بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب نقش ائمه در احیاء دین, علامه سید مرتضى عسکرى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     AHY00001 -
     AHY00002 -
     AHY00003 -
     AHY00004 -
     AHY00005 -
     AHY00006 -
     AHY00007 -
     AHY00008 -
     AHY00009 -
     AHY00010 -
     AHY00011 -
     AHY00012 -
     FOOTNT01 -
 

 

 
 

 

fehrest page

back page

حديث دوم : 
صحابى ديگر پيامبر بريده (382) نيز چنين روايت مى كند و مى گويد: پيامبرفرمود:
هر پيامبرى را وصيى مى باشد. و على وصى من و وارث من مى باشد.(383)
اهميت تعيين امام على عليه السلام به عنوانوصىبلافصل على صلى الله عليه و آله
دانشمندان مكتب خلفا در طول قرنهاى گذشته ، كوششهاى فراوانى داشته اند تا آنچهنص حديث از پيامبر صلى الله عليه و آله درباره امامت حضرت على عليه السلام روايتشده است مانند حديث غدير، و حديث منزلت : (انت منى بمنزلة هارون من موسى) را تاءويل نموده ، و در دلالت آن بر امامت حضرتش خدشه وارد آورند، و ايننصوص ‍ را به معناى فضيلت آن حضرت تاءويل نمايند.
سپس در برابر اين احاديث ، درباره ديگر خلفا، احاديثى بسيار برتر و بالاتر، آنقدرساخته و پرداخته و روايت كرده اند كه احاديثفضائل امام على عليه السلام در برابر آن بسيار ناچيز مى نمايد.(384)
از آنجا كه احاديث وصايت امام على عليه السلام و اخبار آن دلالت قاطع دارد بر تعيينپيامبر ايشان را به جانشينى پس از خود، و نيز دلالت همه احاديث ديگر را بر امامت آنحضرت مشخص و آشكار مى سازد، مكتب خلفا، از زمان ام المؤ منين عايشه تا هفتصدسال بعد از او، در تحريف و كتمان الفاظ احاديث وصايت امام على عليه السلام كوششفراوانى داشته اند، كه ده نوع از فعاليتهاى ايشان را، در بيش از هشتاد صفحه از جزءاول معالم المدرستين به لطف بارى تعالى بررسى نموده ايم .(385)
در نتيجه كوششهاى مكتب خلفا لقب (الوصى ) كه مشهورترين لقب آن حضرت بودهاست ، اكنون فراموش شده است !
اينك پس از بحثهايى كه گذشت در آينده نزديك به خواست خدانمونه هايى از احاديث راكه تحريف يا جعل گشته و به دروغ به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نسبت دادهشده است ، بررسى مى نمائيم . در نتيجه نشر اينگونه احاديث ، بينشها و اعتقادات غلط وباطلى در صفات ربوبى و سيره انبياء عظام و احكام اسلام ، در ميان گروههاى بسيار ازمسلمين پديدار گشته ، و عقايد و احكام اسلامى تحريف و دگرگون شده است .
پس از طرح اين نمونه ها به يارى خداى متعال كوشش هاى ائمهاهل البيت عليه السلام را در راه ارائه سيره و حديث صحيح پيامبر، و بازگردانيدن سنتراستين نبوى به جامعه اسلامى ، مورد بررسى قرار مى دهيم ان شاء الله .
پيوستها 
- 1 -  
مدارك و مصادر ما در مورد تفسير آيه و دلالت صريح آن بر عصمت خاندان پيامبر، بسيارفراوان است و ما تنها به اندكى از آنها بسنده مى كنيم . در ابتدا روايتى را كه در اينزمينه وجود دارد يادآور مى شويم :
عن ابن عباس قال : قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله :
(ان الله قسم الحق قسمين ، فجعلنى فى خيرهما قسما؛ فذلك قوله : و اءصحاب اليمينو اءصحاب الشمال . فاءنا من اءصحاب اليمين ، و اءنا خير اءصحاب اليمين .... ثمجعل القبائل بيوتا، فجعلنى فى خيرها بيتا؛ فذلك قوله : (انما يريد الله ليذهبعنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا). فانا واهل بيتى مطهرون من الذنوب . الدرالمنثور 5 / 199.

نظريه مفسران بزرگ گذشته و حال در مورد تفسير اين آيه 
عن قتاده (رض ) فى قوله (انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس ...)قال : هم اهل بيت طهرهم الله من السوء و اختصهم برحمته (برحمه منه ). تفسير الطبرى22 / 5؛ و الدرالمنثور 5 / 199.
قال الطبرى انما يريد الله ان يذهب عنكم الرجساهل البيت ، يقول : انما يريد الله ليذهب عنكم السوء و الفحشاء يااهل بيت محمد، ويطهركم من الذنس الذى يكون فىاهل معاصى الله . الطبرى 22 / 5.
قال الزمخشرى : و استعار للذنوب : الرجس و للتقوى : الطهر، لان عرض ‍ المقترفللمقبحات يتلوب بها و يتدنس كما يتدنس كما يتلوث بدنه بالارجاس . الكشاف 3 / 425،چاپ مصر 1953 م .
قال الرزى : فقوله تعالى : (ليذهب عنكم الرجس ): اىيزيل عنكم الذنوب (و يطهركم ) اى يلبسكم خلع الكرامه : تتفسير الكبير 25 / 209.
قالالبيضاوى : (انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس ) الذنب المدنس ‍ لعرضكم ...(ويطهركم ) من المعاصى (تطهيرا). و استعاره الرجس ‍ للمعصيه و الترشيحللتنفير عنها. تفسير البيضاوى / 557، چاپ م 1305 ه‍
قال المراغى : انما يريد الله ليذهب عنكم السوء و الفحشاء يااهل بيت الرسول ، و يطهركم من دنس الفسق و الفجور الذى يعلق بارباب الذنوب والمعاصى .
تفسير المراغى 22 / 7 چاپ مصر
لغريون نيز در معانى رجس كلماتى دارند كه تطهير از آن به عصمت منتهى خواهد بود:
راغب اصفهانى مى گويد: (رجس چيز پليد است . گفته مى شود: (رجس ) مردى پليد،و (رجال ارجاس ): مردانى پليد: خداوند مى فرمايد: (رجس منعمل الشيطان ): پليدى است از عمل شيطان . و پليدى به چهار عقلانى ، و يا از نظرشرعى ، و يا از همه اين جهات مثل مردار.
زيرا مردار هم از نظر شرع پليد است ، و هم از نظرعقل و هم از نظر طبيعت انسانى .پليد از نظر شرع چيزهائى هستمثل قمار و شراب . برخى گفته اند كه اين ها از نظرعقل هم پليد محسوب مى شوند...) مفردات القرآن ، ماده (رجس ) ص 187 چاپ تهران1373 ه‍
ابن اثير، لغوى مشهور در النهايه مى نوسيد: (الرجس : القدر. و قديعبر به عنالحرام و الفعل القبيح ) : رجس چيز پليد است ، و گاهى نيز گفته شده و مقصود ازآن كار حرام و عمل قبيح است . النهايه فى غريب الحديث و الاثر 2 / 200، چاپ مصر1383 ه‍
علامه ابن منظور گفته است : (الرجس : القذر. و قد يعبر به عن الحرام والفعل القبيح و العذاب و اللغنه و الكفر) : رجس پليدى است . گاهى از حرام وكار قبيح و عذاب و لعنت و كفر به رجس تعبير مى گردد. لسان العرب المحيط، ماده(رجس ) 1 / 1128، چاپ يوسف خياط و نديم مرعشلى .
فيروزآبادى مى گويد: (الرجس القذر وكل ما استقذز من العمل ، و العمل المودى الى العذاب ، و الشك و العقاب و الغضب ) :رجس ‍ پليدى و هر عمل بد و آلوده و هر كار كه به عذاب و شك و جزاى بد و خشم منتهىشود مى باشد. القاموس المحيط، ماده (رجس ) 2 / 227، چاپ مصر. جوهرى نوشته است: (الرجس القذرء قال الفراء فى قوله تعالى : (ويجعل الرجس على الذين لايعقلون ) انه العقاب و الغضب ) . الصحاح ، ماده (رجس) 2 / 930 چاپ مصر، تحقيق احمد عبدالغفور عطار.
عبدالقادر رازى نيز در مختار الصحاح بدون اندك تغييرى همين معنى را براى رجس ذكركرده است . مختار الصحاح /234.
فيومى گفته است : (الرجس النتن ، و الرجس : القذر.قال الفارابى : و كل شى يستقذر فهو رجس . وقال النقاش : الرجس النجس . و قال فى البارع : و ربما قالوا: الرجاسه و النجاسه ،اى جعلوهما بمعنى ) . المصباح المنير، ماده (رجس ) 1 / 266.
ابن فارس مى گويد: (الرجس القذر لانه لطخ و خلط) .
معجم مقائيس اللغه 2 / 490.
حبيش تفليسى : (بدان كه رجس در قرآن سه وجه مى باشد. وجه نخستين رجس به معناىسيكى و قمار و بت و تير مقامرى بود... و وجه دوم رجس ‍ بمعناى كفر و نفاق بود... و مجهسيم رجس به معناى كردار بد بود.) وجوه قرآن / 110 و 111.
- 2 -  
در اينجا به بررسى چند نمونه از مهمترين اقدامات آنان يعنى كتمان و حذف الفاظاحاديثى كه پيامبر در آنها صفت وصى را درباره اميرالمومنين عليه السلام به كار بردهاست اكتفا مى نمائيم :
1. طبرى در تفسير خود (386) و ابن كثير در البدايه و النهايه (387) كلمه وصىرا از حديث پيامبر در يوم الدار (فايكم يوازرنى هذا الامروان يكون اخى ووصى وخليفتى فيكم ) حذف كرده و به جاى آن كلمه (و كذا و كذا) گذارده اند.
2. محمد حسنين هيكل همين حديث را به طور كامل در طبعاول از كتاب خود (حياه محمد) ص 104 آورده ، ولى در طبع دوم همان كتاب درسال 1354 ه‍ ق ص 139 حديث را كاملا حذف كرده است . (388)
3. ابن هشام كه سيره خود را از سيره ابن اسحاق اقتباس كرده است ، در مقدمه كتاب خود مىگويد: (من بعضى از مطالب سيره ابن اسحاق را كه مردم آن مطالب را ناخوش دارندنياورده ام !!) از جمله آن مطالب ، همين حديث يوم الدار است كه در سيره ابن اسحاق آمده ،ولى ابن هشام آن را حذف نموده است . و به همين علت است كه سيره ابن اسحاق متروك مانده، حتى نسخه هايى از آن مفقود شده است ، ولى سيره ابن هشام به عنوان مشهورترين ومهمترين سيره وانمود گشته است .

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation