بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب دستور العملهای عرفانی,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     Fehrest -
     1 -
     10 -
     11 -
     12 -
     13 -
     2 -
     3 -
     4 -
     5 -
     6 -
     7 -
     8 -
     9 -
     foot -
     foot1 -
     hs~Fehrest -
 

 

 
 

آقا سيد احمد كربلائى (ره )

دستورالعملها

بسم الله الرحمن الرحيم

قسمت يكم

زنده باد حضرت دوست و مرده باد هر چه غير اوست .
اى هدهد صبا به سبا مى فرستمت بنگر كه از كجابه كجا مى فرستمت
در راه عشق مرحله قرب و بعد نيست مى بينمت عيان و دعا مى فرستمت
هر صبح و شام قافله اى از دعاى خير در صحبتشمال و سبا مى فرستمت
اى غايب از نظر كه شدى همنشين دل مى گويمت دعا و ثنا مى فرستمت
فداى حقيقت كه شوم كه از او خبر ندارى . دستورالعمل آن است كه از خود و خودرايى دستبردارى ، جان من به لب آمد از گفتن اين كه راه نجات و خلاص در استغراق ذكر الهى و تفكر درمعرفت نفس و خودشناسى است و ذكر و فكر، خود راهنماى تو خواهد شد.
((يا من اسمه دواء و ذكره شفاء)) : (اى كه نام او دواى دردها و يا او شفابخش نمىبينى و داروى تو هم نزد خود توست فهم نمى كنى )
تو خود حجاب خودى حافظ از ميان برخيز. جناب عالى در همه چيز اهتمام داريد، مگر در همين يككلمه ، پس حالا كه چنين است :
تو و تسبيح و مصلى و ره زهد و ورع من و ميخانه و ناقوس وره ديرو كنشت
بارى جناب حاج ميرزا... سلمه الله ، انشاء الله از آب وگل بيرون آمده است و رشته معرفت نفس به دست آورده و آقا ميرزا... هم ماشاءالله خوبمشغول است بحسب ظاهر، اميد پيش آمد، بزودى انشاء الله در او هست .
بارى نوشته بودى در تضرع و ابتهال هم چيزى بنويس تا اين كه نوشتجات ناقص نماند.نمى دانم بر اين حرف خنده كنم يا گريه ، ايكاش بردل مباركت زده مى شد و نوشته مى شد و الا بر كاغذ خيلى زده اند و نوشته اند.
فدايت اين مساله و باقى مسائل راه آخرت آموختنى نيست ، بلكه نوشيدنى است . تضرع وابتهال نخواهد بود. ((فهم والنار كمن راوها و هم فيها معذبون )).(168) طرفه اين كهبا اين همه بى التفاتى تعجبم كه از كجا يك مطلب را خوب فهميده اى و آن اين است كه جهالتاين حقير را خوب فهميده و به رشوه ناقص نماندن نوشتجات ،دل مرا شاد فرموده اى . با وجود اين ، باز مى گوئى كشف و شهودى برايم نشده و علمىبحقايق اشياء نيافته ام . در اين خيال بوده باشيد!
و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته

بسم الله الرحمن الرحيم

قسمت دوم

طالب حضرت حق جل و علا را شايسته آنست كه چون عزم برخوابيدن نمايد، محاسبهاعمال و افعال و حركات و سكنات صادره از خود را از بيدار شدن شب سابق ، تا آن زمان تمام وكمال نموده ، و از معاصى و اعمال ناشايسته واقعه از خود پشيمان شده ، و توبه حقيقى نموده ،و عزم بر آنكه ان شاء الله در ما بعد بنمايد، و متذكر شود كه ((النوم اخ الموت ))(169)(خواب برادر مرگ است ) و ((الله يتوفى الانفس حين موتها و التى لم تمت فىمنامها))(170)(خداوند جانها را به هنگام مرگ مى گيرد، جان زندگان را نيز بهنگامخواب مى گيرد...)
تجديد عهد به ايمان و شهادتين و عقايد حقه نموده با طهارت رو به قبله ((كمايجعل الميت فى قبره )) (بدان سانى كه ميت را در قبر مى نهند.) به نام خدا استراحت نمودهو به مقتضاى آيه شريفه در مقام تسليم روح خود به حضرت دوست جل و علا بر آمده ، بگويد:
اين جان عاريت كه به حافظ سپرده دوست روزى رخش ببينم و تسليم وى كنم
مشغول به توجه به حضرت حق جل و علا و تسليم خود به او شده تا او را خواب بر بايد وملتفت آن باشد، كه چون خواب رود به شراشر وجودش ، از روح و بدن ، در قبه قدرت حضرتحق جل و علا خواهد بود به حدى كه حتى از خودغافل و بى شعور مى شود و اگر اعاده روح به بدن نفرمايد، موت حقيقى خواهد بود. چنانكه درآيه شريفه مى فرمايد:
((... فيمسك التى قضى عليها الموت و يرسل الاخرى الىاجل مسمى ))
آنرا كه اجل او فرارسيده است نگه مى دارد، و روح آن را كه بايد زنده بماند، تا وقت معين بهدنيا مى فرستد)
چه بسيار كسانى كه خوابيدند و بيدار نشده تا روز قيامت سربرنداشتند. پس ‍ اميد برگشتنبه دنيا، دوباره نداشته باشد مگر به تفضل جديدى از حضرت حق جل و علا به برگردانيدن روح او را به بدن به لسانحال وقال : ((رب ارجعون لعلى اعمل صالحا فيما تركت )) (171) (پروردگارا!باز گردانم شايد در اين فرصت باقى مانده كار شايسته اى كنم ). بگويد.
لهذا، چون از خواب برخيزد، اولا: متذكر نعمت اعاده روح كه بمنزله حيات تازه ايست از از حضرتحق جل و علا شده حمد و شكر الهى بر اين نعمت چنانكه فرموده سجده شكرى بر اين نعمت ،چنانكه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود، ادا نموده ، ملتفت آن شود كهچندين هزارها، اين خواهش را از او در خواست نموده و بغير از ((كلا انها كلمههوقائلها...)) (انه چنين است اين فقط حرف است ) جوابى نشنيده اند،كمال مرحمت از حضرت حق جل و علا درباره او شده كه خواهش او را اجابت فرموده ، و او رادوباره به دنيا ارجاع فرموده ، اين حيات تازه را غنيمت شمرده وكمال همت بر آن گماره كه ان شاء الله تعالى تجارت رابحه نموده كه براى دفعه ديگر كهبه اين سفر رود، او را مدد حيات ابدى بوده باشد.
پوشيده نباد بر طالب حضرت حق جل و علا كه علاوه بر اينكه ساير اشياء و موجوادت ، غيراز حضرت حق جل و علا در معرض فنا وزوال است و لهذا شايسته مطلوبيت ندارد، ممكن بما هوممكن را هيچ موجودى نافع و مفيد نيست جز حضرت حق جل و علا ؛ چه هر آنچه فرض كنى غير او، چون ممكن است ، محتاج است من جميع الجهات بهحضرت او جل و علا و در قبضه قدرت اوست جل و علا و لهذا هيچ موجودى غير از او نه درزمين و نه در آسمان و نه در دنيا و نه در آخرت ، شايسته مطلوبيت براى شخصعاقل و دانا ندارد جز حضرت او جل و علا و اگر فرض شود كه شخصعاقل ، چيزى غير از او طلب نمايد، پس بالضرورة و اليقين مطلوب بالذات نخواهد بود، بلكهمطلوب بالغير خواهد بود مانند مطلوبيت دين و ايمان و آخرت و محبت و معرفت او جل و علا و دوست او چون پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم و ائمه هدى عليهم السلام ورضا و تسليم و ساير اخلاق محموده و ملكات پسنديده ، كه محبوبيت و مطلوبيت و مفيد بودن آنهابه اعتبار اضافه به حضرت اوست جل و علا نه بالذات و فى نفسه .
لهذا، شايسته براى عاقل چنان است كه صرف نظر و همت طلب از جميع اشياء غير از او نموده وبه مقتضاى ((قل الله ثم ذرهم )) ، همت طلب را، منحصر در او نموده و او را بذاته وبنفسه قرار داده ، بگويد:
ما از تو نداريم بغير از تو تمنا حلوا به كسى ده كه محبت نچشيده
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
پس غنيمتى را در اين حيات تازه جز از طلب جل و علا منظور نداشته باشد و در تمام آنات ولحظات و حركات و سكنات نظر به او جل و علا داشته و او را حاضر و ناظر در جميع اوقاتبداند، تا وقت خوابيدن در شب آينده و هكذا و از اين بيان معلوم شد كه قبيح ترين قبائح براىچنين كسى ، صرف همت نمودن است به ((مشتهيات )) و ((مستلذات )) و امور معاش خود مانند بطنو فرج و غير ذالك . و لذا شايسته است با المره غفلت از امور مزبوره و به هيچ وجه التفاتبه امورات مذكوره ننمايد و اگر من باب ضعف نفس ، قهرا التفات به امورات مزبوره بشود،چون نه از او نه از غير او جز از حضرت حق جل و علا كارى برنمى آيد، پس امورات خود راتسليم و تفويض به حضرت او جل و علا بنمايد.
به جد و جهد چوكارى نمى رود از پيش به كردگار رها كرده به مصالح خويش
بربنده بندگيست و روزى و ساير مصالح او بر عهده آقاى اوست و اقبح قبايح دست برداشتناز بندگى و اهتمام او در امور خويش ‍ مى باشد.(172)
پس لازم و واجب بر طالب حق كمال اهتمام است در اطاعت و بندگى و رفتن به حضور و دربار او جل و علا به كمال شوق و تضرع و تذلل و ابتهال و چون توجه به حضرت او به قلب است. و حضور و ظهور و جلوه گاه او جل و علا قلب است ، بلكه در تمام موجودات مظهرى و مجلائىاتم واكمل از قلب مومن براى او جل و علا نيست كه :
((لا يسعنى ارضى و لاسمائى بل يسعنى قلب عبدى المومن ))
(زمين و آسمان قدرت پذيرش مرا ندارند، ولى قلب بنده با ايمان گنجايش ‍ پذيرش مرا دارد).
آسمان بار امانت نتوانست كشيد قرعه فال به نام من ديوانه زدند
((انا عرضنا الامانة على السموات و الارض والجبال فابين ان يحملنها و حملها الانسان ...))(173)
(ما امانت (ولايت ) را بر آسمانها و زمين عرضه كرديم توان پذيرش ‍ نداشتند، انسان اين امانت راپذيرفت )
كمال اهتمام طالب بعد از توجه به حضرت حق جل و علا كه تعبير از آن به ذكر ميشود، معرفت قلب و نفس است كه تعبير مى شود، به تفكردر نفس ‍ كه :
((من عرف نفسه فقد عرف ربه )) (174) (هر كه خو را شناخت رب خود را شناختهاست ).
((و فى انفسكم افلا تبصرون و آياتنا فى الافاق وفى النفسهم حتى يتبين لهم انه الحق)) (175) (ما نشانه هاى خو را در هر سوئى از جهان و در جان هاى ايشان مى نمائيم تا حق برآنها روشن گردد)
لهذا، طالب حق را به غير از دل و دلبر، كارى نيست . بلى من باب المقدمه بر او لازم استتطهير و تنظيف قلب از ((ارجاس )) و ((انجاس ))، كه مقصود اخلاق رذيله بوده باشد، بلكهاز ما سوى حق جل و علا كه تعبير از آن مى شود به تخليه و آرايش قلب وصيقل دادن آنست به اطاعات و عبارات و صفات حسنه و اخلاق كريمه تا قابليت ظهور و حضرتحق جل و علا را بيايد كه تعبير از آن مى شود ((تجليه )) و ((تحليه ))
((انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا))(176)
((اراده خدا بر اين قرار گرفت كه پليدى را از شمااهل بيت بدور دارد و شما را پاك گرداند (تا الگوى انسانها باشيد)))
فدايت ! اگر عمل كنى ، همين قدر بس است ، و اگر عاملى نباشد، درد و غصه دردل باشد، بهتر از آنست كه ((عبث )) اظهار كند، و كسى گوش به درددل او نكند. اميد چنانست كه در خلولت با حبيب ، اين روسياه در گاه اله را فراموش نكرده و اظهارشوق مندى اين روسياه را به دربار منيع او جل و علا بنمايد.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation