بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب صحیفه نور جلد 2, امام خمینی (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     SAHIFE01 -
     SAHIFE02 -
     SAHIFE03 -
     SAHIFE04 -
     SAHIFE05 -
     SAHIFE06 -
     SAHIFE07 -
     SAHIFE08 -
     SAHIFE09 -
     SAHIFE10 -
     SAHIFE11 -
     SAHIFE12 -
     SAHIFE13 -
     SAHIFE14 -
     SAHIFE15 -
     SAHIFE16 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

با اتحاد قواى تبليغاتى سدها را شكسته و به سعادت دست يابيم
يك ملت را نمى شود هميشه به اين حال نگه داشت كه بدون حكومت نظامى نتوانند زندگىكنند، حالا هم با حكومت نظامى اش هم دارند نمى توانند، يك مملكت را نمى شود هميشه حكومتنظامى سرش ‍ گذاشت و هميشه با سرنيزه نگهش داشت ، اين چاره نيست جز اينكه به همبخورد اين وضع ، هيچ چاره نيست ، هر چه هم مى خواهد آقاى كارتر، او دارد مى گويد، هرچه مى خواهد بگويد كه براى خاطر آزادى - است اين كار دارد مى شود، براى خاطراينكه مى خواهد رشد بدهد مردم را اين كار مى شود، اين هر چه دلش مى خواهد بگويد لكنالان وضع جورى شده است كه با اين وضعى كه الان ايران پيدا كرده است ديگر پيشرفتهمراهش است ضرورى است حتى ، لكن ماها موظفيم اينجا كمك كنيم يعنى من مى توام صحبتكنم ، همين جور با يك زبان كوتاهى صحبت بكنم ، شما هم مى توانيد براى برادرهاىديگرتان صحبت كنيد، بگوئيد، چه كنيد، منتشر كنيد، هر چه مى توانيد، من نمى دانم وضعاينجا چه جور است ولى هر چه مى توانيد كمك كنيد به اين رفقاى خودتان ، به اينبرادرهاى خودتان كه قيام كرده اند و دارند خون مى دهند. اينها بچه و كوچك و بزرگ رادارند مى دهند، ماها بايد قلم و قدم و صحبت و اينها بكنيم كه انشاءالله همه دست به دستهم بدهيم و اين سد را بشكنيم ، اين سدى كه جلويش ‍ سد محمدرضا شاه است عقبش سدكارتر اينها شكسته بشود، وقتى شكسته بشود، آنوقت سعادت است ، بعد از شكستن آنطرفش سعادت همه شماها و ملت شماهاست و من از خداى تبارك و تعالى توفيق همه شما رامى خواهم ، دعا مى كنم به همه همه تان ان شاءالله سالم باشيد و همه تان جديت كنيد كهبراى مملكتتان يك اشخاص مفيد باشيد، آنجا كه مى رويد به مملكتتان كه ان شاءاللهبرگرديد مفيدى باشيد براى مملكت تان مثل اين هيات حاكمه نباشيد انشاءالله خداوند همهتان را حفظ كند.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
تاريخ : 20/7/57
اعلاميه امام خمينى به مناسبت چهلمين روز شهادت شهداى تهران  
بسم الله الرحمن الرحيم
دروازه تمدن ! بر روى نعش جوانان
ملت آگاه و مبارز و شجاع ايران اعلى الله كلمتهم : اكنون كه چهلم عزيزان تهران بهدنبال چهلم ها فرا رسيد و با استقرار حكومت سرنيزه و پليس در انتظار چهلم هائى بايدباشيم ، اكنون كه سايه شوم حكومت نظامى و نظام سياه شاهنشاهى روزگار ملت محروم مارا به تباهى كشانده است ، اكنون كه دست ابرقدرت هاى ستمگر براىچپاول مخازن غنى ما بر ضد اراده مصمم ملت از آستين دژخيمان شاه بيرون آمد و عزيزاناسلام را به خاك و خون مى كشد، اكنون كه نمودهاى دروازه تمدن بزرگ به دست پايهگذاران حقوق بشر، يكى پس از ديگرى بر روى نعش هاى جوانان برومند ما رخ مىنمايد، اكنون كه به ادعاى كارتر ملت به آزادى واستقلال شاهانه نائل شده است ، كشور بى پناه ما عزادار و ملت مظلوم ما سوگمندند، ما درغرب با شما در شرق به عزاى عمومى مى نشينيم .
با شكستن سد مهره هاى داخلى و مهره داران خارجى بهاستقلال و آزادى دست يابيم
عزيزان من ! همت كنيد و زنجيرهاى اسارت را پاره كنيد و مهره هاى خيانتكار را يكى پس ازديگرى از صحنه خارج كنيد و دست مهره دارهاى سودجو را از كشورهاى اسلامى قطع كنيد.سعادت و آزادى و استقلال ، پشت سد مهره هاى داخلى و مهره دارهاى خارجى است ، سدها راويران كنيد و در هم شكنيد و كشور را نجات دهيد در منطق كارتر، اين جنايت ها و اختناق ها ووحشيگرى هاى شاه كوشش در راه استقرار اصول دمكراسى و موضع گيرى مترقيانه نسبتبه مسائل اجتماعى است . او مردم آگاه ايران را متهم مى كند كه با آزادى كه شاه مى خواهدبدهد مخالفند و تمام اعتصابات و اعتراضات سراسرى ايران براى گريز از آزادى است- لكن بايد بداند كه اين فريبكارى ها ديگر ارزش خود را از دست داده است و همه جوامعشاه را شناخته اند.
نهضتى بى سابقه با قيام همگانى آزادگان
ملت بزرگ ايران ! تاريخ ايران بلكه تاريخ جهان نهضتى چون نهضت شما به يادندارد و قيام همگانى مانند قيام شما آزادگان پشت سر نگذاشته است . امروز نونهالان هفتهشت ساله دبستان هاى ما
فدائى مى دهند و در راه اسلام عزيز و كشور، خون نثار مى كنند، شما در چه تاريخى چنينديده ايد؟ امروز زن هاى شير دل طفل خود را در آغوش كشيده و به ميدانمسلسل و تانك دژخيمان رژيم مى روند، در كدام تاريخ چنين مردانگى و فداكارى از زنانثبت شده است ؟ امروز غريو مرگ بر شاه از دلطفل دبستانى تا پيران بيمارستانى مجال را بر رژيم منحط پهلوى چنان تنگ نموده واعصاب شاه را انسان خرد كرده كه دست از پا نشاخته و تسكين خاطر خود را با خونكودكان و جوانان ما بيمه مى كند.
صبور باشيد كه خون شما پيوستى با خون و راه انبيا دارد
خواهران و برادران عزيز! صبور باشيد و سستى و ضعف از خود نشان ندهيد، راه شما راهخدا و اولياء خداست . خون شما در راهى مى ريزد كه خون پيامبران و امامان و اصحابصلاحيتدار آنان ريخته شده ، شما به آنان مى پيونديد و اين نه تنها غم ندارد كه شادىآور است .
عامل سرنگونى رژيم و پيشرفت مقاصد اسلامى : استحكام صفوف و اجتناب از اختلاف
صف هاى خود را محكم كنيد و اراده ها را مصمم و وحدت كلمه را حفظ نمائيد و با همه جناح هاىمسلمان خصوصا ارتشى ها ائتلاف كنيد و سلام گرم مرا به آنان برسانيد و بگوئيداينان كه با مسلسل شما و يا اجانب كشته مى شوند برادران و خواهران شما هستند، براىارضاى شهوات شاه خود را پيش خالق و خلق رسوا نكنيد، در آغوش ملت بيائيد كه آغوشما براى شما باز است عزيزان من ! از اختلاف كه الهام ابليس است اجتناب نمائيد و به همپيوسته در راه هدف كه سرنگون شدن رژيم فاسد پهلوى است و قطع ايادى اجانب ازمقدرات و مخازن كشور است ، نهضت مقدس را ادامه دهيد و در راه پيشرفت مقاصد اسلامى خوداز هيچ عاملى نهراسيد، اين جنبش بزرگ را هيچ قدرتى نمى تواند متوقف كند. شما بحقيد ودست خداوند تعالى با شماست و خدا خواسته است كه مستضعفين پيشوائى را به دستگرفته ، خود وارث مقدرات و مخازن خود باشند.
خدمت به نهضت اسلامى در هر زمان و هر مكان تكليف است
اينجانب در اولين فرصت به يكى از كشورهاى اسلامى كه بتوانم به فعاليت اسلامىخود ادامه دهم خواهم رفت و انشاءالله تعالى عمرم را در راه خداى تعالى كه خدمت بهشماست به آخر مى رسانم . تاكنون هيچ يك از دولت هاى اسلامى از من دعوت ننموده اند وبه محض احراز آزادى بيان و قلم در كشورى از كشورهاى اسلامى انشاءالله براى خدمت بهآنجا خواهم رفت
اكنون در اينجا به خدمت ادامه مى دهم در نهضت اسلامى و خدمت به مردم مسلمان ، مكان يا رنجدر مكان مطرح نيست ، آنچه مطرح است تكليف است ، صداى وجدان است . من هر چه بكنم وبهسر من هر
چه بيايد در مقابل شمائى كه خون در راه آزادى و اسلام داده ايد خجلم . آنچه مرا در اينمكان رنج و دردآور دلخوش مى كند خدمت به شماست . من در غم خانواده افتخار آفرينسراسر ايران خود را شريك مى دانم و ياد كودكان دبستانى ايران كه اخيرا به دست شاهجبار كشته شده اند قلبم را مى فشارد.
چهلم تهران را روز عزاى عمومى اعلام كرده و خود نيز عزا دارم .
از خداوند تعالى ادامه نهضت را تا حصول مقاصد اسلامى خواستارم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 21/7/57
بيانات امام خمينى در مورد حقوق بشر و فضاى باز سياسى !  
بسم الله الرحمن الرحيم
تعهداتم نسبت به اسلام و مسلمين اجازه سكوت در برابر غارت و كشتار شاه را نمى دهد
گفتم نه و به وسيله سازمان امنيت نجف اين كاغذ را ابلاغ كردند. من كاغذ را گرفتمگذاشتم كنار، جواب ندادم به آنها لكن كار خودم را ادامه دادم ، تا ازيكسال به اين طرف كه كارها و فعاليت ها زياد شد و برعلاوه بر اعلاميه ها و فعاليتهاى ديگر مصاحباتى هم با بعضى روزنامه هاى خارجهمثل لوموند و اينها شد، آنها تعقيبشان زياد شد كه رئيس امن عام آمد پيش من ، خودش آمد (آنباز تقاضايش همين معنا بود كه يك وقت حرفش مى شد) كه شما هر فعاليتى مى خواهيدبكنيد لكن مصاحبه نكنيد. ماهم اصل مصاحبه خيلى عادت نكرده بوديم به آن ، به اينجوابى نداديم لكن يك مصاحبه ديگرى شد، از فرانسه هم آمدند و مصاحبه كردند ازفرانسه هم آمدند و با اينها هم مصاحبه شد ولو اينكه اينها آنها را گرفتند، بعد كه ازمنزل بيرون آمدند آنها را گرفتند. بعد از اين تشديد كردند راجع به اين معنى كه شمادر اينجا (به تعبير آنها منزل خودتان است هر جورى مى خواهيد باشيد لكن فعاليتسياسى نكنيد، روحانى خوب است كه همان (حرفشان اين بود كه ) درس بگويد و مساءلهبگويد. من گفتم كه اسلام از سياست جدا نيست ، اسلاممثل چيزهاى ديگر نيست ، مثل مذاهب ديگر نيست كه ذكر و دعا باشد، اسلام سياستش با سايراحكامش با هم هستند و من دخالت سياسى مى كنم ، - حالا ندارم - و من هم اعلاميه مى دهم وهم در ضبط حرف هايم را ضبط مى كنم و هم اگر مقتضى شد در منبر صحبت هايم را مى كنمو اين يك تكليفى است شرعى براى من . گفتند كه آخر ما يك تعهداتى با دولت ايرانداريم ، با آن تعهدات نمى شود اينكارها. گفتم خوب من هم (قريب به اين معنى ) يكتعهداتى با اسلام دارم و با ملت ايران ، من هم نمى توانم كه از تعهداتم دست بردارم .منتهى شد به اينكه آنها گفتند كه نه ، نبايد بشود و ما مى گفتيم بايد بشود و آنها ما رامحصور كردند در منزل ، البته نه اينكه بگويند شما نيا بيرون ، نه همچنان نبوده استايرانى هائى كه از بيرون مى آمدند، اينها را مانع شدند، يكروز هم طلبه ها را مانعشدند، الا يكى دو سه نفر. من بيرون نيامدم از آنجا، بيرون كه نيامدم خوب در ايران يكچيزهائى كه رخ داد من ديدم كه خوب ما بخواهيم اينجا توىمنزل بمانيم و كارى نكنيم و بگوئيم ما درس مى خوانيم وبه اين كارها كار نداريم مثلااينمخالف با وضع ماست
ما الان در ايران كشته داديم ، ما بچه هايمان را، بزرگ هايمان را كشتند در ايران ، الان همهر روز اين بساط هست . الان هم در در روزنامه هاى آنجا منعكس است كه در دانشگاه ديروز ياپريروز (گفته بود) هفتاد و چند نفر، هفتادوپنج نفر زخمى شدند (واين يك چيزى است كهمعلوم است ، دولت ايران گفته ) و چندين نفر هم كشته . اينها به جان اين ملت افتادند، ازاين طرف همه چيز ملت را مى برند، حالا جان اين ملت را دارند مى گيرند. ما چطور با اينوضعى كه اينها دارند بتوانيم ، وجدان ما اجازه به ما بدهد، ديانت ما به اجازه بدهد كه مابنشينيم نگاه كنيم و فرزندان اسلام را اينها درو كنند و بكشند؟ ما صدايمان را به آنقدرىكه بتوانيم ، آنقدرى كه بگذارند دولت ها، صدايمان را به دنيا مى رسانيم كه ببينندكه اين وضع اين ايران چه وضعى است الان .
دوام سلطنت شاه در زير سايه سرنيزه هاى آمريكا
من گمان نمى كنم كه هيچ مملكتى شبيه به مملكت ايران باشد، يك مملكتى باشد كه همهاش حكومت نظامى باشد. خوب همه شهرها را تقريبا دوازده شهر بزرگ ايران كه اساسشهرهاى ايران است ، حكومت نظامى قراردادى ، باقى آن هم حكومت نظامى است يعنى الاننظامى ايران را دارد اداره مى كند. حالا هم از قرارى كه گفتند بناست يك نظامى نخستوزير بشود. فريدون جم را مى گويند مى خواهد نخست وزير بشود، اين هم يك نظامى است. اينها نمى توانند ادامه حيات بدهند، شاه نمى تواند ادامه حياتش را بدهد الا زير پرچمنظام و زير سرنيزه نظامى ها كه دنبالش سرنيزه آمريكايى است . اگر سرنيزهآمريكائى نباشد معلوم نيست نظام ايران الان آنطور انقياد را داشته باشد.
حقوق بشر و شوراى امنيت ، حربه اى در دست غارتگرانملل ضعيف اينها بيدار شدند، اينها آدمند، آنهم ايرانى ، آنهم داردمى بيند كه در ايرانچى مى گذرد. روزى نيست كه در يك شهرى يك صدائى در نيايد به مجرد صدا درآيد مىزنند، كشند. با اين وضعى كه ايران دارد، با اين اغتشاشى كه الان در ايران هست و ايندول بزرگ هم كه بشر دوست !!حقوق بشر! همه اش شعر است همه اين حرف هائى كه ايندولت هاى بزرگ مى زنند و جامعه هائى درست كرده اند براى حقوق بشر، براى امنيت ،براى چه ، نه امنيت شان به امنيت آدم مى برد و نه اين حقوق بشرشان به حقوق آدم مىبرد، همه اش براى اين است كه اين ملل ضعيف را ببلعند. اين همه مسائلى كه ملاحظه مىكنيد در هر يك از اين ابرقدرت هائى كه يك صدائى است ، يك نظامى هست ، نظام اين استكه اين بلاد شرق را، بلاد ضعيف را اينها ببلعند.
نفت در قبال استقرار پايگاه هاى تسليحاتى آمريكا
در شرق چون مخازن زياد است ، مخازن نفت زياد در شرق هستمثل كويت ، مثل حجاز، مثل ايران ، در اينجااينطور مخازن هست ، آن خارجى تمام چشمشان دوختهشده است به اين مخازن ما و دارند
مجانى مى برند همين طورى . شما خيال مى كنيد كه آمريكاپول به ايران مى دهد؟ آمريكا - اسلحه - براى خودش در ايران پايگاه درست مى كند،اين اسلحه هائى كه مى گويند كه فروختند به ايران ، به جاى نفت دادند، اين اسلحه هاهمان هائى است كه اينها مى خواهند در ايران باشد و پايگاه باشد كه مبادا يك وقتىشوروى حمله بكند، نه اين است كه اينها به ما چيزى داده اند، اينها بازى است سر ما درمى آورند.
سكوت و تاييد خلق پرستان از شاه در برابر كشتار ملتاستقلال طلب ايران
اين ابرقدرت هائى كه يكى به اسم مملكت كمونيستى ، يكى كمونيست چين ، يكى نمىدانم سوسياليست زهر مار، همه اينها بساطشان براى خوردن ماست . اين چينى كه گفته مىشود كه كمونيست است و با توده ها كذاست و با خلق كذاست ، ديديد همه كه در اين كشتاربزرگ تهران كه تابيست هزار هم گفته اند (ولى خوب حالا اين مبالغه است اما چهارهزارتا، حدود چهارهزار، اين زياد گفته شده است ، حتى گفته شده است كه در قبرستان تهرانيك همچو حدودى دفن شده ) اين رهبر چين كمونيست ، اين رهبرى كه بعضى جوان ما در اشتباههستند و خيال مى كنند اينها مفيد هستند براى جامعه ، اين در عين حالى كه اين كشتار داشتواقع مى شد آمد به ايران و دست داد به اين شاه غاصب پشتيبانى كرد، يك كلمه هم نگفت ،به اينكه آخر اينها را چرا مى كشى ؟ آخر چه كرده اند اينها؟ اينها دارند مى گويند ماآزادى مى خواهيم ، چه مى خواهيم ، اينها مى گويند ما مى خواهيم آزاد باشيم ، آزادى ،استقلال ، دادشان اينطور در آمده بوده يك كلمه اين آدم نگفت كه خوب اينها بشر هستند، اينهاانسان هستند، چرا اينطور؟ بچه كوچك اين قدرى را بچه دبستان را، حالا ديگر دستشان ازآن بزرگ ها مثل اينكه چيز شد، حالا كوچك ها، بچه هاى دبستانى را حالا ديگر دستشان ازآن بزرگ ها حالا كوچك ها، بچه هاى دبستانى را دارند مى كشند، اينهم هر روز دارد اخبارشمى آيد مثل اينكه چيز شد، اينجا، بچه كوچولوى دبستانى ، دختر دبستانى ، پسر، دوازدهسال ، دختر و پسر يا دختر، همين دو سه روز - يك جائى - كشتند، يك كلمه اين آدم نگفتبه اين شخص كه شقى اين چه كارى است مى كنى ؟ آمد و دست داد به او، با آغوش بازملاقات كردند و به اين صورت و خنديدند به اين توده هاى بيچاره و ما جوان هايماناشتباه مى كنند، خطا مى كنند، خيال مى كنند كه اينها براى آنها مفيد هستند. آنهم كاخ نشينانكرملين . پانزده خرداد كه پانزده هزار (آنطورى كه مشهور شد) اين اين مردم كشتند، درروزنامه هاى شوروى تاييد كردند از آنها، الان هم تاييد كردند اين را با اين كشتار كهالان شما ملاحظه مى كنيد در ايران هر روز يك گوشه اى هست ، الان هم هست اينها همه شانبراى اين است كه اين گاز ايران را مى خواهد، آن نفت ايران را مى خواهد، آن دارد گازايران را مى برد، آن دارد نفت ايران را مى برد. همهدنبال اين هستند كه اين ملت ضعيف عقب بمانند، چشم هايشان باز نشود. مبلغ هايشان ،تبليغاتشان هميشه تبليغ به ضد دين و به ضد روحانيت است تا مردم را از اينها جداكنند، مردم را از ديانت جدا كنند، مردم را از روحانيت جدا كنند خودشان را به جان هم بريزندو آنها استفاده اش را ببرند. ما كشته بدهيم محمدرضاخان استفاده كند، آن بالاترها همزيادتر استفاده كنند.
اعطاء آزادى و تشكيل جامعه مترقى با زور و سرنيزه !!
اين ملت برايش چه مانده ، اين ملت برايش همين كه تو سرش بزنند و نظامى باشد،اصلش تمام حكومت هر جا هست حكومت نظامى باشد، هر كس سرش را از تنش در مى آوردبزنند بكشند. اين وضع يك وضع خاصى است كه ايران اين وضع را دارد، مطالعه كنيدببينيد اصلادر دنيا شبيه دارد، يك همچو شبيهى ما در دنيا داريم كه مملكت حكومت نظامىباشد و نتوانند حكومت نظامى را بردارند؟ نمى توانند هم بردارند براى اينكه مردمايستاده اند، مقابلشان ايستاده اند. حالا هم كه حكومت نظامى است مردم ايستادند اما ايستاده اندچه چيز مى گويند؟ ايستاده اند آن حرفى كه آقاى كارتر ديروز گفته است مى گويند؟!آقاى كارتر مى فرمايند كه شاه آزادى خوب مى خواهد بدهد، آزادى مطلق مى خواهد بدهد وشاه مى خواهد كه يك مملكت مترقى ، يك اجتماع مترقى درست كند و اين مردم با آن مخالفند!!مخالفت مردم براى اين است كه مردم آزادى نمى خواهند و ايشان با زور، با سرنيزه مىخواهد آزادى بدهد!! اين سرنيزه ها براى اين است كه تو سر مردم مى زند مى گويد آزادىبخواه ! مردم جامعه مترقى نمى خواهند، سرنيزه آمده مى گويد بخواه ! اين آقاى كارترنمى دانم فهمش اينقدر است يا حقه بازيش اينقدر است ؟ مى خواهداغفال كند؟ آخر كى را مى خواهد اغفال كند؟ - مردم - شايد آنهائى كه نمى دانند در ايرانچه مى گذرد آنهائى كه نمى دانند چه خبر است در ايران . شمائى كه مى دانيد در ايرانچه خبر است ، شمائى كه ميدانيد در ايران الان چه خبر است ، مردم چه مى خواهند، اينها چهمى گويند.
طرح آمريكايى اصلاحات ارضى جهت تشكيل بازار فروش كالاهاى آمريكائى
مردم مى گويند آقا ما ميخواهيم نفت مان مال خودمان باشد، ما مى خواهيم مملكتمان آن زراعتىكه داشت دوباره برگردد به آن . آقا زراعت را همچنان به هم زدند، اين اصلاحات ارضىرا كه آقا گفتند و آنقدر طمطراق كردند، اصلاحات ارضى به امر دولت آمريكا بودبراى اينكه بازار درست كنند كه چيزهاى آنها فروش برود يعنى زراعت ما به هم بخوردما محتاج بشويم . الان هم كه مى بينيد كه هر چى مى خواهيم از خارج بايد بيايد، زراعت مااينجور شد، زراعت ما را آنجور كردند. خوب مردم ريختند، آن زارعين بيچاره اى كه ديگر درآنجا نتوانستند زندگى كنند ريختند به شهرها، به تهران . الان تهران يك محله زيادىچندين محل حدود چهل تاست كه براى من نوشته بودند، محله هاى كوخ نشين ، محله هائى كهخانه هاى گلى دارد كه هيچ چيز ندارد و ده نفر عائله در يك چادر كوچكى در اين زمستان سردزندگى بايد بكنند، آب ندارد، بايد آب را از پنجاه ، شصت پله ببرند بالا، لب خيابانبرسند كه گودال منزلشان است ، لب آن خيابان برسند و از آنجا آب را بردارندبياورند از اين پله ها پائين براى بچه هايشان اين چه شد؟ براى اينكه اصلاحاتارضى فرمودند! در اصلاحات ارضى به هم خورد اوضاع دهقان ها، وقتى كه به هم خورداوضاع آنها، چاره نداشتند كه رو بياورند به شهرستان ها، آمدند شهرستان ها و آن شد،وضع بيچاره ها اينطور شد، از آن طرف وضع زراعت ما به هم
خورد. ايرانى كه مركز زراعت بود، شايد آذربايجان ايران بس بود براى ايران ،باقى آن را بايد صادر كنند، الان به اندازه يك ماه ، سى روز يا سى و سه روز، آنهائىكه اطلاعات دارند و حساب كردند مى گويند ايران به اندازه سى و سه روزش براىخودش چيز دارد، باقى آن را بايد از خارج بياورند.
ملت غارت شده ايران يا مستشاران غارتگر، كدام يك وحشى هستند؟
خوب اين ايرانى جمع شدند، همه ايرانى ها الان صدايشان درآمده الان سرتاسر ايراناعتصاب است ، اگر اين حكومت نظامى و نظام را بردارند، مردم اين دستگاه را به قدر يكساعت مى پيچندش به هم و پيروز مى شوند، براى اينكه بد ديدند از اينها اين مردم ، مى خواهند آزادشان كنند و از رفاه بدشان مى آيد؟! از زندگى خوب بدشان مى آيد؟! مىگويند ما حتمابايد توى خاك ها بخوابيم ؟! يا مى بينند كهمال اينها را دارند مى خورند و اينها را خاك نشين كردند؟ دادشان اين است . آقاى كارتر چهمى گويد؟ آخر اينها چه مى گويند؟ از جان ما چرا اين نفت هاى ما را مى برند؟ آنهممجانامى برند. مى برند و آقايان مى گويند كه ما اسلحه خريديم ، تو اسلحه مىخواهى چه كنى ؟ اسلحه اى كه خريدند اسلحه اى است كه فرمش را اينها نمى دانند، ايرانم ى تواند استعمال كند اين اسلحه را. آن چيزهائى كه آنها درست كردند، شياطين خودشانمى توانند عمل بكنند، اينها نمى توانند. مستشارها آمدند براى اينكه در اينجا باشند، همنظام ما را نظام انگل بار بياورند كه هست و هم اينجا مطالعات بكنند كه چه جور - بايد- بهتر مى شود اين لقمه چرب را خورد آنطور ماند، آنطور باشد اين ملت حرف نزند،اگر حرف بزند يك ملت وحشى است !! يك ملت وحشى است كه داد مى زند كه آقا ما را آزادكنيد!! يك ملت وحشى است كه داد مى زند آقا مال مارا نخوريد! اما آنها وحشى نيستند! آنهامترقى هستند! مال مردم را بايد بخورند آنها!! بايد غارت كنند!!
اين ملت ما الان صداشان از بچه كوچكش تا پيرمردش درآمده براى اينكه مى بينند كهمملكتشان دارد سقوط مى كند، دارد از بين مى رود اين مملكت ، بايد به فرياد اين مملكتبرسند ولهذا مى بينيد كه جان مى دهند، بچه هايشان را مى كشند و آنها مى گويند بايدكرد، دنبال مى روند باز. اين وضع ايران ما و اين وضع اين دولت هاى بزرگ با ما.
انعكاس اهداف قيام و مصائب ملت يك تكليف عقلى و شرعى است
و ما وظيفه داريم ، مائى كه الان اينجا، شمائى كه اينجا نشستيد و منى كه اينجا نشستم ، ماوظيفه داريم كه با آنها همصدا باشيم يعنى هر مقدارى كه از دست ما برمى آيد بايد كمكبكنيم . كمك به غير نيست ، كمك به خودتان هست ، اينها براى شما قيام كردند. مردم ايرانالان براى شما دارند خون مى دهند، براى شما بچه هايشان ، جوانان هايشان از بين مىرود، دخترهايشان ، بسرهاشان از بين مى رود. ما بايد به آنها كمك كنيم ، ماخيال نكنيم كه اينجا نشستيم تكليف نداريم ، همه مان تكليف وجدانى داريم ، تكليف شرعىداريم ، تكليف عقلى داريم كه با اين جمعيت مظلومى كه قيام كردند مى خواهند حق خودشانرا، آن حق خودشان كه حق ما هم هست بگيرند، ما هم با
آنها همراهى كنيم ، ما هم دنبال آنها باشيم . مى توانيم مقاله بنويسيم ، مى توانيم درروزنامه چيز بنويسيم ، مى توانيم به هر قدرى مى توانيم در اين دانشگاه هائى كه مىرويم به مردم بگوئيم ، به مردم اينجاها بگوييممسائل آنجا را. مساءله را منتشر كنيد. آقا هر كدام شما در يك نقطه اى كه هستيدمسايل ايران را منتشر كنيد، بگوييد، با آه دل بگوئيد روزنامه هايشان هم گاهى مىنويسند اما از خود شما بايد گفته بشود، نوشته بشود. بايد اين وضع آشفته ايران بههمه عالم معلوم بشود.
سر نيزه ابر قدرت ها در برابر خواسته هاى بر حق ملت تاب مقاومت ندارد
و اگر چنانچه يك ملتى ايستاد و حق خودش را خواست سرنيزه نمى تواند جلويش رابگيرد. سرنيزه ، اصلا قدرت ندارد با گوشت طرف بشود، اينخيال است كه گوشت نمى تواند با سرنيزه . تمام قدرت هاى عالم جمع بشوند وقتى يكملتى گفت من اين كار را نمى خواهم نمى توانند تحميلش كنند.الان نمى توانندتحميل به ايران بكنند كه شاه را قبول كن ، نمى توانند. الان زور ايستاده آنجا، اما مردمقبولش ندارند. مردم داد مى زنند نمى خواهيم .قبول كردن را مردم هيچ تن ندادند به اين مطلب . تن به اين ننگ ، ايرانى ها نمى دهند ونداده براى اينكه اين آدم را ديدند كه همه مصالح اسلام ، همه مصالح كشور را به بادداده ، در عين حال (ما آزادى داديم و ما نمى دانم چه داديم ، ترقى داديم به ايران )،ترقيات شان همين است كه داريد مى بينيد، آزاديش همين است كه با سرنيزه است . ما مكلفيمبه اينكه خدمت كنيم به اين مردم ، به اين بيچاره ها، به اين جوان مرده ها. ما انسانيم بايدخدمت كنيم و خدمت به آنها خدمت به خودمان است يعنى در اين منافعى كه ايرانى داردمشتركيم ، همه مان شريكيم . اگر مملكت ما يك مملكت مستقلى بشود، تبع نباشد، اگر مملكتما يك مملكت آرامى باشد، اگر مملكت ما يك مملكت عرض مى كنم كه مرفعى باشد، خوب ماجزء آن مملكت هستيم ، ما هم در رفاه هستيم ، ما هم چه هستيم . اينها قيام كردند و ما هم بايددنبال آنها باشيم ، اينطور نيست كه عذر بياوريم كه من اروپا هستم و آن آمريكا هست و آنهاايران هستند، اين عذر نيست شما هم در آمريكا كه هستيد هر مقدارى كه مى توانيد، شما هم درپاريس كه هستيد هر مقدارى مى توانيد، من هم كه اينجا هستم هر مقدارى كه ، من حالا شما راديدم اين مقدار مى توانم به شما چيز بگويم ، حرف بزنم ، مى گويم . شما رفقايتانرا، آنهائى كه اهل اينجا هستند، خارج هستند، چه هستند، با هم قرار بدهيد كه كمك بكنيد بهاين نهضتى كه هست .
لزوم تداوم نهضت
تاريخ سراغ ندارد اينجور نهضتى كه الان در ايران هست تاريخ ايران تا حالا سراغندارد اينجور نهضتى كه تمام ايران تمام بايستند، بچه اينقدرى بگويد كه مرگبرشاه ، پيرمردش هم بگويد مرگ برشاه ، همچو نهضتى ما نداشتيم در ايران
اين نهضت را نگذاريد كه بخوابد تا اينها از بين بروند، تااين هيات حاكمه بروند يكهيات حاكمه صحيح سركار بيايد. خدا انشاءالله همه شما را حفظ كند. موفق باشيد. خداشر اينها را بكند از سر مسلمين . شر اين ابرقدرت ها را بكند كه اين نوكرها را نگذارندسربلاد مسلمين . والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 22/7/57
بيانات امام خمينى در مورد نقش انسان ساز مكتب اسلام  
بسم الله الرحمن الرحيم
قصد شاه قبل از رفتن ، تبديل ايران به تلى از خاك
الان به من اطلاع دادند كه شاه تصميم گرفته است كه فردا در اين اعتصاباتى كهمسلمان ها براى آن كشته هايى كه داده اند بنا دارند كه اعتصاب كنند، خواهد يكقتل عام بزرگ بكند. من اين را كرارا گفته ام كه اين آدم اعصاب خودش را از دست داده است ،الان به طور جنون آميز دارد زندگى مى كند و چون اواخر عمرش را دارد مى گذارند، از اينجهت مى خواهد كه انتقام بگيرد از ملت ايران . تاحال هر چه جنايت بوده است كرده ، حالا هم كه مردم ايستاده اند و مى گويند كه بايدبروى احساس اين را كرده است كه بايد برود و به طور جنون آميز مى خواهد كه مردم راقتل عام كند و برود. در يكى از حرف هايش گفته بود كه (من اگر بنا شد بروم ، ايرانرا به يك تل خاك برمى گردانم و ميروم ، يكتل خاكش مى كنم ايران را و مى روم .) حالا معلوم مى شود كه مى خواهدعمل كند به اين گفته .امروز مطلع شدم ، يعنى گفتند كه تلفن شده است از ايران كهآمادگى دارد پيدا مى كند براى اينكه مردم را يك كشتار عظيمى بكند و ما نمى دانيم كهبايد با اين دستگاه چه بكنيم ملت مظلوم ايران نمى دانند كه با اين آدمى كه الان جنونپيدا كرده است و اعصابش از بين رفته است بايد چه بكنند، بايد چه فكرى ما بكنيم . منناراحتم از فردا كه مبادا اين مطلب صحيح باشد واين مردم را بهمسلسل ببندد و به تانك و توپ ببندد و تلافى كند و آخرى كه مى خواهد برود، ديگركسى را نگذارد و برود.ما گرفتار يك همچنين موجودى هستيم و بايد دعا كنيم ، بايد دعاكنيم كه خداوند به خير بگذارند اين كار را، اگر چنانچه عملى بشود، يك خساراتبزرگى بر ايران وارد مى شود، گرچه رفتن اين ، همه مصيبت ها را جبران مى كند لكنچرا بايد ما مجال به اين داده باشيم كه اين كارها را بكند، البتهمسلسل هاى آمريكا و سلاح هاى آمريكا پشت سر اين است والا همچو مجالى مردم به او ودولت او نمى دادند اما حالا هست ، الان باز مستشاران آمريكائى هستند و اين هم آخر عمرش هستو او خواهد رفت . آن چيزى كه خواستم به آقايان بگويم و فردا هم اگر چنانچه مجلسىداشتيم ، فردا هم باز تذكر مى دهم و قبل از اين تذكر، اين را عرض بكنم كه فردامجلسى كه ما داريم مال همه دانشجويان و كسانى كه در اينجا، در خارج اقامت دارند ازايرانى هاى خودمان ، اين مجلس مال همه است ومثل منزل من مى ماند كه منزل همه آقايان است و درآن باز است براى اينكه هر كس بيايد،مجلس هم
اگر چنانچه فردا اشكالى پيدا نكند، آن هم مجلس خود آقايان است و كسى در اين دخالتندارد، تو همى كه شده است كه كسى دخالت دارد، كسى مثلاكنترل مى كند نه ، شما همه با هم هستيد، همه با هم برادر هستيد و كس معينى بناى بر اينكار نيست كه دخالت داشته باشد، همه آقايانمنزل خودشان است ، آنجا هم اگر مجلسى باشد، همه آقايان با آن على السواء هستند، همه. ما نسبت به همه على السواء هستيم ، به همه تان علاقه دارم ، دعا براى همه تان مى كنمو صنف خاصى دخالت ندارد، تو هم اين نشود كه يك صنف خاصى در اين امور دخالت دارنديا من با يك صنف خاصى رفاقت دارم . نه ما با همه شما رفافت داريم و همه شما را دعامى كنيم .
ابعاد اسلام و برداشت اسلام شناسان
آنكه مى خواستم تذكر بدهم و اگر فردا هم مهلت پيدا بكنم و بشود كه صحبت بكنمتفصيلش را بيشتر مى دهم اين است كه يك فاجعه اى براى اسلام ازاول تا حالا بوده و آن فاجعه اينكه اسلام را نشاخته اند. كسانى كه بحث از اسلام كردند،چه در سابق و جه در لاحق ، اينها اسلام را با همه ابعادش نشناخته اند. هر كسى يك بعدىاز ابعاد اسلام را در آن نظر كرده است و همه مطالبى كه در اسلام بوده است و در قرآنكريم بوده است ، به همان معنائى كه خودش ادراك كرده برگردانده است .در قرن هاىسابق يك دسته متكلمين بودند كه اينها روى فهم تكلم خودشان ، روى فهم ادراك خودشاناسلام را آنطور توجيه مى كردند كه خودشان فهميده بودند يك دسته فلاسفه بودند كهروى فلسفه اى كه آنها مى دانستند اسلام را به صورت يك فلسفه ادارك مى كردند،خيال مى كردند كه مكتب فلسفى است . يك دسته عرفا و اين طايفه بودند كه اسلام را بهفهم عرفانى توجيه مى كردند و اسلام را....و يك مكتب عرفانى مى دانستند تا اين زمانآخر. از آنوقت تا اين زمان هاى آخر اسلام چندين بعدش شناخته نشده بوده است و بعضى ازابعادش را البته شناخت تمام نه ، اما خوب مقدارش . هر طايفه اى روى ادراك خودش ، روىعلم خودش ، اسلام را مطالعه مى كرده است و همه آيات قرآن را و همه اخبار پيامبر و ائمهعليه السلام را روى آن ادراك خودش ، برداشتى كه خودش كرده بوده است از اسلام ، روىآن برداشت حساب مى كرده ، همه اوراق را بر مى گردانده به آن ورقى كه خودش فهميدهاست و لهذا از اين بعدى كه اسلام دارد كه بعد دنيايى است و حكومتش است ، آنجا وقتى كهببينيد هيچ خبرى نيست همه آن مسائل فلسفى و عرفانى است اما وظيفه مردم در حالا كه دارندزندگى مى كنند چه است و كيفيت حكومت اسلام چه حكومتى است و مردم چه جور بايد برخوردداشته باشند با طبيعت ، هيچ در كلمات آنها ديده نمى شود، آنها همه اش راجع بهمسائل ما بعدالطبيعه و مسائل عرفانى و فلسفى و اينطور چيزها بحث كرده اند تا آمده استو رسيده است نوبت به اين قشر متاخر. اينها عكس آنهاعمل كردند يعنى آن ابعادى كه اسلام در معنويات داشته است ، در فلسفيات داشته است ، درعرفانيات داشته است آنها را بكلى كنار گذاشته اند و همين ورق ظاهر را ديده اند يعنىاسلام را يك مكتب مادى تصور كرده اند، آنطورى كه آنها يك مكتب معنوى كه از ماده اصلشكانه جداست
تصور كرده بودند و حتى آياتى كه راجع بهقتال واقع شده بود، به قتال با مشركين واقع شده بود، آنها را هم توجيه كرده بودندبه قتال با نفس و امثال ذالك ، در مقابل آنها الان از چندسال پيش در اين وقتى كه مثلا علوم غرب به ما رسيده است و- عرض مى كنم كه - آنتبليغات اينها رسيده است ، اينها در عين حالى كه مسلمانند، در عين حالى كه همانطور كهآنها بوده اند، در عين حالى كه خوبند لكن شناختشان از اسلام همان شناخت ماديت اسلام است. آنها دعوت به باطن مى كردند و از ظاهر و از طبيعتغافل بودند اينها دعوت به ماديت مى كنند و از معنويت غافلند و اين هر دو اشتباه است اسلامنه محصور در آن معنوياتى است كه آنها مى گويند دارد معنويات اما محصور نيست و نه درمحصور اين مادياتى است كه اينها مى گويند، يعنى ماديات را دارد لكن محصور به آننيست .
اسلام مكتب انسان ساز
اسلام يك مكتبى است كه براى انسان سازى آمده است و ما بايد ببينيم كه اين انسان كه بهقول بعضى ماهيت ناشناخته است ، اين انسان چه ابعادى دارد و چه احتياجاتى دارد و اسلامكه براى انسان سازى آمده است ، آيا جهت حيوانى اين را فقط خواهد بسازد يا جهت معنوى اورا مى خواهد بسازد؟ يا انسان مى خواهد بسازد؟ انسانمثل ساير موجودات نيست ، ساير موجودات مثل مثلا حيوانات كه حالا در درجه بعد از نباتاتو معادن اينها واقع شده است ، حيوان همان حال طبيعى دارد و از ماوراءالطبيعه يك چيز كمى ،يك احساسى ، يك ادراكى ، اما ادراك ناقص دارد و ديگر هم مراتب ندارد ماوراءالطبيعه اش .انسان از اين نقطه اول طبيعت تا آن آخرى كه يك موجود الهى مى شود، مراتب انسان است ،يعنى يك انسان مى تواند سير بكند از عالم طبيعت تا ماوراءطبيعت و از ماوراءطبيعت تامرتبه الوهيت سير بكند، تا برسد به اينكه آنجا را ادراك بكند.
اسلام ، رشد دهند تمام ابعاد انسان
انسان يك موجود جامع هست ، نه يك موجود يك بعدى يا دو بعدى موجودات ديگر بعضىشان يك بعدى اند، بعضى دو بعدى ، بعضى چند بعدى اند لكن همه ابعاد وجود درساير موجودات نيست ، فقط انسان هست در بين همه موجودات كه يك موجود چندين بعدى استكه براى هر بعدش احتياجات دارد، براى رشد هر بعد او، احتياج دارد، احتياجات دارد و مكتبهائى كه در عالم هست ، در عالم طبيعت هست ، هر مكتبى را كه شما برويد ملاحظه بكنيد بهاستثناى مكتب اسلام و مكتب توحيدى و مكتب انبيا(كه درست دست ما نيست و از بين رفته است اماحالا اسلام محفوظ است ) هر مكتبى را به استثناى مكتب اسلام كه ملاحظه كنيد يك مكتب مادىاست كه انسان را حيوان تصور كرده است ، يك موجودى كه همان خوردن و خوابيدن استمنتهى بهتر خوردن و بهتر خوابيدن ، حيوانات هم مشتركند با ما در خوراك خوردن وخوابيدن لكن اين مكتب ها مى خواهند انسان را يك حيوانى كه - اينطور ادراك كرده اند ازانسان كه اين هم مثل ساير حيوانات هست كه تمام چيزهايى و
رشدهايى كه دارد در همان ادراكات مادى دور مى زند، در امور مادى دور مى زند، اسم آن راگفته اند امور عينى ، خيال مى كنند كه امر عينى عبارت از همين عالم طبيعت است وحال اينكه عوالم ديگرى هست كه اينها ادراكش نكرده اند و آنها عوالم عينى بيشتر، يعنى ازعينيت بيشتر حظ دارند تا عالم طبيعت ، عالم طبيعت در آخر موجودات عالم وجود واقع شده است، در آن آخرش واقع شده است يعنى منتهى اليه عالم ، عالم وجود، عالم طبيعت است ، پستترين عالم ها عالم طبيعت است ، و اينطور نيست كه انسان فقط خودش باشد و همين طبيعت ومرتبه اى نداشته باشد، انسان مراتب دارد. آن كسى كه رفته سراغ آن مرتبه بالاىانسان و از اين مراتب غافل شده است ، اشتباه كرده است ، آن كسى كه چسبيده است به اينعالم ماده و مرتبه طبيعت را ديده و غافل از ماوراى الطبيعت است اين هم اشتباه كرده است .
اسلام براى اين انسانى كه همه چيز است يعنى از طبيعت تا ماوراءالطبيعت تا عالم الوهيتمراتب دارد، اسلام تز دارد، برنامه دارد اسلام . اسلام خواهد انسان را يك انسانى بسازدجامع يعنى رشد به آنطور كه هست بدهد، از حظ طبيعت دارد، رشد طبيعى به او بدهد، حظبرزخيت دارد، رشد برزخيت به او بدهد، حظ روحانيت دارد، رشد روحانيت به او بدهد، حظعقلانيت دارد، رشد عقلانيت به او بدهد، حظ الوهيت دارد، رشد الوهيت به او بدهد. همهخطوطى كه انسان دارد و به طور نقص است ، الان نرسيده است ، اديان آمده اند كه اين ميوهنارس را رسيده اش كنند، اين ميوه ناقص را كاملش كنند. نبايد آقايانى كه در اين غربواقع شده اند و غرب هم غرق در طبيعت دنياست و هيچ ملتفت به ماوراء الطبيعت نيست آقاياناز اين مكتب ها گول بخورند و خيال كنند كه انسان غير از اينكه مى خورد و مى خوابد واينها چيز ديگرى نيست ، همين است چيز ديگرى در كار نيست ، اين اشتباهى است كه اسلام رابد شناخته اند آنهائى كه همه اش توجه شان به اين است و همه آيات و اخبارى كه دراسلام براى رشد انسان آمده برگرداندند به اين و هم آنها در اشتباه بودند كه همه آياتو اخبار را برگرداندند به آن ، بايد هر چيزى سرجاى خودشعمل بشود يعنى انسان رشد طبيعى داشته باشد به هر مقدار كه ممكن است ، حظ طبيعىداشته باشد به هر مقدار كه سالم است ، البته روى موازين عفت و سلامت و اين مرتبه رارشد كه پيدا كرد، مرتبه بعدش هم رشد داشته باشد و مرتبه بعدش هم رشد داشتهباشد و همه ابعادش وسيع بشود تا يك انسان بشود.
اسلام مثل مكاتب ديگر (مادى ) نيست
انسان شدن كار مشكلى است لكن لازم است براى انسان . مقصود من از اين حرف اين است كهشما خيال نكنيد كه اسلام آمده حيوان تربيت كند، آمده است كه آب و خوراك براى حيواندرست كند، اين يكيش است ، اين را هم درست مى كند لكن اين يك بعد است آن هم بعد آخرشهست ، بعدهاى ديگرى دارد كه آنها هم همه اش از اسلام است وبراى تربيت انسان است وانسان را مى خواهد يك موجود رشيدى كه همه اين ابعاد را داشته باشد تربيت كند و براىهمه اينها هم دستور دارد اسلام ، نسبت به يك جهت و جهت ديگرى نيست ، براى حكومت اسلامىدستور دارد براى تشكيلاتش
دستور دارد، براى مقابله با دشمنان دستور دارد، براى تحرك جامعه دستور دارد، براىرسيدن به ماوراى الطبيعت دستور دارد، همه اينها را دارد، يك بعدى نيست كه انسانخيال كند من اسلام را شناختم و شناختم اين است كه مثلا تاريخش چه جور بوده و فرضكنيد كه زندگى بشريش چه جور بوده و كذا چه بوده و دستورات طبيعى اش چه بوده واينها، مساءله اين نيست ، مسائل اسلام بالاتر از اين معانى است و
ابعاد زياد دارد و بايد كسى كه مى خواهد بشناسد اسلام را، درست نگاه كند به قرآن كهمبدا اصلى است و همه ابعادى كه در قرآن هست همه را ملاحظه كند،خيال نكند كه من فقط آن آياتى را قبول دارم كه مربوط به طبيعت است و مربوط به حكومت، آن آياتى كه مربوط به قيامت است قبول ندارم . براى اينكه نمى داند اين آدم قيامتيعنى چه و آن روزى كه مى آيد چه روزى هست اوخيال مى كند خيالى است ، نخير عينى است و عينيتش از عينيت اين طبيعت زيادتر است منتهى حالاما به آن نرسيديم .
در هر صورت مى خواستم اين سفارش را به همه محصلينى كه در اروپا خداوند همه راتوفيق بدهد بكنم كه اسلام را محصورش نكنيد در يك محفظه اى كهخيال كنيد مكتب مثل مكتب كمونيست است ، مكتب مثل مكتب ماركسيست است ، مكتبمثل مكاتب ديگر است اينجورها نيست در كار اينها، كسانى كه نمى دانند اسلام چيستخيال مى كنند يك همچو مطلبى است .
با انعكاس جنايات رژيم ، به ايران در حال اعتصاب كمك كنيم
مطلب ديگر اين است كه خوب ما الان موظف هستيم به وظايفمان ، الان ما همه كه اينجا آرامنشستيم ايران نا آرام است ، الان ما فرداى ايران را از آن نگران هستيم نمى دانم فردا درايران چه خواهد شد بايد فكرى ما بكنيم حالا من هم در فكرش هستم كه بايد چه بكنم اماهمين طورى كه ملاحظه مى كنيد تا حالا الان قريب يكسال است كه آرامش از ايران رفته است ، هر گوشه اى از آن را كه مى بينيد يك انقلابىاست ، هر طرف شهرى از شهرهايش را كه مى بينيد يك عرض مى كنم كه اعتصابى هست ،حالا كه در اين چند روز آخر و تقريبا چندين روز آخر است كه اعتصاب تمام ايران را فروگرفته است ، همه كارخانه ها، همه روزنامه ها، همه عرض بكنم كهعمال دولتى و غير دولتى در اعتصاب الان هستند تقريبا، در اعتصاب هستند، مردم هم همه درمصيبت و اعتصاب هستند و ما كه در اينجا هستيم و آرام هستيم نبايد فراموش كنيم آنها را، مابايد به آن اندازه اى كه مى توانيم به آنها كمك بكنيم ، با قلم مى توانيد، با قلم كمككنيد، مى توانيد در مطبوعات اينجا يك چيزى را از حالات ايرانى ها و از ظلمى كه داردبرايشان مى شود و ازجناياتى كه اين رژيم بر آنها كرده است ، بتوانيد در مطبوعاتاينجا يك چيزى را منعكس كنيد بايد منعكس كنيد، هر كارى از شما مى آيد بكنيد و هر كه از آنكارى نمى آيد لااقل دعا كند به اينهايى كه فردا گرفتار اين رژيم منحط هستند.
انشاءالله خداوند همه شما را موفق كند واگر فردا توانستم من ومجال داده شد، انشاءالله فردا هم چند كلمه اى با شما صحبت مى كنم و من از اينكه هم ديرمى آيم و هم كم مى توانم اينجا
بنشينم از آقايان معذرت مى خواهم براى اينكه سن من را مى دانيد حدود قريب هشتادسال است و شما الحمدلله جوان هستيد و قدرت داريد كه مقاومت كنيد، بنشينيد، من همچوقدرتى ندارم ، از اين جهت من معذرت مى خواهم كه نمى توانم زياد پيش شما بنشينم .
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
تاريخ : 22/7/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار فيگارو 
سؤ ال : افكار عمومى در باره مبارزه رقباى رژيم كنونى از خود سؤال مى كنند كه آيا اين جنبش مذهبى خواهد به سنت اسلامى باز گردد؟ جواب : مخالفينرژيم ايران و قيام كنندگان كنونى ، قربانى تبليغاتى هستند كه آنها را از طبيعت خودبيگانه مى سازد. ما وقتى از اسلام صحبت مى كنيم به معنى پشت كردن به ترقى وپيشرفت نيست ، بلكه برعكس به عقيده ما اساسا اسلام يك مذهب ترقيخواه است ولى مادشمنان رژيم هايى هستيم كه تحت عنوان تجددخواهى ، روش ديكتاتورى و ظلم را در پيشمى گيرند، اين رژيم ها مانند رژيم شاه ايران ، باعمل خود پيشرفت هاى انجام شده را از هدف اصلى خود منحرف مى كنند و آنها را از چشمبرادران و زنانى كه مى بايد از آنها استفاده كنند، مى اندازند و خلاصه آن پيشرفت هارا بى مفهوم مى كنند كه مفهومش از آنها ساقط مى ماند و اماقبل از هر چيز معتقديم كه فشار و اختناق ، وسيله اى براى دست يافتن به پيشرفت نيست .
سؤ ال : قيام كنونى در ايران ، با جنبش هاى چپ افراطى رابطه دارد يا نه ؟
جواب : ما هميشه از اتحاد با اين احزاب سرباز زده ايم ولى در واقع امروزه تمام مخالفينايرانى ، تحت لواى مذهب و به نام بيان درست و صحيح اسلام ، سازمان يافته و تظاهرمى كنند و دليل آن هم روشن است ، گروه هاى چپى يا كمونيستى تقريبا از بين رفته اند،آنها نمى توانند در نهضت مردمى كه در جريان است ، هيچ تاثيرى داشته باشند ولى طبعابراى گول زدن افكار عمومى بخصوص در خارج از ايران ، رژيم سعى مى كند چنينتبليغ كند و به همه كسانى كه عليه ديكتاتورى شاه مبارزه مى كنند نسبت ماركسيستىبدهد.
سؤ ال : ولى على رغم مقاصدشان ماركسيست ها از عنوان مذهب براى مبارزه ضد رژيم شاهاستفاده مى كنند، آيا مذهبى ها را كم كم عقب رانده و احزاب چپ افراطى ، سازماندهىاعتصابات و تظاهرات را در دست مى گيرند و آن را در جهتى كه مى خواهند هدايت مى كنند؟
جواب : به تظاهرت بزرگ اخير نگاه كنيد، افراد مذهبى ، يك ميليون نفر را به حركتدرآورده اند و در تمام موارد و در همه جا شعار مذهبى دهند، همان مذهبى كه اين افراد راهمواره متشكل كرده و سازمان مى داده و حتى يك بار هم شعارهاى چپ افراطى ديده و شنيدهنشده . سؤ ال : در مراحل اوليه ، مبارزه عليه رژيم شاه اعتصابات و تظاهرات نسبتامسالمت آميز داشته است و عليه ارتش و پليس به هيچ وجه اسلحه و سنگ به كار نرفتهاست ، آيا شما فكر نمى كنيد كه اكنون زمان اين روش نيست ؟ و به طور ديگرى آيا نمىشود عمل كرد؟ مثلا به مبارزه مسلحانه متوسل شد؟
جواب : حتى پس از روز جمعه در تهران كه آنهمه هم كشتار به جا گذاشت ، ما همانشكل مبارزه را حفظ كرديم . همانطور كه دنيا مى داند، قيام ما با وجود ضربه هائى كهخورده است هركز در هم شكسته نشده است و آن قيام با همان روش ادامه دارد ولى از منپرسيده اند آيا وقت تغيير روش و روآوردن به مبارزه مسلحانه به جهت پاسخ دادن بهقدرت ارتش كه شاه آن را به كار گرفته است ، نرسيده است ؟ من گفته ام (نه ) معذالكامروزه در اين مورد از خود مى پرسم كه نمى توان تا بى نهايت سينه هاى عريان راجلوى لوله تفنگ قرار داد. تاكنون من رهنمودهاى خود را كه مبنى بر مسالمت آميز بودنعملمان بود تغيير نداده ام ولى شايد مجبور شوم اين كار را بكنم .
سؤ ال : در واقع عمل شما داراى چه جهتى است و چه رژيمى را مى خواهيد جانشين رژيم شاهكنيد؟
جواب : بدون چون و چرا حفظ رژيم شاه غير قابلقبول است ، ما پيوسته با آن مخالف بوده ايم ، سرنگونى آن هدف غيرقابل تغيير مبارزه ماست . بعلاوه ، اين شكل حقوقى رژيم نيست كه اهميت دارد، بلكه محتواىآن مهم است . طبيعتا مى توان يك جمهورى اسلامى را در نظر گرفت و اين به آن خاطر استكه فكر مى كنيم شناخت اصيل اسلام ، ما را به ترقى جامعه اى كه سرشار از استعدادها وتقواى انسانى و عدالت اجتماعى است راهنمائى مى كند.قبل از هر چيز ما به محتواى اجتماعى رژيم سياسى آينده خود دلبسته ايم .
سؤ ال : ولى رژيمى كه شما مى خواهيد، آيا دموكراتيك است ؟ مثلا آيا شما موافق آزادىمطبوعات و سيستم چند حزبى و آزادى احزاب و سنديكاها هستيد؟
جواب : ما موافق رژيم آزادى هاى كامل هستيم . بايد حدود رژيم آينده ايران همانگونه كهبراى كليه
دولت مطرح است ، منافع مجموع جامعه را در برگيرد و همچنين بايد مقيد به شوون جامعهايرانى باشد، زيرا عرضه يك جامعه غير محدود، يك دستبرد به شرف مردان و زنان آنجامعه مى باشد.
سؤ ال : آيا در جمهورى اسلامى براى اقليت هاى مذهبى كه در ايران بسيار زياد هستندجائى هست .
جواب : رژيم شاه با اقليت هاى مذهبى رفتارى بهتر از رفتار با مسلمانان ندارد. ما مطمئنانسبت به عقايد ديگران بيشترين احترام را قائل هستيم . پس از سرنگونى ديكتاتورى واستقرار يك رژيم آزاد، شرائط حيات براى اكثريت مسلمانان و اقليت مذهبى بسيار خوبخواهد بود.
سؤ ال : حتما رژيم كنونى به دفاع از خودش ادامه خواهد داد، اين رژيم بر چه چيز تكيهخواهد كرد؟ چه كسانى از او پشتيبانى مى كنند؟ و چه چيزى مى تواند به وى امكان دهد تامخالفين را در هم بكوبد؟
جواب : در درون كشور هيچ نيروئى براى حمايت از ديكتاتورى شاه نيست ، كافى استنگاهى به آنچه در كشور مى گذرد بياندازيم تا متوجه اين امر شويم و اين كار بسيارساده اى است . در خارج ، ايالات متحده بخصوص از رژيم شاه حمايت مى كنند، اگر آنهادست از حمايت او بردارند، رژيم شاه بلافاصله فرو خواهد ريخت .
سؤ ال : عليرغم همه اينها شاه مى تواند روى ارتش و بر يك رژيم زور حساب كند، آيااين احتمالات اساسى است ؟
جواب : در مورد ارتش آنچه اساسى است ساخت آن است كه با رهبرى و سلسله مراتبشمشخص مى شود و تاكنون ارتش تحت رهبرى آمريكا مى باشد. اين ارتش حتى در كادرهاىبالا توسط مستشاران و تكنسين هاى آمريكائى و اداره تقويت شده است و لى در ميانافسران و سربازان تاكنون نشانه بارزى از بيدارى در برابر مبارزات مردمى ديدهشده است . فراموش نكنيم كه اينها قبل از هر چيز ايرانى هستند و به هنگام زد و خورد، درروياروشان ايرانيان ديگرى قرار دارند. در مواردى ديده شده است تظاهركنندگان بهجاى آنكه به سوى سربازان سنگ پرتاب كنند،گل هديه كرده اند و بسيارى از سربازان كه پس از دريافتگل گريسته اند و در چند مورد سربازان پس از تيراندازى به سوى تظاهر كنندگانخودكشى كرده اند و تا زمانى كه ارتش ايران زير چتر آمريكا قرار گرفته همواره اينوضعيت غم انگيز و تراژدى ادامه خواهد داشت .

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation