراج مـى شـد، امـروز هـم كـارگـران بـراى بـه دسـت آوردن حـقوق حقه خود، زير فشاركـارخـانـه داران بـه تـوسـط مـزدوران رژيـم به گلوله بسته مى شوند و در بعضى ازروستاها روستاييانى كه حاضر به مهاجرت نشدند، چون داراى
زمـيـن هـاى نـسبتا مرغوبى بوده اند، از خانه هايشان آواره كردند و زمين هاى مرغوب را بهنفع دربار و سرسپردگان دربار تصاحب نمودند.
شـاه بـراى ملت ايران دست به اصلاحات ارضى نزده است بلكه طراح اصلاحات ارضىيـعـنـى آمـريكا و ساير دول استعمار اقدام به اصلاحات كرده است . زير نتيجه اصلاحاتارضـى يـعـنـى آمـريكا و ساير دول استعمارى اقدام به اصلاحات كرده است . زيرا نتيجهاصـلاحـات ارضـى شـاه ايـن شـده اسـت كه امروز در حدود نود در صد مواد غذايى ايران ازخـارج به خصوص از آمريكا تامين مى شود و نتايج خانمانسوز اصلاحات شاه به همين جاتـمـام نـمـى شـود. مـزدوران شـاه گـفـتـه انـد كـه عـلمـاى مـذهـبـى بـهدليـل ايـنـكـه اصـلاحـات ارضى زمين هاى آنان را از دستشان بيرون برده ، عليه شاه قيامكـرده انـد. كدام زمين ها؟ كدام يك از علماى دينى از مالكين ايرانى بوده اند؟ زندگى علماىدينى كه با سادگى در حد مردم معمولى است ، آيا نياز به زميندارى دارد؟ تمام دروغ هاىشـاه و حـامـيـانـش بـراى مـلت ايـران روشـن شـده اسـت . ابـعـاد خـيـانـت شـاه در زمـيـنـهمـسـايـل اقـتـصـادى به اين مسايل تمام نمى شود ، شاه از آزادى زنان صحبت مى كند، آزادىكدام زن ؟! در ايران زنان با شخصيت كه خواستار حقوق انسانى خود هستند و اكثريت زنانرا ايرانى تشكيل مى دهند، امروز همه عليه شاهند وسرنگونى او را خواستارند و همه آنانامروز مى دانند كه آزادى زن در منطق شاه يعنى به انحطاط كشانيدن زن از مقام انسانى او ودر حـد يـك وسـيـله با او رفتار كردن . آزادى زن در منطق شاه ، يعنى پر كردن زندان ها اززنان ايرانى كه حاضر نيستند به پستى هاى اخلاقى شاهانه تن بدهند.
سـوال : اين روزها ملاحظه مى شود كه يكى از شعارهايى كه مردم در خيابان هاى شهرهاىايـران مـى دهـند و همچنين خود شما مى دهيد، اين است كه كسانى كه مى كوشند سازش كنند،خاء ن هستند. تقاضا داريم محتواى اين شعار و عواقب آن را بيان نماييد.
جـواب : سـازش با شاه يعنى سازش با ظالمى خاء ن و سازش با چنين موجودى ، پيداستكـه خـيـانـت بـه مـلت ايـران و اسـلام اسـت و امـا راهحل هاى ميانه را قبلا توضيح دادم كه چرا نمى پذيريم .
سـوال : آيـا مـمـكـن است از چگونگى روابط بين خود و مقاومت فلسطين گفتگو كنيد؟ معروفاسـت كـه بـيـن شـاه و اسـراءيـل روابـط آشـكـارى در مـيـدان هاى مختلف برقرار است و بهخـصـوص ايـن كـه شـاه ، اسـراءيـل را بـه نـسـبـت زيـادى از طـريـقارسـال نـفت كمك مى كند. تقاضا داريم بعد از آزادى ايران از حكم شاه ، روابط خود را بااسراءيل بيان نماييد.
جـواب : هـمـان طـور كـه قـبـلا اشاره كردم ، ما هميشه در حد امكانات و قدرتمان از برادرانفـلسـطـيـنـى بـراى پـايان دادن به تجاوز اسراءيل و آزاد كردن اراضى اسلامى از دستاسـراءيـل غـاصـب حـمـايـت مـى كـنـيـم و هـرگـز كـمـتـريـن كـمـكـى بـهاسراءيل نخواهيم كرد.
سـوال : دربـاره جـمـهـورى اسـلامـى بـا يـك برداشت عمو مى بگوييد كه روابط جمهورىاسلامى با دو كشور بزرگ چگونه است ؟
جـواب : جـمـهـورى اسـلامـى بـه ايـن مـعـنـى اسـت كـه قـانـون كـشـور را قـوانـيـن اسـلامـىتـشـكـيـل مـى دهـد، ولى فـرم حـكومت اسلامى جمهورى است ، به اين معنى كه متكى بر آراىعمومى است . و روابط ما با تمام
كشورها بر اساس احترام متقابل به طورى كه نه به آنها ظلم مى كنيم و نه به آنها اجازهظلم را مى دهيم .
تاريخ : 30/9/1357
مصاحبه خبرنگار مجله آمريكايى تايم  
سـوال : حـضـرت آيت الله ! بعضى از مردم مى گويند شما به خاطر خصومت شخصى كهبا شاه داريد حاضر به مذاكره و توافق با وى نيستيد. آيا يك چنين مساءله اى صحت دارد؟
جواب : مساءله اى است كه شاه گفته است ، اساسى ندارد. من هيچ خصومت شخصى با كسىندارم .
سـوال : حـضـرت آيـت الله ! سـيـاسـت يـعـنـى پـيـدا كـردن راهحل هاى ممكن اگر درست فهميده باشم موضع حضرت عالى اين است كه هيچ نوع مذاكره اىبـا رژيـم كنونى امكان پذير نيست ، براى اين كه اين رژيم غير قانونى است ، به نظرشـمـا عـلت ايـن كـه شـمـا و پـيـروانـتـان در مـذاكـره بـا شـاه بـراى يـافـتـن يـك راهحـل سـيـاسـى در مـورد بـحـران كـنـونـى ايـران و اجـتـنـاب از هـرج و مـرج بـىميل هستيد چيست ؟
جـواب : عـلت اين است كه ما هرج و مرج را زير سر خود شاه ميدانيم ، بنابر اين شاه نمىخـواهـد كـه راه حـل پـيـدا كند، شاه مى خواهد راه فرار از اين تنگنا و به دست آوردن قدرتپيدا بكند، پس با شاه مذاكرات معنى ندارد.
سـوال : حضرت آيت الله ! شما فرموده ايد كه علاقه اى به قدرت سياسى يا شركت دريك حكومت جديد را در ايران نداريد، بنابر اين در صورت رفتن شاه فكر مى فرماييد چهنوع حكومت سياسى در ايران استقرار خواهد يافت ؟ آيا دولتى پارلمانى كه داراى نخستوزير باشد يا به چه صورت ديگرى ، ممكن است توضيحات بيشترى بفرماييد ؟
جـواب : ايـن حـكـومـت ، حكومت جمهورى اسلامى متكى به آراى عمومى است . در حكومت جمهورىمـجـلس تـشـكـيـل خـواهـد شـد، بـعـد مـجـلس جـزئيـات نـوع جـمـهـورى ومسايل مربوط به آن را تعيين خواهد نمود.
سـوال : آنـهـايى كه مورد نظر شما هستند چه كسانى هستند كه جمهورى اسلامى مورد نظرشما را رهبرى بكنند؟
جواب : اشخاصى هستند كه الان من نبايد معرفى شان بكنم .
سوال : در جمهورى اسلامى مورد نظر شما، نقش ارتش چگونه خواهد بود؟ ارتش چه نقشىرا ايفا خواهد كرد؟
جواب : در جمهورى اسلامى ارتش هست ، لكن ارتش وابسته نيست و ارتش به اندازه اى استكه احتياج
كـشـور را رفـع مـى كند و كسانى كه به درد نمى خورند و فقط براى استفاده در لباسارتـش هـسـتـنـد حـذف مـى شـونـد، آنـهـا زايـد هـسـتـنـد لكـناصل ارنش به قوت خويش باقى است .
س : در جمهورى اسلامى به طور كلى سياست خارجى شما چگونه خواهد بود؟
ج : جـمـهـورى اسـلامـى مـا بـا تـمـام مـمـالك روابـط حـسـنـه و احـتـراممـتـقـابـل قـايـل اسـت ، در صـورتـى كـه آنـهـا هـم احـتـراممتقابل قايل باشند.
س : آيـا در جـمهورى آينده اين را شما پيش بينى مى فرماييد كه كشور شما در روابط باابرقدرتها بى طرف باشد يا بيشتر در اردوگاه غرب قرار بگيرد ؟
ج : خير. در هيچ اردوگاهى قرار نمى گيرد و بى طرفى خودش را حفظ خواهد كرد.
س : ترسى كه در بسيارى از كشورهاى غربى وجود دارد اين است كه در صورت استقرارجـمـهـورى اسـلامـى بـا رفـتن شاه ، كشور ايران به دست روسها بيافتد و زير نفوذ آنهاقرار بگيرد. آيا به نظر شما اين ترس بيمورد است ؟
ج : ايـران هرگز به دست روسها نمى افتد. همان مردمى كه با غرور اسلامى شان آمريكارا از ايـران بـيرون كردند با همان نيرو و غرور هرگز اجازه نخواهند داد شوروى و يا هركشور اجنبى ديگرى در ايران نقوذ پيدا كند، اين از تبليغات شاه است
تاريخ : 3/10/1357
پاسخ به نامه آقاى ابوجهاد 
جناب آقاى ابوجهاد ايده الله تعالى
بسم الله الرحمن الرحيم
پـس از اهـداء تـحـيـت ، عـطـف بـه مـرقـوم مـحـتـرم تـاريـخ 10/12/1978، جـنـاب آقـاىجلال الدين فارس !!! ايده الله تعالى !!! را براى آن امر معين نمودم .
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 7/10/1357
مصاحبه خبرنگاران راديو مونت كارلو و 18 روزنامه جنوب فرانسه  
س : رفـتـن شما به تاءخير افتاد. تظاهرات ديروز با خشونت كوبيده شد و به نظر مىرسد كه رفتن شاه تعيين كننده نيست . آيا شما در استقرار حقوق اسلامى به ترديد افتادهايد؟
ج : آن طـور كـه مـا در نـظـر داريـم بـايـد شاه و رژيم سلطنتى و حكومت منصوب شاه تمامبـرونـد و بـا اسـتـقـرار حـكـومـت اسـلامـى وضـع تـثـبـيـت خـواهـد شـد. آنـچـه وضـع رامتزلزل مى كند دولت و بعضى از ارتشيان دست نشانده اوست . من بارها گفته ام كه ارتشبا ماست تمام اين خشونت ها از تنى چند فرماندهان است كه ناچار با شكست روبرو هستند.
س : در مـحـدوده يـك جـمـهـورى اسـلامـى قـشـون چـه خـواهـد شـد؟ آيـا كـمـاكان از مدرنترينوسايل برخوردار خواهد شد؟
ج : البـتـه مـا ارتـش لازم داريم و با استقرار جمهورى اسلامى بايد ارتش قوى باشد امابه نفع مردم . ارتش بايد در خدمت ملت باشد و نه در خدمت اجانب و براى سركوبى ملت .تـاكـنـون ارتـش را طـورى انـتـخـاب كرده بودند كه كارش سركوبى ملت بود. تنى چندفـرماندهان خائن به سود اجانب عمل مى كردند اينان كه كنار بروند ارتش در خدمت ملت درخـواهـد آمـد و از مـدرنـتـريـن وسـايـل بـرخـوردار خـواهـد بـود. البـتـه ازوسايل مدرنى كه به درد ارتش بخورد نه اينهايى كه فعلا به درد مستشاران آمريكايىمى خورد و بس .
س : چـه رفـتـارى در برار سرمايه گذارى هاى فرانسه و قراردادهايى كه با فرانسهامضا شده است اتخاذ خواهيد كرد؟
ج : اين امور راجع به دولت آينده است . البته قراردادهايى كه به نفع ملت باشد محترمو آنچه به ضرر ملت باشد ملغى خواهد شد. فكر نكنيد كه چون من در فرانسه هستم قدمىبـه نـفـع فـرانـسـه كـه بـه ضـرر مـلت خـودمـان بـاشـد بـردارم . فـرانـسـه هـممـثـل ساير كشورهاست . من به مبارزه خود در هر كجا كه باشد ادامه مى دهم فرانسه و جاىديگر ندارد. البته فعلا از فرانسه شخصا متشكرم .
س : آقاى تهرانى كه از شوراى سلطنت استعفا كرده است نمى تواند نقش واسطه مفيدى راميان شما و ارتش و بختيار ايفا كند؟
ج : دولت بـختيار دولت غيرقانونى و وساطت با او هيچ معنى ندارد و ارتش هم مقامى نيستكه بتوان با
او وارد مذاكره شد و تفاهم نمود.
س : چـرا پـيـشنهاد بختيار را درباره دادن امكان انتخاب به ملت ميان جمهورى اسلامى و يكرژيم ديگر قبول نمى كنيد؟
ج : بختيار غيرقانونى است و ملت با او مخالف است . او از نظر من يك فرد خائن است .
س : شما با اسرائيلمـخـالفـيـد و از يـاسـر عرفات حمايت مى كنيد. رفتار شما در بحران خاورميانه چه خواهدبود؟
ج : ايـن امـور مـربـوط بـه دولت آتيه است و من فعلا نمى توانم در اين باره اظهار نظركـنـم . البـتـه بـه مـحـض آمـدن يـك حـكـومـت مـردمـى روى كـار بـااسرائيل قطع رابطه خواهيم كرد چون غاصب است .
س : آيا شما اين فرض را مورد بررسى قرار داده ايد كه خود مسؤ وليت جمهورى اسلامىرا بر عهده بگيريد؟ در چه حدود و با چه شرايطى ؟
ج : خير من مسؤ وليت رياست جمهورى را به عهده نمى گيرم كار من هدايت آنهاست .
س : شـمـا در پـنـجشنبه گذشته احتمال حوادث و خيمى را هنگام ورود خود به تهران داديد.حوادث ساعات اخير مويد اين بيم هست ؟
ج : تـا ايـن رژيـم هـسـت و تـا ايـن دولت غـاصـب سـر كـار اسـت ايـناحتمال ها را مى دهم . وقتى اين دولت برود اوضاع آرام مى شود. شخص ‍ من مطرح نيست . مناز خـدا مـى خـواهـم تـا در بـرابـر مـلتم به شهادت برسم و در كنار آنها كشته شوم . منبارها گفته ام كه من با يك شخص عادى يكى هستم . س : جمهورى اسلامى آن طور كه شمادر نظر داريد بر پايه چند حزبى خواهد بود و آيا گرايش هاى مذهبى ديگر و غير مسلمانمحترم شمرده خواهد شد؟
ج : هـمـه احـزاب در ايـران آزاد خـواهـنـد بـود مگر آنكه مخالف با مصالح ملت باشد در آنصورت از فعاليت آنها جلوگيرى مى شود لكن اظهار عقايد آزاد است . اقليت هاى مذهبى نيزهمه محترم هستند و حقوق آنان در اسلام و جمهورى اسلامى محفوظ است .
س : هـيـچ كـس نـقش (سيا) را در استقرار رژيم شاه و نگاه داشتن و حفظ دولت بختيار انكارنـدارد. در ايـن شـرايـط چـگـونـه مـى تـوان مـانـع يـكعمل نظامى قهرآميز تحت رهبرى آمريكا شد؟
ج : به همان ترتيب كه شاه از بين رفت اراده ملت بر همه مشكلات غلبه خواهد كردو ارتشغير از چند نفر از سران آن از مردمند و با ما هستند.
س : شما از حمايت هاى خارجى برخورداريد؟
ج : هـيـچ حـمـايـتى از ما نشده است . گاهى لفظا ظهار حمايت شده است لكن حمايت عملى بههـيـچ وجـه وجـود ندارد و ما محتاج هيچ حمايتى نيستيم . ملت ايران اراده كرده است تا پيروزشود و حتما پيروز خواهد شد.
س : وقتى حكومت بختيار برود چه تدابير اقتصادى فورى بايد اتخاذ كرد؟
ج : بـراى نـجـات اقـتـصـاد كشور ما علماى اقتصاد داريم . آنان را به كار وا مى داريم تااولويت ها را معين
كـنـنـد. مـا مـى دانـيـم كـه اقـتـصـاد كـشور منهدم شده است و بعد از پيروزى با بحران هاىاقـتـصـادى عـظـيـمـى روبـرو هـسـتيم چون شاه براى آرامش خيالى ايران پولى در بانك هانگذاشته است و افراد خائن پول هاى گزافى از كشور خارج كرده اند. ولى ما اشخاصىداريـم كه مى توانند راه حل ها را بيابند و چون ملت همه از جمهورى اسلامى پشتيبانى مىكنند اميدواريم بتوانيم بر مشكلات غلبه كنيم و جهات مادى و معنوى خود را سامان بخشيم وبـه امـيـد خـدا ايـران را از نـو بـسـازيـم . ولى بـاز بـايد اقرار كنم كه مشكلات بزرگاقتصادى در پيش ‍ است .
س : آيا شما امشب مى رويد؟ چه خواهيد كرد اگر فرودگاه بسته باشد؟ گفته شده از راهديگرى خواهيد رفت چه راهى ؟
ج : تـا فـرودگـاه بـسته باشد نخواهم رفت و به محض باز شدن خودم را به هم ميهنانمخواهم رساند تا در كنار آنان يا پيروز شوم و يا كشته .
س : بـعـضـى مـى گويند شما غرب را به لرزه در آورده ايد. آيا ما غربى ها حق داريم ازشما بترسيم ؟
ج : اما اينكه مى گوييد غرب به لرزه درآمده اگر از اين لحاظ است كه ما مطلب حقى گفتهايم و بدين مناسبت قلب مردم غرب را به لرزه انداخته است مايه ترس نيست مايه اميد است. غرب بايد اميدوار باشد كه ملتى براى گرفتن حق خود اينچنين قيام كرده است . بله ممكناست دولت هاى غربى كه احتمال مى دهند منافعشان به خطر افتاده است خوف داشته باشندلكـن اگـر بـا عـدالت رفـتـار كنند خوفشان بيجاست ايران هم با آنان به عدالت رفتارخواهد كرد.
س : بـرخـى از رسـوم اسلا مى مانند حجاب اجبارى رها شده است آيا در جمهورى اسلامى ازنو اجبارى خواهد شد؟
ج : حـجـاب به معناى متداول ميان ما كه اسمش حجاب اسلامى است با آزادى مخالفتى ندارد.اسـلام بـا آنـچـه خـلاف عـفـت اسـت مـخـالفـت دارد و مـا آنان را دعوت مى كنيم كه به حجاباسـلامـى رو آورنـد. و زنـان شـجـاع مـا ديـگـر از بـلاهـايى كه غرب به عنوان تمدن بهسرشان آورده است به ستوه آمده اند و به اسلام پناهنده شده اند.
س : مـنـظـور از قـيـمـت عـادلانه نفت چيست ؟ و با چه معيارى تعيين مى گردد؟ همان قيمتى كهاوپك تعيين مى كند؟
ج : قيمتى است كه بر اساس تفاهم ميان دولت ما و دولت هاى ديگر برقرار مى شود بهطـورى كـه نـه بـه آنها اجحاف شود و نه به ما ما هرگز حاضر نيستيم زير عنوان اوپكمنافعمان را غارت كنند.
س : به چه دليل دولت بختيار را غيرقانونى مى دانيد؟
ج : به دليل مخالفت همه مردم . بختيار را شاه نصب كرده است و مردم همه با شاه مخالفندو او را عـزل كـرده انـد و در تـظـاهـرات و راهـپيمايى هاى مكرر اين معنى را ثابت كرده اند.دولت قانونى بايد از مردم و براى مردم باشد نه مخالف مردم .
س : ما غربيان مادى هستيم . بالاخره بر اين اساس با ما چگونه رفتار خواهد شد؟
ج : مـن مـتـاءسـفـم كه شما غربى ها معنويات را فداى ماديات كرديد و مصالح مادى را برمـعـنـويـات مـقـدم داشـتـيـد هـمـيـن امـر موجب اين بدبختى هاست . آنچه بشر را مترقى مى كندمـعـنويات است معنويات مى تواند بشر را سعادتمند كند و آرامش ايجاد كند ماديات است كهبـشـر را بـه جـان هـم انـداخته . من توصيه مى كنم كه شما غربى ها به معنويات توجهكـنـيـد. شـمـا مـدعـى هـستيد كه مسيحى هستيد ببينيد سيره حضرت مسيح چه بوده است . سيرهحـضـرت مـسـيـح را روش خـود قـرار دهـيـد تـا سـعـادت بـراى شـمـاحاصل شود. ما مى خواهيم رژيمى ايجاد كنيم كه روش حضرت مسيح در آن مورد توجه است .
تاريخ : 14/10/1357
تسليت به تائله مرحوم ثقه الاسلام آقاى عاشورى  
خدمت عائله محترمه مرحوم ثقه الاسلام آقاى عاشورى رحمه الله عليه
بسمه تعالى
من از واقعه تاءسف آور و مصيبت وارده بر شماها كه خودم هم شريك هستم متاءثر هستم و بهشـما تسليت مى دهم . اميد است خداوند تعالى ايشان را رحمت و به شماها صبر و اجر عنايتفرمايد. و در پناه خود شماها را حفظ فرمايد.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 20/10/1357
مصاحبه خبرنگار مجله آمريكايى تايم  
س : آيا حضرت آيت الله هيچ گونه اقدامى قانونى عليه كشورى كه شاه را بپذيرد (بهطور موقت يا به طوردائم ) خواهند كرد؟ مثل قطع نفت و غيره .
ج : خير. با دولتى كه او را بپذيرد دشمنى نداريم . ليكن شه را تعقيب قانونى مى كنيم.
س : آيـا حـضـرت آيـت الله نـظرى راجع به آزادى مطبوعات تحت حكومت اسلامى دارند؟ آيامطبوعات پس از رفتن شاه آزاد خواهند بود كه عقايد خود را ابراز دارند؟
ج : هـمـه مـطـبـوعـات آزادنـد مـگـر ايـنـكـه مـقـالات مـضـر بـهحال كشور باشد. س : آيا حضرت عالى پس از رفتن شاه به طور موقت يا دائم به ايرانباز خواهيدگشت ؟ و اصولا برنامه حضرت آيت الله در اين زمينه چيست ؟
ج : من هر موقع صلاح بدانم به ايران مى روم اين بستگى به تصميم خودم دارد.
تاريخ : 24/10/1357
فرمان به حجت الاسلام آقاى حاج شيخ صادقى خلخالى  
بسم الله الرحمن الرحيم
بـعد الحمدوالصلوه جناب مستطاب عمادالاعلام و حجت الاسلام آقاى حاج شيخ صادق خلخالىدامت افاضاته از قبل اين جانب مجازند در تصدى امور حسبيه و شرعيه كه در عصر غيبت امامعـليـه السـلام از مـخـتـصـات فـقـيه است و نيز مجازند در اخذ سهمين مباركين و صرف سهمسـادات و نـصـف از سـهـم مـبـارك امـام عـليـه السـلام را در مـوارد مـقـرره وايصال نصف ديگر را به اين جانب يا به وكيل معروف اين جانب در قم . و اوصيه ايده اللهتعالى بما اوصى به السلف الصالح من التقوى و مخالفه الهوى و ارجو منه
الدعاء والنصيحه و السلام عليه و على عبادالله الصالحين .
روح الله الموسوى الخمينى
مصاحبه خبرنگار روزنامه سنگاپور، استريت تايمز 
س : مـمـكـن است لطفا حساسات و عقايد خود را درباره و قايع اخير سياسى در ايران شرحدهيد؟ نظر شما درباره دولت تازه منصوب شده بختيار چيست ؟
ج : مقاومت مردم ايران در دنيا بى نظير است . مردم ايران براى از بين بردن استبداد جهنمىچـنان دلاورانه مبارزه كردند كه موجب حيرت غرب و شرق شد مبارزات خونينى كه بالاخرهبـه اسـتـقـلال و آزادى مـنـجـر خـواهـد شـد. مردم ايران خواستار برچيده شدن سلطنت دودمانپـهـلوى و نـظـام شـاهـنـشـاهـى و ايـجاد يك جمهورى اسلامى هستند. دولت اخير به هيچ وجهقـانـونـيـت نـدارد چـون از مـجلسى راى اعتماد مى گيرد كه هرگز ملت ايران در آن نمايندهندارد. من بارها گفته ام كه هر حكومتى با بودن شاه محكوم است .
س : گـزارش شـده است كه آقاى بختيار فاصله اش را با شما حفظ كرده است و پشتوانهشـمـا را بـراى دولت جـديـدش نطلبيده است . تاكنون اظهارات او به رهبران مذهبى ايرانعـمـدتـا ايـن پـشـتـگـرمـى را داده اسـت كـه ايـران بـهاسـرائيـل ديگر نفت نخواهد فروخت . شما موقعيت او يا دولتش را نسبت به خودتان و ديگررهبران مذهبى كه ممكن است نظرات شما را در نظر نگيرند چگونه در نظر مى گيريد؟
ج : مـن و تمام مردم ايران دولت جديد را محكوم كرده ايم آزادى هاى سطحى و ندادن نفت بهاسـرائيـل بـراى انـحراف اذهان از ماده فساد كه شاه و رژيم شاهنشاهى است مى باشد. اينحكومت چون مردم از آن پشتيبانى نمى كنند نمى تواند دوام بياورد.
س : اگـر درسـت فـهـمـيـده بـاشـم شما و پيروانتان طرفدار رفتن شاه هستيد و تنها آيندهايـران را در سـايـه بـازگـشـت كـامـل حـكومت الهى مى بينيد يعنى جمهورى اسلامى كه بهوسـيـله رهـبـر مـذهـبـى رهـبـرى مـى شـود. آيـا شـمـا بـه طـور ايـدهآل مـى گـويـيـد كـه شـمـا بـايد جايگزين شاه در راس مملكت شويد و ايران با زمينه هاىانسانى ترى اداره گردد و به وسيله اصول اسلامى هدايت شود؟
ج : مـن و سـايـر روحـانـيـون در حـكـومت پستى را اشفال نمى كنيم . وظيفه روحانيون ارشاددولت هـاسـت . و امـا مـا خـواسـتـار بـركـنـارى شـاه هـسـتـيـم و مـى خـواهـيـم حـكـومـتعدل اسلامى را جايگزين اين نظام فاسد گردانيم و پيروزى از آن ماست .
صيفحه نور جلد22 صفحه : 169
س : حتى اگر شما اصول چنين حكومتى را پذيرفته باشيد نمى توان گفت كه مسائلى درداخل نيروى مخالف فعلى يا چنين برداشتى از حكومت به وجود خواهد آمد. اين واقعيت دانستهاى اسـت كـه آيـت الله شريعتمدارى على رغم شما نشان مى دهد كه دنباله رو اين اعتقاد استكه شاه بايد با موقعيت مشروط بر طبق قانون اساسى و مشروطه سلطنتى باشد و بارهاگفته است كه شاه بايد باشد و سلطنت كند و اين نشان مى دهد كه شما شاه را نمى خواهيدو او طرفدار شاه است .
ج : شـاه بـراى ابـقـاء خـود دست به تبليغات در شرق و غرب زده است ولى ديگر سودىنـدارد. مـلت غـيـور و شـجاع ايران او و دارو دسته اش را شكست خواهند داد. مردم شاه را نمىخواهند و او را يك جنايتكار و يك خائن مى دانند و هيچ كس نمى تواند با اين خواست مخالفتكند. تاريخ در آينده نزديك نشان مى دهد كه خواست ملت و خدا بر تمام خواست ها حاكم است.
س : فـرض كـنـيـم شـمـا مـوفق شديد بر شاه غلبه كنيد و همچنين موفق شديد كه نيروىمـخالف كنونى را متحد كنيد. زودرس ترين سياست هاى اصلى اقتصادى و سياسى شما چهخواهد بود؟
ج : ما خواستار يك اقتصاد سالم و غير وابسته هستيم . شاه اقتصاد ايران را فلج كرده استو هـمـه مـخـازن ما را دراختيار شرق و غرب بخصوص آمريكا قرار داده است ما با اين مبارزهكـرده و هـرگز اجازه نمى دهيم تا هستى ما را غارت كنند. ما در تمام زمينه هاى اقتصادى يكانـقـلاب واقـعـى خـواهـيـم كـرد. امر كشاورزى در حكومت ما از اولويت خاصى برخوردار استبـراى اينكه شاه با اصلاحات ارضى آمريكايى خود كشاورزى ما را نابود كرد. در زمينهصـنـعـت بـا ايـجـاد صـنـايـع مـادر از صـنـايـع مـونـتـاژ جـلوگـيـرى بـهعـمـل مـى آوريـم . ايـران كـشـورى مـسـتـقـل اسـت و داراى سـيـاسـتـىمستقل . دست شرق و غرب را از وطن خود كوتاه مى كنيم . تمام وابستگى هاى سياسى را ازبـين مى بريم و مردم را بر سرنوشت شان حاكم مى گردانيم و مردم را كه بيش از پنجاهسـال اسـت از هـمـه گـونـه حـقـى در ايـران مـحـروم بـوده انـد آزاد مـى گـردانـيـم تـا بـاكـمـال آزادگـى بـه خـواست هاى مشروع خود برسند. ولى منكر اين معنى نيستيم كه پس ازپـيـروزى بـا بـحـران هـاى شديد اقتصادى مواجه خواهيم بود ولى به اميد خدا شكست هاىاقتصادى دوران پهلوى را جبران خواهيم كرد.
س : آيا تغييرى بنيادى در جهت رشد اخير اقتصادى ايران ديده خواهد شد؟ آيا تغييرى نسبتبه موقعيت كمپانى هاى نفتى بزرگ خارجى خواهد بود؟
ج : تـغـيـيـرات اسـاسـى نسبت به كمپانى هاى نفتى را بايد متخصصين به عهده بگيرند.آنـچه مى توانم بگويم اين است كه تمام قراردادهايى كه به ضرر ملت ايران است چوناز طـرف شـاه مـخـلوع و دولت غـاصـب و غـيـر قـانـونـى صـورت گـرفـتـه اسـت مـوردقبول ما نخواهد بود.
س : آيـا بـرگشت بيشترى به اقتصاد بازارى خواهد بود؟ يكى از بحران هاى كنونى درايـران رد سـيـاسـت اقـتصادى وابسته كنونى است (وابسته به سرمايه داران غربى ) كهمخالف بازرگانان سنتى ايران است .
ج : اقتصاد ما يك اقتصاد مستقل و سالم و ملى است بر اساس تاءمين اساسى ترين نيازهاىمردم
محروم و ستمديده ايران نه فقط يك اقتصاد مصرفى .
س : آيـا شما فكر مى كنيد كه به زودى يك هرج و مرج اقتصادى در مملكت خواهد بود؟ حالاكه پمپ هاى نفت بسته شده است و نان كمياب گرديده (زيرا سوخت براى تنورها كم است )چه فكر مى كنيد؟ اولين اقدام در ايران چه بايد باشد؟
ج : بـا بـودن شـاه هـرگـز نفت به خارج صادر نخواهد شد. من هياتى را براى رسيدگىمـصـرف داخـلى اعـزام كـرده ام تـا سـوخت داخلى را تاءمين كنند. ولى تا رفتن شاه اعتصابشـركـت نـفـت بـه حـال خـود خـواهـد بـود. اشـكـالاتـى كـه در كـمـبـود نـفـت بـراىداخل ايجاد شده است به زودى برطرف خواهد شد.
س : آيـا شـمـا يـك مـخـالفـتى را عنوان مى كنيد كه نمونه يك دولت سوسياليستى براىايـران اسـت يـا دولت شـمـا اصـالت انـسـانـى خـواهـد داشـت بـر پـايـهاصول مذهبى ؟
ج : دولت مـا دولتى است اسلامى كه قوانين اسلامى را به اجرا در مى آورد. قوانين اسلامقـوانـيـن انـسان ساز است و انسان را در مقام انسانى به اوج خود خواهد رساند و جوابگوىنـيازهاى مادى نيز خواهد بود. س : اگر فرض شود كه شما در راس دولت قرار بگيريدروابط خود را با غرب چگونه پيش بينى مى كنيد؟
ج : مـن در حـكـومـت آيـنـده نـقـش هـدايـت را دارم . غـرب و شـرق بـراى مـا فـرقـى نـدارد.اصـل مـنـافـع مـلت ايـران اسـت كـه بايد به بهترين وجه رعايت شود. اگر غرب و شرقاحـتـرامـات لازمه را نسبت به ملت ايران رعايت نمايند ما هم به همان گونه با آنان رفتارخواهيم كرد.
س : آيا تغييرى در اتحاد شما با آمريكا رخ خواهد داد؟
ج : مـا با ملت آمريكا روابط دوستانه داريم و با دولت آمريكا روابطى برقرار مى كنيمكه به نفع ملت ايران باشد.
س : آيـا تـغـيـيـرى در سياست ارتش اتفاق خواهد افتاد؟ آيا ايران ديگر تسليحات پيچيدهنخواهد خريد آنچه كه تاكنون با پول نفت مى خريده است ؟
ج : هـرگـز ارتـش ايـران هـيـچ گـاه احـتياج به اسلحه هاى كنونى ندارد. مستشاران نظامىآمـريـكـايـى بـر ارتـش ايـران سـيـطـره دارنـد. مـا ارتـشـىمستقل تشكيل خواهيم داد و وزايدى را كه به درد ارتش و مملكت و مردم ايران نمى خورد حذفخـواهـيـم نـمـود. مـا نـفـت را بـه هـر كـشـورى كـه صـلاح دانـسـتـيـم مـى فـروشـيـم و درمـقـابـل پـول مى گيريم نه اسلحه هايى كه اصالا به درد ارتش ما نمى خورد و ارتش رادربست در اختيار بيگانه قرار دهد.
س : آيـا فـكـر مـى كـنـيد اين تغييرات در روابط شما با ساير كشورهاى عضو اوپك اثرنخواهد گذاشت ؟

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation